صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۰:۲۷ - ۱۷ آذر ۱۳۹۸

نقش شخصیت «جوکر» در آشوب های عراق / پروژه هالیوودی برای جنگ روانی + تصاویر

شخصیت خشن جوکر به نظر می‌آید از پرده سینما بیرون آمده و پا به اغتشاشات عراق گذاشته تا روحیه آشوبگران را بالا ببرد.
کد خبر : 449035

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، در آثار تخیلی مانند فیلم‌های سینمایی یا رمان‌های ادبی، علاوه بر شخصیت (یا شخصیت‌های) اصلی یا اصطلاحاً «قهرمان» (که لزوماً نباید دست به اقدامی قهرمانانه بزند) گاه شخصیتی (یا شخصیت‌هایی) متضاد نیز حضور دارد که «ضدقهرمان» نامیده می‌شود؛ و تعامل این شخصیت‌ها با یک‌دیگر است که داستان اصلی را شکل می‌دهد. به شکل سنتی، مخاطب به قهرمان داستان علاقه‌مند است و با او همذات‌پنداری می‌کند، و از ضدقهرمان داستان متنفر است و دلش نمی‌خواهد هرگز مانند او باشد.



با این وجود، سال‌هاست که این سنت شکسته شده و برخی از خالقان آثار هنری تلاش کرده‌اند تا ضدقهرمان‌هایی خلق کنند که اگر از قهرمان داستان محبوب‌تر نباشند، دست‌کم برای مخاطب به اندازه قهرمان داستان، «قابل‌احترام» باشند.


فارغ از این‌که این سنت‌شکنی نتیجه آزمایش «واقع‌گرایی» (رئالیسم) توسط افرادی است که کارشان خیال‌بافی است، یا دلایل دیگری مانند انگیزه‌های مالی (مثلاً افزایش آمار فروش) در آن دخیل است، و یا علت دیگری دارد، اصل «خلق ضدقهرمان‌های محبوب» طی سال‌های اخیر نه تنها قابل‌انکار نیست، بلکه پیامد‌های آن به ملموس‌ترین شکل ممکن در جوامع مختلف غرب و شرق دنیا مشهود است.



جوکر؛ از ضدقهرمان تا قهرمان


یکی از محبوب‌ترین ضدقهرمان‌های حال حاضر دنیا را می‌توان «جوکر» دانست؛ مردی بی‌نهایت «شرور» با آرایش دلقک‌مانند، مو‌های سبز و کت‌وشلوار‌های «جیغ» که ضدقهرمان داستان‌های سری «مرد خفاشی» یا همان بت‌من است. جوکر به خاطر خنده‌های شیطانی‌اش شهرت دارد و نکته‌ای که او را «خطرناک» می‌کند آن است که نه به خاطر نیاز یا اجبار، بلکه به خاطر لذت دست به جنایت می‌زند.


از همان سال ۱۹۴۰ که بت‌من در یک نسخه نقاشی‌شده (کمیک‌استریپ) به «دنیا» آمد، شخصیت جوکر هم خلق شد و اگرچه حتی یک بار ظاهراً مُرد، اما لذتی که مخاطبان از شرارت‌های او می‌بردند موجب شد تا جوکر تبدیل به یک ضدقهرمان جاودانه شود. هرچه باشد وقتی بت‌من یک «ابَرقهرمان» است، انصاف حکم می‌کند که طرف مقابلش هم یک «ابرضدقهرمان» باشد.


یکی از نقاط عطف زندگی جوکر سال ۲۰۰۸ بود، زمانی که «کریستوفر نولان» کارگردان سرشناس آمریکایی بخش دوم از سه‌گانه «شوالیه تاریکی» را با محوریت زندگی بت‌من و جوکر ساخت. «هیت لِجِر» بازیگر استرالیایی‌الاصل مقیم آمریکا یکی از به‌یادماندنی‌ترین بازی‌ها را در نقش جوکر اجرا کرد و اگرچه خودش حدود شش ماه پیش از انتشار رسمی فیلم بر اثر اووردوز در استعمال ترکیبی شش نوع ماده مخدر و داروی شیمیایی فوت کرد، اما آکادمی علوم و هنر‌های سینمایی آمریکا جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل مرد سال ۲۰۰۹ را به او اختصاص داد و تقدیم خانواده‌اش کرد.



با همه این‌ها، محبوبیت جوکر امسال بود که به اوج خود رسید. «تاد فیلیپس» کارگردان فیلم «جوکر» (۲۰۱۹) اکنون به جای بت‌من، ابرضدقهرمانِ داستانِ او را به جای قهرمان داستان نشانده و تلاش کرده است تا به جوکر جان ببخشد. به نوعی می‌توان گفت، این همان فیلمی است که جوکر منتظرش بود تا بالأخره به جای بت‌من به خود جوکر اهمیت بدهد.


فیلم جوکر به گذشته شخصیت جوکر و عواملی می‌پردازد که موجب شده‌اند تا او تبدیل به یک فرد شرور و هنجارشکن شود. مشرق پیش از این فیلم سینمایی جوکر را مفصلاً نقد کرده است (نقد مشرق را از این‌جا بخوانید)، اما نکته‌ای که در گزارش حاضر برای ما حائز اهمیت است، محبوبیت بی‌اندازه این ضدقهرمان/قهرمان در دنیای حقیقی و تأثیراتی است که متأسفانه روی انسان‌ها در جوامع غیرتخیلی آن‌ها گذاشته است.



جوکر؛ از غرب تا شرق


فیلم جدید فیلیپس در ژانر «روانی-هیجان‌انگیز» دسته‌بندی می‌شود و آن‌قدر خشونت به تصویر می‌کشد که مقامات کشور‌های اکران‌کننده را به اتخاذ تدابیر شدید امنیتی در محل‌های نمایش این فیلم واداشته است. به عنوان نمونه، سالن سینمایی در شهر آورورای ایالت کلرادوی آمریکا که سال ۲۰۱۲ هنگام پخش فیلم «شوالیه تاریکی برمی‌خیزد» (آخرین بخش از سه‌گانه «شوالیه تاریکی») شاهد وقوع یک تیراندازی واقعی با ۱۲ کشته و ۵۸ زخمی بود، امسال حاضر به اکران فیلم جوکر نشد. «جیمز هولمز» ۲۴ ساله که سال ۲۰۱۲ تماشاگران حاضر در سینما را به رگبار بست، مو‌های خود را به رنگ قرمز درآورده و خودش را به جوکر تشبیه کرده بود.


جوکر که در مجموع بیش از یک میلیارد دلار در گیشه فروش داشت (در مقایسه با تنها ۵۵ تا ۷۰ میلیون دلار بودجه ساخت) و برخی رکورد‌ها را هم جابه‌جا کرد، اکنون به یک معضل اجتماعی نه تنها در آمریکا بلکه در برخی کشور‌های شرق دنیا تبدیل شده است.


ردپای فیلم ضدقهرمان‌دوست جوکر که در برخی رسانه‌های مجازی کشورمان هم به راحتی به نمایش گذاشته شده (جزئیات بیش‌تر) به‌وضوح در اعتراضات و اغتشاشات کشور‌هایی مانند لبنان و عراق دیده می‌شود. مصادف شدن اکران جوکر با تنش‌های داخلی در این دو کشور موجب شده تا برخی از معترضان لبنانی خودشان را شبیه به جوکر کنند و به خیابان‌ها بیایند (جزئیات بیش‌تر)؛ اتفاقی که به شکلی دیگر در عراق هم رخ داده است.



«احمد شوقی» طراح گرافیک ساکن عراق، جوکر را وارد اغتشاشات اخیر کشورش کرده است. اگرچه پایگاه خبری‌ای که به این موضوع پرداخته «نشنال» امارات است و همین مسئله می‌تواند به خوبی بخشی از اهداف پشت این پوشش رسانه‌ای را افشا کند، اما به هر حال، استفاده از شخصیت هنجارشکن جوکر که اکنون یک نماد جهانی است، تبدیل به ابزاری برای تحریک و تشویق اغتشاشگران شده و هدف از ترجمه گزارش نشنال در این‌جا نیز تأکید بر همین واقعیت است. آن‌چه در ادامه می‌آید ترجمه گزارش نشنال با این عنوان است: «با احمد شوقی آشنا شوید: مرد پشت تصاویر مشهور جوکر در میدان‌های نبرد در بغداد».



جوکر در تظاهرات عراق چه می‌کند؟


دود سیاهی خورشید را پوشانده. معترضان در حالی که ماسک به صورت زده‌اند و پرچم عراق را اهتزاز درآورده‌اند، از قاب عکس به بیرون فرار می‌کنند. در پیش‌زمینه، مردی دمپایی به پا و موبایل به دست، برگشته و به عقب نگاه می‌کند؛ اما به نظر می‌آید نگاهش نه به آشوب‌های پشت سرش، بلکه به «جوکر» است که مانند «خواکین فینیکس» [بازیگر نقش جوکر]در فیلم اخیر، کت و شلوار گَل‌وگشاد زرشکی پوشیده و موی منحصربه‌فرد و سبزرنگش در باد پریشان است. جوکر در مرکز قاب تصویر قرار گرفته و دارد همراه با معترضان در بغداد می‌دود [و فرار می‌کند]. پای تصویر نوشته شده: «جوکر از [پرده]سینما خارج می‌شود تا به معترضان در خیابان‌های بغداد بپیوندد.»



این تصویر دستکاری‌شده، از زمان انتشار [صفحه اینستاگرام احمد شوقی]تا کنون به شدت شهرت یافته و ده‌ها هزار بار لایک و بازنشر داده شده است. اگرچه فتوشاپی است، اما آن‌قدر واقعی به نظر می‌آید که ده‌ها نفر گمان کرده‌اند واقعاً یکی از معترضان خوش‌ذوق، خودش را شبیه به جوکر کرده و در میدان «تحریر» حاضر شده است.


سازنده تصویر، «احمد شوقی» ۲۵ ساله، طراح گرافیکی است که در عراق زندگی می‌کند. او به نشنال می‌گوید پس از آن‌که متوجه شباهت‌های بغداد با شهر جُرم‌آلوده «گاتِم» [شهری خیالی که بت‌من در آن زندگی می‌کند]شده، تصمیم گرفته از شخصیت جوکر استفاده کند. می‌گوید: «وقتی اعتراضات در بغداد آغاز شد، این شهر شباهت زیادی به گاتم داشت؛ تاریک بود، صدای شلیک گلوله مکرر به گوش می‌رسید، و آسمان مملو از دود لاستیک‌هایی بود که برای بستن جاده آن‌ها را سوزانده بودند. البته پاسخ‌هایی که شوقی [به سؤالات نشنال]از طریق اینترنت می‌داد، اغلب با چند روز تأخیر به دست ما می‌رسیدند، چراکه اینترنت در عراق قطع شده بود. خود شوقی در یکی از ایمیل‌هایش می‌گوید: «ما این‌جا دسترسی خوبی به اینترنت نداریم.»



«از شخصیت جوکر الهام گرفتم»


احمد شوقی که فارغ‌التحصیل دانشگاه است، می‌گوید سه بار فیلم جدید جوکر را تماشا کرده و بعد متوجه شباهت‌های این کمدین آرمان‌گرا، اما لگدمال‌شده [شخصیت جوکر]با معترضان عراقی شده است. می‌گوید: «همین که [در فیلم]دیدم چگونه یک فرد بدبخت و شکست‌خورده مانند «آرتور فلِک» [نام اصلی شخصیت جوکر در فیلم]به صورت نظام‌مند مورد غفلت قرار می‌گیرد و به حاشیه رانده می‌شود و نهایتاً در قالب جوکرِ شرور «مسخ» می‌شود، برای الهام گرفتن من کافی بود.» البته شوقی می‌گوید، طراحی‌های او هم، مانند فیلم، با هدف ترویج این مسخ‌شدگی نیست، بلکه هشداری علیه آن است.



جوکر، طبق تفسیری که از نقش فینیکس در فیلم برمی‌آید، بیش از آن‌که نمادی از انقلاب باشد، نمود جنونی است که در نتیجه بی‌توجهی و به حاشیه رانده شدن در اجتماع ممکن است به وجود بیاید. با این وجود، نماد جوکر ظاهراً به مذاق روحیه انقلابی معترضان در عراق خوش آمده است. این اعتراضات از اول اکتبر [۹ مهر ۹۸]آغاز شد و تا کنون بیش از ۳۴۰ نفر [ظاهراً منظور، ۴۳۰ نفر بوده]در جریان آن‌ها کشته و هزاران نفر دیگر زخمی شده‌اند. مردم عراق در خیابان‌ها خواستار پایان فساد دولتی شده‌اند. با وجود ثروت هنگفت نفتی عراق، از هر پنج عراقی یک نفر زیر خط فقر زندگی می‌کند. همچنین تقریباً ۶۰ درصد از جمعیت ۴۰ میلیونی این کشور زیر ۲۵ سال هستند و نرخ بی‌کاری در میان جوانان عراقی بالاست.



یکی دیگر از تصاویر شوقی، موتور سه‌چرخی را نشان می‌دهد که با پرچم عراق تزئین شده، مقابل دیواره‌ای از جنس آتش در حرکت است و سایه‌ای نیم‌رخ با هیکل بت‌من آن را می‌راند. موتور‌های سه‌چرخ عراقی که نسخه ماشینی کالسکه‌های انسانی در چین هستند، تبدیل به نماد برجسته اعتراضات عراق شده‌اند. رانندگان این موتور‌های سه‌چرخ که زمانی با [جابه‌جایی مسافر و]مانور دادن در دل ترافیک بغداد روزگار خود را می‌گذراندند، اکنون نقش امدادگر را ایفا می‌کنند و معترضان [مجروح]عراقی را از مناطق خطر دور می‌کنند. زیر تصویر شوقی نوشته شده: «درود بر راننده موتور سه‌چرخ».




خود شوقی می‌گوید: «می‌خواستم به رانندگان موتور سه‌چرخ ادای احترام کنم و به نظرم رسید که بت‌من برای معرفی آن‌ها نمادی ایده‌آل است. بت‌من بر خلاف سایر ابرقهرمان‌ها، فناناپذیر نیست و هیچ قدرت جادویی‌ای هم ندارد. قهرمان بودن او از اراده و شجاعتش نشأت می‌گیرد. به نظر من منصفانه این است که رانندگان موتور سه‌چرخ را با او مقایسه کنیم. آن‌ها هم در شرایطی جان خود را برای نجات معترضان به خطر می‌اندازند که دیگران چنین کاری نمی‌کنند.» [نشنال گزارش مجزایی را به نقش موتور‌های سه‌چرخ در انتقال مجروحان و تأمین تدارکات برای «معترضانی که با نیرو‌های امنیتی مقابله می‌کنند» اختصاص داده است.]



نقش هنرمندان در اعتراضات


به عقیده شوقی، هنرمندان باید نقش مهمی در قیام‌ها ایفا کنند، و آن‌چه از دست او برمی‌آمده استفاده از تصاویر شناخته‌شده در فرهنگ عامه بوده است، تصاویری که همواره تأثیر زیادی روی کار‌های او داشته‌اند. می‌گوید: «با استفاده از نمادین‌ترین شخصیت‌های سینمای جهان، می‌توانم پیامم را صریح و درک آن را آسان کنم.»


شوقی که متولد اردن است، در دل آثار هنری بزرگ شده و خانواده‌اش همه نقاش و فارغ‌التحصیل هنر‌های زیبا هستند. پدرش مدیر یک آژانس فیلم‌سازی در «اَمان» [یا عَمان، پایتخت اردن]بود و شوقی هم از بچگی در آن‌جا کار می‌کرد. می‌گوید: «بعد از پایان دوره راهنمایی، برای یادگیری نقاشی به مؤسسه هنر‌های زیبا در بغداد رفتم. سپس تحصیلاتم را در یک دانشگاه ادامه دادم و همین امسال فارغ‌التحصیل شدم.» احمد شوقی اکنون برای یک بنگاه تبلیغاتی در بغداد کار می‌کند.



وی اگرچه خوشحال است که تصاویرش این‌قدر در اینترنت مورد حمایت قرار گرفته‌اند، اما می‌گوید این همه توجه او را به وحشت انداخته که نکند [مقامات دولتی]او را مورد آزار و اذیت قرار دهند. می‌گوید: «هنرمندان زیادی به زندان افتاده‌اند؛ بنابراین من هم بعد از آن‌که طراحی‌هایم همه‌جا در عراق پخش شدند، کمی می‌ترسیدم.» با این حال، این طراحی‌ها برای شوقی هم مانند عکاسان، نقاشان و موزیسین‌هایی که به اعتراضات پیوسته‌اند، راهی برای انتقال پیامش بود. خودش می‌گوید: «آن‌ها [هنرمندان]میدان تحریر را نقاشی کردند تا زیبا شود و پیام صلح‌آمیز آن‌ها را به دولت برساند. اما باز هم عراقی‌های زیادی در تلاش برای دادن صدا به مردم جان خود را از دست دادند.»


جوکر؛ جدیدترین بازیگر در سناریوی بحران‌سازی آمریکا


ترفند‌های متعددی برای بحران‌سازی و آشوب‌آفرینی در یک کشور وجود دارد که نمادسازی شاید قدرتمندترین آن‌ها باشد. به‌کارگیری خشونت و بزرگ‌نمایی، کُشته‌سازی و قهرمان‌سازی، همگی به بحرانی کردن اوضاع کمک می‌کنند، اما نهایتاً آن‌چه برای استفاده از معترضان/اغتشاشگران ضرورت دارد، معرفی نمادی است که بتواند میان آن‌ها اتحاد ایجاد کند. این ترفند‌ها تا کنون بار‌ها توسط آمریکا در ایران آزمایش شده است و آخرین مورد از این آزمون‌های شکست‌خورده اعتراضات هفته‌های گذشته به افزایش قیمت بنزین بود که به سرعت و فرصت‌طلبانه به خشونت کشیده شد و اگرچه نتیجه مطلوب آمریکایی‌ها را به دست نداد، اما متأسفانه صدمات جانی و مالی به کشور وارد کرد.


خوش‌بختانه نیرو‌های امنیتی و انتظامی در اغتشاشات اخیر چنان با سرعت عمل کردند که ابتکار عمل از دست آمریکایی‌ها خارج شد. به علاوه، انتقال بی‌سابقه از شبکه جهانی اینترنت به شبکه ملی اطلاعات نیز توان عملیات سایبری گردانندگان آشوب را تا اندازه زیادی فلج کرد.


با این حال، این عکس‌العمل سریع و حساب‌شده را می‌توان نتیجه تجربه اغتشاشات سال ۸۸ دانست، جایی که نمادسازی به قوی‌ترین شکل خود توسط آمریکایی‌ها در ایران اجرا شد. آن سال، با الهام از نماد «مشت گره کرده» (نمادی که توسط سازمان برانداز «آتپور!» صربستان تحت حمایت مستقیم «موقوفه ملی دموکراسی» و «آژانس توسعه بین‌المللی» رواج یافت) نمادی به رنگ «سبز» مختص اغتشاشات در ایران طراحی شد تا بلکه معترضان بیش‌تری فریب خورده و به صف اغتشاشگران بپیوندند.



نماد «مشت گره‌کرده» (راست) یکی از ابداعات با بودجه «موقوفه ملی دموکراسی» در جریان انقلاب‌های رنگی بود که بعد‌ها برای استفاده در اغتشاشات سال ۸۸ در ایران «بومی‌سازی» شد (چپ)


وقتی عناصری مانند خشونت، کشته‌سازی، بزرگ‌نمایی و نمادسازی در یک موج اعتراضی در کنار یک‌دیگر جمع می‌شوند، همیشه باید احتمال حمایت خارجی را در نظر گرفت. طی هفته‌های گذشته، همه این عناصر در کنار حضور فیزیکی یا مجازی افرادی با گریم جوکر در اعتراضات خاورمیانه، از جمله لبنان و عراق، نشان می‌دهد آمریکایی‌ها به دنبال ایجاد نماد‌هایی فراملی هستند که فراتر از نماد‌های ملی یا محلی بتوانند در سطح منطقه‌ای بحران‌سازی کنند.


تا کنون لبنان و عراق به‌وضوح عرصه جولان این سیاست جدید آمریکا بوده‌اند، اگرچه به عنوان نمونه، مرجعیت عراق با شناسایی درست عوامل خارجی، خواستار تفکیک صفوف معترضان از اغتشاشگران شده است. با این وجود، چنان‌که برخی شعار‌های ضدایرانی در عراق دست پشت پرده اغتشاشات این کشور را افشا می‌کند، باز هم باید هشیار بود تا آمریکایی‌ها موفق به استفاده از این ترفند در کشور‌های منطقه نشوند و یا نتوانند پس از آزمایش این تاکتیک در کشور‌های دیگر همین کار را در ایران تکرار کنند.



منبع: مشرق


انتهای پیام/


انتهای پیام/

ارسال نظر