صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
حلقه وصل2/ عضو هیئت علمی دانشگاه علم وصنعت در گفتگو با آنا:

عدم انسجام در تشکل‌های بین‌المللی ایرانی/ نامه رهبری در حد بخشنامه روی دیوار سفارتخانه‌ها باقی مانده است

شهاب نوروزیان دبیر اسبق اتحادیه انجمن اسلامی اروپا و استاد فیزیک دانشگاه علم و صنعت با ارائه راهکارهایی در خصوص نقش دانشجویان در تشکیل جبهه واحد ضد استکبار به تبیین ابعاد مختلف این موضوع پرداخت.
کد خبر : 448654

به گزارش خبرنگار حوزه دانشگاه و سیاست گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، تشکیل جبهه واحد دانشجویان جهان اسلام به‌عنوان قشر فرهیخته و نخبه کشورهای اسلامی برای حرکت، جهت‌دهی و هدایت افکار عمومی جامعه در راستای تعالی، رشد و پیشرفت کشورهای هدف از یک‌سو و مقابله به سلطه و گردنکشی‌های جبهه استکبار و اختلاف‌افکنی در میان مسلمانان از سوی دیگر خبرگزاری آنا را برآن داشت تا در سلسله مباحثی به واکاوی چگونگی شکل‌گیری «امت واحده» و بررسی نقش دانشجویان، انجمن‌ها و تشکل‌های دانشجویی در این مسیر بپردازد.


در دومین نشست از این سلسله نشست‌ها به گفتگو با شهاب نوروزیان دبیر اسبق اتحادیه انجمن اسلامی اروپا و استاد فیزیک دانشگاه علم و صنعت پرداختیم تا با ارائه راهکارهایی نقش دانشجویان در تشکیل جبهه واحد ضد استکبار را بررسی کنیم. در ادامه مشروح گفتگوی خبرگزاری آنا با شهاب نوروزیان را می‌خوانید.


آنا: به نظر شما با توجه به فضای اسلام‌ستیزی قوی که در اروپا وجود دارد و از طریق رسانه‌ها هم این گرایش تقویت می‌شود، چه راهکاری برای تبیین اسلام ناب و مبانی اندیشه امام و رهبر معظم انقلاب در این فضا وجود دارد؟  


اگر بخواهیم یک تقسیم‌بندی کلی از جنگ نرم و سخت داشته باشیم، امروز ما در حوزه جنگ نرم درگیر هستیم که پیچیدگی‌های خاص خود را دارد، باید بسترهای مختلف جنگ نرم را برای خودمان فراهم کنیم و علاوه بر فضای سیاسی در حوزه‌های فرهنگی و اجتماعی نیز ورود کنیم تا بتوانیم از طریق دیپلماسی عمومی با بدنه جامعه اروپا ارتباط برقرار کنیم.


برای تاثیرگذار بودن در یک حوزه خاص فرهنگی و جغرافیایی به‌خصوص اگر بخواهیم تاثیر بلندمدت باشد؛ اولین قدم این است که رصد کنیم و بسترها و نقاط تأثیرگذار آن حوزه را بشناسیم و طبق آن برنامه‌ریزی کنیم و در آخر برنامه‌ها اجرا شوند. جدای از دیپلماسی سیاسی، دیپلماسی فرهنگی، اقتصادی و علمی نیز جای کار زیادی دارد که متاسفانه چندان از آن استفاده نکرده‌ایم. در این زمینه بسترهای علم و فناوری خوبی وجود دارد که ایران در آن از پتانسیل بالایی برخوردار است و ما می‌توانیم با استفاده از این بستر برای برقراری ارتباط با جامعه غرب نهادسازی و مخاطب شناسی کنیم.


آنا: برای ارتباط‌گیری با دانشجویان در جهان اسلام وجه اشتراکات فرهنگی و دینی وجود دارد، اما دانشجویان اروپا وجه اشتراک چندانی حتی از لحاظ دینی با ما ندارند، از چه طریقی می‌توانیم با آن‌ها ارتباط بگیریم تا اسلام را معرفی کنیم؟


اگر بخواهیم مسئله محور پیش برویم و آسیب‌شناسی کنیم باید به صحبت‌های مقام معظم رهبری در سال 93 توجه داشته باشیم که گفتند دولت‌های غربی اسلام را در دو حوزه در تنگنا گذاشته‌اند، یکی خشونت آشکار که در به‌طور مثال در آزار و اذیت علیه مسلمانان ظاهر می‌شود و دیگری خشونت خاموش که روش اصلی آن‌هاست و در آن غرب سعی می‌کند با فشار، فرهنگ خود را بر جامعه مسلمان تحمیل کند. رسانه‌ها هم در این فضا علیه اسلام به‌کارگیری می‌شوند.


شبکه‌های بین‌المللی ایرانی کافی نیستند باید کف جامعه را دریابیم


با وجود همه دشواری و سیطره جدی رسانه ای غرب معتقدم می‌توانیم همان‌طور که در جنگ سخت سوریه، یمن و ... تقابل می‌کنیم و همچنان هم مشغول هستیم و استکبار را تحقیر کرده‌ایم در جنگ رسانه‌ای هم تقابل کنیم. امثال  پرس تی وی یا العالم را راه‌اندازی کنیم و ...  اما واقعیت این است که این‌ها کافی نیست. چراکه علیرغم هزینه‌های زیاد و انرژی که صرف می‌شود در برابر بی بی سی یا سی ان ان صدایشان شنیده نمی‌شود. باید به کف جامعه اروپایی و لایه‌های زیرین آن برویم و روی حق و حقیقت دست بگذاریم.


انسان‌های حق‌طلب زیادی در جامعه غرب وجود دارند که زیر بمباران رسانه‌ای و تبلیغاتی هستند، ما می‌توانیم آن‌ها را جذب کنیم. اگر بخواهیم برای جذب آن‌ها و ورود به عمق جامعه اقدام کنیم؛ باید از طریق فرهنگی و علمی عمل کرد. چراکه از طریق دیپلماسی علمی می‌توانیم خیلی نرم و با حفظ اصول خود با جامعه آن‌ها ارتباط بگیریم و بعدازآن دیپلماسی اقتصادی را نیز برقرار کنیم. اما متأسفانه ما در این فضا ضعیف عمل کرده‌ایم. دیپلماسی فرهنگی یعنی اینکه ما زبان و فرهنگ مخاطب را بدانیم تا بتوانیم حقیقت را تبیین کنیم و وارد عمق لایه‌های جامعه آن‌ها شویم.


آنا: در حوزه دیپلماسی معمولاً نهادهای بین‌المللی ما که زیر نظر دولت هستند با عوض شدن هر دولت رویکرد آن‌ها تغییر پیدا می‌کند. اگر تا به امروز ارتباط قوی با جامعه غرب برقرار نشده است مشکل از کجاست آیا مردم و دانشجویان ما خوب نتوانسته‌اند ارتباط بگیرند یا نهادهای دیپلماسی ما ضعیف عمل کرده‌اند؟


 ما دستگاه‌های دیپلماسی عریض و طویلی داریم با بودجه‌های کلان اما هیچ خروجی ندارند و نامه‌ها و فرمان‌های مقام معظم رهبری درنهایت تنها در حد یک بخشنامه یا برگزاری اجلاس و کارهای نمایشی راکد باقی می‌ماند. اما انجمن اسلامی دانشجویان با سطح جامعه در تماس هستند، که این خیلی مهم است. گاها همان چندنفری که در انجمن اسلامی فعالیت می‌کنند تأثیرگذاری بیشتری به نسبت سفارت‌خانه‌ها داشته‌اند که خیلی وقت‌ها حتی کمک‌کننده دانشجویان نیز نبوده‌اند.



عدم انسجام در تشکل‌های بین‌المللی ایرانی


اما متأسفانه فعالیت‌های انجمن‌های اسلامی جسته‌ و گریخته است و انسجام خاصی ندارد. مشکل این است که تشکیلات منسجم و هدفمندی در غرب نداریم. حتی اتحادیه انجمن اسلامی اروپا نیز فاقد پایداری و ثبات است. به‌طوری‌که گاها در هر دوره رویکرد فکری آن عوض می‌شود. همچنین مشکل دیگر ما ضعف محتوایی بود، اگر محتوای کافی داشتیم و زبان آن‌ها را به‌درستی بلد بودیم خیلی خوب می‌شد قشر دانشگاهی که انسان‌های عدالت‌خواه و حق‌طلب زیادی در آن وجود دارد را جذب کرد.


الآن شیوه تبلیغات وهابی‌ها بسیار خشن است به‌طوری‌که در همان برخورد اولیه نسبت به مسیحیان گارد می‌گیرند که به اسلام بدتر ضربه وارد می‌کنند. اما شیوه درست این است که ابتدا زبان آن‌ها را خوب بفهمیم و با زبان خود اول از نقاط مشترک مثل یکتاپرستی صحبت کنیم این شیوه باعث می‌شود آن‌ها را به‌تدریج به سمت حق‌طلبی ببریم چراکه هیچ‌چیز یک‌شبه اتفاق نمی‌افتد.


آنا: به نظر شما چه موضوعاتی در جهان غرب اولویت دارد که بخواهیم برای تبلیغ روی آن دست بگذاریم تا بتوانیم روحیه استکبارستیزی رابین آن‌ها تقویت کنیم؟


اگر بخواهید هم‌چین کاری انجام دهید ابتدا نیاز است هدف خود را مشخص کنید و بعد مخاطب شناسی کنید و درنهایت راهکارهای عملیاتی بر مبنای نیاز خود طراحی کنید. اما متأسفانه عموماً کارهای تشکل‌های ما این‌طور بود که برای رفع نیاز خود شبکه‌سازی می‌کردند بدون اینکه از قبل مخاطب شناسی کنند. الآن ذهن جامعه غرب بسیار مصداقی و کاربردی است، مثلاً نمی‌شود به‌صورت کلی در مورد عدالت با آن‌ها صحبت کرد باید مصداقی‌تر در مورد عدالت مالیاتی با آن‌ها به اشتراک برسیم.


برای تبلیغ گفتمان‌های اسلام ناب باید مصداقی عمل کرد


به‌طور مثال در مسئله جلیقه زردهای فرانسه ابتدا اعتراضات آن‌ها برای مالیات بنزین بود، اما در قدم بعدی مشروعیت جمهوریت فرانسه را هم زیر سؤال بردند. یا در جنبش وال‌استریت اعتراض آن‌ها برای نابرابری‌های اقتصادی بود. پس می‌شود از  طریق همصدا شدن در اعتراضات و مشکلات خودشان با آن‌ها همکاری کرد و درنهایت پله‌پله خود نظام سرمایه‌داری را زیر سؤال برد. باید ابتدا با ادبیات خود آن‌ها وارد عمل شویم، و چهره خشنی که از ما در ذهن آن‌ها وجود دارد  را پاک کنیم و بعد بتوانیم اعتماد را جلب کنیم که بشود گفتمان سازی را شروع کرد. یک‌دفعه نمی‌شود گفتمان سازی کرد، به نظرم از طریق تعاملات اقتصادی خیلی می‌شود تأثیر گذاشت و ارتباط گرفت، نمونه بارز آن چین است که دنیا را گرفته چراکه زبان کشورها را بلد است.


آنا: به نظر شما موج ضد استکباری در غرب راه افتاده است؟


حرف سختی است نمی‌شود گفت موج راه افتاده اما تلنگری زده شده است. اما ای‌کاش می‌شد در مورد دو نامه مقام معظم رهبری کار جدی صورت گرفته بود زیرا واقعا پتانسیل آن را داشت که تبدیل به موجی در جهان غرب شود.


آنا: نظرتان در مورد نامه رهبری چیست که به چه میزانی توانسته تأثیرگذار باشد؟


در مورد دو نامه‌ای که مقام معظم رهبری نوشتند، باید گفت نامه اول که در سال 93 نوشته شد بیشتر برای شناختن اسلام بود که اگر در اروپا یا جهان غرب موج اسلام‌ستیزی راه افتاده بهتر است شما مردم غرب مستقیماً برای یک‌بار هم که شده خود قرآن و دیگر کتب دینی اسلام را بخوانید و با عقاید آن آشنا شوید نه اینکه هرچه رسانه‌های غربی به شما گفتند باور کنید. نامه دوم هم بحثی بود برای مبارزه علیه ساختارهای موجود که در آن نامه دوگانه‌هایی وجود دارد مثلاً از واژه اسلام ناب و تروریسم استفاده می‌کنند.



نامه رهبری در حد بخشنامه روی دیوار سفارتخانه‌ها باقی مانده است


متاسفانه این نامه‌ها در سفارتخانه‌ها نهایتا در برخی ترجمان‌ها روی دیوار به‌صورت بخشنامه نصب شد... همین!  اما در کف جامعه که ما فعالیت می‌کردیم هم فقط محدود به چند انجمن خودجوش شد مثلاً ما ساعت‌ها وقت می‌گذاشتیم که برای یک مردی که در میلان زندگی می‌کند چطور وی را جذب کنیم و نامه آقا را برای او تبیین کنیم. حتی این موضوع به نامه مقام معظم رهبری هم ختم نمی‌شود حتی در مورد امام حسین(ع) و اربعین هم به این شیوه عمل می‌کردیم اما متأسفانه مشکل ما عدم انسجام در تشکل بود که این روند تداوم پیدا نکرد. وگرنه می‌توانست موج خوبی راه بیفتد.


ما در ادبیات خودمان هم مشکل‌داریم. الآن مسلمانان اروپا همچنان جای کار زیادی دارند یا حتی شیعیان که در اروپا و  در دیگر کشورهایی مثل هند و پاکستان وجود دارند و وفادار به جمهوری اسلامی ایران هستند اما گاها به علت اینکه مثلاً مقلد یک مرجعی است که ما با وی زاویه‌داریم به مشکل برمی‌خوریم.  اینجا باید بیشتر روی نقاط مشترک دست گذاشت. همچنین فرزندان شیعیان اروپا،  نسل جدیدی هستند که از محیط اسلامی به دور بوده‌اند و متاسفانه رها شده‌اند و اگر امروز برای آن‌ها کاری نکنیم در آینده دیگر نمی‌توان روی آن‌ها حساب باز کرد و باید حواسمان به این قشر یعنی نسل جدید شیعیان باشد چون می‌توانند سرمایه خوبی در آینده برای اسلام باشند به عنوان مثال می‌توان با ساخت مدارس در اروپا برای این قشر گفتمان سازی کرد.


آنا: اجازه ساخت مدارس می‌دهند؟


بله اجازه ساخت می‌دهند اما متأسفانه ما محتوا نداشتیم! حتی یک مدرسه غیررسمی در مکان یک حسینیه تأسیس کردیم اما مشکلمان عدم تامین محتوا بود. ما اگر بخواهیم تأثیرگذار باشیم و درنهایت گفتمان اسلام ناب را ترویج دهیم باید به تربیت نیرو و کارهای عمیق روی بیاوریم. باکارهای نمایشی به هیچ جا نخواهیم رسید. الآن وهابی‌ها در این زمینه خیلی بهتر عمل کرده‌اند و بسیار سرمایه‌گذاری می‌کنند اما لاجرم ظلم پایدار نیست و حق پیروز خواهد شد چون این سنت الهی است، که باید زمینه‌هایش را با دانایی و عقلانیت فراهم کنیم.


آنا: نظر شما درباره نهادهای بین‌المللی ایران چیست و عملکرد آن‌ها را در این زمینه چطور ارزیابی می‌کنید؟


­نمی‌شود گفت تأثیرگذار نبوده‌اند بلکه ما هم گاه از پتانسیل و ظرفیت آن‌ها استفاده می‌کردیم اما مشکل آن‌ها تبدیل ظرفیت از بالقوه تا بالفعل بود. معمولاً ما با نهادهای بین‌المللی که زیر نظر دفتر مقام معظم رهبری بودند بهتر فعالیت می‌کردیم اما نهادهای دیپلماسی دولتی چون هرچند وقت یک‌بار دولت عوض می‌شد رویکرد آن‌ها نیز تغییر می‌کرد. برای همین به مشکل برمی‌خوردیم. گاه آن‌ها هم بودجه‌های خوبی داشتند و هم سالن‌های خوبی که می‌شد برای برگزاری مراسمات از آن‌ها استفاده کرد، اما متأسفانه همکاری نمی‌کردند.


آنا:  الآن در کشورهای غربی عقاید مختلفی مثل لیبرال یا سوسیالیست وجود دارد، به نظر شما در این فضا با چه مبنایی می‌شود گفتمان سازی کرد و شبکه عدالت‌خواهی تشکیل داد؟


نمی‌شود نسخه واحد پیچید، برای هر کشور متناسب بافرهنگ آن باید عمل کرد مثلاً انگلیس و آلمان خودشان بخشی از استکبار هستند برای همین با هسته سختی طرف هستیم ولی می‌شود از طریق حقیقت‌طلبی و حقوق بشر مباحث خود را تبیین کنیم. اگر بتوانیم اسلام واقعی را به آن‌ها بشناسیم قدم بزرگی برداشته‌ایم. فعلاً به نظرم اول همان غباری که چهره اسلام را گرفته است باید پاک‌کنیم بعد خود اسلام را بشناسیم.


باید برای هر فرهنگ نسخه خود را بپیچیم


مثلاً بحث تروریسم را به‌جای اینکه از دید اسلام بررسی کنیم که جبهه بگیرند از طریق انسانیت حرف بزنیم در مقوله‌های آزادی‌خواهی، عدالت، حق‌طلبی و بعد استکبارستیزی. در هر کشوری این قضیه متفاوت است الآن اروپای شرقی با سیستم ارتدکسی به ما نزدیک‌تر هستند همچنین امریکای جنوبی ولی کار ما در اروپای غربی کمی سخت‌تر است.


مثلاً برای آلمانی‌ها فناوری خیلی مهم است خب می‌توان از این طریق ارتباط برقرار کرد یا در انگلیس از بعد انسانیت وارد شد، دانشجویان ایرانی که برای تحصیل به خارج می‌روند بعد از مدتی بیشتر شیفته وطن می‌شوند خب همین‌ها ظرفیتی هستند که می‌توان استفاده شود. در این کار نباید عجله کرد و بااحتیاط کامل باید وارد عمل شویم تا در بلندمدت نتیجه بگیریم.


*گفتگو از محمدامین اسکندری


انتهای پیام/4133


انتهای پیام/

ارسال نظر