صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
یادداشت |

وقتی قانون و پاسخگویی در کار نباشد/ این تبلیغات حامی مخاطب نیست!

نویسنده کتاب پژوهشی «حقوق مخاطب در تبلیغات تجاری رسانه» در یادداشتی به موضوع اذیت کننده افزایش تبلیغات تلویزیونی پرداخت.
کد خبر : 452681

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا؛ «هر دقیقه از شبانه‌روز که تلویزیون را روشن می‌کنید قطعا سر و کله تبلیغات را خواهید دید و این تبلیغات هستند که دم به لحظه، جلوی چشم بیننده رژه می‌روند. اینقدر هم بد ریخت و بد شکل به خورد مخاطب داده می‌شود که متأسفانه حاصلش چیزی جز نگرانی برای مخاطب نیست.


محسن غلامی (قلعه‌سیدی) نویسنده کتاب پژوهشی «حقوق مخاطب در تبلیغات تجاری رسانه» که اخیرا توسط انتشارات مجد به زیر چاپ رفته است، در یادداشتی کوتاه در اینباره به جزئیات ذیل اشاره می‌کند.




تبلیغات این روزها وصله همیشگی و ناجور «همه» برنامه‌های تلویزیونی است؛ یعنی فرقی نمی‌کند که این برنامه متعلق به مخاطب کودکِ زبان‌بسته باشد یا مخاطب بزرگسالی که با حرص و ولع، منتظر است تا مثلا فلان برنامه فوتبالی مورد علاقه‌اش روی آنتن برود. مدام این آیتم‌های تبلیغی هستند که با تار و پود تلویزیون درهم آمیخته و یک انگاره جدانشدنی از سیمای ماست.


ناگفته نماند که همین تلویزیون، برای تامین میزان کسب درآمدی که دولت برعهده‌اش گذاشته، اتفاقا مَمَرّی ندارد جز اینکه این بودجه را از جرحِ روح و سلامت مخاطبش منتفع شود و به حساب دولت بریزد؛ ولی بالاخره مخاطب از این ماجرا خبر ندارد و صرفا یقه صداوسیما را می‌گیرد.



لااقل تلویزیون به عنوان يك رسانه باجذبـه پر سروصدا، به يك جهـش در قانون‌گـذاری حمـايتی نيـاز دارد تا این بیننده مغفول را در حریم مصونیت قرار دهد.



البته ذهن و روح مخاطب میلیونی رسانه، این حواشی را نه می‌‎شناسد و نه قانعش می‌کند تا این همه تبلیغات بی‌خود و بی‌جهت را تحمل کند. حتی اگر هم قبول کند، آیا رویه این کنداکتور تجاری‌سازی سیما درست است؟ قطعا و بلاشک خیر! پس اینجا خبری از حساب و کتاب در احترام به «حقوق مخاطب» نیست.


کمی حلاجی کنید که واقعا کدام یک از اطلاعاتی که آیتم‌های متعدد و متکثر تبلیغاتی تلویزیون، به خورد بیننده‌اش می‌دهد، حاکی از ارائه اطلاعات صحیح، تضمین بهداشت روانی، تامین سلامت جسمی، حفظ کرامت انسانی، اخلاق عمومی، برقراری سبکی ایده‌ال از زیست او و ... به مخاطب است؟ همه اینها قطعا جای شک دارد.


سری به تبلیغات صداو سیما بزنید؛ چه می‌بینید؟ مگر چیزی جز تبليغات توصيفی و دارای زرق و برق! درحالیکه همین تبلیغات، جلوی چشم همه مردم چه فقیر و چه غنی، عمدتا ندای خوشـبختی می‌دهـد و اغـراق‌گـويی می‌كند. درحالیکه نتیجه‌اش چیست؟ كم کم اخلاقيات حقوق بشری را هم زير پا ميیگذارد و متأسفانه سـبك مصـرف را در جامعه به حدی می‌برد كه ديگر نمايی از سبك زندگی سنتی به چشم نيايد؛ به همین راحتی!


کما اینکه مخاطب امروز تلويزيون را باید در دایره حقوق شهروندی تعریف و حلاجی کرد؛ چیزی که ما متأسفانه آن را در یک سری تمهیدات صرفا نوشته شده‌ی روی کاغذ که اتفاقا هیچ جا هم اجرا نمی‌شود خلاصه کرده‌ایم، چون یک سری شعار بدون ضمانت اجراست.


متأسفانه قوانین ما نسبت به تبلیغات تجاری و نه حتی فقط رسانه‌ها نیز، الکن و فاقد ضمانت اجراست. از این جهت که چیزی به اسم حقوق تبلیغات بازرگانی چه از حیث «حقوق» در جمع حق و چه «قوانین» حامی آن در مبانی قانونی ما وجود خارجی ندارد. هرچه هم هست جمعی از مواد کهنه و بی‌ربط است که خود قانون‌گذار هم بیخیال آن شده است. دستورالعمل خودنوشت صداوسیما هم که در حد آئین‌نامه داخلی می‌ماند. پس لااقل تلویزیون به عنوان يك رسانه باجذبـه پر سروصدا، به يك جهـش در قانونگـذاری حمـايتی نيـاز دارد تا این بیننده مغفول را در حریم مصونیت قرار دهد.



کمی حلاجی کنید که واقعا کدام یک از اطلاعاتی که آیتم‌های متعدد و متکثر تبلیغاتی تلویزیون، به خورد بیننده‌اش می‌دهد، حاکی از ارائه اطلاعات صحیح، تضمین بهداشت روانی، تامین سلامت جسمی، حفظ کرامت انسانی، اخلاق عمومی، برقراری سبکی ایده‌ال از زیست او و ... به مخاطب است؟



البته فراموش نکنیم اگر تلویزیون را حول دستگاه اطلاع‌رسان تعریف کرده و معلق به خدمت عمومی بدانیم، حضورشان اتفاقا در همین قالب رسانه مفید است. منتها به شرط حفظ تمام حق و حقوق مخاطب، و صد البته وجود قوانین مصرح دارای ضمانت‌اجرا که در مواقع تضییع این حقوق، بتواند یقه تلویزیون را بگیرد.


پس رویه تلویزیون در برابر تبلیغات عجیب، بی‌پروا و ضد مخاطب است که خود را قائل به هیچ حریمی هم نمی‌کند و هیچ کنشی هم نسبت به واکنش‌ها ندارد. در عین اینکه قانونی هم وجود ندارد که او را مورد تخطئه قرار دهیم. نهایتا این جریان تبلیغی، ضد اخلاقی است که تا قانونی بر آن سوار نشود، کسی و جایی نمی‌تواند آن را در معرض اتهام قرار دهد.


انتهای پیام/4139/


انتهای پیام/

ارسال نظر