اطاعت: در نظام انتخاباتی ایران هدر رفت آرا بالا است/ کرمی: احزاب در ایران بیشتر بهجای جامعه به دولت رو میکنند
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا، در ابتدای این نشست، جواد اطاعت، استاد علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی با بیان اینکه «قانون انتخابات کشور بسیار قدیمی است و مربوط به مجلس دوم مشروطه میشود»، اظهار کرد: قانون انتخاباتی که هماکنون در کشور اجرا میشود در مبنا به مجلس دوم مشروطه بازمیگردد و ماهیتش نیز برد و باخت در انتخابات قرار دارد، درحالی که در دنیای امروز کشورها در عرصه سیاسی توسعه پیدا کردهاند و سعی میکنند تا آنجا که ممکن است از الگوهای برد- برد استفاده کنند تا همفکری، وحدت و انسجام میان قومیتها و جناحهای مختلف یک کشور ایجاد شود.
وی با اشاره به سیستم انتخاباتی کشورهای توسعهیافته ادامه داد: در اکثر کشورهای توسعهیافته دو مجلس وجود دارد که سازوکار انتخاباتیشان نیز با یکدیگر تفاوتهایی دارد تا نمایندگانی که به هرکدام از این دو مجلس راه پیدا میکنند با یکدیگر تفاوتهای آشکاری داشته باشند.
اطاعت تصریح کرد: در این کشورها که اکثراً کشورهای توسعهیافته هستند یک مجلس عوام وجود دارد و یک مجلس سنا و کسانی که به مجلس عوام میروند میکوشند تا خواستههای مردم را پیگیری کنند و در واقع حرف دل مردم را به گوش حاکمان برسانند تا حاکمان بدانند مردم چه خواسته و نظری دارند. اما مجلس سنا مجلسی است که نمایندگان خاصی را به خود میپذیرد و میکوشد بر اساس اهداف درازمدت کشور به قانونگذاری بپردازد.
او تأکید کرد: در این سیستم حکومتی نمیتوان مبنای قانونگذاری را تنها بر خواست و اراده ملت قرار داد، بلکه اهداف درازمدت کشور نیز بر قانونگذاری تأثیرگذار است و درنتیجه میتوان گفت برآیند نظرات مردم و خواست آنها به اضافه توجه به اهداف درازمدت یک کشور مبنای قانونگذاری قرار میگیرد.
وی با انتقاد از شیوه حکومتی کشور اضافه کرد: مشکلی که داریم این است که یک مجلس داریم و این یک مجلس هم مجلس عوام است و هم خواص. ما مجلس خواص را حذف کردیم و بهجای آن مجبور شدیم نهادهایی مثل مجمع تشخیص مصلحت نظام و شورای نگهبان را ایجاد کنیم تا خلأ مربوط به مجلس خواص را به نوعی پرکنیم.
وی همچنین با اشاره به اینکه «در نظام انتخاباتی ایران هدر رفت آرا بالاست»، اظهار کرد: از آنجا که این انتخابات طبق قانون اساسی بر مبنای اکثریت و در نهایت برد و باخت است یک سیستم انتخاباتی خشن است که در مواردی نیز شاهد درگیریها و حتی صدمات و تلفات جانی در این شکل از انتخابات در سالهای گذشته بودهایم.
وی با اشاره به اینکه «فلسفه نظامهای انتخاباتی بر پایان دادن به منازعات قرار دارد»، گفت: در حالی که فلسفه نظامهای انتخاباتی بر پایان دادن به منازعات قرار دارد اما ظاهراً در کشور ما انتخابات است که محل منازعه و درگیری است.
او خاطرنشان کرد: حزب و تحزب فرزند دموکراسی است و احزاب در قانون انتخابات جایگاه پیدا میکنند. اینکه ما به احزاب مجوز بدهیم که به وجود بیایند یا نه حرف درستی نیست اما در حالی که قانون اساسی کشور نیز وجود احزاب را آزاد گذاشته است این مسئله در کشور ما باب شده است که به احزاب مجوز شکلگیری بدهند.
وی همچنین در پایان به موانع شکلگیری احزاب در کشور اشاره کرد و گفت: متأسفانه تحزب در قانون انتخابات ما جایی ندارد که اگر داشت انتخابات کشور حزبی برگزار میشد. به نظرم دولت موظف است الگوهای مختلف انتخاباتی را مطالعه کند و هرچند که قانون اساسی محدودیتی ایجاد کرده است که انتخابات بر مبنای اکثریت باشد، میتوان در برخی حوزههای انتخاباتی الگوهای تازهای را که به اصل اکثریت بودن قانون انتخابات نیز لطمهای نمیزند اجرا کرد.
صورتبندیهای جامعه، منبع تحزب
در ادامه این نشست، مصطفی کرمی، عضو شورای مرکزی حزب اراده ملت ایران و مدرس دانشگاه، در سخنانی با محور مسئله تحزب در ایران اظهار کرد: توجه به ساختارها، پویشها و کارگزاریها که بهعنوان سه ضلع مثلثی محسوب میشوند که باعث شدهاند زمینه رشد و نمو احزاب در ایران اتفاق نیفتد میتواند به ما در تحلیل وضع احزاب در ایران کمک کند.
وی افزود: مهم است که در درون هر ایدئولوژی پایهای برای شکلگیری تحزب وجود داشته باشد و اگر مکتبی به حق رأی مردم توجهی نکند و همان مکتب نیز هدایت جامعه را به عهده بگیرد مطمئناً نمیتوان شاهد شکلگیری احزاب در آن جامعه بود.
کرمی در ادامه با بیان اینکه «مدرن بودن مفهوم تحزب آن را از صورتبندیهای کهن موجود از جامعه دور میکند»، اظهار کرد: صورتبندیهای اجتماعی و سیاسی یک جامعه است که میتواند منبعی برای شکلگیری احزاب در آن جامعه باشد و طبعاً اگر جامعهای از صورتبندیهای مدرن اجتماعی و سیاسی برخوردار نباشد از تولید احزاب نیز محروم میشود.
وی با اشاره به تجربه کشورهای اروپایی در زمینه شکلگیری نظام حزبی در آنها و مقایسه آن با شرایط ایران در دوره قاجار ادامه داد: در ایران قرن نوزدهم میلادی نظام حکومتی کاملاً سنتی بوده است و هیچ پویایی در آن وجود نداشته یا اینکه بسیار کمرنگ بوده است و بنابراین وقتی در دوران مشروطه عدهای از روشنفکران تلاش کردند تا با نگارش کتابهایی، شرایط تحزب را در ایران پدیدآورند نتیجه مناسبی به دست نیامد چون که ما هیچکدام از تحولات اروپا را دررسیدن به تحزب طی نکرده بودیم.
عضو شورای مرکزی حزب اراده ملت ایران با اشاره به اینکه «در جامعه ایران از سال 1285 چند جریان فکری وجود داشته است که تأثیرگذار بودهاند»، به توضیح این جریانها پرداخت و گفت: جریان ناسیونالیسم که حول اندیشههای ترقیخواهانه و ملیگرایانه شکلگرفته بود و در دوران رضاشاه نیز بهشدت تقویت شد هیچ کوشش تئوریکی برای شکلگیری احزاب و زمینههای ایجاد نظام تحزب در کشور انجام نداد و جریان چپ نیز که به لحاظ اجتماعی جامعه ایران را که هیچ تناسبی با ایدئولوژی مارکسیستی نداشت، انتخاب کرده بود نیز در این زمینه چندان موفق نبود.
وی توضیح داد: جریان چپ بیشتر به تعارض و ستیز با حکومت و بخشهایی از جامعه که به اعتقاد آنها نماینده امپریالیسم بود پرداخت و توجهی به شکلگیری احزاب نکرد.
کرمی در توضیح جریان سوم که آن را جریان اسلامگرا معرفی کرد گفت: جریان اسلامگرا نیز تجربهای از تحزب نداشت و متون بنیادی این جریان نیز چندان توجهی به تحزب و اراده افراد ندارد که درنتیجه این اندیشهها هیچکدام نتوانستند شرایط لازم را برای تحزب در کشور ایجاد کنند.
وی با اشاره به شرایط سیاسی کشور پس از انقلاب اسلامی اظهار کرد: بعد از انقلاب نیز متأسفانه گفتمان قالب، تحزب را برنمیتابد و بیشتر بر وجهه بسیج تودهای افراد در جامعه که از کارکردهای احزاب است توجه میشود و نه به سایر کارکردهای آن.
عضو شورای مرکزی حزب اراده ملت ایران در پایان گفت: در ایران امروز احزاب عمدتاً بهجای اینکه به جامعه و نیروهای اجتماعی متکی باشند به دولت رو میکنند و این نیز به ساختاری بازمیگردد که از دوره رضاشاه در کشور ایجاد شد و طی آن دولت متولی بخش اقتصاد شد و صورتبندی اجتماعی جدیدی را خلق کرد که تاکنون هم ادامه دارد و تا این صورتبندی تغییر نکند نمیتوان انتظار چندانی برای پیشرفت تحزب در کشور داشت.
انتهای پیام/