بسته پیشنهادی برای نذورات اجتماعی/ نذر خون فراموش نشود
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، روزنامه جامجم در گزارشی نوشت: شهر پر ازعزاست، همه جا سیاهپوش، غرق در نوای نوحه و آوای زنجیر و سنج. دیگهای چند منی خورش و پلو روی اجاقهاست، کبابها سیخ میشود، کتریهای هیاتی قلقل میزند و چای و شیر میان مردم پخش میشود. غذای نذری، این طعام آمیخته با نوستالژی، ظهر و شام میان فوجفوج از اهالی شهر تقسیم میشود تا روزی دیگر و پخت و پزی دیگر .
میلیونها پرس غذای نذری در روزهای عزاداری ماه محرم توزیع میشود، بیخبر از این که سهم هر کس از این نذریها چقدر است، غذا به چه کسی رسیده، چه کسی جا مانده، چه کسی برای چند ماهش توشه جمع کرده، یا چه کسی اصلا دیده نشده؟
غذا، یکی از واژههای پر کاربرد روزهای عزاداری ماست، نذرکردهایم میان سوگواران حسینی غذا و خوراک پخش کنیم و شکمی را سیر، تا نیت صاف کرده و به سالار شهیدان نزدیکترشویم، به حرمت تشنگی و گرسنگی سپاه اسلام در کربلا.
این نیت خوبی است واقعا؛ اما کامل نیست، انگاریک چیزی کم دارد، یک مکمل، یک جور حس تازگی، نوشدن، پوستانداختن. تازه شدن نیتها را میگوییم، فاصله گرفتن از تدارک دیدن برای شکم، همان که متولیان وقف در کشور مدتهاست دنبال آن هستند.
محمدمهدی حاتمی، سرپرست معاونت اوقافی، حقوقی و امور مجلس سازمان اوقاف و امورخیریه چندی پیش به جامجم گفته بود 776 نیت از وقفنامه واقفان استخراج شده که اغلب حول و حوش چند محور مشخص میچرخد و اغلب برای برپاشدن و پشتیانی مراسم سوگواری امام حسین، چیزی کنار گذاشتهاند. او میگفت درحال حاضر مرکز مشاوره وقف جدید را در همه ادارههای استانها راهاندازی کردهاند که کارشناسان درآن به نیکوکارانی که قصد وقف اموال خود را دارند مشاوره میدهند و نیازهای روز مردم را به آنها معرفی میکنند، مثل وقف برای بهداشت، محیط زیست و پزشکی که نیازهای عمومی است و مردم همیشه به آن نیاز دارند.
نذر هم مثل وقف نیاز به بازنگری دارد؛ چون جامعه ما مشکل کم ندارد، آدم مستاصل و چشم به راه کم ندارد، نقطه آسیبدیده و آسیبپذیر کم ندارد، پس میتوان نذر کرد و مرهمی شد برای این زخم ها، میتوان آرام جانی شد برای آنهایی که آرام ندارند. البته اینها همه پیشنهاد است برای آنهایی که اگر روزی، ساعتی، ثانیهای دلشان لرزید و هوای انجام کار خیری کردند، این سرنخ را بگیرند و دارایی شان را به پای کسانی بریزند یا درجاهایی خرج کنند که گرچه در چشم خلقالله نیست، اما طیشی را عیش میکند؛ در خفا و بیریا .
نذر خون، نذری که زندگی میبخشد
در این که ما مردمی مهربان و نوعدوستیم که حاضریم از خون خود بگذریم و رایگان به دیگری تقدیمش کنیم، شکی نیست؛ اما در طول سال روزهایی هست که ذخایرخونی کشور به شدت افت میکند و نیاز است مردم بیشتر از همیشه خون اهدا کنند. سازمان انتقال خون برای رسیدن به این هدف یک طرح ویژه را ارائه کرده به نام نذرخون، آن هم ازنوع آگاهانه و مسئولانهاش به این ترتیب که در ایام سوگواری محرم، مردمی که برای اهدای خون به پایگاهها میروند در صورت تمایل به مسئولان اعلام میکنند که قصد تکرار اهدا در زمانهای مشخص را دارند .
به این ترتیب سازمان انتقال خون نام این افراد را در سیستم پیامکی ثبت میکند و برای اهدای خون در زمان نیاز از آنها دعوت میکند. اینچنین میشود که از یک سو مردم نیکاندیش خون خود را نذر میکنند و به ثواب میرسند و از سوی دیگر مشکل کمبود خون و چشم انتظاری بیماران نیازمند رفع میشود. در روزهای تاسوعا وعاشورا هشت مرکزاهدای خون در تهران فعال است که از 8 صبح تا 9 شب اهداکنندگان خون را میپذیرد .
کارتن خوابها چشم به راهند
مطرود، پس خورده، تحقیر شده، منزوی و بیمار، همیشه گرسنه، سرمازده، ناامید؛ هر کدام از این لقبها را که بگویید به قشر کارتن خواب کشور میچسبد. تصور غالب مردم این است که اینها معتادند و بیعار، برای همین حق زندگی ندارند یا باید آنها را جمع و سر به نیستشان کرد. اما عدهای هستند که در این لابهلا درباره کارتن خوابهای ژولیده این گونه قضاوت نمیکنند؛ اینها چشمهایشان را شستهاند. تعبیه یخچال غذا در میدان شوش تهران، در این محل تلاقی انواع آسیبهای اجتماعی حالابه گوش خیلیها خورده. این یخچال جایی است برای قرار دادن غذای گرم برای کارتنخوابهای گرسنه آن حوالی، برای غذاهای نذری که یا اضافه آمدهاند یا عدهای به نیت سیرکردن شکم گرسنههای شهر آنجا قرارش دادهاند .
حالا حتما نه با سرزدن به این یخچال که میتوان غذاهای نذری را در هر جای شهر به دست آنهایی داد که عامه مردم به هیچ حسابشان نمیکنند، به آنهایی که انسانند ولی دیده نمیشوند. شهرداری تهران نیزالبته امسال اقدامی مشابه را آغاز کرده و در فراخوانی از شهروندان خواسته تا در صورت تمایل در این ایام،غذای دستنخورده و طبخ شده مازاد در منزل خود را بستهبندی کرده و با شماره 4379 تماس بگیرند تا خودروهای گشت فوریتهای اجتماعی این غذاها را میان کارتنخوابها، بیخانمانها و پلاکهای فقیر شهر توزیع کند.
زباله جمعکن افتخاری
بعضی از ما در مصرف ظروف یک بار مصرف افراطی عمل میکنیم؛ یعنی اگر قرار باشد روزی ده بار آب بنوشیم، اگر لیوان یکبار مصرف در دسترسمان باشد ده عدد از آن را مصرف میکنیم. در روزهای عزاداری محرم این تب تقریبا در کل جامعه تند میشود و ظروف یک بار مصرف از سر و کول شهر بالا میرود. این هفته در شورای شهر تهران مطرح شد که مصرف این ظروف در تهران در این ایام تقریبا سه برابر میشود که بحرانی است در نوع خود، مخصوصا این که تعداد افرادی که ظروف مصرف شده را در سطلهای زباله میاندازند بسیار کمتر از آنهایی است که با سیستم شوت و پرتاب، آنها را راهی کنجی میکنند .
روی بعضی از بنرهای شهرتهران نوشته شده هر زبالهای که به زمین میافتد کمری به خاطرش خم میشود و اشارهاش به رفتگرانی است که مجبورند این سیل پلاستیک را از سطح شهر جمع کنند. پس برای این که کمری کمتر خم شود و فشار به این گروه کاهش یابد، میتوان به این فکر کرد که در جمعآوری زبالهها به این قشر کمک کرد؛ یعنی شد زباله جمعکن افتخاری یا این که علاج واقعه را قبل از وقوع کرد و مثلا در جاهایی که غذاهای نذری توزیع میشود ظروف سرگردان را از زمین و جویها جمع کرد و به این ترتیب هم به نظافت شهر کمک کرد، هم به دیگرانی که این صحنه را میبینند به طور غیرمستقیم آموزش شهروندی داد .
بفرمایید ظروف گیاهی
ظروف یک بار مصرف پلاستیکی اسمشان با سرطان گره خورده، اما هنوز تولید میشوند و در تیراژ بالا در روزهای سوگواری محرم برای توزیع غذاهای داغ مصرف میشوند. البته قرار بود امسال وزارت بهداشت به هیاتهای مذهبی آموزش دهد و مانع استفاده آنها از این ظروف شود؛ اما هنوز آش همان آش است و کاسه همان کاسه. برای همین عدهای در این میان به فکری بکر افتادهاند و به توزیع ظروف یکبار مصرف گیاهی میان هیاتها و تکایا روی آوردهاند؛ ظروفی که چند برابر گرانتر از ظروف پلاستیکی هستند و برای صرفهجویی در هزینهها از آنها استفاده میشود. خرید و توزیع این ظروف میتواند به ارتقای سلامت مردم در این ایام کمک کند و چه چیزی بهتر از این که پولی که برای نذر کنار میگذاریم به سلامت مردممان بیانجامد.
به این نذرها هم میتوان فکر کرد
فقط کافی است پا از مرز عادات فراتر بگذاریم و به نذرهایی فکر کنیم که به حال اجتماع مفید تراست آن وقت خواهیم دید که به جز پخت و پز در روزهای خاص میتوان با همان بضاعت مالی، کاری سودمندتر و گرهگشاتر انجام داد؛ کارهایی مثل آزاد کردن یک زندانی غیرعمد و تنگدست، شغل دادن به یک فرد بیکار آبرودار، خرید تجهیزات پزشکی برای یک مرکزدرمانی یا پرداختن هزینههای درمان یک نیازمند .
انتهای پیام/