آقایان کیروش مقصر نیست لطفاً عقب گرد نکنید! / این تیم یکدست و جوان را حرام نکنیم
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری آنا، شانزدهمین دوره جام ملتهای آسیا که به میزبانی استرالیا در حال برگزاری است، همچون چند دوره قبلی این مسابقات، نتیجه خوبی برای فوتبال ایران به همراه نداشت.
درست در روزهایی که اکثر کارشناسان، اهالی فوتبال و علاقهمندان این رشته پرطرفدار با امیدواری از کسب بهترین نتیجه ممکن برای تیم ملی ایران حرف میزدند، ملیپوشان کشورمان مقابل تیم ملی عراق شکست خوردند تا نتوانند به مرحله نیمهنهایی این مسابقات راه پیدا و سریال حسرت رفتن روی سکوی قهرمانی جام ملتهای آسیا را تکرار کنند.
شاگردان کارلوس کیروش که با آمادگی کامل راهی این مسابقات شده بودند، بعد از ۳ پیروزی متوالی در مرحله گروهی این رقابتها، شکستی ناباورنه را مقابل عراق متحمل شدند. شکستی که در ضربات پنالتی رقم خورد. داور استرالیایی این دیدار با اخراج ناحق مهرداد پولادی و ۱۰ نفره کردن تیم ایران ، به نوعی ایران را خلع سلاح کرد. این اتفاق به زعم اکثر کارشناسان جریان بازی را تغییر داد. با این وجود عملکرد فنی و تاکتیکی تیم ملی ایران و این که چرا در این مرحله مقابل تیمی مثل عراق شکست خوردیم موضوعی است که باید نقد و بررسی شود.
**10 نفره شدن همهچیز را به هم ریخت!
شاید بتوان اصلیترین عامل باخت تیم ملی مقابل عراق را اخراج مشکوک مهرداد پولادی عنوان کرد، موضوعی که بدون شک ضربه جبران ناپذیری به تیم ملی وارد کرد. هرچند نباید از یاد برد که پولادی هم در صحنه خطایش روی دروازهبان عراق بیتجربگی کرد. چرا که او پیش از این کارت زرد داشت و در آن صحنه باید با احتیاط بیشتری عمل میکرد اما این گونه نشد. همه بر این باور بودند که عراقیها توان شکست دادن تیم ملی ایران در شرایط عادی را نداشتند اما ۱۰ نفره شدن تیم ایران سبب شد تا شاکله تیم از هم بپاشد و این موضوع شاید دلیل اصلی شکست ما مقابل عراق و حذف از جام ملتها بود. تمرکز دفاعی تیم ملی ایران پس از اخراج پولادی از بین رفت و فشار روانی زیادی به تک تک بازیکنان داخل زمین وارد شد. پس از ۱۰ نفره شدن ایران، تیم ملی عراق با بازیسازی خوب و استفاده از فضاهای خالی توانست مالکیت توپ را حفظ کند و به خوبی از موقعیتها استفاده کرده و به برتری برسد. تاکتیک تیم عراق مقابل ایران دقیقا مشابه تاکتیکی بود که تیم ملی بوسنی در جامجهانی مقابل ایران به کار برد.
در آن طرف میدان هم تیم ملی ایران در این بازی هم همانند بازیهای قبلیمان با همان سیستم دفاعی به میدان رفت و مطابق با انتظاری که با توجه به بازیهای قبلی تیم ملی از ابتدای این مسابقات ، میرفت، استفاده از ضربات ایستگاهی و شروع مجدد در دستور کار کارلوس کیروش قرار داشت. سیستمی که در این مسابقه تا حدود زیادی جواب داد به نحوی که هر ۳ گل تیم ایران که در وقت معمول و اضافه دیدار برای ایران به ثمر رسید از روی ضربات ایستگاهی یا سانترهای ارسالی بود. هرچند میتوان گفت که ایران در این دیدار برخلاف دیدارهای قبلی خود (قبل از اخراج مهرداد پولادی) تا حدود زیادی از حریف برتر بود و پرسینگ را از زمین تیم عراق آغاز کرد.
گل اول بازی به همین شیوه روی ارسال خوب وریا غفوری و ضربه سر سردار آزمون به تور دروازه عراق رسید، اما اخراج پولادی روند بازی را تغییر داد و سبب شد برتری از ایران گرفته شود و برتری یک بر صفر برای ایران با نتیجه ۲ بر یک برای عراق تغییر کند. در ادامه باز هم تیم ملی ایران، با استفاده از ضربات کرنر و با توجه به تعویضهای خوب کیروش، توانست عقب ماندگی را جبران کند. با این حال باید اذعان داشت که تیم ایران در مجموع با وجود یک بازیکن کمتر ، نمایش خوبی از خود ارائه داد.
**تدابیر تدافعی کیروش ، دستآویز منتقدان دلسوز!
از ابتدای حضور کارلوس کیروش در ایران ، همواره این نقد به وی وارد بوده که او تیم ملی ایران را با تدابیر تدافعی به مصاف حریفان میفرستد و این مسئله با توجه به پیشینه فوتبال ایران که میل به تهاجم دارد با روحیه بازیکنان ناسازگار است. کیروش هم از همان ابتدا علاوه بر این که شیوه خود را تغییر نداد و به مِتُد خود وفادار بود، در پاسخ منتقدانش تنها راه نتیجهگیری تیم ملی در شرایط سخت اقتصادی و حمایتی فعلی را همین تاکتیک دفاعی خوانده بود. البته شیوه اتخاذی کیروش برای جام جهانی و تقابل با آرژانتین و نیجریه قابل قبول بود اما همان موقع سایت AFC ضمن تمجید از عملکرد ایران در جام جهانی به عنوان یکی از نمایندگان قاره کهن در انتشار مطلبی اظهار کرد ایران باید برای جام ملتها تغییر تاکتیک دهد چرا که در آسیا شیوه تدافعی جواب نمیدهد. تیم ملی اگرچه مثل جام جهانی در شروع جام ملتها چهره کاملا تدافعی نداشت اما آمار و ارقام بازیهایش با بحرین، قطر و امارات همه به سود حریفان بود و آنها در مالکیت توپ بر ملیپوشان ما برتری داشتند. در بازی با عراق هم اگرچه ایران ۳ گل زد اما ۲ گل ایران روی ضربات ایستگاهی و نه حمله مستقیم به ثمر رسید. به زعم برخی فوتبالدوستان و کارشناسان اگر ایران با میل تهاجمی بیشتری بازی میکرد شاید میتوانست کار را در همان ۹۰ دقیقه تمام کند و کارش به شانس و اقبال پنالتی نکشد.
شکست در ضربات پنالتی همیشه تلختر از شکست در پایان وقت عادی دیدار است زیرا آنچه ماهیت اصلی ضربات پنالتی را میسازد، شانس است و تیمی که در پایان ضربات پنالتی بازنده دیدار محسوب میشود ، بدشانسی را مهمترین عامل این شکست می داند. هرچند دقت، تمرکز و عملکرد مثبت دروازهبان هم عامل مهمیرد ضربات پنالتی است و علاوه بر خوش شانس بودن تیمی به برتری خواهد رسید که بازیکنان باتجربهتری را برای زدن پنالتی به کار گیرد. شاید سپردن حساسترین ضربه پنالتی به بازیکن بیتجربهای همچون وحید امیری بزرگترین اشتباه کارلوس کیروش بود آن هم دقیقا زمانی که همه انتظار داشتند رضا قوچاننژاد پشت این ضربه پنالتی بایستد و از تجربه و تمرکز بالای خود به نفع تیم ملی ایران بهره ببرد. از طرفی عملکرد ضعیف علیرضا حقیقی در ضربات پنالتی بر خلاف درخشش در بازیهای قبلی تیم ملی ایران و وقت معمول همین دیدار با عراق، هم از دلایل باخت ایران در ضربات پنالتی بود. حقیقی نتوانست حتی یک ضربه حریف را مهار کند و انتظارات را برآورده نکرد.
**همدلی ملیپوشان تا دقایق پایانی
شاید نکته مثبت این دیدار،انگیزه و امید زیادی بود که در بین بازیکنان تیم ملی در تمام دقایق این دیدار مشهود بود. بازیکنان ایران به حدی با یکدیگر همدل بودند که در هر دو موقعیتی که از حریف عقب افتادند با انگیزه و تا دقایق پایانی جنگیدند تا بتوانند نتیجه را جبران کنند. با وجود شکست نمیتوان منکر این موضوع بود که بازیکنان ایران با غیرت بازی کردند و تمام تلاش خود را به کار گرفتند که به پیروزی برسند و شکست آنها در ضربات پنالتی را نمیتوان به حساب کمکاری بازیکنان یا کادر فنی تیم ملی گذاشت. تلاش همه بازیکنان و یکدلی آنها نه در دیدار مقابل عراق بلکه در تمام رقابتهای ایران در جام ملتهای آسیا مشهود بود.
هرچند برخی کارشناسان و رسانهها پس از شکست تیم ملی و حذف از شانزدهمین دوره جام ملتهای آسیا نوک پیکان اتهام خود را به سمت سرمربی یا بازیکنان خاصی گرفتهاند و با انتقاداتی که به هیچ عنوان سازنده نیست سعی بر تخریب اذهان عمومی دارند. برکسی پوشیده نیست که میلیونها هوادار ایرانی با توجه به جوانگرایی کیروش انتظار موفقیت در جام ملتها را داشتند اما نباید فراموش کرد فوتبال ورزشی غیرقابل پیشبینی محسوب میشود وامکان دارد نتیجه نهایی آن دستخوش هزاران موضوع مختلف شود. این که در این برهه زمانی تمام اتهامات را به سرمربی پرتغالی تیم ملی وارد کنیم اشتباه محض است. اندیشه تدافعی این مربی شاید عاملی بر عدم نتیجهگیری تیم ملی باشد اما استفاده از مربی با تجربهای که بدون شک چیزهای زیادی به فوتبال ایران یاد داد گام مثبتی بود که فدراسیون برداشت و اکنون نیز نباید انتقادات متوجه مرد پرتغالی باشد. شاید به جای آنکه همه جا حرف از رفتن کارلوس کیروش به میان بیاید ، کارشناسان و پیشکسوتان و اهالی فوتبال راهی برای خروج فوتبال ایران از بحران ارائه دهند. همان منتقدان به ظاهر دلسوزی که در روزهای سخت که تیم ملی به حمایت و همفکری آنها نیاز داشت با جوسازی و دخالت دادن مسائل شخصیشان با کیروش به فوتبال ایران ضربه زدند و امروز لبخند رضایت به لب دارند و بی صبرانه منتظر خروج وی از ایران هستند. همان سنتی که در برخورد با مربیان خارجی تیم ملی فوتبال ایران از ابتدا تا کنون نهادینه شده است.
آقایان کیروش را نباید مقصر دانست زیرا این مربی خونی تازه را در رگهای تیم ملی به جریان انداخته است و رفتن وی از ایران یعنی عقبگرد به فوتبال ۵۰ سال قبل، بنابراین اکنون که همه مردم نیز از عملکرد تیم رضایت دارند نه تنها نباید از وجود این مربی محروم شویم بلکه با برطرف کردن نقاط ضعف تنها باید ادامه طبق برنامه قبلی پیشروی کنیم تا به هدف خود دست یابیم.
مصاحبههایی که پس از باخت تیم ملی روی خروجی رسانهها منتشر شده است ، این احساس را ایجاد میکند که انگار خیلیها منتظر حذف تیم ملی بودند تا به سرعت نظرات به ظاهر کارشناسانه خود را ارائه دهند و تمام تقصیر را به گردن مربی پرتغالی بیاندازند و اظهار کنند که بزرگترین اشنباه فدراسیون فوتبال این بود که پس از جام جهانی قراردادش را با وی تمدید کرد.
سرمربی تیم ملی بعد از کنفرانس خبری دیدار مقابل عراق و حذف از جام ملتها درباره آینده کاریاش اظهارنظر روشنی نداشتو اعلام کرد هنوز چیزی معلوم نیست. تیم ملی ایران اکنون تا جام جهانی فرصتی تقریبا سه ساله دارد و خواسته اهالی فوتبال این است که به خاطر این حذف و نتایج و وضع به وجود آمده باز هم تیم ملی قربانی حواشی نشود و باز هم زمان را از دست ندهد.
آنچه در این زمان حائز اهمیت است این است که کار تیم ملی نباید تعطیل شود و از همین امروز باید برنامهریزی و حمایتهای حسابشدهای روی این تیم داشت تا باز هم مثل همیشه با از دست دادن زمان و درگیریهای حاشیهای و بی سر و ته، ضربه کاری به بدنه تیم ملی وارد نشود. تیم ملی جوان، یکدست و با انگیزه ایران در حال حاضر روحیهای برای ادامه حیات ندارد و این مسئولان و اهالی فوتبال هستند که باید با برنامهریزیهای کارشناسانه و دلسوزانه و از همه مهم تر همدلی، فوتبال بیمار ایران را درمان کنند.
پرتو جغتایی
انتهای پیام/
انتهای پیام/