صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۶:۵۰ - ۱۳ دی ۱۳۹۸
دلنوشته دریابان شمخانی برای سپهبد شهید سردار سلیمانی؛

پر کشیدنت گوارای وجود، رفیق/ قاسم جان، تو بردی!

دریابان علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی در دلنوشته‌ای به مناسبت شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی از فراق او نوشت و از دوران خوش همرزمی با این شهید سخن گفت.
کد خبر : 464110

به گزارش خبرنگار گروه سیاسی خبرگزاری آنا، دریابان علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی در دلنوشته‌ای به مناسبت شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی از فراق او نوشت و از دوران خوش همرزمی با این شهید سخن گفت.


متن دلنوشته دریابان شمخانی به این شرح است:


هوالمحبوب


سلام قاسم جان


جان برادر
نوشتن برایت سخت نیست، چون فقط باز کردن صندوقچه خاک گرفته‌ای است که در دل، نامه‌های یک‌یک‌مان را سالها به ودیعت نگاه داشته برای یوم العهد.


بالاخره طاقت نیاوردی و سبقت گرفتی و رفتی...


پر کشیدنت گوارای وجود، رفیق...


به رفتنت بی‌پا، به بال گشودنت بی‌دست، به سینه‌ی سوخته و شرحه شرحه‌ات حسرت بر سینه مانده شهادتمان، باز تازه شد ...


حسرت شهادت به دست اشقی الاشقیا را پشت سر گذاشتی و با زمزمه لبخند پر رمز و رازت همه نگفتنی‌ها را فریاد زدی.


قاسم جان، شهادتت چقدر جگرسوز شد و انتظار دوباره دیدنت ابدی!


عملیات به عملیات، میدان به میدان، از بیت‌المقدس و فتح‌المبین، از کربلا تا کربلا 4 و 5 و 8، خیبر تا فاو، تا قطع‌نامه، تا مرصاد، پای عهدی که با پیر و قائد این راه پر حماسه داشتیم ماندی و این راه بی‌پایان و ابدی را تا لبنان، فلسطین، عراق ، سوریه، یمن و افغانستان و دور و نزدیک ره سپردی تا دستت به آسمان رسید و پرکشیدی.


هر جا که ردی از عشق خمینی و خامنه‌ای بود و هرجا که کینه ورزی جنایتکاران و زور گویان بود تو بودی. 


قاسم جان، تو بردی!


میدان، میدان تو بود و دشمن مقهور نگاه نافذت.


این ره که گشوده ای بسته نخواهد شد
این سوز بر سینه نشسته خاموش نخواهد شد
این شور برانگیخته ،طومار دشمن کورت را در هم خواهد پیچید 
و آن گستره که زیر نفوذ قلب تو بر انقلاب و مستضعفان عالم گشوده شد 


دیری نخواهد گذشت که برافروزد و عالم بگیرد


دوباره سلام جان برادر
سلام بر روح بلند و کبریائی‌ات
سلام بر عزم آسمانی و بی فرودت
سلام بر عقیق پیشانیت
سلام، پیکر ارباً اربا 
سلام بر دست عباس
سلام بر جسم صد پاره حسین
سلام...


علی شمخانی-۹۸/۱۰/۱۳


انتهای پیام/4076/


انتهای پیام/

ارسال نظر