شفافیت ضامن بقای جمهوری اسلامی/ ملاحظات جناحی باعث ناکارآمدی مجلس شده است
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، بیش از یک سال است افکار عمومی بر لزوم شفافیت رفتار نمایندگان در مجلس شورای اسلامی تأکید دارد و این طرح جنجال زیادی را به پا کرده است.
امضای 200 نفر پای این طرح بوده است ولی تنها 50 رأی موافق سؤالات فراوانی را در صداقت و شفافیت آرای نمایندگان مطرح کرده است.
برای بررسی ابعاد بیشتر طرح شفافیت آرای نمایندگان مجلس شورای اسلامی میزگردی با حضور نمایندگان تشکلهای دانشجویی برگزار شده است؛ در این نشست مهدی خطیب محمدی نماینده بسیج دانشجویی، حمزه دستیار دبیر سیاسی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل، محمد بیژنیفر عضو شورای مرکزی اتحادیه جنبش عدالتخواه دانشجویی و احمد رضا موسیپور، دبیر سیاسی انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی و نماینده دفتر تحکیم وحدت میهمانان خبرگزاری آنا در نشست بررسی لزوم شفافیت آرا بودند.
آنا: شفافیت در مجلس شورای اسلامی چه لزومی دارد و از چه راههایی میتوان به شفافیت رسید؛ آیا شفافیت آرای نمایندگان طرح جدیدی است که در ایران مطرح شده است یا در کشورهای دیگر هم شفافیت مجالس هم وجود دارد؟
خطیب محمدی: در مورد شفافیت آرای نمایندگان که البته در فضای رسانهای به نام «طرح شفافیت آرا» شناخته میشود، در اصل طرح الحاق دو تبصره به ماده 119 آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی هست با این عنوان و موضوع که آرای نمایندگان مجلس از لحاظ اینکه رأی مخالف، موافق یا ممتنع بدهند، شفاف و واضح شود. اگر بخواهیم تاریخچهای از طرح شفافیت آرا یا طرح الحاق دو تبصره به ماده 119 آییننامه داخلی مجلس بدهیم، در آذر ماه سال 96 توسط یک نماینده اصلاحطلب به نام آقای سعید فتحی مطرح میشود. یعنی به نوعی پیشگام بودن این قضیه دست فراکسیون امیدیها و اصلاحطلبهای مجلس است. پیشنهاد طرح را میدهند ولی به خاطر اینکه در آن زمان مسائل دیگری در دستور کار مجلس بوده موافقت نمیشود.
چند ماه بعد و در مرداد ماه سال 97 آقای حاجیدلیگانی دوباره این بحث را مطرح میکند و حالا تفاهمی بهوجود میآید بین آقای حاجیدلیگانی اصولگرا و فتحی اصلاحطلب، یک طرحی را با چنین عنوانی دقیقاً «طرح شفافیت آرای نمایندگان» که آرای نمایندگان از لحاظ اینکه موافق، مخالف یا ممتنع هستند، صراحتاً از طریق پایگاه خبری مجلس و جراید بازتاب خبری پیدا کرده و مردم از آنها مطلع شوند. البته این طرح، طرح یکفوریتیاش که رأی نیاورد، داخل مجلس هم رأی نیاورد، رفت در کمیسیون آییننامه داخلی که در آنجا دچار یک استحاله و دگرگونی شد. یعنی کمیسیون کلاً مفاد طرح را عوض کرد. آن چیزی که نهایتاً از کمیسیون آییننامه داخلی بیرون آمد این بود که صرفاً کسانی که در رأیگیریها شرکت نمیکنند یا شرکت میکنند یا غایب هستند، اطلاعرسانی شود؛ در صورتی که نیت و هدف اصلی کسانی که بنیانگذار این طرح بودند، شرکت یا عدم شرکت در رأیگیریها نبود بلکه این بود که مردم صراحتاً و بهصورت شفاف بدانند که نماینده خودشان در پارلمان نسبت به طرحها و لوایح چه نظری دارد، نظر موافق دارد؟ نظر مخالف دارد؟ استدلالهایی که دارد را بیاورد. این طرح بهنوعی شفافیت و پاسخگویی هم از ارکان جمهوریت و دموکراسی است و جزء پایههای اصلی دموکراسی و جمهوریت محسوب میشود.
شفافیت آرای نمایندگان مجلس شورای اسلامی نهایت خواستهها از شفافیت نیست
دستیار: کشور ما در شرایطی قرار دارد که تقریباً جو فضای رسانهای مسمومی هست که از سه طریق، شبکههای تلویزیونی مثل بیبیسی و منوتو را از یک طرف در نظر بگیرید، از یک طرف دیگر هشتگزنهای سعودی و عبری که سعی میکنند فضا را مخدوش کنند و از یک سمت دیگر هم بالاخره ما یک سری معاندین یا ضدانقلابها یا افرادی که ناخواسته در این جریان قرار میگیرند فضا را به سمتی بردهاند که جمهوری اسلامی با تمام مراحلی که طی کرده و با تمام فضاهایی که برای اثبات جمهوریت و پاک بودن خودش ایجاد کرده، همیشه دچار یک سری شایعات و مواضع تدافعی قرار میگیرد. مثلاً یکیاش همین فساد سیستماتیک است، در حالی که همه ما به این قائل هستیم که فساد سیستماتیک وجود ندارد ولی فضای رسانهای و فضایی که الان غالب است دارد اینجور توجیه و تحلیل میکند که ایران دچار فساد سیستماتیک است و یکی از راههایی که میشد بهراحتی جلوی این شایعات و این هجوم رسانهای ایستاد، شفافیت است.
بحث دیگری که خیلی مهم است، شفافیتی که مد نظر ماست، به هیچوجه شفافیت آرا و شفافیت عملکردی نمایندگان مجلس و به این حالا خردهشفافیتها مربوط نمیشود. آن شفافیتی که نظر جنبش دانشجویی حداقل از نگاه ما هست، شفافیت کلی در همه ابعاد است، در همه زمینههاست، هم در ساختار دولت، هم در ساختارهای غیردولتی، خصوصی، نیمهدولتی، مجلس، همه قانونگذارها، فرقی برای ما ندارد. منتها چیزی که میخواهیم این است که مردم به نتایجی برسند که نیاز نباشد مرجعشان کس دیگری باشد یا مثلاً اخبار را از جاهای دیگر دنبال کنند و مردم حس مشارکتی در حکومت داشته باشند. این روال تنها به یک وسیله شکل میگیرد، آن هم اینکه مردم خودشان ناظر باشند بر اعمال حکومتی و حاکمیتی و یکی از راههایش هم از نظر ما، شفافیت است.
شفافیت ضامن بقای برای جمهوری اسلامی است
موسیپور: به نظر من شفافیت ضامن بقای برای جمهوری اسلامی است. ما یک نظام انتخاباتی داریم که در دل این نظام انتخاباتی آرای مردم تبدیل به کرسی نمایندگی میشود. یعنی مردمی که میروند رأی میدهند، آن رأیها تبدیل به یک کرسی نمایندگی میشود و یک شخص را به عنوان نماینده در جایگاه مجلس قرار میدهد. ولی متأسفانه با اینکه 40 سال از انقلاب اسلامی میگذرد، ولی سیستم انتخاباتی ما دچار ضعفهای جدی است و برونداد این ضعفهایی که سیستم انتخاباتی ما دارد، در مسائل مختلف جامعه ما، اعم از فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی سرریز میشود.
یکی از مسائلی که در بحث انتخابات وجود دارد عدم شایستهگزینی در ورود افراد به ساختار مجلس است و این خودش تبعات بسیار زیادی دارد. به چه نحو؟ وقتی میگوییم شایستهگزینی نیست یعنی افرادی که صلاحیت بیشتری برای حضور در داخل مجلس به عنوان نماینده ملت دارند، وارد مجلس شورای اسلامی نمیشوند؛ بلکه دقیقاً این است که نگاه ملی که شاید در درون مجلس شورای اسلامی به آن نیاز داریم از جانب خیلی از نمایندگان نمیبینیم چون برای رأی آوردن نیاز دارند که اقدامات محلی انجام دهند، در حوزه انتخابی خودشان معطوف شوند و این معطوف شدن به حوزه انتخابی یک تبعات دیگری هم دارد مثلاً ممکن است زد و بندهایی با دولت یا سایر ارگانهای اجرایی انجام شود که بخواهد امکانات یا منابعی وارد آن منطقه یا حوزه انتخابی شود و باعث بشود که نماینده شاید خودش یک نظر دیگری دارد ولی به دلیل اینکه میخواهد آن حوزه انتخابیهاش را (حالا ما اصل را بر حسن نیت میگذاریم، آباد کند.
بحثی که ایجاد میشود این است که این رأیها و بهطور خاص رأی اعتمادها و طرحهایی که در صحن مجلس شورای اسلامی مطرح میشود، این رأیهایی که آقایان نماینده میدهند دقیقاً بر چه اساس و معیاری است، آیا بر اساس همان نفع حوزه انتخابیه خودشان است یا نه، واقعاً نگاه ملی و اصولی به رأیی که میدهند دارند؟ شفافیت اصل جداییناپذیر جمهوریت و دموکراسی است و مردمسالاری دینی خیلی نیازمند شفافیت است. با این نظام غلط انتخاباتی، حداقل شفافیت میتواند بخشیاش را جبران کند.
شفافیت باعث میشود که گروه خشن مجلس آشکار شود
بیژنیفر: من دو حوزه را در شفافیت تأثیرگذار و مهم میدانم، یکی بحث قوه قضائیه و دیگری مجلس شورای اسلامی است؛ قوه قضائیه را رکن مهمی در بحث جمهوریت نظام میدانم، ضامن آبروی نظام و بقای آبروی نظام است و اقتدار قوه قضائیه را ضامن حفظ این آبرو میدانم و طرح شفافیت در کلیت نه فقط مجلس شورای اسلامی بلکه شفافیت در کل، در خصوصیسازی، در بحث اتاق بازرگانی مهم است. حالا در نهادهای دیگر جمهوری اسلامی وجود شفافیت را ضامن بقای جمهوریت نظام میدانم به خاطر اینکه مردم نسبت به نهادهای جمهوریت راغب میشوند. شفافیت را معادل همان اتاق شیشهای میدانم که باعث میشود مردم نسبت به جزئیات انتخابی که کردهاند آگاه شوند و نتیجه انتخابی که کردهاند را به وضوح ببیند، میتوانند بدانند الان مجلس چه عملکردی دارد. این یک اتاق شیشهای میشود که تصمیمگیریهای مسئولان و نمایندههای مردم برای آنها رو میشود اما اگر این اتاق شیشهای یکمقدار شیشههایش کدر باشد، باعث میشود که مردم احساس اعتماد نکنند و مسلماً در این میان تصمیمهایی گرفته میشود که هم میتواند جمهوریت نظام را از بین ببرد و هم میتواند آبروی نظام را با خطر مواجه کند.
شفافیت باعث میشود که آن گروه خشن مجلس آشکار شود، مردم آن را بشناسند، آن سیستمی را که الان در مجلس کدخدایی میکند مردم بشناسند. ما از چنین جریاناتی در بحث برجام و ... ضربه خوردیم و همین جریانها میخواستند FATF و پالرمو را به نظام قالب کنند. این شفافیت با این کارایی که دارد و اینکه تصمیمگیریها برای مردم شفاف شود یا همان داستان اتاق شیشهای خوشایند خیلیها نیست. در طول سالهای اخیر بحث شفافیت مد نظر خیلی از دانشجویان بود اما چه میشود که الان که نزدیک انتخابات است یک عدهای میآیند و طرح شفافیت را عَلَم میکنند، آن هم نه برای نمایندگان مجلس، میبینیم از آن طرف مجلس خبرگان رهبری و شورای نگهبان و ... را مطرح میکنند، میخواهم بگویم این شفافیت به خاطر اهمیتی که دارد باعث میشود بازیچه انتخاباتی هم بشود و معلوم است چنین رأیی که مثلاً نهادهای مرتبط با رهبری را مطرح کنند به این دلیل است که مطالبه شفافیت از خود نمایندگان مجلس شورای اسلامی کمتر شود و این مطالبه از نمایندگان مقداری عقب کشیده شود و مسیر مطالبه مردم منحرف شود. معلوم است این طرح رأی نمیآورد و زمین خورده میشود. فردا دودش به چشم نظام میرود، دوباره خود مردم را مقابل نظام میگذارند و طرح کاملاً معلوم است، اصلاً طرحی با امضای 200 نفر به صحن برود بعدش 50 نفر رأی میدهند معلوم است که هدفش چیست. اصلاً چنین موارد شفافیت فکر نکنم برای نمایندگان اهمیت داشته باشد و هدف از طرح چنین موضوعاتی فعلاً یک بُرد رسانهای و انتخاباتی میتواند داشته باشد.
آنا: با وجود ذکر دلایل زیاد بر لزوم شفافیت چرا این طرح معطل میماند؟ یکی از مواردی که مخالفان طرح شفافیت آرای نمایندگان مطرح میکنند بحث احتمال رد صلاحیت نمایندگان مجلس توسط شورای نگهبان آیا این موضوع قابل اعتنا است؟ آیا موافقید که نظر نمایندگان باید نظر شخصی باشد یا نه، نظر کارشناسی باید باشد؟
خطیب محمدی: اسناد بالادستی قابل توجهی بر این مبنا داریم که طرح شفافیت آرا چه در مجلس، چه در هر نهاد و ارگان دیگری باید مطرح باشد. اول از همه در سطح جهانی ماده 19 اعلامیه جهانی حقوق بشر است که تصریح دارد که مردم و انسانها حق بر دانستن دارند؛ این نکته مهمی است. این که مردم خودشان قوه عقل، اراده و اختیار دارند، باید بدانند تصمیمی که مرتبط با سرنوشتشان میشود، چیست؟
در بحث داخلی هم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در اصول 69 و 84 صراحتاً میگوید که مذاکرات مجلس باید علنی باشد و نمایندگان مجلس باید نسبت به مردم پاسخگویی داشته باشند. بنابراین بر لزوم این امر هم در اسناد بینالمللی و هم در اسناد داخلی تصریح شده و خلأ قانونی در این زمینه نداریم. اما در خصوص شفافیت آرای نمایندگان، یک سری نکات مثبت و یک سری نکات منفی وجود دارد. آن وزن و وجهه نکات مثبتش به نظرم پررنگتر از نکات منفیاش است. در مورد نکات مثبتش این است که بههرحال نماینده مردم در مجلس شورای اسلامی هر عملکرد و هر فعالیتی دارد، در حوزه طرحها و لوایح، مردم باید نسبت به آن مطلع باشند و این بدیهی و روشن است اما نکته اینجاست که آیا این شفافیت رأی اینها در تناقض و در مقابل آزادی عمل و اراده و اختیار نمایندهها هست یا نه؟
مسئلهای که درباره حوزه شورای نگهبان گفتید، ما موارد نقض بسیاری داریم. مثلاً علی مطهری شاید خیلی از موضعگیریهایی که در مجلس دارند، منطبق با آرا و نظرات اعضای شورای نگهبان نیست ولی خب ایشان همچنان نماینده هستند و به نظرم این خیلی إنقلت و ایراد وارد نیست. حالا اگر بخواهند مخالفان شفافیت ایراد واردی بگیرند، این است که بحث شفافیت آرا بهنوعی باعث خودسانسوری نماینده میشود. اینکه رأی نماینده شفاف باشد و مردم بدانند، بین اینکه مردم و احزاب چه کنشگری خواهند داشت، در تصمیم نماینده تأثیر میگذارد. اگر تصمیم مغایر تصمیم نظام باشد چه میشود؟
از این جهت که شفافیت آرا باعث خودسانسوری میشود، به نظرم این طرح شاید باعث ایراد جدیتری میشد نسبت به اینکه اگر اینها رأیشان شفاف شود، شورای نگهبان رد صلاحیت خواهد کرد. ولی این بهانهها هم خیلی جای توجیه ندارد. یعنی این اصل دانستن مردم، اینکه نمایندگان مجلس شورای اسلامی منطبق بر این است که نماینده باید آرا و نظراتش منطبق با نظرات مردم باشد، یعنی سخنگوی مردم در مجلس شورای اسلامی و پارلمان است؛ بنابراین این بحث که باعث خودسانسوری میشود با این منطق و محور که مردم باید بدانند نمایندهشان در مجلس چه کار میکند تفاوت دارد اما اصل نمایندگی اقتضا میکند که آرا شفاف باشد.
نمایندگان مجلس چه میکنند که با شفافیت آرا نگران رد صلاحیتشان هستند؟
دستیار: به نظر من بحث شفافیت تقلیل پیدا میکند، یکی اینکه ما کل ساختار شفافیت را فقط معطوف کنیم به شفافیت آرا، بعد شفافیت آرا را بحث کنیم که نظر شخصی است یا نه، اگر از نگاه حقوقی نگاه کنید مسئله خیلی خندهدار و مضحکی است که نماینده بخواهد نظر شخصیاش را بدهد. جایگاه نماینده جایگاه نمایندگی مردم است، یعنی از لحاظ حقوقی نماینده خودش و حتی نماینده طیف فکریاش هم نیست، نماینده مردم است و بعد قانونگذار جمهوری اسلامی است. یعنی نگاهش، یک بُعد ملی دارد و بعدش اگر بخواهد خیلی نگاهش را تقلیل دهد که در خیلی از موارد اینطوری است، نگاهش باید منطقهای یا حداقل استانی باشد.
اینکه نماینده بخواهد نظر شخصیاش را ارائه دهد یک موضوع کاملاً رد شده است و همین که مردم بفهمند یک عده دارند آنجا نظر خودشان را ارائه میدهند نه نظر مردم را، این خودش به آگاهی مردم کمک میکند. اینکه ما شفافیت یا هر قانون خوبی را مشروط کنیم به اینکه آیا ما رد صلاحیت میشویم یا نه؛ آیا شما دارید یک قانونی که به نفع جمهوری اسلامی ایران است، در تعارض با منافع خودتان میبینیدش پس این نباید باشد، مگر این آقایان چه میخواهند بگویند که مثلاً ضد منافع ملی باشد، ضد منافع انسانی باشد، ضد منافع منطقهای باشد، چه میخواهد بگوید که میترسند از رد صلاحیت شدن؟ مگر رد صلاحیت شدن طبق چه اصولی است؟
رد صلاحیت طبق قانون اساسی کشور، طبق اصول و مبانی انقلاب اسلامی است. یک بحث دیگر که داریم اینکه خب شورای نگهبان بیاید و شاخصهایش را شفاف کند. اصلاً ابایی نیست. به نظر من خود جنبش دانشجویی و آن هم قشر حزباللهیاش اتفاقاً باید بیاید و بگوید مجمع تشخیص مصلحت نظام هم باید آرای خود را شفاف کند، شورای نگهبان هم بیاید شفاف کند. ما میخواهیم بدانیم آقای باهنر، آقای حداد عادل و امثال آنها که 30 سال، 40 سال به اسم انقلابیگری در بالاترین درجات بوده و بیشترین استفادهها را کردهاند به FATF چه رأیی دادهاند؟ چرا با اینکه تعداد انقلابیهایمان در مجمع تشخیص بیش از 17 نظر است ولی FATF چند سال به تعویق میافتد در حالی که اگر 17 نفر رأی میداد FATF رد میشد. کسانی که نام انقلابی را در مجمع تشخیص یدک میکشند بیش از 25 نفر هستند، خب اینها باید شفاف شود، چه عیبی دارد؟
ناکارآمدی مجلس نشئت گرفته از عدم شفافیت است
بیژنیفر: واقعاً یکی از دلایل ناکارآمدی مجلس ما همین عدم شفافیت است. اینکه نماینده ملاحظات و سلایق شخصی یا حتی ملاحظات منطقهای یا گروهیاش را در رأی خود دخیل کند، همین باعث ناکارآمدی مجلس خواهد شد. وقتی فعالان دانشجویی شیراز به یکی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی مراجعه کرده بودند این نماینده مجلس گفته بود که حقیقتاً اصلاً چیزی درباره FATF نمیدانم. البته این تقصیر مردم هم هست؛ اینکه با ناآگاهی رأی میدهند. بیشتر به شعار افراد توجه میکنند؛ همین که سلایق شخصی نماینده را ندانیم، همین که نماینده نداند چه جایگاهی دارد و بُعد کشوری خودش را نداند، ضرر است، ناکارآمدی است.
خطیب محمدی: اگر ما حقی را برای مردم قائل شویم، حق انتخابگری، حق اینکه خودشان آزادانه میتوانند انتخاب کنند، یعنی اینکه اگر آرای نمایندگان مجلس شفاف شود و مردم رویکرد نمایندگان را در حوزه تصویب صحن و لوایح بدانند، میتوانند برای انتخاباتهای بعدی بهتر تصمیمگیری کنند که فرضاً این نماینده در طرحها و لوایح چنین نظری داشتند که نادرست و نظر پرتی بوده، بنابراین به حق انتخابگری مردم هم کمک میکند تا با دید بازتر و شناخت بیشتری نمایندگانشان را در دفعات بعدی انتخاب کنند که این موضوع را هم میتوان بهعنوان یکی از مزیتهای شفافسازی آرا مطرح کرد.
آنا: بعضی از نمایندگان با پشتوانه و حمایت و قرار گرفتن در یک لیست وارد مجلس میشوند اما در مجلس جریان خود را کاملاً عوض کرده، وارد یک فراکسیون دیگر شده یا فراکسیون جدیدی ایجاد میکند؛ آیا شفافیت در جلوگیری از بروز این پدیده کمک میکند؟
موسیپور: باز هم میخواهم بحثم را ارجاع دهم به ساختاری که در جمهوری اسلامی با آن روبهرو هستیم. ما در انتخابات مجلس در کشورمان سیستم احزاب نداریم که از دل آن احزاب بخواهد افرادی بیرون بیاید که نمایندگی آن حزب را انجام دهند. ساختار نظام حزبی پارلمانی در عین حال که نقاط ضعفی دارد، نقاط قوتی هم دارد. یکی از نقاط قوت این ساختار این است که مردم میدانند مطالبهشان از کدام جناح، حزب یا جریان است. ما امروز نمایندگانی داخل مجلس داریم که شاید در یک دورهای از سران جریان به اصطلاح اصولگرا و راست مملکت ما بودند ولی امروز بهعنوان یکی از رادیکالترین اصلاحطلبهای مجلس ما شناخته میشوند. نیاز است که مباحث جدیدی وارد جریان انتخابات ما آن هم از طریق مجاری قانونی و قانونگذاری بشود.
اینکه نظر شخصی را گفتید تعمیم بدهند، مجلس شورای اسلامی مرکزی به عنوان مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی. وظیفه آن مرکز چیست؟ همه نمایندگان در همه زمینهها کارشناس نیستند. یک نفر پزشک است، یک نفر مهندس است وارد مجلس میشوند، این فرد نمیتواند در رابطه با ساختار حقوقی یا امنیتی و سیاسی اظهارنظر کارشناسی کند. رسالت مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی این است که به نمایندگان در رابطه با لوایح، طرحها و مسائلی که در مجلس طرح میشود، مشاوره کارشناسانه داده و کار کارشناسی شده را در اختیار نمایندگان مجلس قرار دهد. لذا این نظر شخصی که گفتید، من حس میکنم یا بازی با لغات بعضی از نمایندهها است یا فرار کردن از زیر بار مسئولیت. اما به لحاظ اینکه در داخل کشورمان مشکلاتی را به لحاظ ساختار سیاسی و گروهی که داریم، با جریانات سیاسی بهصورت شفاف نمیتوانیم مقابله کنیم، به این معنی که لیستها در اتاقهای دربسته نوشته میشود، معلوم نیست اینها از کجا آمدهاند.
الان در تهران روزانه 12 تا 13 میلیون جمعیت داریم، حالا شبانه شاید 8 میلیون جمعیت باشد، از این 8 میلیون نفر چند نفر 30 نماینده خود در مجلس را میشناسند؟ اینها از کجا آمدهاند؟ رزومهشان چه بوده؟ کجا فعالیت داشتند و بر چه اساسی؟ همه اینها این موضوع را بیشتر برای ما ملموس و برجسته میکند که شفافیت باید به یک جایی برسد و باید مطالبه عمومی شکل بگیرد. همچنانکه این اتفاق میافتد، همانطور که توسط جنبش دانشجویی مطرح شد و الان به بدنه جامعه تعمیم پیدا میکند. یعنی اگر زمانی اتحادیهها و فعالان دانشجویی به دنبال شفافیت بودند، امروز دیگر توده جامعه و مردم عادی هم مطالبه «شفافیت» را دارند. شاید اسمش را شنیده باشند اما میگویند میخواهم نمایندهام شفاف باشد، کارش، صحبتش و مسئلهاش شفاف باشد.
مسئله دیگر این است که مشروح مذاکرات مجلس طبق قانون اساسی باید شفاف پخش شود. آمدیم یک سازوکاری تعریف کردیم به نام رادیو مجلس که مذاکرات صحن علنی مجلس را، در صورتی که در قانون اساسی تصریحی بر این موضوع ندارد که فقط مذاکرات صحن علنی مجلس باید پخش شود، مذاکرات کمیسیونها چه میشود؟ بسیاری از لابیگریها داخل کمیسیونها انجام میشود. حتی یکی از معاونان وزرای دولت نهم و دهم ذکر میکرد میگفت برای پرسشی که از یکی از وزرا شده بود، به ما اجازه ندادند که قبل از وقت ناهار به مجلس برویم، چرا؟ چون بعداً متوجه شدیم که خیلی از لابیهایی که انجام میشود در همان وقت ناهار صورت میگیرد.
یک راهکار هم برای این موضوع داریم، میگوییم شما یک رادیو گذاشتهاید که فقط مذاکرات صحن علنی مجلس را پخش میکند به صورت زنده، به جز آن مواردی که شاید به امنیت ملی ما مربوط میشود، نیاز است یک شبکه تلویزیونی به عنوان مجلس شورای اسلامی تشکیل شده و از این شبکه تمام مذاکرات و گفتگوها برای مردم منتشر شود. ما الان یکی دو شبکه داریم که اصلاً شاید کارمندان خود شبکه هم مخاطب آن شبکه نیستند، یک حقیقتی است. پیشنهاد ما این است یک شبکه تلویزیونی تشکیل شود و مردم ببینند، با راهاندازی این شبکه مشخص میشود نماینده چه صحبتی میکند؟ نظرش در مورد سؤال از وزیر چیست؟ نطق میان دستورش چیست؟ رأیش چیست؟ برخوردش چیست؟ این موارد مطالبات ما است. یک مقداری هزینه و یک مقداری پیگیری مجدانه از طرف جنبش دانشجویی و مردم میخواهد که ما خیلی امیدوار هستیم که با پیگیریهای دانشجویان اتفاق خواهد افتاد.
ادامه دارد...
انتهای پیام/4115/پ
انتهای پیام/