صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

آیا تابحال به این فکر کرده اید که مشیت الهی چیست؟ + معرفی انواع آن

معنای مَشیت الهی معمولا به خواست و اراده خدا و از الفاظ مشترک میان خدا و انسان تعبیر کرده‌اند.
کد خبر : 448066

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، مشیت الهی، خواست و اراده خداوند، قضا و قدر و .. این کلمات معمولا بسیار بر زبان مسلمانان جاری است و هر چیزی را از جانب حق می‌دانند، اما موضوعی که امروز خبرگزاری آنا قصد دارد به آن بپردازد، ماهیت و چیستی آن است.



مشیت الهی و معنای لغوی آن


معنای مَشیت را به خواست و اراده خدا و از الفاظ مشترک میان خدا و انسان تعبیر کرده‌اند و این واژه در مورد خدا به معنای ایجاد شیء و درباره انسان به معنای طلب و خواستن تعریف شده است.


جالب است بدانید؛ مشیت الهی در میان اندیشمندان مورد اختلاف واقع شده، برخی آن را از صفات فعل، عده‌ای آن را از صفات ذات و برخی دیگر آن را از آثار علم و قدرت خداوند دانسته‌اند.


مشیت الهی به دو قسم تکوینی و تشریعی تقسیم شده است؛ مشیت از ماده «شیء» مصدر «شاء، یشاء» است که در لغت از آن به اراده تعبیر شده؛ و در اصطلاح به معنی تمایل یافتن به سوی چیزی است تا حدّی که به طلب آن چیز منجر شود. از آن‌جا که این لفظ در نزد متکلمین از الفاظ مشترک بین خدا و خلق است، راغب آن را به معنی «ایجاد کردن شیء» و «اصابت کردن» معنا نموده با این تفصیل که مشیت در مورد خدا به معنی ایجاد و وجود شیء است و در صورتی که برای انسان‌ها استعمال گردد، به معنی اصابت است.



البته، قرآن از مشیت الهی با تعابیری از قبیل «شاء» و «أراد» و مشتقات آن دو یاد کرده که ماده «شاء» ۲۲۷ بار و ماده «اراده» ۱۴۷بار در قرآن به کار رفته است. این کثرت کاربرد، نشانی از اهمیت ویژه این موضوع از دیدگاه توحیدی اسلام است.


مشیت خدا از منظر قرآن


یکی از صفات کمال خداوند که گاه به صورت ضمنی و گاه با صراحت، در قرآن مطرح شده و در طول تاریخ نیز یکی از جنجالی‌ترین مباحث کلامی و تفسیری را به خود اختصاص داده، مسئله مشیت خداوند است.


در قرآن، آیات فراوانی دالّ بر تسلط کامل خداوند بر تمام امورات هستی است که همه اتفاقات عالم را بر اساس مشیت الهی معرفی کرده و انسان را فاقد هیچ‌گونه اختیاری نشان می‌دهند:


«قُلِ اللَّهُمَّ مالِک الْمُلْک تُؤْتِی الْمُلْک مَنْ تَشاءُ وَ تَنْزِعُ الْمُلْک مِمَّنْ تَشاءُ وَ تُعِزُّ مَنْ تَشاءُ وَ تُذِلُّ مَنْ تَشاءُ بِیدِک الْخَیرُ إِنَّک عَلی‏ کلِّ شَی‏ءٍ قَدیر»


«بگو: بار خدایا، تویی دارنده مُلک. به هر که بخواهی مُلک می‏دهی و از هر که بخواهی مُلک می‏ستانی. هر کس را که بخواهی عزت می‏دهی و هر کس را که بخواهی ذلت می‏دهی؛ همه نیکی‌ها به دست توست و تو بر هر کاری توانایی.» ‏


اما در کنار این آیات، آیات دیگری نیز هستند که انسان را صاحب اختیار معرفی کرده و او را عامل تغییر در سرنوشت خود می‌داند و لذا برای انسان مسئولیت‌هایی معین شده و ثواب و عقاب بر آن‌ها گفته شده است:


«وَ قُلِ الْحَقُّ مِنْ رَبِّکمْ فَمَنْ شاءَ فَلْیؤْمِنْ وَ مَنْ شاءَ فَلْیکفُرْ إِنَّا أَعْتَدْنا لِلظَّالِمینَ ناراً أَحاطَ بِهِمْ سُرادِقُها...»


«بگو: این سخن حق از جانب پروردگار شماست. هر که بخواهد ایمان بیاورد و هر که بخواهد کافر شود. ما برای کافران آتشی که لهیب آن همه را دربرمی‏گیرد، آماده کرده‏‌ایم...» ‏



جمع این آیات به این صورت است که اختیار انسان، اختیار مطلق و در عرض مشیت خدا نیست؛ چرا که اگر بپذیریم، انسان مختار محض است، باید به این نکته ملتزم شویم که موجودی یافت شده که از دایره حکومت و قدرت خداوند خارج است و این شرک بوده و با توحید افعالی خداوند در تعارض است؛ و از سوی دیگر اگر بپذیریم انسان مجبور محض است، در این صورت نتیجه‌ای جز لغویت تکلیف و جزا نخواهد داشت و این عقیده با حق انتخاب در انسان‌ها که امری بدیهی است، منافات دارد؛ لذا حق این است که نظام آفرینش بر اساس «امر بین الامرین» تدوین شده؛ یعنی قدرت، عقل، شعور، آزادی در انتخاب و اراده ما از اوست و در طول اراده و مشیت الهی بوده و معلول آن است؛ زیرا خداوند تمام مقدمات و لوازم اراده و إعمال آن را در اختیار ما قرار داده و این ما هستیم که تصمیم نهایی را در انجام یا ترک امور إتخاذ می‌کنیم. پس از آن جهت که افعال ما لازمه مقدماتی بوده که خدای رحمن به ما عنایت کرده، هم می‏توان این لوازم را به او نسبت داد و هم به کسی که افعال را انجام داده است‏؛ بنابراین نه تنها بین این دو دسته از آیات هیچ‌گونه تقابل و تعارضی وجود ندارد، بلکه بین آن‌ها همگونی خاصی وجود دارد.


انواع مشیت الهی


مشیت الهی را با استناد به برخی روایات به دو قسم تکوینی و تشریعی تقسیم کرده‌اند.



  • مشیت تکوینی


مشیت تکوینی را از مراتب فعل الهی دانسته‌اند که با هستی و موجود بودن اشیا در ارتباط است و همه موجودات و حوادث عالم در برمی‌گیرد. در این مقام خداوند بر اساس علم، حکمت و مصلحت خود اشیا را ایجاد می‌کند و از آنجا که این مقام را عین حق دانسته‌اند که از قدرت الهی سرچشمه می‌گیرد، تخلف از آن را امکان‌پذیر نمی‌دانند و اختیاری برای بندگان در آن قائل نیستند.


آیاتی از قرآن از جمله آیه ۲۷ سوره آل عمران و آیه ۳۵ سوره نحل را شاهد بر این نوع از مشیت الهی گرفته‌اند.



  • مشیت تشریعی


این نوع از مشیت الهی را با حوزه افعال اختیاری انسان مرتبط دانسته‌اند؛ به همین دلیل فقط افعال و کار‌هایی را که در تحقق سعادت و کمال انسان موثر است، مورد مشیت خداوند می‌دانند. طبق این نظر خداوند با ارسال پیامبران بندگان را از آنچه به مصلحت یا ضرر آن‌ها است، آگاه می‌کند، ولی هیچ‌گونه اجباری بر انجام یا ترک آن وجود نخواهد داشت لذا تخلف از این نوع مشیت امکان‌پذیر خواهد بود و آیه سوم سوره انسان را ناظر بر این مطلب دانسته‌اند.


مشیت گاه تنها به صورت مشیت تکوینی مورد پذیرش قرار گرفته شده و فقط اراده را به دو قسم تکوینی و تشریعی تقسیم می‌کنند. این نظریه معتقد است واژه مشیت در قرآن غالبا در مورد خلقت، آفرینش و تکوین به کار رفته و خیلی کم در مورد تشریع استفاده شده است.


انتهای پیام/


انتهای پیام/

ارسال نظر