صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۲:۴۷ - ۱۰ دی ۱۳۹۸

حمله آمریکا به حشد الشعبی با هدف جبران شکست «فشار حداکثری» صورت گرفت/ لزوم تداوم مقاومت فعال و پاسخ قاطع به کاخ سفید

کاخ سفید که از راهبرد فشار حداکثری علیه جمهوری اسلامی طرفی نبسته، با حمله به مواضع حشد الشعبی در پی جبران این شکست و پس زدن قدرت ایران به داخل کشور است؛ رویکردی که با ادامه مقاومت فعال و پاسخ فوری و قاطع باید روبه‌رو شود.
کد خبر : 463523

گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا حسین ارجلو؛ با حمله پنتاگون به مواضع حشد الشعبی در عراق و سوریه، کاخ سفید وارد یک تحول بسیار مهم شد که از سال 2011 به این‌سو بی‌سابقه به شمار می‌رود. آمریکا در مرداد 96 مقرهای گردان «سیدالشهدا» حشد الشعبی در مرز عراق و سوریه را در قالب ائتلاف خودخوانده مبارزه با تروریسم هدف حملات توپخانه‌ای قرار داده بود اما هیچ‌گاه رسماً مسئولیت آن را بر عهده نگرفت. اما در حمله اخیر، پنتاگون رسماً بیانیه داد و مدعی شد که این حمله در پاسخ به حملات مداوم به پایگاه‌های منتسب به نیروهای آمریکایی در عراق ازجمله پایگاه «کی 1» در کرکوک انجام‌شده است.


کاخ سفید همان‌گونه که بارها اعلام کرده، نیروهای مقاومت در عراق و سوریه را بازوهای جنگ نیابتی ایران می‌داند و در نتیجه، حمله به پایگاه کرکوک و کشته شدن یک آمریکایی را به دستور و یا حداقل اشاره کشورمان تلقی می‌کند. با این نگاه، واشنگتن در پی خروج از انفعال در برابر کشورمان بود که پس از اعزام ناو هواپیمابر «آبراهام لینکلن» و استقرار بمب‌افکن‌های «بی – 52» ایجاد شد. این نمایش نظامی از سوی آمریکا با هدف تشدید فشار حداکثری و مخابره حمله نظامی به جمهوری اسلامی صورت گرفت ولی با واکنش قاطع ایران در ساقط کردن پهپاد افسانه‌ای «گلوبال هاوک» و توقیف نفت‌کش متخلف انگلیسی «استینا ایمپرو»، این گزینه عملاً زیر میز رفت! از بُعد منطقه‌ای نیز حلقه‌های مقاومت تقویت شدند. ضرب شست جانانه انصار الله یمن به سعودی‌ها و حمله گسترده به تأسیسات نفتی آرامکو از یک‌سو و تنگ‌تر شدن حلقه محاصره تروریست‌ها در ادلب سوریه در کنار تسلیح گردان‌های حشد الشعبی عراق به موشک‌های میان برد و دور برد از سوی دیگر، گواه روشن و غیرقابل خدشه‌ای از تشدید مقاومت کشورمان در منطقه و شکست راهبرد آمریکا علیه ایران به شمار می‌آید، لذا آمریکا حمله به پایگاه کرکوک را بهانه‌ای برای بازیابی حیثیت خود قلمداد کرد. دراین‌باره گفتنی‌هایی هست.


یکم: تصمیم گیران و تصمیم سازان آمریکایی به این جمع‌بندی رسیده‌اند که ایران درگیر پیامدهای آشوب اخیر به‌ویژه گزارش اخیر رویترز درباره تعداد کشته‌شدگان اغتشاشات آبان ماه است، پشتوانه مردمی و اجتماعی خود را تا حد زیادی ازدست‌داده و به‌اصطلاح در موضع ضعف گرفته است! این در حالی است که ناآرامی‌های اخیر با حضور خودجوش مردم در اقصی نقاط کشور به محاق رفت و به فرموده رهبر حکیم انقلاب اسلامی «یک توطئه عمیق وسیع بسیار خطرناکی به‌وسیله مردم نابود شد».


دوم: آمریکا حوادث و ناآرامی‌های عراق را هم به ضرر قدرت نرم و علیه عمق راهبردی ایران برداشت کرده است. ازنظر راهبردنویسان کاخ سفید و هیئت‌های اندیشه‌ورز این کشور، حمله به کنسولگری‌های کشورمان در نجف و برخی شعارهای ضد ایرانی، نشانی از کمرنگ شدن پایگاه اجتماعی جمهوری اسلامی در عراق است و این تحولات را فرصتی برای عرض‌اندام در مقابل جمهوری اسلامی قلمداد کرده است. یک حساب سرانگشتی نشان می‌دهد که جمعیت معترضین به نسبت کل جمعیت 9 استان شیعه‌نشین که تظاهرات در آن‌ها بر پا شده، اندک است و مقایسه تعداد قلیلی از اراذل و اوباش اجاره‌ای که توسط نهادهای مدنی آمریکایی دست‌آموز شده‌اند با میلیون‌ها شیعه عراقی که دخلی به آشوب‌ها ندارند، محاسبه‌ای اشتباه و تعمیم جزء به کل است.



نمایی از ناآرامی‌های عراق


سوم: حمله اخیر آمریکا به گردان‌های حزب‌الله عراق و سوریه از این منظر نیز قابل واکاوی است که فشار تحریم‌ها کارایی لازم را نداشته و به‌تنهایی برای به‌زانو درآوردن ایران کافی نیست. از این رو، ترکیبی از «تشدید تحریم» از طریق تلاش برای به جریان انداختن «مکانیسم ماشه»‌ به‌منظور برقراری تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل و «تجاوز منطقه‌ای علیه ایران»‌ را فعال کرده است تا به نتیجه مطلوب دست یابد.


چهارم: از شواهد و قرائن به نظر می‌رسد که این حمله، بخشی از کمپین ضد ایرانی آمریکاست و واشنگتن در نظر دارد که با فعال کردن دیگر محورهای منطقه‌ای خود شامل رژیم جعلی صهیونیستی و ظرفیت ایران‌ستیزانه کشورهای مرتجع، گام دوم را علیه ایران بردارد. پس زدن ایران به داخل و تغییر معادلات به‌منظور مهار کشورمان توسط فشارهای داخلی و منطقه‌ای، اصلی‌ترین هدفی است که کاخ سفید از این حمله تعقیب می‌کند. در این میان اگر بازار فواید مذاکره با آمریکا در داخل بار دیگر گرم شود، واشنگتن از آن استقبال می‌کند چراکه پیش کشیدن دوباره گفتگو با غرب، «مرگ تقریبی» اقتصاد کشور و معطل نگه‌داشتن رونق معیشتی را در پی خواهد داشت.



رزمندگان حشد الشعبی


و بالاخره اینکه برای مقابله و متوقف کردن این رویکرد جدید آمریکا، لازم است با تداوم راهبرد «مقاومت فعال»، پاسخی فوری، قاطع و متناسب به این تجاوز داده شود. واشنگتن باید بداند که گرچه آغازکننده حمله بوده، اما دومینویی را کلید زده که موعد متوقف کردن آن به‌وسیله مقاومت و در رأس آن، ایران تعیین می‌شود. ضمن اینکه بازی آمریکا با آتش می‌تواند به‌طور مستقیم امنیت این کشور را دچار مخاطره کند و پیامدهای غیرقابل‌انتظاری به همراه داشته باشد.


انتهای پیام/4106/


 


انتهای پیام/

ارسال نظر