صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۰:۰۵ - ۰۳ مهر ۱۳۹۸
آنا گزارش می‌دهد؛

خطر سمّ مهلک مذاکره با آمریکا / برجام به عاملی برای اجماع غرب علیه ایران تبدیل شده است

برجام که روزی دولت تدبیر و امید به آن دل بسته و همه تخم‌مرغ‌های خود را در سبد اروپا قرار داده بود، این روزها در کما قرار دارد اما در عین حال، به عاملی برای اجماع غربی‌ها علیه ایران تبدیل شده و خطر سمّ مهلک مذاکره با آمریکا را محتمل کرده است.
کد خبر : 417216

گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا-مجتبی اسماعیلی: در سیاست خارجی دولت حسن روحانی امید به برجام و فواید آن موج می‌زند و همین اصل است که باعث شده ایران در مقابل نقض مکرر روح و متن برجام، کاهش تدریجی تعهدات خود را کلید بزند.


جمهوری اسلامی از آغاز دور نخست ریاست جمهوری روحانی تلاش کرد مذاکرات برجام را به نتیجه مطلوب خود که همان توافق با غربی‌ها بود، برساند و در مدت چند ماه وارد دوره‌ای فشرده شد تا در نهایت توانست به ماراتن مذاکرات 14 ساله پایان دهد. این مذاکرات، فراز و فرودهایی با خمیرمایه بدعهدی کاخ سفید داشت و هر زمان تحول خاصی رخ می‌داد که اوج آن خروج یک‌جانبه آمریکا از برجام بود. پس از آن نیز اروپا تلاش کرد محتاطانه با موضوع برخورد کند، اما در خفا طرف آمریکا بود و در ظاهر از مواضع ایران حمایت می‌کرد.


طرف اروپایی وقتی قدرت ایران را مشاهده کرد، کوتاه آمد


ایران نمی‌توانست بپذیرد یک‌جانبه عامل اجرای برجام باشد و در طرف مقابل، اروپایی‌ها که توافق هسته‌ای را به توافق 1+4 تبدیل کرده بودند، از زیر پایبندی به تعهدات خود شانه خالی کنند، بنابراین مجبور شد سیاست‌های قاطعانه خود را پس از مشاهده ناتوانی اروپا در برآورده کردن فواید برجام برای ایران اجرایی کند. باید گفت طرف اروپایی تا زمانی که قدرت ایران را مشاهده کرد، حقی به ما نداد. آنها وقتی مشاهده کردند سانتریفیوژهای کشورمان به بیش از 20 هزار سو رسید، اورانیوم غنی‌شده در اختیار داریم و توانسته‌ایم فناوری هسته‌ای را در اختیار بگیریم، به پای میز مذاکره آمدند.



این طبیعی است که اگر بعد از یک سری مذاکرات طولانی کشوری همچون آمریکا به‌صورت کاملاً غیراخلاقی میز مذاکره را ترک کند، ما باید برای به دست آوردن حقوق خود بجنگیم، اما این جنگیدن به آن معنی نیست که هر چه تخم‌ مرغ داریم، در این سبد بچینیم. این جنگیدن به آن معنی نیست که حیات و ممات خود را به برجام گره بزنیم و به یک کشور خارجی امید داشته باشیم. نباید تاریخ منطقه غرب آسیا را فراموش کنیم، چراکه کشورهای قدرتمندی مانند مصر، عراق زمان صدام و ... که بقای خود را به کشورهای دیگر بستند، از بین رفته‌اند.


دولت نباید همه چیز را به برجام گره می‌زد


این موضوع درباره عربستان نیز صدق می‌کند و زوال آل سعود دیر یا زود محقق می‌شود. کشوری که بخواهد امنیت بخرد، زیاد دوام نخواهد آورد. کشوری که بخواهد سیاست‌گذاری‌هایش را به تصمیمات بیرون از مرزها گره بزند، ماندگار نخواهد بود. شاید بهتر بود دولت روحانی همه چیز را به برجام گره نمی‌زد، ولی آن زمان آنها معتقد بودند توافق هسته‌ای برای کشور یک ضرورت است و با همین طرز تفکر وارد میز مذاکره شدند و چنین توافقی به‌ دست آمد. برجام نه‌تنها برای ایران فواید زیادی در بر نداشت، بلکه باعث شد خلاف تصور برخی جریان‌های داخلی، در غرب علیه ایران اجماع به وجود آید.



در کنار این موضوع، در برهه‌ای از زمان برجام باعث شد اروپایی‌ها آمریکا را نقد کنند، گرچه مقابل آمریکا جبهه‌گیری نکردند. طبعاً نقد اروپا به آمریکا ارزش چندانی ندارد ولی بی‌ارزش نیست. فلسفه به دست آمدن توافق‌ هسته‌ای، منوط شدن آن به نقد اروپا علیه آمریکا نیست. مشکل برجام از آنجا آغاز شد که ما قدرت داخلی و خارجی خود را نادیده گرفتیم و دولت روحانی تصور کرد «جنگ» پشت مرزها منتظر ماست. دولت روحانی که با شعار «تدبیر و امید» و با وعده رونق گرفتن اقتصاد ایران با توافق با غرب توانسته بود رأی میلیون‌ها جوان ایرانی را کسب کند، برجام را با این امید امضا کرد که قدرتمندتر شویم و رفاه اقتصادی در کشور به وجود آید، تحریم‌ها برداشته شود و ما به قدرتی در منطقه دست یابیم.


در سوی مقابل، آمریکا زیر همه تعهدات خود زد تا ایران را به زعم خود تضعیف کند و با وضع تحریم‌های شدید و محاصره اقتصادی، کشورمان را با محدودیت‌هایی مواجه سازد؛ در این موقعیت، دو نگرش متضاد مقابل هم قرار گرفتند و طبیعی بود که برجام به بن‌بست منتهی شود. مذاکره و توافق با آمریکا راحت‌تر از اجرای آن است، زیرا کشور قلدری همچون آمریکا پس از هر توافقی به راحتی آن را بر هم می‌زند و رها می‌کند، دقیقاً مانند همان اقدامی که دونالد ترامپ با توافق هسته‌ای و توافق آب‌وهوایی پاریس انجام داد.



ایران بر مبنای تجارب تاریخی از همان روز نخست به عملیاتی شدن برجام بدبین بود و مقام معظم رهبری علاوه بر تأکید بر بی‌اعتمادی به آمریکا، درباره دل بستن به وعده‌های اروپایی‌ها هشدار دادند. با وجود این، اگر کمی منصفانه به موضوع بنگریم همه کم‌کاری‌های برجام را نمی‌توان به پای دولت تدبیر و امید گذاشت، بلکه باید بداخلاقی و بی‌عرضگی طرف اروپایی و آمریکا را نیز در نظر گرفت. اروپا در موضوع برجام بی‌عرضه بود و نخواست اقدام خاصی در مقابل آمریکا انجام دهد. اروپا اگر می‌خواست می‌توانست سوگیری مذاکرات برجام را حتی پس از خروج آمریکا از آن به سوی مثبت رهنمون کند. این غیرمنطقی است که کشورهای اروپایی در کناری بنشینند و قلدری یک‌جانبه آمریکا را آن‌ هم در یک توافق بین‌المللی نظاره‌گر باشند. طبعاً آنها نمی‌خواستند وارد تقابل با آمریکا شوند.


توبه؛ شرط ایران برای شنیدن حرف‌های آمریکا


اوایل شهریورماه سال جاری بود که حسن روحانی برای اینکه درِ گفتگو با آمریکا را نبندد، از شرط ایران رونمایی کرد و گفت: یکی از قدرت‌های ما قدرت دیپلماسی و سیاسی است و با دیگران حرف می‌زنیم و مذاکره می‌کنیم تا منافع و حقوق مردم را حفظ کنیم، اما آنهایی که تحریم را بر مردم ما روا داشتند و اقدام به تروریسم اقتصادی کردند، هرگونه تحول در رفتار ما با آنها از «توبه» آنها آغاز می‌شود. 



وی افزود: این را بارها گفته‌ام که آنها باید به تعهدات خود بازگردند، راه و مسیر خطایی را که انتخاب کردند عوض کنند، بیایند در خدمت منافع و امنیت جهان و با احترام متقابل انقلاب ما و حقوق ملت را به رسمیت بشناسند و از خطاها بازگردند.


موضوع توبه البته چندی بعد از زبان امام خامنه‌ای نیز شنیده شد. رهبر معظم انقلاب اسلامی اواخر شهریور در جلسه خارج فقه در جمع تعدادی از طلاب فرمودند: چنانچه آمریکا حرف خود را پس گرفت، «توبه» کرد و به معاهده هسته‌ای که آن را نقض کرده است، بازگشت؛ آن‌ وقت در جمع کشورهای عضو معاهده که شرکت و با ایران صحبت می‌کنند، آمریکا نیز می‌تواند شرکت کند، اما در غیر این‌صورت هیچ مذاکره‌ای در هیچ سطحی میان مسئولان جمهوری اسلامی و آمریکایی‌ها اتفاق نخواهد افتاد؛ نه در نیویورک و نه غیر آن.


تعبیر جمهوری اسلامی ایران از توبه آمریکا، در واقع خوار و ذلیل شمردن این کشور است. این آمریکا نیست که به ایران بگوید در موضوع برجام چگونه باید برخورد کند، بلکه این ایران است که از آمریکا می‌خواهد از تصمیمات گذشته خود بازگردد و به برجام بپیوندد. این پیش‌شرط ایران برای ورود آمریکا به روند برجام است و نه انجام هرگونه مذاکره با این کشور.


ایران با مطرح کردن موضوع توبه در واقع شروط دوازده‌گانه مایک پمپئو، وزیر امور خارجه آمریکا را به سخره گرفت و نشان داد آن طرفی که باید دستور بپذیرد و تعهدات خود را اجرا کند، آمریکاست. برجام در وضعیت سختی قرار گرفته و به تعبیری در کُماست. اروپا نشان داده است توانایی اجرایی کردن کانال مالی موسوم به «اینستکس» را ندارد و حتی یک مورد نیز در راستای اجرای تعهداتشان در برجام عمل نکرده‌اند. سیاست جمهوری اسلامی ایران این است که هم‌زمان با کاهش تعهدات برجامی، از طرف اروپایی می‌خواهد تا آنها نیز تعهدات خود را در چارچوب این توافق اجرایی کنند.


روند کاهش تعهدات ایران در برجام باید ادامه یابد


روند کاهش تعهدات برجامی ایران چه به‌صورت دو ماهه یا در بازه‌های زمانی مختلف باید ادامه‌دار باشد. اگر گام سوم برداشته نمی‌شد (گرچه می‌توانست با شدت و عمق بیشتری باشد) اروپایی‌ها حاضر نبودند در قبال ایران انعطاف نشان دهند. پس از این بود که موضوع ایجاد خط اعتباری 15 میلیارد دلاری در چارچوب اینستکس از سوی فرانسه مطرح شد، گرچه دوباره بر سر اجازه دادن آمریکا به مشکل برخوردند. امانوئل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه قصد دارد در راستای حفظ برجام اقدامی انجام دهد ولی اینکه بتواند چنین اقدامی انجام دهد، جای تردید دارد، زیرا در مقایسه با رهبران سابق فرانسه همچون دوگل و ... ناتوان‌تر به‌نظر می‌آید.



در هر صورت با توجه به نقض عهد اروپایی‌ها نمی‌توان گفتگوها را در شرایط کنونی با آنها ادامه داد. آنچه ما را زنده نگه می‌دارد، استفاده از ظرفیت‌های داخلی است و روشن است که مذاکره بدون در نظر گرفتن شرایط رهبری، چیزی جز «سمّ مهلک» نیست.


انتهای پیام/4106/4033/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر