پورنجاتی: برخی رفتارها را باید بایگانی کرد و صورتحساب اخلالگران را به وقت پیش رویشان گذاشت
زهرا ترابی: بررسی طرح اجرای برجام در مجلس با حواشی بسیار همراه بود. از طراحی طرح با دو فوریت گرفته تا بررسی اولویتدار آن و همچنین بررسی و تصویب کلیات و جزئیات آن، همگی محل اعتراضات شدید دلواپسان بود. آنها این طرح را طراحی لاریجانی و شمخانی میدانستند و تأکید داشتند که این طرح، با خواسته نظام و رهبری مغایرت دارد. اظهارات علیه ظریف و صالحی نیز به سبک معهود این ماههای دلواپسان بود؛ اما این بار، توهین جای خود را به تهدید داده بود؛ آن هم تهدیدی از جنس اعدام و دفن و ....
در همین باره خبرنگار آنا، با احمد پورنجاتی، فعال سیاسی اصلاحطلب و نماینده دوره ششم مجلس شورای اسلامی، به گفتوگو پرداخته است که در ادامه آمده است:
ارزیابیتان از جلسه روز یکشنبه و سهشنبه خانه ملت که درباره تصویب بررسی برجام و کلیات و جزئیات آن بود، چیست؟
متأسفانه نتوانستم همه مذاکرات را دنبال کنم ولی آنچه در رسانهها کم و بیش از روند پیگیری و اظهارات موافقان و مخالفان دیدم احساس کردم برخی از نمایندگان برخلاف آنچه در همه جای دنیا مرسوم است، موضوعی به اهمیت یک مسئله مهم ملی را دستمایه تسویه حسابهای سیاسی قرار دادند. این شیوه صرفنظر از نوع بیان و حتی برخی رفتارهای غیراخلاقی که مشاهده شد، به زیان مصالح و منافع کلی کشور و نظام است و هیچ جای توجیه ندارد. به نظر من، حق طبیعی نمایندگان است که درباره یک طرح یا لایحهای اظهار نظر کنند اما وقتی در موضوعی مثل پرونده برجام افکارعمومی و حتی به گونهای آشکار سطوح ارشد تصمیمگیری نظام و حتی برخی مراجع دینی کشور از ابتدا تاکنون موضوع را با حساسیت دنبال کردند و دیدگاههای خودشان را کم و بیش مطرح کردند، انتظار میرود که رفتار کارشناسانه در اظهارنظرها متجلی شود نه اینکه نوعی برخورد بهانهجویانه که نتیجهای جز به تأخیر افتادن استیفای حقوق ملت ایران در پی ندارد. احساس من این است، وقتی در بخش مذاکرات در کلیات یک طرح اینگونه از سوی برخی از مخالفان برخورد میشود این نگرانی را به وجود میآورد که انگار به هر قیمتی یک اقلیت توقع دارد و تلاش میکند که اراده سیاسی خود را بر اکثریت تحمیل کند و نه فقط بر اکثریت مجلس بلکه بر اکثریت ملت ایران و این به هیچ وجه قابل توجیه و قابل قبول نیست.
به دلیل آشکار بودن و بدیهی بودن ناپسندی این نوع ادبیات که از افراد خاصی نشأت گرفته است واکنشهای بسیار گستردهای هم در خود مجلس و هم در رسانهها و افکار عمومی داشت و حتی آنچنان که شنیدهام به نوعی منجر به مالهکشی موضوع از سوی طرف مربوط هم شده است. این موضوع را هم اضافه کنم که نباید این موضوع را خیلی به عنوان یک موضوع چالشی و اصلی نگاه کرد. با همه اهمیتی که اصل موضوع دارد گمان میکنم این نوع واکنشها و رفتارها که البته ناپسند و غیرقابل توجیه است نباید به عنوان حاشیهای مزید بر متن، بر اصل موضوع سایه افکن شود و وقت مسئولان و حتی افکارعمومی را به خودش معطوف و تلف کند.
برخی نمایندگان در دو روز گذشته از ادبیاتی استفاده کردند که شأنیت مجلس و برخی از وکلای خانه ملت را زیر سؤال بردند این موضوع را چطور میبینید؟
پیشنهادم این است که تنها خاطره این نوع رفتارها، برخوردها و ادبیات را اگر در بایگانی و آرشیو خود نگه داریم. ما احتمالا چند ما دیگر نیازمند داوری افکارعمومی راجع به کارنامه نمایندگان دوره کنونی مجلس یا هر کسی که بعدا خودش را در معرض آرای مردم برای ورود به مجلس خواهد گذاشت نیاز داریم. چند ماه دیگر که با چنین مسئلهای مواجه خواهیم بود نیاز داریم به این آرشیو و ذهنیتی که جامعه از تکتک کسانی دارد که نسبت به چنین موضوع مهمی واکنش داشتند؛ آن هم موضوعی که 12 سال انرژی و فعالیت فشرده همهجانبه صرفش شده است. به هر حال مردم داوری خواهند کرد؛ فعلا به نظرم نباید معطل این حاشیهها شد و باید در همین حد به خاطر سپردنها و به یاد داشتنها کفایت کرد و به اصل مسئله بیشتر توجه کرد.
به نظر شما دلواپسانی که در مجلس هستند از روی ناتوانی در پیشبرد خواستشان مجبور شدند از این نوع ادبیات و رفتار استفاده کنند؟
تحلیل این موضوع فقط به برخورد دیروز برنمیگردد، به طور کلی آنچه طی این دو سال و اندی بعد از انتخابات 92 مشاهده شده این است که جریانی که پشتیبان و البته پشتگرم به حضور آقای احمدینژاد بوده و از او تا آخرین لحظه به هر نحو ممکن دفاع میکردند، در واقع باید پاسخگوی کارنامه آن دولت باشد که آثار و پیامدهایش تا سالیان سال وبال گردن ایران و جامعه ایرانی است. این جریان تمام تلاش خود را به کار میبندد و از هر فرصت و مجالی استفاده میکند که چوب لای چرخ دولت بگذارد و به شکل آشکار و نهان به مردم پیام بدهد و بگوید که باید به نامزد مورد نظر ما رأی میدادید و از این پس هم همینطور است وگرنه ما تمام تلاش خودمان را میکنیم که شما و دولت منتخبتان یا هر منتخب دیگری از سوی شما نتواند کار خودش را انجام بدهد. این به زبان بیزبانی مفهومش این است که یک جریان اقلیتی که باید از تصمیم ملی تمکین کند تلاش میکند به هر نحو ممکن با استفاده از اختیارات قانونی و گاهی فراتر از اختیارات قانونی و به روشهای مختلف که بسیاری از آنها با هیچ منطقی قابل توجیه نیست قاعده بازی را به هم بزند.
برداشت من این است که یک راهبرد مشخصی را جریان اقلیت از آغاز تاکنون دنبال کرده است که مهمترین مؤلفه این راهبرد، نشان دادن ناکامی و بدعهدی یا بدقولی و ناکامی منتخب مردم ایران در سال 92 است. اینها میخواهند این را نشان بدهند که دولت روحانی گرچه در مهمترین عرصههایی که وعده داده بود اقداماتی را انجام میدهد، رای بهبود وضعیت کشور و حل و فصل مسائل اساسی کشور و چالشهایی که محصول عملکرد دولت آقای احمدینژاد بوده، ناکام است. میخواهند نشان بدهند که این کارها انجام نشده و دولت موفق نشده است که یکی از مهمترین بسترهای وعدههای انتخاباتی را پیش ببرد.
با توجه به اتفاقی که در این هفته مجلس افتاده، به نظر شما برنامه و استراتژی دلواپسان برای انتخابات تغییر خواهد کرد؟
البته در چارچوب منافع ملی، پرونده هستهای و رساندن آن به فرجام قابل قبول، بهرغم همه کارشکنیهایی که صورت گرفته خوشبختانه به نتیجه رسید، یعنی به مرحله قابل قبولی رسید که باید تا چندی دیگر برنامههای اجرایی و عملیاتی آغاز شود. راهبرد این جریان در این زمینه و زمینههای دیگر در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و... هم همین است که بگویند این دولت نتوانست یا به شما راست نگفت یا اگر هم میخواست به وعدههایش عمل کند توان و عرضهاش را ندارد و دیدید که نشد. این افراد میخواهند بگویند دیدید که نشد. اقدامی که این نمایندگان انجام دادهاند مثال آن فردی است که با باری وارد شهری میشد که مأموران و دروازهبانان آن شهر جلویش را میگیرند و به او گفتند این چیست. مأموران گفتند این سیاهدانه است ولی این مرد میگفت خیر این سیاهدانه نیست باروت است ولی اصرا زیادی از سمت نگهبانان و دروازهبان بود که بگوید این سیاهدانه است تا اینکه مرد یک مشت باروت را برداشت گرفت زیر محاسنش ریشش و آتش زد آن وقت به نگهبانان گفت عرض نکردم باروت است، سیاهدانه نیست. حالا این افراد میخواهند بگویند عرض نکردیم که این دولت نمیتواند پرونده هستهای را به سرانجام برساند. اگر دست ما بود کار دیگری میکردیم. میخواهند ثابت کنند این دولت موفق نیست؛ بیتالغزل برنامههای دولت که حلوفصل مسئله پرونده هستهای در عرصه سیاستخارجی بوده این را به یک نحوی مردهمال و نمدمالی کنند، آخرش هم بگویند عرض نکردیم سیاهدانه است.
برجام و کلیات و جزئیات آن در مجلس تصویب شد. دولت و مجلس باید چه راهکاری را پیش رو بگیرند؟
به نظر من، صالحترین مسئولان و متولیان کشور برای اجرای برجام در چارچوب منافع ملی همان کسانی هستند که برای کلمه به کلمه این توافق کار کارشناسی کردند، تمام جنبههای متصور آن را سنجیدهاند، هماهنگیهای لازم را کردند و امتحان خودشان را در گذشته از نظر صداقت، سلامت و خدمت به نظام پس دادند. بنابراین به نظر من، باید در یک رابطه تعاملی همکارانه و نه تسویه حساب سیاسی و یقهگیری که ما الان شاهدش هستیم بین دولت و مجلس کنونی و مجلس آینده و تمام ارکان نظام و حتی بخشهایی که به طور معمول نباید در امر سیاستگذاریهای کلان کشور دخالت کنند بلکه باید مجری سیاستهای کلان باشند، مثل نهادهای نظامی و امنیتی، با همکاری همه تلاش شود که این برنامه به گونهای که منافع ملت ایران تأمین شود تحقق پیدا کند. یعنی باید بر مبنای اعتماد همراه با همکاری و همدلی و همافزایی باشد تا بیشترین سود و کمترین خسارت در اجرای این برجام نصیب ملت ایران و جامعه ایران شود. به نظر من، اگر چنین فضایی حاکم باشد که انشاءالله همینطور است، اکثریت عاقل و دوراندیش مجلس و قوای دیگر به این اصل توجه دارند. به نظر من، باید صورتحساب اخلالگران و کسانی که هدفهای دیگری را دنبال میکنند، به وقتش موکول کرد.
انتهای پیام/