صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۰:۲۶ - ۲۵ آذر ۱۳۹۸
تجلی وحدت علمی2/

تبادل علوم چالش اصلی وحدت حوزه و دانشگاه/ چرا وحدت حوزه و دانشگاه در حد شعار باقی مانده است؟

تخصص‌گرایی و آشنایی با علوم و فناوری جدید که از ویژگی‌های ممتاز دانشگاهیان است، باید وارد حوزه‌ها شود و از سوی دیگر ارتباط مدام طلاب با مردم و احساس تکلیف آن‌ها نسبت به مسائل باید وارد بدنه دانشجویی شود.
کد خبر : 450466

به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه و سیاست گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، از مبارک‌ترین پیامدهای انقلاب اسلامی ایران، وحدت حوزه و دانشگاه است. حوزه و دانشگاه در سال‌های قبل از انقلاب شاهد شکاف‌های عمیقی بوده‌اند، اما بعد از بهمن 57، این دو نهاد علمی کشور، دوشادوش یکدیگر در جهت حل نیازهای جامعه مبادرت ورزیدند و سعی نمودند در موضوعات گوناگون به یکدیگر یاری رسانند.


بیست و هفتم آذرماه یادآور شهادت عالم ربانی آیت‌الله مفتح است. ایشان علاوه بر تلمّذ در محضر بزرگانی چون امام خمینی (ره)، علامه طباطبایی و آیت‌الله گلپایگانی توانستند به درجه والای اجتهاد نائل آیند. علاوه بر موفقیت در حوزه علمیه، در دانشگاه نیز توانستند دکتری فلسفه خود را اخذ نمایند.


آیت‌الله مفتح در 27 آذر در هنگام ورود به دانشگاه تهران توسط گروهک فرقان ترور شد. حضرت امام خمینی روز شهادت این عالم مجاهد را روز وحدت حوزه و دانشگاه نامیدند. ایشان از پیشروان وحدت حوزه و دانشگاه بودند که در این راستا اقدامات زیادی انجام دادند و هم در حوزه و هم در دانشگاه با طلبه‌ها و دانشجوها ارتباطات گسترده‌ای برقرار کردند و سعی نمودند این دو محفل علمی را با یکدیگر انس دهند.


برای فهم وحدت حوزه و دانشگاه باید جایگاه هرکدام را در جامعه ایران مورد مطالعه قرار دهیم. دانشگاه‌ها سمبل فکر و توانمندی یک کشور است. دانشگاهیان به وظیفه اصلی خود یعنی تولید علم مبادرت می‌ورزند و دائماً جامعه را به‌سوی مقاصد فرهنگی و اجتماعی مطلوب سوق می‌دهند. در طول سال‌ها از دل دانشگاهیان افرادی پرورش‌ یافته‌ که خدمات زیادی به جامعه ایرانی و تمدن اسلامی کرده‌اند. دانشگاهیان همواره در سیاست‌گذاری جامعه شریک شده‌اند و ایدئولوژی خود را به جامعه تزریق نموده‌اند.


علاوه بر دانشگاه، حوزه‌های علمیه نیز جایگاه بسیار والایی در فرهنگ ایران داشته است. حوزه‌های علمیه در جهاد علمی نقش‌آفرین بوده‌اند و مسئولیت‌های بسیاری در قبال جامعه بر عهده‌ گرفته‌اند. افرادی همچون آیت‌الله قاضی، امام خمینی، علامه طباطبایی، علامه جعفری، شهید مطهری، آیت‌الله خامنه‌ای و... که هرکدام در قسمت‌هایی چون فلسفه، سیاست، حکمت، عرفان، تاریخ و... از سرآمدان عالم بوده‌اند.


علاوه بر قدرت علمی حوزه‌ها، این محفل در بسیاری از مبارزات و جنبش‌های انقلابی حضور مؤثری داشتند. با نگاهی به تاریخ پرفرازونشیب کشورمان درمی‌یابیم که نقش دانشگاه و حوزه در تحولات جامعه بسیار محسوس بوده است و این دو نهاد نفوذ بسیاری بر جامعه نخبگانی داشته‌اند.


 به‌طورکلی وحدت دانشگاه و حوزه همواره موجب پیشرفت و رشد کشور در تمامی مقاطع تاریخی شده و همواره تلفیق علم و دین، ثمرات بسیاری برای جامعه داشته است. دوران باشکوه تمدن اسلامی نیز که از قرن هشتم تا سیزدهم میلادی به طول انجامید تجلی وحدت علم و دین بوده است که نمونه‌ای از آن را در بهمن سال 57 شاهد بودیم که وحدت دانشگاه و حوزه موجب سرنگونی نظام طاغوت شد.


در آن دوران، نظام طاغوت سعی داشت حوزه را تضعیف نماید و یا تلاش می‌کرد که وحدت بین دانشگاه و حوزه را خدشه دارد کند. در این دوران سعی بر این بود که دانشگاهیان، از معلومات علمی و دینی طلاب محروم بمانند و از سنت‌های صحیح حوزه‌های علمیه فاصله گیرند و در مقابل، حوزه‌ها نیز از ظرفیت والای دانشجویان بی‌بهره شوند.


امام خمینی (ره) جدایی حوزه و دانشگاه را توطئه استکبار می‌دانست. ایشان در این زمینه فرموده‌اند: «حالا که می‌بینند یک تحولی پیدا شده است و دانشگاهی متمایل شده است به روحانی و روحانی متمایل شده است به دانشگاهی و با هم هستند و می‌خواهند باهم، کشور خودشان را به‌پیش ببرند، حالا شیاطین بیشتر در فکر هستند که روحانی را از یک‌ طرف بکوبند و دانشگاهی را از طرف دیگر» اما بعد از انقلاب در مسائل گوناگونی همچون جنگ، بحران‌های اجتماعی، بلایای طبیعی و... طلاب و دانشجو در کنار یکدیگر قرار گرفتند و گشایش‌های بسیاری را به وجود آوردند.


وحدت حوزه و دانشگاه بدین معناست که حوزه علمیه مفاهیم عمیق خود را در اختیار دانشگاهیان قرار بدهد و آن ارزش‌ها و معنویت را به دانشگاهیان تزریق نماید و در مقابل حوزویان و طلاب نیز از دستاورد‌های جدید و علمی دانشگاهیان حداکثر استفاده را نمایند و بتوانند علوم جدید را با احکام اسلامی، مورد ارزیابی قرار دهند.


در این خصوص رهبر انقلاب در تبیین وحدت حوزه و دانشگاه می‌فرمایند: «در نظام اسلامی، علم و دین پابه‌پای هم باید حرکت کنند. وحدت حوزه و دانشگاه، یعنی این. وحدت حوزه و دانشگاه، معنایش این نیست که حتماً بایستی تخصص‌های حوزوی در دانشگاه و تخصص‌های دانشگاهی در حوزه دنبال بشود.»


با وحدت حوزه و دانشگاه، جهت‌گیری این دو کانون علمی در یک سمت‌وسو قرار می‌گیرد و علم با غایات الهی تلفیق می‌شود. تخصص‌گرایی و آشنایی با علوم و فناوری جدید که از ویژگی‌های ممتاز دانشگاهیان است باید وارد حوزه‌ها شود و از سوی دیگر ارتباط مدام طلاب با مردم و احساس تکلیف آن‌ها نسبت به مسائل باید وارد بدنه دانشجویی شود.


در همین راستا رهبری می‌فرماید: «امتیازات حوزه و دانشگاه باید تبادل شود، اخلاص، صفا، ایثار، معنویت، زهد، احترام به سنت‌های اصیل و ارزشمند، از یك سو و توجه به واقعیات، دیدِ باز و گسترده، وسعت بینش، نوگرایی مفید، نگرش سازنده و پویا و استفاده از روش‌های جدید و كارساز از سوی دیگر، می‌تواند و باید كه مكمل هم شوند»


البته باید در تبیین وحدت حوزه و دانشگاه دقت کرد. عده‌ای این موضوع را به معنای یکی شدن حوزه یا دانشگاه می‌دانند و یا مفهوم وحدت حوزه و دانشگاه را تقلیل به تشکیل دانشگاه‌ها در ساختار حوزه می‌دانند که این اشتباه است. از سوی دیگر وحدت حوزه و دانشگاه به معنی این نیست که روش حوزه کاملاً به دانشگاه ورود کند و یا سازوکار دانشگاه کاملاً در حوزه‌ها پیاده شود. البته که هرکدام از آن‌ها روش‌هایی دارند که می‌توانند به یکدیگر کمک نمایند.


از سوی دیگر در موضوع وحدت دانشگاه و حوزه موانعی وجود دارد که باید به آن توجه شود. یکی از این موانع تصور اشتباه دانشگاهیان از حوزویان و تصور ناصحیح حوزویان از دانشگاهیان است. دانشگاهیان به حوزویان به‌عنوان افرادی می‌نگرند که صرفاً علوم دینی را می‌آموزند و آگاهی چندانی از علوم جدید ندارند و آموخته‌هایشان فایده چندانی برای کشور ندارد؛ و در مقابل حوزویان نیز دانشگاهیان را به‌صورت ارزیابی می‌کنند که آن‌ها علوم سکولار را می‌آموزند و آموخته‌هایشان متناسب با جامعه مذهبی ایران نیست.


البته شاید مشکلاتی در هرکدام از این‌ها باشد و اصلاً مطرح کردن وحدت حوزه و دانشگاه به معنای حل این مشکلات است. این دو محفل علمی کشور برای وحدت بیشتر باید به تبادل اطلاعات، تشکیل شبکه‌های مشترک پژوهشی-اطلاع رسانی، مبادله استاد و مدرّس و نیز ایجاد ارتباط سیاسی-فرهنگی با یکدیگر بپردازند. در این صورت است که هم حوزویان و هم‌دانشگاهیان می‌توانند در جامعه به‌صورت مؤثر ایفای نقش کنند و بسیاری از مشکلات و بحران‌ها را تشخیص دهند و بعد، در مورد راهکارهای آن تفکر کنند.


*گزارش از امیررضا مقومی


انتهای پیام/4133/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر