قتل پدر معتاد با ضربه بیل
متهم در توضیحاتش به روز حادثه رسید «آن روز هم پدرم مواد مصرف کرده بود و حالت طبیعی نداشت. مدام بد و بیراه میگفت و افتاده بود به جان خواهر و مادرم. من هرکاری کردم، نتوانستم او را از کتک زدن آنها منصرف کنم. خیلی عصبانی شدم. به حیاط رفتم و یک دسته بیل را که آنجا افتاده بود، برداشتم و به سراغ پدرم رفتم. درگیر شدیم. من چوب را بالا بردم و محکم به سرش زدم. به زمین افتاد. از سرش خون میآمد. بیهوش شد. پس از چند دقیقه فهمیدم کشته شده. خیلی ترسیده بودم اما نمیخواستم او را بکشم. از دست آزار و اذیتهایش خسته شده بودم.»
با ثبت اعترافات متهم، پرونده او تکمیل و برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی عزیزمحمدی ارسال شد. او روز گذشته با دستبند و پابند از زندان به دادگاه آورده شد تا یک بار دیگر درباره روزی که با دسته بیل به سر پدرش کوبید و او را کشت، حرف بزند.
در ابتدای جلسه، نماینده دادستان کیفرخواست را قرائت کرد تا بار دیگر حادثه برای متهم و خواهر و مادرش زنده شود. دو زن نمیدانستند در جایگاه اولیای دم بنشینند یا همراه متهم. آنها پس از قرائت کیفرخواست، پشت جایگاه ایستادند و رو به ریاست دادگاه گفتند: «امیر – متهم به قتل – نان آور خانه ما بود و همیشه از ما حمایت میکرد. در این دو سالی که در زندان بود خیلی سختی کشیدیم. او تنها مرد زندگی ماست و با کاری که انجام داد ما را از دست شکنجهها و کتکهای آن مرد – مقتول – نجات داد. او به مواد مخدر اعتیاد داشت و مدام ما را آزار میداد. روز حادثه هم به جانمان افتاده بود که امیر یک دسته بیل برداشت و به سرش کوبید. نمیخواست او را بکشد. ما میخواهیم رضایت بدهیم. امیر نانآور خانه ما است.»
پس از دو زن، نوبت به متهم رسید. او پشت جایگاه ایستاد و بار دیگر اعترافات خود در بازجوییها را تکرار کرد و گفت: «پدرم همیشه من و خواهر و مادرم را آزار میداد و آنها را کتک میزد. به مواد مخدر اعتیاد داشت و ترک نمیکرد. روز حادثه نمیخواستم او را بکشم اما ضربهای که به سرش زدم، باعث شد از دنیا برود.»
پس از ثبت اعتراف دوباره متهم به قتل، ریاست دادگاه پایان جلسه را اعلام کرد و با دو قاضی دیگر شعبه دهم دادگاه کیفری استان تهران برای صدور رای وارد شور شد. خواهر و مادرش رضایت داده بودند؛ به همین دلیل متهم به حبس محکوم شد.
انتهای پیام/