صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

نوکیسگی و ارزش‌هایی که رنگ می‌بازند

احمد پورنجاتی در روزنامه اعتماد نوشت: نوکیسگی نمایش دارایی و برخورداری از ثروت است و تظاهر به این دارایی به هرقیمتی. پدیده‌ای که شاید بررسی میدانی مشخصی درباره آن صورت نگرفته و با آمارها نمی‌توانیم بگوییم که شاخص آن افزایش پیدا کرده، اما با اتکا به آنچه در جامعه می‌بینیم؛ اصل وقوع آن غیرقابل انکار است.
کد خبر : 44286
به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، در ادامه این یادداشت آمده‌است: این پدیده در برهه‌های مختلف زمانی، گریبان جامعه ایرانی را گرفته و حالا این روزها دوباره به جامعه بازگشته‌ است. جامعه‌ای که در سال‌های اخیر تحت فشارهای مختلف اجتماعی و اقتصادی بوده و بخشی از آن به این نتیجه رسیده که بهتر است با گزافه‌گویی درباره سطح دارایی و نمایش برخورداری از ثروت، زندگی خود را به شکل غیرواقعی به نمایش بگذارد. نوکیسگان با این نوع چهره‌نمایی و رفتار در فضای اجتماعی، احساس می‌کنند که به مطلوب‌های خود رسیده‌اند و می‌توانند برداشت‌های سودجویانه خود را داشته باشند. اینچنین است که فراگیری نوکیسگی، پدیده‌ای بسیار خطرناک و نگران‌کننده است. این فراگیری می‌تواند از نظر فرهنگی تاثیرات مخربی داشته باشد و اخلاق اجتماعی را تغییر دهد. چون به شکل اپیدمیک بر اقشار مختلف جامعه تاثیر می‌گذارد و شبیه یک ویروس منتشر و باعث می‌شود بعد از مدتی به جای ارزش‌های واقعی، بخشی از جامعه با اتکا به ارزش‌های غیرواقعی و حتی دروغین، امور زندگی خود را پیش ببرند و ارزش‌های غیرواقعی به جای ارزش‌های واقعی بنشیند.

با فراگیری چنین راه و روشی در زندگی مردم، بعد از مدتی راه و روش و سیمای اکثر زندگی‌ها شبیه به یکدیگر می‌شود و توانمندی معیشتی نه براساس واقعیت که براساس آنچه نوکیسگی باب کرده خود را نشان می‌دهد. و از آنجایی که این مدل رفتار هیچ حد و مرزی و ترمزی هم برای آن وجود ندارد، مردم در یک مبارزه اجتماعی با سوژه خودنمایی غیرواقعی قرار می‌گیرند که آسیب‌رسان و مشکل‌زاست. اتفاق بی‌سامانی که به تعبیر دقیق‌تر اغتشاش در الگوی مطلوب زندگی تعریف می‌شود و بهم‌ریختگی در ساختار طبیعی لایه‌های اجتماعی. در پیدایش چنین پدیده‌ای، دو عامل مهم وجود دارد؛ نخستین عامل همان جنبه شخصی و فردی و روانشناسی اجتماعی افراد است و عامل دوم، سیاست‌های مدیریتی. در ١٠سال گذشته، سیاست‌های مدیریتی به سمت حذف طبقه متوسط جامعه و ایجاد طبقاتی با اسامی تازه پیش رفته.


دولت نهم و دهم با تصمیمات مدیریتی که تاثیرناخوشایند در اجتماع گذاشته در ایجاد این نوکیسگی بسیار موثر بوده؛ مثلا در بحث یارانه‌ها با پرداخت نقدی و مستقیم پول به مردم، الگوی زندگی‌ای را ایجاد کرد که پایدار نبود. این مدیریت حفره‌هایی پر از خلأ در زندگی اقتصادی و اجتماعی مردم ایجاد کرد و به جای تامین عدالت، تنظیم روابط اقتصادی و اجتماعی و ایجاد فرصت‌های برابر، نوعی اغتشاش در طبقات اجتماعی را به وجود آورد. از طرف دیگر در امتداد همین مدیریت، مردم در مواجهه با اتفاق‌هایی مثل یک‌شبه ثروتمند شدن و پول بادآورده به دست آوردن، قرار گرفتند و دیدند که عده‌ای می‌توانند در اثر تغییرات اجتماعی و اقتصادی و استفاده از خلأ ایجاد شده، ناگهان یک‌شبه از لایه‌ای به لایه دیگر حرکت کنند و زندگی آنها زیر و رو شود. نقش رسانه‌های جمعی هم در ایجاد چنین پدیده‌ای کمرنگ نبود.


رسانه‌های جمعی، به خصوص رسانه ملی که بزرگ‌ترین رسانه است، به جای نمایش تصویر درست از زندگی سالم و واقعی، نه تنها در مقابله با این پدیده حرکتی نکرد که حتی با گذشتن از آن، به فراگیری آن دامن زد. در رسانه‌های ما، چه در برنامه‌های تولیدی و چه در برنامه‌های خبری، به این موضوع پرداخته نشد که در یک نظام سالم اقتصادی، زندگی سالم اقتصادی حاصل تلاش شرافتمندانه است و رفتارهای غیرشرافتمندانه ناپسند است. به این ترتیب جریان نوکیسگی این فرصت را پیدا کرد تا در جامعه گسترش پیدا کند و تبدیل به پدیده چندوجهی شود که فرهنگ، اجتماع، اقتصاد و تمام زمینه‌های دیگر را تحت‌تاثیر خود قرار دهد.


حالا و در این شرایط، مبارزه با نوکیسگی هم کاری به مراتب سخت و پیچیده است و نوکیسگان به همین راحتی، درمان نمی‌شوند؛ چون کسی که با خود فکر می‌کند موفق به تغییر طبقه شده و این تغییر را غیرواقعی نمی‌داند، با هر برخوردی احساس تضعیف حق می‌کند و مقابل آن می‌ایستد. اینچنین است که باید قبل از هر هجوم و تخطئه‌ای نسبت به نوکیسگان، عوامل اصلی ایجاد نوکیسگی را از بین ببریم و اجازه رشد آن را ندهیم. باید در سیاست‌های اقتصادی و اجتماعی، شایسته‌سالاری را دنبال کنیم و فرصت‌های عادلانه را برای جامعه پیش بیاوریم. باید در تمام جنبه‌های مدیریتی این شایسته‌سالاری را همراه با انضباط گسترش دهیم تا به‌طور طبیعی جامعه به سمت شایسته‌سالاری و ارزش‌های واقعی پیش رفته و زمینه‌های این بیماری از بین برود و عدالت و ایجاد فرصت‌های عادلانه در همه حوزه‌ها یک مطالبه ملی باشد. پدیده‌ نوکیسگی، بیماری خطرناکی برای جامعه است و گسترش آن به نفع هیچ‌کس نیست.


انتهای پیام/

ارسال نظر