صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۰:۰۵ - ۰۷ مهر ۱۳۹۸
گزارش آنا از چشم‌انداز سیاسی همسایه شرقی ایران؛

خطر بازگشت افغانستان به‌پیش از سال 2000 وجود دارد/ انتخابات ریاست جمهوری در چنبره طالبان – آمریکا

برگزاری انتخابات ریاست جمهوری روز گذشته افغانستان در سایه مذاکرات شکست‌خورده طالبان با آمریکا، احتمال تهدیدات امنیتی علیه کشورمان را افزوده و خطر بازگشت همسایه شرقی ایران به‌پیش از سال 2000 را مضاعف کرده است.
کد خبر : 417871

گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا- حسین ارجلو؛ انتخابات روز گذشته افغانستان در حالی برگزار شد که گروه طالبان بارها اعلام کرده بود که مراکز رأی‌گیری را هدف حملات خود قرار خواهد داد و چندین انفجار نیز در نقاط مختلف این کشور رخ داد. از میان 2 هزار حوزه انتخاباتی، هزار و 200 واحد از آن‌ها به دلیل تهدیدات امنیتی تعطیل بودند و کاندیداهای ریاست جمهوری ۱۴ استان از ۳۴ استان این کشور نیز کارزار انتخاباتی خود را برگزار نکردند.


طبق قانون، رأی‌دهندگان افزون بر 18 کاندیدای موردنظر، به دو معاون هر کدام از آن‌ها نیز رأی دادند. بناست که آمار اولیه انتخابات، 27 مهرماه اعلام شود اما کاملاً روشن بود که رقابت اصلی روز گذشته، میان «اشرف غنی»، رئیس‌جمهور فعلی و «عبدالله عبدالله» وزیر پیشین امور خارجه و رئیس اجرایی این کشور در جریان بود. در این میان، طالبان به مشکلی بزرگ برای افغانستان تبدیل‌شده و از زمان کنار رفتن این گروه از قدرت در سال 2004، انفجارهای متعددی در سراسر این کشور در فواصل زمانی کوتاه‌مدت شکل گرفت. طالبان مدعی قدرت در افغانستان است؛ از طرفی حاضر نیست که در فرایند مردم‌سالاری شرکت کند و از سوی دیگر، تمایل بسیاری دارد که برای کسب مشروعیت و وجهه بین‌المللی، با آمریکا مذاکره و با کسب امتیازاتی آن‌ها را از این کشور خارج کند؛ در غیر این صورت، مسیر بمب‌گذاری و حملات انتحاری را برای اخراج نیروهای پنتاگون و به دست گرفتن تدریجی قدرت در پیش خواهد گرفت. بااین‌حال، گاوبندی طالبان و آمریکا فرایند مردم‌سالاری که روز گذشته شاهد آن بودیم را به مذبح می‌برد و تهدیدی بزرگ برای همسایگانش ایجاد خواهد کرد.



طرح‌های صلح افغانستان از نروژ و پاکستان تا چین و آمریکا


حمله به افغانستان در سال 2001 به بهانه مقابله با القاعده و تلافی حملات 11 سپتامبر، آمریکا و متحدانش را وارد باتلاق خطرناکی کرد که هنوز هم قدرت خارج شدن از آن را ندارند. به دلیل شکست در این مأموریت پر هزینه و تبعات آن برای منطقه، متحدان آمریکا و همسایگان افغانستان، هر کدام طرح‌هایی برای صلح در این کشور ارائه کردند و نروژ، چین و پاکستان ازجمله بازیگرانی بودند هر کدام به‌اندازه حوزه نفوذ خود، برای آرام کردن اوضاع تلاش کردند. آخرین تلاش از این دست، از سوی آمریکا صورت گرفت که چند هفته پیش با شکست به پایان رسید. آمریکایی‌ها در دوره ریاست جمهوری «باراک اوباما» نیز گفتگوهایی را با طالبان آغاز کرده بودند که البته به نتیجه نرسید. در مذاکرات اخیر، آمریکا و طالبان بر سر چهار موضوع گفتگو کردند: «خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان»، «اخذ تعهد از طالبان مبنی بر هدف قرار ندادن نیروهای آمریکایی و عدم تهدید آن‌ها»، «آغاز گفتگوی طالبان با نیروها و احزاب افغانستانی» و «برقراری آتش‌بس». بعد از 9 دور مذاکره بین واشنگتن و طالبان در دوحه قطر، دو طرف به این توافق کلی رسیدند که آمریکا ظرف 14 ماه از افغانستان خارج و طالبان نیز تعهد داد که خاک افغانستان به محلی برای تهدید آمریکا تبدیل نشود و همزمان، مذاکرات بین گروه‌های افغانی نیز آغاز شود.


ورود ایران و روسیه به فرایند صلح


به‌موازات گفتگوهای طالبان و آمریکا، سه ابتکار دیگر نیز برای خاموش کردن آتش اختلافات داخلی در افغانستان کلید خورد که «روند مسکو» با مشارکت فعال تهران، شاخص‌ترین آن به شمار می‌آید. ازآنجاکه سیاست‌های کاخ سفید در منطقه همیشه دردسرساز بوده، ایران و روسیه تلاش کردند که افق جدیدی برای تحت‌الشعاع قرار دادن ابتکار آمریکا ایجاد کنند و لذا در خرداد سال جاری، همکاری‌های پیدا و پنهانی بین این دو کشور شکل گرفت تا روند کار، چندان هم باب میل یانکی‌ها نباشد. «روند اروپا»‌، «ابتکار آلمانی‌ها» موسوم به «بن 2» و «ابتکار نروژی‌ها»‌ (فرایند اسلو) نیز ازجمله راهکارهای دیگر ارائه‌شده برای صلح در افغانستان بودند. نمایندگی آلمان، نروژ و برخی کشورهای اروپایی در این راستا سفرهایی به ایران داشتند و در این ملاقات‌ها، مسئولین کشورمان به طرف‌های غربی تأکید می‌کردند که به گفتگوهای آمریکا و طالبان خوش‌بین نیستند و با محتوم دانستن شکست نظامی آمریکا، مذاکره را راه‌حلی برای جبران آن و معامله با طالبان توصیف کردند.


نزدیک شدن روسیه به آمریکا/ سؤالات بی‌پاسخ ایران


روس‌ها در میانه راه، به آمریکایی‌ها نزدیک شدند و «ضمیر کابلوف»، نماینده مسکو در امور افغانستان، گفتگوهایی را با «زلمی خلیل زاد»، نماینده واشنگتن در صلح افغانستان ترتیب داد که مورد رضایت ایران نبود. روس‌ها همچنین ملاقات‌های را به‌طور جداگانه با نمایندگان طالبان انجام دادند. به عبارت ساده‌تر، روسیه طرح صلح مشترک با ایران را به خلیل زاد فروخت چراکه مشخص شد نماینده آمریکا به ترامپ تعهد داده بود که برای در اختیار داشتن برگ برنده در انتخابات 2020، مذاکرات صلح را به سرانجام برساند، درحالی‌که هدف اولیه ایران و روسیه توسط مسکو نقض و همکاری با کاخ سفید در پیش گرفته شد.


پس از آن بود که روسیه، چین و آمریکا از ایران و پاکستان دعوت کردند تا در مذاکرات پکن شرکت کنند اما جمهوری اسلامی سؤالات بی‌پاسخی داشت که جواب روشنی از طرف دوستان روسی و چینی خود دریافت نکرد. یکی از مهمترین ابهامات ایران این بود که آینده افغانستان پس از خروج نیروهای آمریکایی چه خواهد بود؟ هر چند حضور آمریکا در هر شرایطی در منطقه منفی و مضر است اما درعین‌حال، استقرار نیروهای پنتاگون، به نضج گرفتن غده‌ای سرطانی شباهت دارد که باید برای جراحی و خارج کردن آن، برنامه داشت چراکه در برخی موارد مشاهده‌شده که خارج کردن توده سرطانی با مرگ بیمار مقارن بوده است.



زلمی خلیل زاد - نماینده آمریکا در امور افغانستان


مؤلفه‌های تغییر صحنه منازعه


نکته اینجاست که گفتگوی طالبان با آمریکا، همچنان که در مورد کره شمالی هم شاهد آن هستیم، به مفهوم صلح نیست بلکه به معنای «تغییر صحنه منازعه» است. تغییرات موردنظر به این مفهوم است که اولاً ابتکار آلمانی‌ها، جای خود را به ابتکار دوحه داد و ثانیاً «جمهوری اسلامی افغانستان» که برگرفته از مردم‌سالاری و انتخابات در ادوار مختلف ازجمله روز گذشته است، جای خود را به «امارت اسلامی افغانستان» که حکومت مدنظر طالبان است، می‌دهد. ثالثاً، ارکان مشروعیت در داخل افغانستان در حال جابجایی است. آمریکا در حال اعطای مشروعیت بین‌المللی به گفتگوهای خود با طالبان است و مشروعیت و مقبولیت ملی را نادیده گرفته است. واشنگتن در حال پی‌ریزی سیستمی حکومتی در افغانستان است که معلوم نیست در داخل این کشور از حمایت افکار عمومی برخوردار باشد. رابعاً، با مصالحه احتمالی آمریکا و طالبان، نهادهای سنتی به‌جای نهادهای نوین فعال می‌شوند و رأی مردم از این رهگذر، دیگر ملاک نخواهد بود. خامسا، قانون اساسی به حاشیه رانده‌شده و ساز و کارهای ناکارآمد جایگزین آن‌ها می‌شود. نکته اینجاست که احیای امارت اسلامی افغانستان، علاوه بر تبعات سنگین و ناامنی‌های داخلی، تهدیدی برای کشورمان نیز به شمار می‌آید و مرزهای شرقی را دستخوش تهدیدات مضاعف می‌کند.


رمزگشایی از شکست مذاکرات صلح آمریکا و طالبان


پس از برگزاری جلسات متعدد، بنا شد که قرارداد نهایی در کمپ دیوید آمریکا با حضور «ملا برادر»، رئیس دفتر سیاسی طالبان با ترامپ به امضاء برسد اما پس از وقوع انفجاری در کابل که به کشته شدن 11 غیرنظامی و یک نظامی آمریکایی منجر شد، رئیس‌جمهور آمریکا به بهانه اینکه طالبان قصد داشت از طریق این انفجار باز هم امتیاز کسب کند، ملاقات با نمایندگان طالبان را لغو کرد. اما این‌همه ماجرا نیست. جریان از این قرار است که طالبان و خلیل زاد (نماینده آمریکا)‌ به توافقی دست‌یافته بودند که در واقع، اعلام صریح شکست آمریکا به شمار می‌آمد. کاخ سفید متعهد شده بود که طی 14 ماه و در دو مرحله از افغانستان خارج شود اما در متن آن، سخنی از آتش‌بس و مذاکرات بین افغانی وجود نداشت. ضمن اینکه آمریکایی‌ها وعده کردند پیمان استراتژیک خود با افغانستان را لغو کنند که این بند توافق بسیار مهم بود. از سوی دیگر، آمریکایی‌ها مدعی بودند که پنج پایگاه خود را پس از توافق با طالبان در افغانستان حفظ می‌کنند ولی طالبان می‌گوید که ادعای واشنگتن در این زمینه کذب است. حتی اشرف غنی، رئیس‌جمهور این کشور به‌عنوان بلندپایه‌ترین مقام افغانستان، فقط متن تفاهم را مشاهده کرد و اجازه رونویسی یا تهیه کپی از آن را نداشت! در حقیقت، آمریکایی‌ها پذیرفته بودند که طرف اصلی در افغانستان، طالبان است و به‌این‌ترتیب، دولت این کشور را کنار گذاشته بودند.



طبق آنچه مقامات طالبان به مسئولین کشورمان عنوان کردند، علت ناکام ماندن تفاهمات و مذاکرات صلح با آمریکا این بود که طالبان اصرار داشت که آمریکا ابتدا متن توافق را امضاء کند و سپس راهی آمریکا شوند، درحالی‌که خلیل زاد تأکید می‌کرد که اول ملاقات با ترامپ و گرفتن عکس یادگاری، سپس امضاء توافق. طالبان نپذیرفت چون استدلال می‌کرد که اگر با ترامپ عکس گرفته شود و برگ برنده خود را برای انتخابات سال آینده ریاست جمهوری آمریکا به دست آورد، چه تضمینی وجود دارد که وی زیر توافق نزند و به آن پایبند بماند؟ در حقیقت، این توافق، اعلام شکست ترامپ بود و وی نمی‌توانست آن را امضاء کند ولی می‌توانست طالبان را به این بهانه در کنار خود قرار دهد و عکسی با اهداف کارزار انتخاباتی خود بگیرد.


چشم‌انداز افغانستان پس از انتخابات ریاست جمهوری


سیاستمداران کاخ سفید کاملاً به این حقیقت واقف هستند که طالبان نمی‌تواند بر همه بخش‌های افغانستان حکومت کند و از این رو، سیاست مشغول کردن جریان‌های سیاسی این کشور را همچون استخوانی لای زخم، پیگیری می‌کنند. نکته اینجاست که نه آمریکا و نه طالبان، متن توافقنامه را منتشر نکردند و این نشان می‌دهد که طالبان نیز به وعده خود برای محرمانه نگهداشتن آن وفادار است و امید دارد که این توافق ناکام، به سرانجام و سر منزل مقصود برسد. واقعیت است که چنانچه طالبان به قدرت برسد، اوضاع امنیتی منطقه به‌پیش از سال 2000 بازمی‌گردد، شرایط سختی بر مرزها حاکم می‌شود و جنگ 40 ساله در این کشور ادامه خواهد یافت. از طرفی، چنانچه اشرف غنی برنده انتخابات روز گذشته شود، تنش‌های امنیتی – سیاسی شکل خواهد گرفت اما تلاش ایران بر این است که ساختار فعلی را حفظ کند و همه گروه‌ها، مشارکت فعالی در شطرنج سیاسی این کشور داشته باشند.


انتهای پیام/4106/


انتهای پیام/

ارسال نظر