صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۰:۰۵ - ۰۲ آبان ۱۳۹۸
آنا گزارش می‌دهد؛

آذربایجان به عدم تعهد متعهد می‌ماند؟/ احتمال لابی‌گری آمریکا در باکو

وابسته نبودن به قدرت‌های غربی و شرقی ازجمله شروطی است که کشورهای عضو عدم تعهد باید رعایت کنند، ولی سؤالی که مطرح می‌شود این است که آذربایجان با وجود ائتلاف با آمریکا چگونه می‌تواند بی‌طرفی خود را در چارچوب عدم تعهد حفظ کند؟
کد خبر : 441983

گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا: روز گذشته نشست وزیران امور خارجه عضو جنبش عدم تعهد در باکو با حضور محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه کشورمان آغاز شد؛ جنبشی که این روزها اعضایش به‌شدت تحت تأثیر یک‌جانبه‌گرایی آمریکا در تعهدات بین‌المللی قرار گرفته‌اند.


شکل‌گیری تفکر عدم تعهد


پس از کنفرانس کشورهای آسیایی و آفریقایی در 1955 میلادی در شهر باندونگ اندونزی که برای نخستین‌بار کشورهای نوخاسته دو قاره گرد هم جمع شدند، شکل‌گیری نهضت عدم‌ تعهد با مشارکت 29 کشور پرجمعیت جهان کلید خورد. در آن کنفرانس دو جبهه متشکل از کشورهای مختلف به وجود آمد که گروه نخست تابع هند و اندونزی و طرفدار سیاست استعمارزدایی و جبهه دوم تابع کشورهایی همچون پاکستان، ترکیه و عراق و مخالف کمونیسم بودند.



از راست به چپ: یوسیپ بروز تیتو، رئیس‌جمهور وقت یوگسلاوی، جواهر لعل نهرو، اولین نخست وزیر هند پس از استقلال و جمال عبدالناصر، دومین رئیس جمهور مصر


با کوشش‌های جواهر لعل نهرو هر دو جبهه تفکر عدم‌ تعهد در کنفرانس 1955 میلادی در باندونگ اندونزی شکل گرفت و نهرو، جمال عبدالناصر و احمد سوکارنو، سران هند، مصر و اندونزی در این اجلاس ایده تشکیل چنین سازمانی را مطرح کردند. در نهایت جنبش عدم تعهد در 1961 میلادی (سال 1340) با حمایت فیدل کاسترو و «مارشال تیتو» در کنفرانسی که در یوگسلاوی سابق برگزار شد، اعلام موجودیت کرد.


اعضای این جنبش در قراردادشان متعهد بودند که عضو دو پیمان نظامی اصلی(ناتو و ورشو) و نیز پیمان‌های منطقه‌ای نظامی مانند سنتو و سیتو نباشند و در سیاست خارجی از سیاست عدم‌ تعهد یا سیاست مستقل از دو بلوک شرق و غرب پیروی کنند. همین موضوع باعث شد تا ایران نتواند تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به این جنبش بپیوندد، زیرا  ایران دل در گرو غرب و به‌ویژه آمریکا داشت و همچنین عضو پیمان سنتو بود. این عوامل در تضاد با اهداف و اصول جنبش عدم‌ تعهد قرار داشت، اما با پیروزی انقلاب اسلامی دکترین «نه شرقی و نه غربی» امام خمینی(ره) به راهبرد جنبش عدم‌ تعهد بسیار نزدیک بود و باعث شد تا ایران به طور رسمی در جریان برگزاری ششمین نشست سران جنبش عدم‌ تعهد در هاوانا (سال 1979 میلادی/ 1358 شمسی) به عضویت جنبش درآید.


وابستگان به آمریکا در جنبش عدم تعهد!


گرچه غیرمتعهدها سال‌هاست تلاش می‌کنند از مسیر سیاست‌های استعماری فاصله بگیرند و در اصطلاح روند «استعمارزدایی» را هموار کنند، ولی درهم‌تنیدگی برخی منافع کشورهای عضو با آمریکا باعث شده است تا ناخودآگاه تابع سیاست‌های آنها شوند. موضوعی که رئیس دستگاه دیپلماسی کشورمان روز گذشته در اجلاس وزرای امور خارجه نشست عدم تعهد در باکو به انتقاد از آن پرداخت و گفت: وجود یک جریان رشد یابنده برای تحقیر دیپلماسی، چندجانبه‌گرایی و همکاری‌های بین‌المللی چالش‌های مزمن را در سراسر جهان افزایش داده و موجب افزایش تردید و بلاتکلیفی شده است. به نظر می‌آید که حقوق بین‌الملل، موافقت‌نامه‌های چندجانبه، قطعنامه‌های شورای امنیت و هنجارهای رفتار متمدنانه همه در مسلخ جاه‌طلبی‌های سیاسی فردی قربانی می‌شوند.



سؤال اینجاست که چگونه می‌شود با وجود اینکه دوسوم اعضای سازمان ملل متحد عضو این جنبش هستند، نمی‌توانند در زمینه مقابله با یک‌جانبه‌گری آمریکا نقش مؤثری ایفا کنند؟



 در واقع این موضوع را می‌توان نشئت‌گرفته از برخی پارامترهای خارجی و داخلی دانست.


عوامل خارجی


سیاست‌ها و خط مشی جنبش عدم‌ تعهد کمی ادعایی به نظر می‌آید؛ چرا که آنها دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا را بابت خروج از برجام سرزنش می‌کنند، به موضوع فلسطین می‌پردازند و منتقد سیاست‌های متجاوزانه صهیونیست‌ها هستند، در یمن به ائتلاف سعودی ایراد وارد می‌کنند ولی در نهایت هیچ اقدام عملی بازدارنده‌ای از کشورها مشاهده نمی‌شود. به همین دلیل است که ظریف در سخنرانی خود از اعضای جنبش می‌خواهد تا متحد شوند و بر مبنای تفکر و اقدام دسته‌جمعی و مبتکرانه برای تغییر جهت جریان حاکم یا دست‌کم کاهش آثار آن بر مردم اقدام کنند. بی‌تردید قدرت‌های شرقی و غربی از کارآمدی این جنبش کاسته‌اند، کشورهای عضو را به محلی برای برآورده کردن اهداف خود تبدیل کرده‌اند و با لطایف‌الحیلی تلاش می‌کنند  در راستای جهت‌دهی به مواضع و مصوبات غیر متعهدها گام بردارند.


عوامل داخلی


نوعی کنش داخلی در جنبش عدم تعهد وجود دارد که هر مجمع تلاش می‌کند تصمیمات نهایی جنبش را تحت تأثیر منافع خود قرار دهد. گروه‌های آفریقای سیاه، اتحادیه عرب، سازمان وحدت آفریقا، سازمان کنفرانس اسلامی و... در جلسات خود منافع و رویکردی را تعریف می‌کنند و در تلاش هستند تا این رویکردها در بیانیه پایانی نمود بیشتری داشته باشد. گاهی انجمن‌های آفریقایی و گاه اتحادیه‌های عربی در این کنش‌ها پیروز می‌شوند و بیانیه پایانی ماهیتاً به سمت آفریقا یا اعراب سوق می‌یابد.



علاوه بر این جنبش عدم تعهد از کشورهای همگونی تشکیل نشده است و اوضاع اقلیمی متفاوتی نیز دارند. این موضوع باعث شده جنبش نتواند بر مبنای اصول مدون تصمیم‌گیری کند. همچنین در میان غیرمتعهدها حس «ناسیونالیستی» به‌شدت موج می‌زند. با وجود شعار آنها که بر هم‌گرایی اعضا تأکید می‌کند، ولی هر کشور به دنبال منافع ملی خود است و در بسیاری از اوقات تصمیمات جنبش، با منافع ملی بعضی از اعضا همخوانی ندارد و این موضوع به یک چالش اساسی بر سر اجرایی شدن مصوبات تبدیل می‌شود.


مشکل بعدی این است که مصوبات جنبش هیچ ضمانت اجرایی ندارد و کشورهای عضو و همچنین کمیسیون‌های داخلی بر مبنای میل و اراده خود با مصوبات برخورد می‌کنند. به عنوان نمونه اگر مصوبه‌ای به سود ایران در زمینه برجام قرائت شود، کمیسیون‌های عربی با آن مخالفت می‌کنند و مشابه چنین وضعیتی را در زمینه مصوبات علیه اشغالگری صهیونیست‌ها شاهدیم. 


دوره ریاست آذربایجان و چند سؤال بی‌پاسخ


سه سال ریاست جمهوری بولیواری ونزوئلا بر اجلاس جنبش عدم تعهد پایان یافت و دیروز به طور رسمی غیرمتعهدها در باکو فعالیت خود را آغاز کردند. جمهوری آذربایجان در حالی در قالب جنبش غیرمتعهدها ریاست آن را در سازوکاری مشخص و البته خلاف اصول اولیه تشکیل آن برعهده گرفته است که روابطش با آمریکا از زمان روی کار آمدن ترامپ روند مثبتی را طی کرده است و هر دو طرف تلاش می‌کنند به جای نقاط اختلاف بر روی منافع مشترک تمرکز کنند.



دونالد ترامپ و الهام علی‌اف، رؤسای جمهور آمریکا و آذربایجان


پیش‌تر بیان شد که وابسته نبودن به قدرت‌های غربی و شرقی ازجمله عواملی است که کشورهای عضو باید رعایت کنند، ولی سؤالی که مطرح می‌شود این است که آذربایجان چگونه می‌تواند بی‌طرفی خود را در چارچوب عدم تعهد حفظ و در این راستا حتی موضع‌گیری علیه سیاست‌های یک‌جانبه‌گرایانه آمریکا اتخاذ کند. 


حق خودمختاری فلسطین به عنوان یکی از مهم‌ترین اهداف جنبش عدم تعهد به وسیله سیاست‌های یک‌جانبه و مخرب آمریکا به‌ویژه از سوی موضع‌گیری‌های غیرقانونی و خطرناک آن درباره قدس و جولان در حال پایمال شدن است. رژیم صهیونیستی با برخورداری از حمایت بی‌چون و چرای آمریكا و با کمال تأسف رضایت کوتاه‌بینانه برخی در منطقه تشجیع شده است تا  به غصب بیشتر فلسطین اقدام کند. باید دید باکو در راستای این جنبش چگونه با سیاست‌های واشنگتن برخورد می‌کند.


یکی از نقاط اتصال واشنگتن و باکو مباحث اقتصادی است، به‌ویژه اینکه در پیام‌های تبریک ترامپ به الهام علی‌اف، رئیس‌جمهور آذربایجان که به مناسبت‌های مختلف ارسال شده بود، بر حمایت از اصلاحات اقتصادی در جمهوری آذربایجان و  تأکید بر نقش این کشور در حصول اطمینان از رفاه و ثبات منطقه‌ای قفقاز جنوبی تأکید شده است. 


این نوع روابط در تضاد با برخی سیاست‌های غیر متعهدها در زمینه وابسته نبودن به اقتصاد کشورهایی همچون آمریکا است و چالشی مهم فرا روی آذربایجان به شمار می‌آید و شاید به این منجر شود که برخی مصوبات این جنبش به ویژه در زمینه ایران و برجام با لابی‌های آمریکا و تأثیرگذاری‌های احتمالی باکو به حاشیه رانده شود.


از منظر دولت ترامپ، جمهوری آذربایجان اهمیت زیادی در سیاست‌های منطقه‌ای آمریکا دارد و بیم آن می‌رود جنبش عدم تعهد در سال‌هایی که ریاست آن برعهده باکوست، به محلی برای لابی‌گری‌ سیاسی آمریکایی‌ها علیه منافع کشورهای عضو تبدیل شود. 


انتهای پیام/4106/4033/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر