صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۰:۲۲ - ۰۳ بهمن ۱۳۹۸

داستان‌های آموزنده از زندگی حضرت فاطمه زهرا سلام اللّه علیها

بر اساس مضامین احادیث نبوی فاطمه (علیها السلام) در نزد مسلمانان برترین و والامقام ترین بانوی جهان در تمام قرون و اعصار می باشد.
کد خبر : 466344

به گزارش خبرنگار حوزه معارف اسلامی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، سراسر زندگانی صدیقه طاهره (علیها السلام)، مملو از مکارم اخلاق و رفتارهای نمونه و انسانی است. ما در این مجال جهت رعایت اختصار تنها به چند مورد از داستان‌های آموزنده زندگی ایشان اشاره می‌نماییم.


پاداش پاسخگویی به مسائل


امام حسن عسگری صلوات الله و سلامه علیه حکایت فرماید:


روزی زنی نزد حضرت فاطمه زهراء علیها السلام وارد شد و گفت: مادری دارم ضعیف و ناتوآن‌که برای انجام نماز، مسئله‌ای برایش ‍ پیش آمده و مرا فرستاده است تا پاسخ آن را از شما دریافت نمایم.


حضرت زهراء علیها السلام پس از گوش دادن به سخنان آن زن، جوابش را داد و آن زن دومرتبه سؤال خود را تکرار کرد و حضرت دوباره جواب او را داد.


و به‌طور مرتّب آن زن سؤال خود را بازگو کرد تا آن‌که به ده مرتبه رسید و حضرت زهراء علیها السلام بدون هیچ‌گونه احساس و اظهار ناراحتی و بلکه به عطوفت پاسخ او را بیان می‌نمود.


پس‌ازآن، زن خجالت‌زده شد و گفت: شما را خسته و ناراحت کردم، بیش از این مزاحم شما نمی‌شوم.


و حضرت زهراء علیها السلام اظهار نمود: خیر، برای من زحمتی نخواهد بود و سپس افزود: چنانچه شخصی اجیر شده باشد تا باری سنگین را به جایی ببرد و در ازای آن مبلغ صد هزار دینار مزد بگیرد آیا ناراحت می‌شود؟!


و آن زن در جواب حضرت گفت: خیر.


بعد از آن فرمود: من برای هر سؤال که جوابش را بگویم اجیر تو هستم و مزد و پاداش آن نزد خداوند متعال به ارزشی بیش از آنچه که در این جهان است، می‌باشد.


پس اکنون آنچه می‌خواهی سو آل کن و برای من ناراحت مباش، که از پدرم رسول‌الله صلوات‌الله‌علیه شنیدم، فرمود:


علماء و دانشمندان، شیعیان و پیروان ما در روز قیامت در حالی محشور می‌شوند، که تاج کرامت بر سر نهاده‌اند.


چون آنان در دنیا بر هدایت بندگان خدا، تلاش و کوشش داشته‌اند مورد لطف و رحمت خداوند قرار می‌گیرند و هدایا و خلعت‌های گران‌بهای بهشتی تقدیمشان می‌شود ...


پس‌ازآن حضرت زهراء علیها السلام فرمود: ای بنده خدا! ارزش یکی از آن خلعت‌ها، هزار بار بیش از آنچه است که در این دنیا وجود دارد و خورشید بر آن می‌تابد.


چون که چیزهای این دنیا هر چند هم به ظاهر ارزش والایی داشته باشد؛ امّا فاسدشدنی و فناپذیر است، برخلاف قیامت و بهشت که هر چه در آن باشد سالم و جاوید خواهد بود.


ملاقات در بستر بیماری


ابن قُتیبه یکی از علماء و تاریخ نویسان اهل سنّت در کتاب خود آورده است:


پس از گذشت مدّتی از جریان سقیفه، روزی عمر به ابوبکر گفت: ما فاطمه، دختر رسول‌الله را از خودمان خشمناک و ناراحت گردانیده‌ایم، بیا با یکدیگر به ملاقات و دیدار او رویم تا از ما راضی و خوشنود شود.


لذا هر دو حرکت کردند و چون به درب منزل رسیدند، اجازه ورود خواستند؛ ولی به ایشان اجازه داده نشد.


به‌ناچار حضور امام علی علیه‌السلام آمدند و دراین‌باره با او سخن گفتند؛ بنابراین امام علی علیه‌السلام برای آن‌ها اجازه ورود طلبید و چون وارد شدند، روبروی حضرت زهراء سلام‌الله‌علیها نشستند.


و حضرت روی خود را از آن‌ها برگرداند، سلام کردند، امّا حضرت جوابشان را نداد.


ابوبکر گفت: ای حبیبه رسول‌الله! سوگند به خدا که من تو را بیش از دخترم، عایشه دوست دارم. روزی که پدرت از دنیا رفت، ای‌کاش من مرده بودم؛ علّت آن‌که تو را از حقّ میراث پدرت منع کردم، چون شنیدم که فرمود: ما ارثیه‌ای به جای نمی‌گذاریم، آنچه از اموال ما باقی بماند، صدقه است.


در این هنگام، فاطمه سلام‌الله‌علیها فرمود: اگر حدیثی را از پدرم رسول خدا برایتان بگویم، تأیید می‌کنید؟ گفتند: آری.


فرمود: خداوند را بر شما گواه می‌گیرم، آیا نشنیدید از پدرم، رسول‌الله صلی الله علیه و آله که می‌فرمود: رضایت فاطمه رضایت من است، خشم و غضب فاطمه خشم و غضب من می‌باشد، هرکه فاطمه را دوست دارد مرا دوست داشته است و هر که او را خشمگین و ناراحت کند، مرا خشمگین و ناراحت کرده است؟!


گفتند: بلی، چنین سخنی را از رسول‌الله شنیده‌ایم.


حضرت فاطمه فرمود: خدا و ملائکه را شاهد و گواه می‌گیرم که شما دو نفر مرا خشمگین و ناراحت کرده‌اید و من از شما خوشحال و راضی نخواهم شد تا پدرم، رسول خدا را ملاقات کرده و شکایت شما را به او کنم.


ابوبکر گفت: از خشم خداوند و غضب فاطمه به خداوند پناه می‌برم و سپس در حال گریه از نزد حضرت خارج شدند.


قضاوت در بهترین خطّ


روزی حضرت فاطمه زهراء علیها السلام مشغول انجام کارهای منزل بود و دو فرزند عزیزش حسن و حسین علیهماالسلام خطّی را نوشته بودند و هر یک ادّعا می‌کرد، که خطّ من بهتر و زیباتر است.


پس جهت قضاوت نزد مادرشان آمدند و از او خواستند تا نظر دهد که خطّ کدام یک بهتر و زیباتر می‌باشد.


ولی حضرت زهراء علیها السلام برای آن‌که هیچ کدام را ناراحت نکند اظهار داشت: از پدرتان سو آل نمایید.


و چون حسن و حسین علیهماالسلام موضوع را برای پدرشان عرضه داشتند، او نیز نخواست که یکی از آن دو عزیز را ناراحت و مأیوس ‍ نماید، به همین جهت فرمود: بروید و از جدّتان رسول خدا سو آل نمایید.


لذا آن دو عزیز، نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله آمدند و خطّشان را نشان دادند، همچنین حضرت فرمود: من نیز قضاوت نکنم تا آن‌که با جبرئیل مشورت نمایم.


همین که جبرئیل علیه‌السلام بر حضرت رسول وارد شد و در جریان موضوع قرار گرفت، اظهار داشت: بایستی از خداوند سبحان نظرخواهی کنم و در نهایت خدای مهربان خطاب نمود: باید مادرشان نظر دهد و قضاوت نماید.


به همین جهت، حضرت زهراء علیها السلام گردنبند مروارید خود را از گردن درآورد و نخ آن را پاره نمود و دانه‌هایش را بر زمین ریخت و سپس به فرزندانش خطاب نمود و اظهار داشت: هرکدام از شما دانه‌های بیشتری بردارد خطّ او بهتر است.


و هر یک به طور مساوی از دانه‌های مروارید برداشت و در نهایت هیچ کدام ناراحت و غمگین نگشتند و خطّ هر دو خوب و زیبا تشخیص داده شد.


در فکر دیگران و برای دیگران


روزی امام حسن مجتبی علیه‌السلام وارد اتاق مادرش، حضرت زهراء علیها السلام گردید، دید که مادرش در حال رکوع نماز است و برای مردها وزن‌های مؤمن با ذکر نامشان دعا می‌کند.


گوش کرد، که دید مادرش فقط برای دیگران دعا می‌نماید و برای خویش، هیچ دعایی نمی‌فرماید، جلو آمد و اظهار داشت: ای مادر! چرا مقداری هم برای خودت دعا نمی‌کنی همان‌طوری که برای دیگران دعا می نمائی؟


حضرت زهراء سلام‌الله‌علیها پاسخ داد: ای فرزندم! اوّل ما باید به فکر نجات همسایه باشیم و سپس برای خود تلاش و دعا کنیم.


و در حدیثی وارد شده است که: دعای مؤمن در حقّ دیگران مستجاب می‌شود و موقعی که انسان در حقّ دیگران و برای دیگران دعا کند، ملائکه الهی برای او دعا خواهند کرد، که حتماً، دعای آن‌ها مستجاب خواهد شد.


حیا و پوشیدگی


امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید: روزی شخص نابینائی اجازه گرفت و به خانه فاطمه علیها السلام آمد و زهرا علیها السلام خود را از او پوشاند. سول خدا صلی الله علیه و آله به او فرمود: چرا از این نابینا حجاب گرفتی در حالی که او تو را نمی‌بیند؟ فاطمه علیها السلام در جواب گفت: اگر او مرا نمی‌بیند من که او را می‌بینم علاوه او بوی نامحرم را که استشمام می‌کند! رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: شهادت می‌دهم که تو پاره تن من هستی.


استقبال از مرگ یا رفتن به میهمانی


سلمی همسر ابو رافع غلام و یار حضرت رسول صلی الله علیه و آله و همچنین اسماء بنت عمیس و عبدالله بن عبّاس و دیگر بزرگان حکایت کرده‌اند:


در آن هنگام که حضرت فاطمه زهراء علیها السلام لحظات آخر عمر پربرکت خویش را سپری می‌نمود، به اطرافیان خطاب کرد و فرمود: مقداری آب برایم بیاورید.


و چون آب آماده گشت، حضرت بدن خود را شستشو و غسل داد و سپس فرمود: بهترین و تمیزترین لباس‌های مرا بیاورید.


و وقتی لباس‌های موردنظر آن مخدّره مظلومه در کنارش گذارده شد، آن‌ها را پوشید.


پس از آن دستور داد که رختخواب مرا در وسط اتاق بیندازید؛ و حضرت بعد از آن با حالت مخصوصی، آرام آرام وارد اتاق شد و در رختخواب خود، روبه‌قبله خوابید و دست خود را زیر سر گذاشت و اظهار نمود:


من در همین لحظات از میان شما خواهم رفت و به سوی پروردگار خویش رحلت می‌کنم و از این دنیای فانی راحت می‌شوم و به میهمانی و ملاقات خداوند رحمان و همچنین دیدار پدرم رسول خدا می‌روم.


از شما می‌خواهم که پس از وفاتم، بدنم را برهنه و عریان نکنید چون که من خود را شستشو داده و تمیز کرده‌ام؛ و سپس پارچه‌ای روی خود کشید.


و شاید مقصود این بوده باشد که حضرت زهراء علیها السلام، این اوّلین مظلومه جهان بشریّت، نخواسته است که همسرش، امام علی صلوات‌الله‌علیه از صدمات و شکنجه‌های وارده بر بدن نازنینش توسطّ دشمنان دوست و مسلمان نما آگاه شود و قلب حضرتش غمگین و دلخراش گردد.


انتهای پیام/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر
نظرات بینندگان 6 نظر
حسین ابراهیمی
23:51 - 1401/10/24
اسلام علیک یا فاطمه الزهرا جانم به فدایت بی بی جان دعا کن برای من و برای همه ی اسلامی جهان که عاقبت بخیر شویم
نازنین
09:02 - 1401/10/06
خوب بود
ناشناس
18:29 - 1401/10/04
ب نظر منم داستان اخری اشتباهه
من شنیدم گفتن ک امام علی بدن حضرت فاطمه رو غسل دادن
ع حاجي زاده
13:32 - 1401/08/24
راه نجات و كمال انسان در دنيا و آخرت تمسك به خداوند متعال و اهل بيت ع است . و هر روز خداوند را هزاران بار بايد شكرگزار بود كه مسلمان آفريد.
ناشناس
16:49 - 1401/07/01
جان هر دو عالم به فدای زهرای مرضیه (س) و همسر عزیزش آقا امیرالمومنین و فرزندان نازنینشان
محمد امین علیمرادی
09:47 - 1400/10/16
داستان هاش میشه گفت خوب هستند
ف غفاریان
11:36 - 1399/10/09
داستان آخری فک می کنم اشتباه باشه
چون من شنیدم خود امام علی علیه السلام ایشونو غسل دادن