غفاری: خداجویان واقعی از جامعه رانده میشوند/ بیان امروزین هدف امام حسین(ع)، نقد حاکمیت و آزادی ابراز عقیده است
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری آنا به نقل از جماران، حجت الاسلام هادی غفاری که در مراسم شب عاشورای حسینی در حسینیه دارالزهرا تهران با موضوع «جدال عقل و عشق» سخنرانی می کرد؛ با قرائت خطبهای از حضرت علی(ع)تصریح کرد: حضرت علی(ع) در نهج البلاغه تحلیلی را از وضع جامعه خود ارائه می دهد که بدون شک این وضع به صورت بسیار شدید تر در دوران امام حسین(ع) نیز وجود داشته است.
وی خاطر نشان کرد: ایشان می فرمایند عمده مردم در این روزگاران چهار گروه شده اند. اول گروهی که اگر دست به فساد نمیزنند به این دلیل است که روحشان ناتوان، شمشیرشان کُند و امکانات مالی در اختیار ندارند. این گروه اگر فساد نمیکنند برای این است که آبی پیدا نمیکنند تا شنا کنند. گروه دوم آنانند که شمشیر کشیده و شر و فسادشان را آشکار کردهاند، لشکرهای پیاده و سوار خود را گرد آورده و خود را آماده کشتار دیگران کردهاند و دین را برای به دست آوردن دنیایشان تباه کردند که یا یا فرمانده یا رئیس گروهی شوند یا به منبری بروند و خطبه بخوانند.
وی ادامه داد: گروه سوم کسانی هستند که با اعمال آخرت دنیا را طلب میکنند و با اعمال دنیا آخرت را، خود را متواضع و کوچک جلوه میدهند و گام های ریاکارانه و کوتاه بر میدارند، دامن خود را جمع کرده و خود را همانند و هم شکل مؤمنان واقعی میآلایند و پوشش الهی را وسیله نفاق و دو رویی و دنیاطلبی خود قرار میدهند. گروهی هم هستند که با پستی، ذلت و فقدان امکانات از به دست آوردن قدرت محروم ماندهاند و خود را اینک به زیور قناعت آراسته اند و لباس زاهدان را پوشیده اند آنان هرگز در هیچ زمانی از زاهدان راستین نبودهاند اما زبانشان و تعریفشان از خود تعریف انسانهای زاهد و مؤمن است
عضو شورای مرکزی مجمع نیروهای خط امام افزود: اما در این میان گروهی اندک به نام «خداجویان» باقی ماندهاند که یاد قیامت چشمهایشان را بر همه چیز فروبسته است و ترس رستاخیز اشکهایشان را جاری ساخته است، برخی از آنها از جامعه رانده شده و تنها زندگی می کنند و برخی دیگر ترسان و سرکوب شده، لب فرو بستهاند و سکوت اختیار کردهاند و برخی دیگرگریان و دردناک هستند که تقیه و خویشتنداری، آنان را از چشم مردم انداخته است. دهانهایشان بسته و قلب هایشان مجنون است؛ آنقدر نصیحت کردهاند که خسته شدهاند و از بس سرکوب شدهاند ناتوانند و چندان که کشته دادند انگشتشمار شدهاند.
غفاری ادامه داد: این تحلیل علی (ع) از جامعه دوران خود است. در چنین شرایطی حسین(ع) آمده است. شناخت ما از حسین چگونه است؟ حسین امام است؛ پسر فاطمه و پسر علی است؛ اما چه کسی میتواند با آرامش، طمأنینه، عرفان بالا اما صریح، آشکار و نترس و غیر قابل تهدید، فریب و خرید در نهایت امید و باور به پیروزی شجاع و قدرتمندانه اقدام کند. او همچنین از این طایفهای است که به لحاظ روحی و ذهنی در مکتب پیامبر و علی (ع) شکل گرفته است.
وی تصریح کرد: این سخن امیرمؤمنان همه هویت امام حسین را ساخته است. «او این چنین شده است که این چنین کرده است». او سوار علم و فکر و نفوذ در اسرار الهی عقل خود را زنده کرده است، نفسش را می رانده و خویشتن را از شهوات نگاه داشته است. همه را یکجا به قربانگاه برده است و قربانی کرده است به گونه ای که پیکر ستبرش نحیف شده است. دیگر جسم در نزد حسین(ع) بهایی ندارد و منیتی هم برای او نمانده است، دلش به شدت نرم و اخلاقش لطیف شده است. استبدادگر، متلکگو، دشمنتراش و کینه ورز نشده است.نفسش پاک شده، مهربانی تمام وجودش را پر کرده است و فروغی سخت روشن بر او تابیده است.
عضو شورای مرکزی مجمع نیروهای خط امام ادامه داد: حالا حسین(ع) با تکمیل این مقدمات و تحقق آنها در وجود خود راهش را با عقل روشن کرده است و عقل او را به راه راست روانه کرده است؛ خیر الی الله او را به سلامت به خانه اقامت رانده است.دائما از مرحله کمالی به مرحله کمال بالاتری در سیر سلوک است. بر اثر آرامشی که در بدنش پدیدآمده قدمهایش در جایگاه امن و آسوده ای استوار گردیده است چرا که قلبش را به کار گرفته و خدایش را نیز راضی کرده است. این یعنی پاسخی بر جدال همیشگی عقل و عشق؛ یعنی با عقل حرکت کرده است تا به عشق رسیده است. حسین(ع) با منطق عقل هدف این جهانی خود را بیان میکند.حسین(ع) می گوید خدایا تو میدانی دغدغه راهی را که در آن راه نهادهام دغدغه کسب قدرت دنیایی نبوده است. دنیا در چشم حسین(ع) چیست که قدرتش چه باشد. حسین دغدغه کسب رانت مالی،ثروت اندوزی و اختلاس آن هم با به هم ریختن روابط سالم اقتصادی ملت و مردمش را ندارد. یعنی حسین به دنبال کسب پول و قدرت نیست. پس حسین چه میخواهد؟ دنیا یا ثروت است یا قدرت پس برای چه برخواستی یا حسین؟
غفاری خاطر نشان کرد: این تمام پاسخی است که حسین(ع) به تاریخ، انسان ها، دیروز و امروز و فردای همه ما و شما میدهد. حسین(ع)می گوید: خداوندا برای این آمدهام که تا اول دین را که توسط نظام حاکم به بیراهه رفته است به مسیر اصلی خود برگردانم. دوم آمدهام جامعه ای را که به سمت فساد مالی،اخلاقی،سیاسی،شخصیتی و... رفته است را اصلاح کنم. سوم این که بعد از برگرداندن دین به مسیر اصلی خود و اصلاح جامعه برای بندگانت امنیت به ارمغان آورم. حسین(ع) دغدغه امنیت مردم را دارد. حسین(ع) نمیگوید آمده ام تا برای شیعه، سلمانان، اهل کتاب و موحدان امنیت و آزادی بیاورم. او میگوید برای هر کس که انسان است و مورد ظلم قرار گرفته است. یعنی دفاع از مظلوم از هر قوم و دین و جنسیتی؛ یعنی امنیت برای تمام جامعه یعنی آزادی، یعنی آزادی، یعنی آزادی.
همچنین وی متذکر شد: علی (ع) در نامهای به فرماندارش نوشت به مال هیچ کسی نظر نداشته باش، مردم باید در نظام ما امنیت مطلق داشته باشد چه مسلمان باشند چه ملحد، هر کس که شهروند این نظام است با هر کیش و آیینی هویت و حیثیتش در نظام ما باید محفوظ باشد، مگر آن که بر روی ما شمشیر کشیده باشد.
عضو مجمع نیروهای خط امام تاکید کرد: بنابراین در شب عاشورای حسین با صدای رسا میگویم خدا هدایت کند کسانی را که ما وقتی از آزادی دفاع میکنیم بحث آزادی بیبند و باری را بارمان میکنند.آنچه ما میگوییم و آنچه ما می خواهیم را از زبان ما بشنوید نه از زبان مخالفان و رقیبان ما. به زبان امروز هدف حسین(ع) امنیت اجتماعی، آزادی ابراز عقیده، آزادی نقد حاکمیت و آزادی نقد هر کس و هر نهادی است.
وی همچنین با بیان این که مولا علی(ع) به امت خود فرمود: مرا بر شما حقی است؛ اول آن که بر بیعت خود وفادار باشید و دوم مرا نقد و نصیحت کنید، اگر مرا نقد نکردید حق مرا ضایع کرده اید، گفت: علی(ع) کسی است که خودش اپوزیسیون خودش است. بنابراین علی(ع) میداند که در امنیت است که مردم مسلمان و مؤمن میشوند. به زبان دیگر اگر مقاومتی در مقابل زراندوزان، زورداران و فریبکاران نشود این مثلث سرنوشت نه یک ملت و نه یک تاریخ را که سرنوست فردا و پسفرداهای ملتها را این سیستم تباه خواهد کرد. تا این مرحله عقل است که همه چیز را پیش میبرد.
غفاری در بخش دوم سخنانش در توصیف چگونگی رسیدن امام حسین(ع) و یارانش به عشق خاطر نشان کرد: امام حسین(ع) کعبه را پشت سر میگذارد و میخواهد از مکه خارج شود و به قتلگاه خویش برود. حسین(ع) حمد خدا را به جا میآورد و میگوید خدایا برای این که منت بر سر من گذاشتهای و مرا ظرف تحقق اراده خود قرار دادهای تو را سپاس میگویم. این مرگ بر من نوشته شده است چون گردنبندی زیبا بر سینه دختران جوان. من بسیار بیشتر از اشتیاقی که یعقوب به دیدن پسرش داشت به غوظه خوردن در خون خود مشتاقم. حالا که نمی توانم ستم را نابود کنم میتوانم بمیرم و با مرگ خود دست دشمن را برای تاریخ رو کنم تا هرگز نتواند به فریبکاریاش ادامه بدهد. من میبینم که شکمهای گرسنه و درنده همچون گرگان منتظرند تا اجزای بدن من را بدرند و خون مرا بمکند. اما رضای ما در رضای خداست. بر آنچه از جانب خدا بر ما فرود میآید قدم مینهیم و از زیر بار مسئولیت شانه خالی نمیکنیم. خدا هم به ما وفا میکند و اجر صابران را بر ما میدهد و در پیش گاهش با پیامبر محشورمان میکند.
وی ادامه داد: حالا چه کسی میتواند با حسین همراه شود؟ حسین(ع) میگوید هر کس حاضر است خون قلبش را در راه ما بذل کند و هر کس با دل و جانش به دیدار خدا باور آورده است میتواند با ما همراه شود. حال چه شده است که یک انسان چنین می تواند سخن بگوید؟ حسین تمام آمادگی ها را کسب و در خویش تمام این کمالات را فراهم کرده است که دعای عرفه او این عشق را به خوبی نشان می دهد.
غفاری در پایان سخنان خود با اشاره به اینکه این عشق در اصحاب حسین(ع) هم دیده میشود، افزود: در شب عاشورا حتی یک نفر ذرهای شک و واهمه از راهی که انتخاب کرده است ندارد و این یعنی صحنه عشق محض. این متن تاریخ دوست و دشمن ماست که شب عاشورا را چنین نوشتهاند. اصحابی که شب عاشورا شادترین شب زندگیشان است؛ آنان شادمانند به نعمتی که برایشان آماده است و در نهایت صبر، هر چه به ظهر نزدیکتر میشوند شادابی و شوق در چهرهایشان نمایانتر میشود و این یعنی نهایت عشق به معبود.
انتهای پیام/