مغایرت آییننامه اجرایی استخدامی معلمان حقالتدریس با سند تحول بنیادین آموزشوپرورش
سهراب محمدیپویا در گفتگو با خبرنگار حوزه دانشگاه و سیاست گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، درباره آییننامه اجرایی تعیین تکلیف استخدامی معلمان حق التدریس و آموزشیاران سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش اظهار کرد: آییننامه اجرایی بند(3) قانون الحاق یک ماده به قانون تعیین تکلیف استخدامی معلمان حقالتدریس و آموزشیاران سوادآموزی در وزارت آموزش و پرورش در جلسه 17/06/1398 به تصویب رسیده است که متأسفانه این آییننامه چندان که باید و شاید مورد توجه رسانهها و دستاندرکاران حوزه آموزش و پرورش قرار نگرفته است.
وی افزود: طرح رفع انحصار از زبان انگلیسی در نظام آموزش همگانی -با نقدهایی که همگان بر آن داشتند و از این مجال به دور است- از مهمترین عوامل به حاشیه رفتن آییننامه اجرایی تعیین تکلیف استخدامی معلمان حقالتدریس و آموزشیاران سوادآموزی بود.
عضو هیئت علمی پژوهشکده سیاستپژوهی و مطالعات راهبردی حکمت با بیان اینکه پرداختن به مفاد و موارد آییننامه مذکور به مثابه نادیده انگاشتن حقوق آموزشیاران و حق التدریسیها نیست، خاطرنشان کرد: این افراد معتقد هستند در زمانی که آموزش و پرورش با مشکلات بسیاری در تأمین نیروی انسانی مواجه بود، این حق التدریسیها و آموزشیاران بودند که در کاستن حجم این بار-مشکلات نیروی انسانی- به کمک آموزش و پرورش آمدند.
محمدیپویا ادامه داد: آییننامه مذکور به پیشنهاد وزارت آموزش و پرورش و سازمان اداری و استخدامی کشور (با نظارت دو نفر از اعضای کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی) به تصویب رسیده است که البته باید جزئیات بیشتر را از نمایندگان ناظر بر این آییننامه جویا شد. اما آشکارا مشخص است که مفاد این آییننامه با اسناد بالادستی از جمله سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش و سند تحول بنیادین آموزش و پرورش دارای مغایرتهایی است.
وی افزود: به طور نمونه بند 3-2 سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش بر «بازنگری در شیوههای جذب، تربیت، نگهداشت و بهکارگیری بهینه نیروی انسانی مورد نیاز آموزش و پرورش و بسترسازی برای جذب معلمان کارآمد و دارای شایستگیهای لازم آموزشی، تربیتی و اخلاقی بعد از گذراندن دوره مهارتی» تأکید دارد، این در صورتی است که در آییننامه اجرایی نیز به طی کردن دوره یکساله آموزشی تأکید شده اما در عمل به این موضوع بیتوجهی شده است.
عضو هیئت علمی پژوهشکده سیاستپژوهی و مطالعات راهبردی حکمت با اشاره به مصاحبه علیالهیار ترکمن معاون برنامهریزی و توسعه منابع وزارت آموزش و پرورش در تاریخ 20 شهریورماه 98 گفت: این مصاحبه و شواهد موجود در مناطق آموزشی، حکایت از آن دارد که افراد مشمول این آییننامه در کلاسهای درس شرکت میکنند و در خوشبینانهترین حالت، همزمان با تدریس در کلاسهای آموزشی، دورههای آموزشی را سپری کرده و این موضوع با سیاستهای کلی ایجاد تحول در نظام آموزش و پرورش مغایرت دارد.
محمدیپویا عنوان کرد: مطابق سیاستهای کلی ایجاد تحول در آموزش و پرورش انتظار میرود که افراد بعد از کسب مهارتهای لازم آموزشی، تربیتی و اخلاقی وارد آموزش و پرورش شوند که مطابق مفاد آییننامه مصوب و عملکرد مسئولان عملاً چنین چیزی اتفاق نمیافتد. همچنین بند 6 ماده 1 آییننامه اجرایی به وضعیت حقالتدریسان غیرمستمر اشاره دارد که مشمولان این بند افرادی هستند که از سال 1379 تا قبل از سال 1391 در مدارس دولتی به عنوان نیروی حقالتدریس آزاد با وزارت آموزش و پرورش همکاری داشتهاند و از شناسه حقالتدریس صادره از سوی آموزش و پرورش برخوردار بودهاند.
وی ادامه داد: براساس پیگیریها مشخص شد که برخی از افراد که متناظر بر این بند، جذب شدهاند، حتی نزدیک به چندین سال است در مناطق آموزشی دارای سابقه تدریس نیستند و از فضای کلاس درس فاصله گرفتهاند. چرا که در بند مروبوطه به غیرمستمر بودن تدریس آنان نیز اشاره شده است اما در این حالت میتوان غیر مستمرترین حالت ممکن را متصور شد. در چنین حالتی افراد جذب شده بر اساس این بند، نه تنها چندین سال از تدریس به دور بودهاند، بلکه دورههای مهارتی را نیز نگذرانده و ممکن است در فرایند سال تحصیلی این دورهها را سپری کنند.
عضو هیئت علمی پژوهشکده سیاستپژوهی و مطالعات راهبردی حکمت بیان کرد: طبق بند 6 برخی از افراد حقالتدریسی غیرمستمر چندین سال است که سابقه تدریس در آموزش و پرورش را ندارند. این در صورتی است که سند تحول بنیادین آموزش و پرورش در سال 1390 ابلاغ شده است و احتمال دارد افراد مشمول این بند که بعضأ بیش از 7 سال از آخرین تدریسشان میگذرد به خوبی نتوانند با این سند پیوند برقرار کنند که البته گذراندن دوره آموزشی قبل از ورود به مدرسه میتوانست در این زمینه اثربخش باشد.
محمدیپویا افزود: مشکلاتی دیگری نیز پیرامون آییننامه مذکور وجود دارد. بر اساس شواهد، تعداد بسیاری از افراد جذب شده به عنوان آموزگار ابتدایی، از مدارک غیرمرتبط با رشته علوم تربیتی برخوردار هستند. به طوری که در برخی مناطق از تعداد بیش از 50 نفر نیروی جذب شده در مقطع ابتدایی، به تعداد انگشتان یک دست نیز تحصیلکرده رشته علوم تربیتی پیدا نمیشود. سن بالای افراد جذب شده از دیگر موارد قابل تأمل به شمار میرود، بخش بسیاری از افراد 45 سال به بالا سن دارند که احتمال دارد در سالهای آتی بر مشکلات نظام آموزش و پرورش و بالاخص چالش بازنشستگی در این وزارتخانه دامن بزند.
وی خاطرنشان کرد: در قبال حضور این افراد در برخی از مناطق آموزشی هیچگونه تعهدی اخذ نشده است و این موضوع ممکن است با توقف ادامه روند همکاری از سوی فرد جذب شده در اواسط سال تحصیلی، آموزش و پرورش را با مشکل کلاسهای بدون معلم روبهرو کند. مقصود از پرداختن به موضوع آییننامه اجرایی تعیین تکلیف استخدامی معلمان حقالتدریس و آموزشیاران، به هیچ وجه به منظور عدم تحقق عدالت پیرامون مشمولان این آییننامه نیست اما باید این نکته را مدنظر داشته داشت که چنین آییننامههایی حتی اگر با هدف رعایت عدالت تصویب شود، نباید تاوان آن را دانش آموزان و نظام تعلیم و تربیت کشور پرداخت کند.
انتهای پیام/4118/
انتهای پیام/