تداوم ایران هراسی، سیاست آمریکا برای درآمدزایی از اعراب مرتجع

گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا، پنج سال از جنایت انسانی گسترده در یمن توسط ائتلاف متجاوز به آن کشور به رهبری سعودی در سایه سکوت مجامع و نهادهای بین‌المللی داعیه‌دار مدافع حقوق بشر گذشت. عملیات‌های موفقیت‌آمیز اخیر پهپادی و موشکی یمنی‌ها به خاک عربستان، ناتوانی سعودی‌ها در دفاع از زیرساخت‌های حیاتی خود و از سویی انشقاق در میان ائتلاف متجاوز با دوری امارات از سعودی، شواهدی است دال بر اینکه موازنه قوا در منطقه بار دیگر به سمت محور مقاومت سنگین شده است.

مطرح کردن راهکار سیاسی جهت حل بحران یمن در قالب طرح صلح از سوی رئیس شورای عالی سیاسی انصار الله با توجه به عملیات‌های موفق مقاومت یمن علیه مواضع متجاوزین به‌خصوص سعودی‌ها در دو حمله به تأسیسات نفتی آرامکو و عملیات «نصر من الله» در منطقه جیزان، نشان از این دارد که این امر نه‌تنها از موضع ضعف نبوده بلکه به‌عکس با پشتوانه توان دفاعی و دست بالای عملیاتی آن گروه، چنین پیشنهادی مطرح‌شده است.

اما متأسفانه شاهدیم که به‌رغم استقبال بین‌المللی از این طرح، عربستان سعودی همچنان به دنبال آتش‌افروزی بوده و به بمباران مناطق مختلف یمن ادامه می‌دهد. در همین راستا، «سید عباس موسوی» سخنگوی وزارت امور خارجه در موضع‌گیری اخیر خود اعلام کرد که جمهوری اسلامی ایران از پیشنهاد دولت نجات ملی یمن استقبال و آن را در راستای استقرار ثبات و امنیت در منطقه ارزیابی می‌کند. موسوی ادامه داد: ما دولت عربستان را به پذیرش این پیشنهاد تشویق می‌کنیم و از هرگونه اقدامی در جهت برقراری آتش‌بس و پایان یافتن جنگ ظالمانه علیه ملت یمن حمایت کرده و آن را گامی مهم برای برقراری صلح و ثبات در منطقه می‌دانیم.

بازی سعودی‌ها با ابزار آتش‌بس جزئی

یمنی‌ها با هوشیاری که به خرج دادند سعی در جلوگیری از بازی اخیر سعودی‌ها مبنی بر موافقت با آتش‌بس جزئی کردند. انصار الله اعلام کرده که خواستار آتش‌بس کامل است و به کمتر از آن رضایت نمی‌دهد، ‌چراکه ریاض با این اقدام به دنبال خرید زمان جهت جبران خسارت‌های وارد شده و تجدیدقوا برای ادامه جنایت‌های خود در یمن است.

پُر واضح است که شرایط امروز در یمن به آن نحوی که دلخواه آمریکا و متحدان منطقه‌ای به‌خصوص ائتلاف متجاوز سعودی است، پیش نمی‌رود و سیر تحولات اخیر حکایت از نزدیک شدن به پایان بحران یمن و شکست قطعی متجاوزین دارد که این خود نشان از طرح مشترک سعودی و آمریکا در تقابل با ایران دارد.

در همین راستا باید گفت، جبهه مشترک سعودی آمریکایی با همه توان خود در سال‌های اخیر به‌خصوص از زمان خروج دولت ترامپ از برجام، در راستای آنچه به‌زعم خود تضعیف قدرت و توان منطقه‌ای ایران است حرکت می‌کنند و در جهت تحقق این هدف از هیچ کوششی هم فروگذار نکرده است. اما آنچه از روند تحولات در سوریه، عراق و امروز در یمن، بحرین و دیگر کشورها برمی‌آید،‌ از بی‌نتیجه بدون این سیاست از سوی آن‌ها و در مقابل افزایش توان و نفوذ ایران در میان ملت‌های منطقه نشان دارد.  

باج‌گیری منطقه‌ای آمریکا

تحلیل گران بسیاری معتقدند که آمریکایی‌ها با بهانه‌های مختلف سعی در تهدید جلوه دادن ایران برای کشورهای منطقه دارد تا بدین‌وسیله بتوانند از آن‌ها باج‌گیری کرده و منطقه را به انباری از باروت بدل کنند. اما نکته اصلی اینجاست که هر زمان این کشورها به چتر امنیتی و حمایت واشنگتن نیاز داشتند، آن‌ها به دلایل مختلف از این امر سر باز زدند که نمونه اخیر آن را می‌توان در ماجرای حمله به تأسیسات نفتی عربستان «آرامکو» شاهد بود. متأسفانه برخی کشورهای منطقه ازجمله سعودی‌ها هنوز عبرت لازم را از بدعهدی‌های آمریکا نگرفته‌اند.

«سعد الله زارعی» کارشناس مسائل منطقه در خصوص رها کردن سعودی‌ها توسط آمریکا در حمله یمنی‌ها به آرامکو، اظهار داشت: ترامپ تأکید کرده است به عربستان تعهدی نداده و مسئولیتی در قبال حفاظت از آرامکو ندارد. آمریکایی‌ها در مواجهه با چنین پدیده‌هایی با آشفتگی موضع مواجه هستند.

اتهام زنی به ایران در موضوع حمله پهپادی یمنی‌ها به تأسیسات نفتی عربستان از سوی آمریکا، امری است که جهت اثبات آن نه‌تنها مدرک و استدلالی وجود ندارد، بلکه آن را با هدف فرافکنی و منحرف کردن افکار عمومی جهان از شکست‌های اخیر عربستان و ناتوانی آن کشور در دفع حملات یمنی‌ها، مطرح کرده‌اند.
هرچند مقامات تهران بارها ادعای مطرح‌شده آمریکا و متحدان وی در دخالت داشتن ایران در حادثه آرامکو را تکذیب کردند و آن را از توانمندی‌های بومی دفاعی انصار الله می‌دانند، اما آمریکا همچنان با مستمسک قرار دادن این موضوع تلاش می‌کند ایران را تحت‌فشار قرار دهد.

این رفتار آمریکا را می‌توان در راستای تشدید برنامه ایران هراسی و سیاست فشار حداکثری بر ایران مطرح کرد. این اقدام آن‌ها سیاستی نخ‌نما شده است که در مواقع لزوم با حاشیه‌سازی برای طرف مقابل، خود یا متحدانشان را از فشار افکار عمومی به سبب شکست در اهدافشان مصون داشته و همچنین زمانی برای جبران و ترمیم خسارات وارده داشته باشند.

امنیت درون‌زای ایران عامل صلح و امنیت پایدار

ایران بارها این موضوع را مورد تأکید قرار داده که امنیتش درون‌زاست، وابسته به بیگانگان نبوده و نیست و افزایش توان و بنیه دفاعی تهران نه‌تنها تهدیدی برای همسایگان به شمار نمی‌رود، بلکه در راستای ایجاد صلح و امنیت پایدار در منطقه است.

وابستگی به بیگانگان نه‌تنها نمی‌تواند امنیت کشورهای مرتجع عرب منطقه را تأمین کند، بلکه تنها فرصتی است جهت افزایش درآمدزایی و فروش بیشتر تسلیحات نظامی آن‌ها. ایران همواره معتقد است که کشورهای منطقه نباید با توطئه‌ها و اختلاف‌افکنی‌های بازیگران فرا منطقه‌ای وارد بازی از پیش طراحی‌شده آن‌ها شوند، چراکه منطقه ما ظرفیت تنش بیشتر را ندارد و نتیجه ورود به چنین فضایی، حتماً متضرر شدن ملت‌ها و دولت‌های منطقه‌ای و منتفع شدن کشورهای غربی و آمریکا را در پی دارد.

موضع ایران در خصوص چگونگی تأمین امنیت در منطقه این است که امنیت منطقه در گروی همکاری کشورهای همین منطقه با یکدیگر حاصل می‌شود و نباید اجازه دخالت بیگانگان را داد. اما گویا این موضوعی نیست که اعراب به‌ویژه سعودی‌ها بدان اعتقادی داشته باشند و کماکان با باج دادن به آمریکا در مسیری حرکت می‌کنند که منجر به افزایش تنش‌ها در منطقه می‌شود.
و بالاخره اینکه چراغ سبز سعودی‌ها به طرح صلح یمن، استقبال برخی کشورهای اروپایی از این طرح، آسیب‌پذیر بودن عربستان و ناتوانی آن کشور در دفاع از حملات یمنی‌ها و عدم‌حمایت آمریکا از عربستان در تنش پیش‌آمده متعاقب حادثه آرامکو، همگی نشان از شکست طرح مشترک سعودی -آمریکایی در تقابل با ایران دارد؛ طرحی که به‌زعم آن‌ها هدفش محدودسازی قدرت و نفوذ منطقه‌ای تهران بود اما نتیجه عکس به همراه داشت.

انتهای پیام/4106/