صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

نگاهی به سریال «تولدی دیگر» به بهانه پخش از آی فیلم2 / شیک و جذاب به سبک داریوش فرهنگ

داریوش فرهنگ ذکاوت به خرج داده و دو بازیگری را برای ایفای نقش‌های قبل و بعد از سوختگی قهرمان سریالش در نظر گرفته که ته چهره‌شان به هم نزدیک است ولی پاشنه آشیل آنجاست که صدای زن هم با تغییر چهره‌اش عوض می‌شود!
کد خبر : 443084

گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا؛ محسن محمدی؛ «تولدی دیگر» یک سریال شیک است؛ شیک و فانتزی، متعلق به نسل مجموعه‌های نمایشی تلویزیون که در سال‌های میانی دهه 70 ساخته می‌شد و سرنخ همه‌شان به «همسران» و «خانه سبز» می‌رسید. سریال‌هایی که قشر خاصی از جامعه با نحله فکری مختص به خود و با نوعی خوش‌بینی سرخوشانه، وجهی تراش‌داده‌شده و فانتزی از زندگی را به نمایش می‌گذاشتند. داریوش فرهنگ در مقام کارگردان تولدی دیگر، در زمان پخش سریال در مصاحبه‌ای گفته بود: «دوست دارم کار شیک بسازم. در کارهای من همه لباس‌های مرتب می‌پوشند و شخصیتی را نمی‌بینید که حتی در خانه پیژامه به پا داشته باشد.»


سریال «تولدی دیگر»، ورای برخورداری از چنین فضایی که به‌طورقطع، دل‌خواسته طیف وسیعی از مخاطبان است، قصه جذابی هم دارد؛ بازگشت یک زن و مادر به کانون خانواده‌اش با چهره‌ای تغییرکرده و البته مرام و سلوکی تحول‌یافته. یک زوج متعلق به قشر مرفه جامعه در آستانه جدایی و در راه بازگشت به خانه از یک مهمانی و در حین مشاجره لفظی دچار سانحه شده و اتومبیلشان به دره سقوط می‌کند. زن که صورتش دچار سوختگی شدید شده، توسط یک جراح متخصص پلاستیک و همسرش نجات می‌یابد و به‌نوعی حکم دختر آن‌ها را پیدا می‌کند. زن که با دیدن صورت کامل سوخته‌اش دچار شوک روحی شده، خواسته یا ناخواسته، صورتش را به دست تیغ جراحی می‌سپارد و صاحب چهره جدیدی می‌شود. او که حالا در اثر نشست‌وبرخاست با مرد جراح و همسرش که روحیاتی درویش‌مسلک و عارف‌گونه دارند دچار تغییرات و تحولات روحی شده و زندگی را از چشم دیگری می‌بیند، به‌عنوان پرستار بچه وارد زندگی سابق خود می‌شود و الباقی ماجرا ...


داریوش فرهنگ ذکاوت به خرج داده و دو بازیگری را برای ایفای نقش‌های قبل و بعد از سوختگی چهره قهرمان سریالش در نظر گرفته که هم ته‌چهره‌شان به هم نزدیک است و هم هر دو چشمانی رنگی دارند. پاشنه آشیل و نقطه‌ضعف داستان اما آنجاست که صدای زن هم با تغییر چهره‌اش عوض می‌شود. پذیرش این‌که فریبا متخصص پس از عمل جراحی پلاستیک، لعیا زنگنه شود، چندان دشوار نیست؛ اما چگونه است که صدای او هم تغییر یافته و تمام فرکانس‌هایش دستکاری شده؟! چالشی که می‌توان بر آن خرده گرفت و «اِن‌قُلت» برایش آورد، ازآنجاکه حتماً برای مخاطب هم جای سؤال دارد؛ درعین‌حال اما چندان هم نباید سخت‌گیرانه بر روی آن مانور داد و مته به خشخاش گذاشت.


بازگشت زن جوان به خانه خود در شمایل شخصیتی جدید با چهره‌ای نو و نوع ارتباط و تعاملاتش با شوهر، سه فرزند و مادرشوهر متفرعن و پرطمطراقش می‌تواند بالقوه بسترساز چالش‌های جذابی باشد که نویسندگان سریال به‌خوبی از پس خلق و پرداخت این چالش‌ها برآمده‌اند. زن جوان که پیش‌ازاین در ارتباط‌گیری با همسر و فرزندانش ناکام بوده، حالا و با تحولات روحی و فکری برآمده از مناسباتش با جراح و همسرش که او را همچون دختر جوان ازدست‌رفته‌شان می‌پندارند و دوست می‌دارند، نه‌تنها جبران مافات می‌کند و محبوب دل آن‌ها می‌شود که حتی چنان دل و هوش از شوهرش می‌برد که یک دل نه صد دل عاشق شده و از او خواستگاری می‌کند، غافل از آن که همان همسرش است که حالا صورت و چهره جدیدی یافته. طراحی دیالوگ‌های مناسب و جذاب با رگه‌هایی از مطایبه برای کاراکترهای سریال، زمینه را برای خلق طنزهای کلامی علاوه بر کمدی موقعیت فراهم آورده است.


سریال «تولدی دیگر» علاوه بر بازگویی بخشی از مشکلات و معضلات رایج در میان برخی از خانواده‌های مرفه و اشرافی، نیم‌نگاهی هم دارد به مباحث جامع‌تری همچون بی‌عدالتی‌های اجتماعی و اختلافات طبقاتی. قشر فرودست و البته ناراضی جامعه را به‌نوعی خدمتکار خانه با بازی عباس محبی نمایندگی می‌کند که با مادرش سال‌هاست در خدمت خانواده برخوردار سریال است و از این همه تبعیض و بی‌عدالتی رنج می‌برد و حتی گاهی عنان اختیار از کف داده، زبان به اعتراض گشوده و در سر سودای شورش می‌پروراند. همچنان که گوشه‌ای از فساد اداری موجود و زد و بندهای غیرقانونی مرسوم در ارتباطات کاری و حرفه‌ای در سریال بازنمایی شده است.


این‌ها امتیازاتی است که «تولدی دیگر» را از یک اثر شیک و فانتزی صرف جدا کرده و به سریالی دغدغه‌مند و در اصل، یک ملودرام اجتماعی ارتقا می‌دهد. از دیگر نقاط قوت سریال، نقش‌های گل‌درشت و تأثیرگذار بازیگران کودک و خردسال در قصه است. درحالی‌که این روزها، کودکان بیش و کم در اغلب آثار نمایشی، نقش‌های حاشیه‌ای دارند و در خوش‌بینانه‌ترین شکل، می‌آیند و در کنشی غیرمتناسب با سن و سالشان، مزه می‌ریزند و خنده می‌گیرند و می‌روند؛ کودکان «تولدی دیگر» نه‌تنها در پیشبرد قصه نقشی مؤثر دارند که حتی گاهی خود گره‌هایی را به داستان می‌اندازند و چالش‌هایی را به وجود می‌آورند که مسیر سریال را عوض می‌کند.


درهرصورت، «تولدی دیگر» یک سریال خاطره‌انگیز است که تماشای دوباره‌اش نه‌فقط برای مخاطبان وطنی خالی از لطف نیست که می‌تواند برای تاجیکستانی‌ها و افغانستانی‌های فارسی‌زبان بیننده کانال آی فیلم ۲ نیز جذاب و خواستنی باشد. این نوع آثار که از رنگ و لعاب فانتزی برخوردارند، بی‌گمان مخاطبان خاص خود را دارند که البته کم تعداد هم نیستند، چه در ایران، چه افغانستان و تاجیکستان و چه در هر کجای دنیا.


انتهای پیام / 4129/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر