پسندیده آرادکوه //////////
از زمانی که رئیس جمهور دستور دادند انتقال سایت آرادکوه انجام شود، مجموعه مدیریت شهری در هر بازه زمانی هر کدام به بهانهای از این موضوع شانه خالی میکردند و اخیراً هم مدیرعامل مدیریت پسماند اعلام کردند مشکلی در این زمینه نداریم ولی ابتدا باید دولت بودجه این جابهجایی را که به اندازه بودجه یک سال شهرداری تهران است به ما بدهد و محیط زیست باید زمینی را با توجه به مشخصاتی که خودش تعیین میکند به ما بدهد تا این کار را انجام دهیم یعنی درواقع از لحن کلام اینطور برمیآمد که این کار با توجه به هزینهها و توسعه شهری که صورت گرفته، محال است و شدنی نیست. با توجه به این اظهارنظر و وضعیت موجود توضیحاتی در این خصوص بفرمایید.
- بر اساس ماده 12 قانون مدیریت پسماند، وزارت کشور مکلف است محلهای مناسب را برای دفع مدیریت پسماندها بر اساس ضوابط زیستمحیطی، اینها را مطالعه کرده و به تأیید سازمان حفاظت محیط زیست برساند. بنابراین در گام نخست مطالعات اولیه در مورد محلهایی که برای دفع پسماندهای شهری انتخاب میشود، وظیفه قانونی وزارت کشور است که به تبع آن، شهرداریها (هیچ استثنائی هم وجود ندارد) مکلف هستند که این مطالعات را انجام دهند. اگر قرار و تصمیم بر این است که فعالیت سایت آرادکوه متوقف شده و به مکان جدیدی منتقل شود، این به هر ترتیب تصمیم مقامات عالی کشور و قابل احترام است و باید بر اساس آن، سازمانهایی که مسئولیت به عهدهشان است، برنامههای اجرایی خودشان را مدون کنند. پس در گام نخست، بحث مطالعه و مکانیابی است که وزارت کشور به موجب ماده 12 باید این کار را انجام دهد.
این مورد را هم مطرح کردند که با توجه به زمانی که آرادکوه میخواست مکانیابی شود، دو سال زمان برد تا این اتفاق بیفتد، الان هم فقط برای مکانیابی آن دو سال زمان نیاز داریم.
- خیر! به نظر من موضوع را نباید خیلی سخت و پیچیده کرد. به این جهت که ضوابط و معیارهایی که انتخاب میشود برای محلهای دفن، ضوابطی کاملاً مشخص هستند که از یک طرف با توجه به رشد و توسعه تکنولوژی و از طرف دیگر هم مطالعات جامعی که در دهههای اخیر در حوزههای مختلف آب و خاک کشور انجام شده الان قرار نیست مطالعهای را از صفر و پایه شروع کرد. به نظر من دو سال زمان برای انجام مطالعات مکانیابی اصلاً توجیه منطقی ندارد. گام دوم این است که به هر طریق بر اساس قانون مدیریت پسماند و همچنین آییننامه اجرایی مدیریت پسماندها خصوصاً در کلانشهرها، از سال 1392 به بعد کلیه شهرداریها اقدام دارند که نسبت به جمعآوری پسماندها بهصورت تفکیک شده اقدام کنند یا در برنامه پنجم آمده بود که دیگر اصلاً بحث دفن پسماند از سال چهارم برنامه پنجم ممنوع است. اینها تکالیف قانونی است که بر زمین مانده. حالا نمیخواهیم علتیابی کنیم چون یک بخشی از آن برمیگردد به اینکه اساساً حوزههای مدیریت اجرایی باید برنامهها و اولویتهای خودشان را بگذارند روی تکالیف قانونی، خصوصاً الان بحث مدیریت پسماند که بهعنوان یک چالش بسیار جدی در کشور مطرح است و اساساً یک عزم ملی میطلبد و در کنار آن یک اراده مدیریتی. به نظر من با توجه به اینکه قانون هم روشن است، از طرفی هم وظایف و تکالیف سازمانها و شهرداریها کاملاً مشخص است. گو اینکه یکسری از تکالیف است که واقعاً به موجب قانون باید چهار پنج سال پیش دیگر نهایی میشد و اساساً وارد فاز 100 درصدی اجرا میشد ولی خب این اتفاق نیفتاد ولی الان هم باید به هر طریق یک ترتیبی اتخاذ کنیم، با توجه به دستور اکیدی که ریاست محترم جمهور هم در این زمینه داشتند، همه این اهتمام را داشته باشیم که به سمت و سویی پیش برویم که با برنامهریزی مناسب اولاً مکان مناسبتری را باید انتخاب کرد. به هر ترتیب پایتخت و پیرامون آن هم توسعه پیدا کرده است. بخش مهمتر از این است که باید حتماً کارهای اساسی برای یک، کاهش تولید پسماند از مبدأ انجام شود، دو، تفکیک پسماندها از مبدأ. وقتی که این اتفاقات بیفتد مطمئناً هزینههای مدیریت اجرایی پسماند هم قطعاً بهطور چشمگیری تقلیل پیدا خواهد کرد. بنابراین من خودم هم توقعم از دوستان شهرداری این است که این موضوع را به عنوان یک اولویت بسیار مهم ببینند و اصولاً برنامههایشان را در جهت برونرفت از این چالش بسیار جدی و ملی که در کشور وجود دارد ترسیم کنند که إنشاءالله بتوانیم از معضلات حوزه مدیریت پسماندها از مبدأ تا مقصد، یعنی همه مراحل را اساساً و همه مکانیزمها طوری باید در کنار همدیگر قرار بگیرند که این تهدید را در کشورمان تبدیل به یک فرصت کنیم و اساساً پسماندها به هر طریق الان دیگر ارزشمند هستند. بخش آلی آن که میرود تبدیل به کمپوز میشود، بخش خشک آن هم اعم از پلاستیک، کاغذ، فلزات، شیشه و ... اینها قابل بازیافت است. یعنی هم میتواند به صنایع بازیافتی ما رونق و توسعه بدهد و اشتغال و گردش اقتصادی خوبی در این زمینه ایجاد کند، از همه مهمتر از انتشار آلایندگی جلوگیری کرده و اساساً به نوعی به حفظ محیط زیست کمک میکند.
مورد دیگر در ارتباط با بحث پسماندهای بیمارستانی، شهرداری معتقد است که وزارت بهداشت باید هزینههای دفع پسماندهای بیمارستانی را به شهرداری پرداخت کند تا آنطور که مد نظر وزارت بهداشت است، شهرداری اقدام به دفع این پسماندها کند چرا که معتقد هستند فرآیندهایی که زبالههای بیمارستانی بهصورت اتوکلاو در بیمارستانها انجام میشود به صورت کامل آلودگیهای آن را خنثی نمیکند.
- پرداخت هزینههای اجرای مدیریت پسماندها به عهده وزارت بهداشت نیست، به عهده تولیدکننده است. در بحث پسماندهای پزشکی و بیمارستانی یا بیمارستانها هستند، یا کلینیکها، درمانگاهها و آزمایشگاهها هستند، متولیان امر مکلف هستند که در بخش نخست، بهصورت کامل پسماندهایی که تولید میشود اولاً به روش اصولی و منطقی تفکیک شده و در محل به روش منطقی نگهداری شده و یا بیخطرسازی شود و بعد از اطمینان کامل از فرآیند بیخطرسازی، این پروسه آماده میشود که برای انجام سایر مراحل دفع پسماند، منتقل شود. به هر ترتیب این پسماندها در مرحله نخست آمادهسازی یا بیخطرسازی میشود که بتوان آن را حمل و نقل کرد به یک مکان مناسبتر، که حالا آنجا به عنوان مثال یا قرار است پسماندسوزی شود یا قرار است دفن مهندسی و بهداشتی صورت گیرد. آن بحث مقدماتی کار است. از طرفی شهرداریها هم دغدغهشان این است که هیچ اطمینان 100 درصدی از اینکه این پسماندها در محل تولید بهصورت کامل بیخطرسازی شود وجود ندارد، بنابراین این پسماندها تضمینی وجود ندارد که حتماً و الزاماً بیخطر باشند و ما به عنوان یک پسماند بیخطر با آنها رفتار کنیم. بنابراین برای جمعاوری و حمل و نقل اینها نیاز به ماشینآلات مجزا و اختصاصی داریم و یا یکسری فرآیندهای تکمیلی برای امحای اصولی اینها انجام دهید، بنابراین هزینههای بیشتری را مطالبه میکنند. البته وزارت کشور اخیراً یک شیوهنامهای را دارد تدوین میکند که بر اساس آن، از محل تولید این پسماندها تا مراحل انتهایی که دفع کاملی در مورد آنها صورت بگیرد، بنابراین قطعاً دیگر از آن بحث سلیقهای و ... خارج خواهیم شد. بنابراین بر اساس هزینههای کارشناسی شده، آن هزینهها را از تولیدکنندههای پسماند اعم از بیمارستانها، درمانگاهها، کلینیکها یا آزمایشگاهها دریافت خواهند کرد. این شیوهنامه حتماً در یک کارگروه تخصصی که نمایندگان وزارت بهداشت هم هستند به اتفاق نمایندگان سازمان محیط زیست و وزارت کشور ارائه میشود و قطعاً هم در آنجا، نظر همه دستگاهها باید اخذ شده و با یک اتفاق نظر و همفکری و نظری واحد إنشاءالله بتوانیم از چالشی که هماکنون با آن مواجه هستیم، خارج شویم.
به نظر میرسد شهرداری برنامه مدونی در ارتباط با بحث پسماندهای الکترونیکی هم ندارد، آیا در ارتباط با این موضوع تکالیفی برایش مشخص شده که نسبت به آن اهتمام ویژه داشته باشد؟
- بحث پسماندهای الکترونیک جزء ویژهای از پسماندهای عادی تلقی میشود و اساساً وقتی که طرح جامع تفکیک از مبدأ را اجرایی کنیم، مطمئناً بر اساس آن یکسری فرآیندهایی تعریف میشود که این نوع پسماندهایی که اساساً اقتصادی و بسیار ارزشمند هم هستند، مردم در جداسازی این نوع پسماندها مشارکت کنند. چون پسماندهای الکترونیک درست است که پسماندهای خطرناکی هم هستند، ترکیبات سرب دارند، ترکیباتی دارند که به هر ترتیب فلزات سنگین هستند و اگر وارد آب و خاک شوند ممکن است آلودگیهایی را هم ایجاد کند اما در کنار این چون این مواد ارزشمند و قابل بازیافت هستند، مردم وقتی بیایند مشارکت کنند، آنها را بر اساس تدابیر برنامهریزی حوزه مدیریت شهری، توسط پیمانکاران و یا افرادی که علاقهمند هستند در این زمینه مشارکت کنند به صورت دورهای، هفتگی و یا ماهانه اینها را از درب منازل جمعآوری کنند، قطعاً مشکلات جدی این حوزه هم حل خواهد شد ولی مستلزم این است که در بخش نخست حتماً بحث اجرایی شدن طرح جامع تفکیک از مبدأ بهصورت کامل مد نظر قرار گیرد و بر اساس این طرح، آموزشهای لازم هم داده شود که مردم اولاً آشنا شوند که اینها ارزشمند هستند، دوم، سهلانگاری در رهاسازی این نوع پسماندها در طبیعت یا در پسماندهای عادی ممکن است چه مخاطراتی برای محیط زیست داشته باشد، مردم میآیند و در این زمینهها مشارکت میکنند.
مشخص نیست چه زمانی قرار است استانها و بهویژه پایتخت این طرحهای جامع را آماده کنند؟ چون هر روز از سوی شورای شهر یک وعده و تاریخی در ارتباط با آن داده میشود.
- به نکته مهمی اشاره کردید. یکی از موارد بسیار مهم و دارای اهمیت که بهنوعی یک مقدمهای است برای اقدامات عملیاتی، بحث همین تفکیک از مبدأ و آموزشهایی که لازم است در ارتباط با آن داده شود. تهیه طرحهای زمانبندی و منطقهبندی که براساس آن فاز به فاز، مناطق و حوزههای مختلف را گسترش داد و تحت پوشش این برنامه قرار داد. بنابراین من فکر میکنم که مهمترین بخش کار این است که آن اراده اتفاق بیفتد و آن احساس مسئولیت اجتماعی که هر کسی در هر جایی، مسئولیتی به عهدهاش است یا وظیفهای در حیطه کارشناسی دارد، به این موضوع به عنوان یک اولویت و یک فورس بسیار بسیار مهم ملی نگاه کند و از اینکه زمان بخرند یا موضوع را بهعنوان اولویت مهم و اساسیشان تلقی نکنند، خب همین است که هست و همین چالشهایی که الان با آن مواجه هستیم. ولی اعتقاد من بر این است که الان یک اتفاق نظر خوبی دارد صورت میگیرد، چه عوامل و مدیران شهرداری، سازمان شهرداری بهیاریها و سازمان حفاظت محیط زیست، اخیراً یک تعامل بسیار خوبی بین این مجموعه اتفاق افتاده و داریم برنامهها را بهصورت بسیار جدی جلو میبریم. اتفاقاً یکی از موضوعات هم همین هست که 1535 ما با پیگیریهایی که انجام میدهیم و تعامل و همکاری که إنشاءالله صورت خواهد گرفت بتوانیم هر چه زودتر از این چالشهایی که با آنها مواجه هستیم، یک برونرفتی وجود داشته باشد.
انتهای پیام/