صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۲:۰۱ - ۰۶ بهمن ۱۳۹۸
یادداشت اقتصادی/

یک پیشنهاد عملیاتی برای اجرای اقتصاد مقاومتی

رصد فروش نفت خام ایران و درآمدهای حاصل از آن برای ایالات متحده بسیار راحت­تر از رصد فراورده­های نفتی ایران است. از سوی دیگر فراورده ­های نفتی نیز مشتریان بیشتری نسبت به نفت خام خواهد داشت که منجر به تنوع در مقاصد صادراتی ایران خواهد شد.
کد خبر : 468314

منابع زیرزمینی یکی از نعمات الهی است که تمام کشورها به یک اندازه از آن بهره­مند نیستند و هر کشور به تبع منطقه جغرافیای خود، دارای منابع بخصوصی است. ایران نیز به واسطه حضور در خاورمیانه یکی از کشورهای مهم در زمینه نفت به حساب می­‌آید.


از زمان ملی شدن نفت تا به امروز، نفت بخشی جدایی ­ناپذیر از اقتصاد ایران بوده است که همواره در بودجه کشور با عنوان متفاوتی وجود داشته و  با خود مواهب و مشکلاتی را به همراه آورده است. هر چند تلاش­های فراوانی برای اصلاح ساختار بودجه شده است اما جدایی از نفتی که در تار و پود اقتصاد ایران رشد کرده است، بسیار سخت و دردناک خواهد بود ولی ایران چاره‌­ای جز این اصلاح نخواهد داشت.


درآمدهای سهل الوصول نفتی باعث شد تا هیچ­گاه دولتمردان به فکر ایجاد تنوع در درآمدهای دولت نباشند، که باعث کم­ اهمیت شدن فعالیت کسب­ وکارها برای دولت می­‌شود و از سوی دیگر دولت تمایل کمتری برای ایجاد  شفافیت در اقتصاد دارد، برای مثال اگر مالیات را یک منبع اصلی درآمدهای دولت­ها در نظر بگیریم که فرایندی پیچیده و پرهزینه است،دولت ایران که دارای درآمدی مانند نفت است که اولا درآمدی دلاری بوده و ثانیاً تا پیش از تحریم­‌های آمریکا علیه ایران بسیار ساده و کم هزینه بود، انگیزه­ای برای مالیات‌­ستانی ندارد.


این خود باعث خواهد شد تا شفافیت فعالیت­های اقتصادی برای دولت کمتر باشد و در مرحله اول دولت نتواند به طور دقیق تاثیر سیاست­های خود را بر کسب‌­وکارها ارزیابی کند و دوماً دریافت مالیات­هایی که تناسب کمی با آن بخش از اقتصاد شفاف دارد منجر به فشار بر دوش بخش مولد اقتصادی می‌­شود که یک ضدانگیزه قوی برای حرکت فعالیت­های مولد به سوی بخش غیرمولد است.


از سوی دیگر درآمدهای نفتی ایران خود تابع دو متغیر دیگر هستند، نوسانات بازار جهانی نفت و نرخ برابری ارز. بنابراین درآمدهای دولت، درآمدی درونزا نیست که دولت بتواند به میزان مشخصی درآمد حاصل از نفت دست یابد، در برخی دوره­ها درآمد بیشتر و در برخی دوره­ها درآمد کمتر است.


در صورتی که امروزه بخش قابل توجهی از بودجه کشورهای توسعه یافته و پیشرفته صنعتی، از مالیات بدست می‌آید؛ که این امر خود باعث ارتباط بیشتر دولت و کسب ­وکارها می شود و سیاست­های دولت در جهتی تنظیم خواهند شد که اولاً به نفع کل اقتصاد به عنوان یک واحد باشد و ثانیاً به نحوی است که به فعالیت کسب­وکارها صدمه­ای وارد نکند زیرا آنها منبع اصلی درآمد دولت­ها هستند.


باید توجه داشت که دریافت مالیات توسط دولت به نفع همه اقشار جامعه است، زیرا یکی از نقش­های اصلی دولت که توزیع ثروت است، توسط ابزار مالیات انجام می­شود و این ابزار به برخی افراد سودجو و سفته­ باز اجازه نخواهد داد تا یک شبه به ثروت­های نجومی دست یابند.


*آسیب­‌پذیری اقتصاد ایران


از آنجایی که مواد شیمیایی تشکیل دهنده نفت به شکلی است که پالایشگاه­ها بر اساس نوع نفت ساخته می­‌شوند، می‌­توان انتظار داشت که نفت هر کشوری دارای مشتریان محدودی باشد که این به ضربه­‌پذیری بالای یک اقتصاد نفتی منجر می­‌شود. با توجه به تجربه کشورهای اروپایی که در بحران نفتی دچار مشکلات اقتصادی گسترده شدند؛ می­‌توان از روشی که آنها برای مستحکم کردن اقتصاد خود از آن استفاده کردند، بهره جست.


این کشورها به تنوع در سوخت­های مورد استفاده خود و تنوع در عرضه‌­کنندگان انرژی خود دست زدند، به طوری که امروز نه بحران نفتی و نه عدم فروش نفت کشوری به خصوص به آنها آسیب جدی وارد نخواهد کرد.


از آنجایی که بازارهای آزاد همواره در نوسان هستند و دوره­‌های رونق و رکود را تجربه می‌­کنند، بازار نفت نیز از این قاعده مستثنی نیست، و هر نوسانی در بازار جهانی منجر به تلاطمی اقتصادی در کشورهای فروشنده نفت خواهد شد، چه شوک مثبت باشد و چه منفی.


یکی از راه­هایی که ایران به کمک آن می­تواند این مشکل را حل کند، تنوع بخشیدن به مشتریان نفتی و تنوع دادن به محصولات نفتی ایران است که راه حل دوم منجر به افزایش ارزش افزوده زنجیره نفتی خواهد شد و از چند سو به اقتصاد کمک خواهد کرد.‌


باید توجه داشت که رصد فروش نفت خام ایران و درآمدهای حاصل از آن برای ایالات متحده بسیار راحت­تر از رصد فراورده­های نفتی ایران است. از سوی دیگر فراورده­های نفتی نیز مشتریان بیشتری نسبت به نفت خام خواهد داشت که منجر به تنوع در مقاصد صادراتی ایران خواهد شد.


*واردات کالاهای اساسی


در این میان حضور درآمدهای سرشار نفتی باعث شد تا برخی کالاهای اساسی که در دوره­ای کشور در تولید آنها به خودکفایی رسیده بود مورد غفلت قرار گیرد و دوباره کشور واردکننده برخی از این کالاها شود. از سوی دیگر کشور همواره دچار تورم مزمن بوده است که تاثیر بسزایی در هزینه تولید و قیمت کالاهای اساسی داشته است، که باید توجه کرد یکی از ریشه­های تورم اقتصاد ایران درآمدهای دلاری حاصل از فروش نفت بوده است.


در چنین شرایطی با افزایش هزینه تولید، کسب ­وکارها توان تولید و رقابت در صحنه داخلی و بین­المللی را نداشته و از این رو توان پرداخت مالیات را نیز ندارند. بنابراین اگر درآمدهای نفتی دچار کوچکترین اختلالی شود، کل اقتصاد نفتی دچار تلاطم شده و دولت نیز هیچگونه درآمدی برای هزینه در اقتصاد نخواهد داشت، زیرا تنها درآمد چنین دولتی فروش نفت بوده و به قولی تمام تخم ­مرغ­های خود را در یک سبد گذاشته است و درآمدی جایگزین ندارد.


آیا راهکاری برای خروج از چنین شرایطی وجود دارد؟ در سال­های اخیر مقام معظم رهبری همواره بر نقش مردم در اقتصاد و اصول اقتصاد مقاومتی تاکید داشتند و این امر را می­توان از نام­گذاری سال­های گذشته و توجه رهبری به مساله اقتصاد مقاومتی دانست، که به جرات تنها راه برون­رفت از بن­بست­های اقتصادی افزایش نقش مردم در اقتصاد و جدایی از وابستگی به درآمدهای نفتی است که این دو ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند.


در اصول ارائه شده برای اقتصاد مقاومتی، یکی از راهکارها تنوع ­بخشی کالاهای صادراتی و محصولات نفتی است، که حتی با سخت­ ترین تحریم­ها نیز اقتصادی متکی بر مردم دچار مشکلات اندکی خواهد شد.


اخیرا و پس از بحران مالی 2008 نیز اقتصاد مقاومتی با فرم و نام دیگری در ادبیات اقتصادی مورد توجه قرار گرفته است و سازمان­ها و نهادهای بین ­المللی نیز در حال ایجاد شاخص­هایی در این زمینه برای سنجش مقاومت اقتصادی خود هستند.


یادداشت از علی رضا قربانی کارشانس علوم اقتصادی


انتهای پیام/4141/


انتهای پیام/

ارسال نظر