آلاحمد وجدان بیدار روزگار خویش بود/ جلال ادای روشنفکری در نیاورد
به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، همایش بزرگداشت زندهیاد جلال آلاحمد، نویسنده نامدار معاصر، عصر امروز همزمان با پنجاهمین سالگرد درگذشت او برگزار شد.
در این همایش که همراه با یادی از سیمین دانشور، با همکاری انجمن دوستداران سیمین و جلال در فرهنگسرای سرو برگزار شد، چهرههای سرشناسی مانند یحیی یثربی، فریدون مجلسی، محسن محبی، عبدالحسین خسروپناه، محمدحسین دانایی و شهین اوجاق علیزاده حضور داشتند. در بخشی از این مراسم قسمتهایی از مستند «جلال آل احمد» ساخته پریسا عشقی نیز پخش شد.
محمدحسین دانایی خواهرزاده جلال آل احمد ضمن تشکر از برگزارکنندگان این مراسم و یادکرد سیمین دانشور و شمس آلاحمد گفت: بسیاری دهه ۴۰ را دوران طلایی ادبیات فارسی میدانند. تعداد عناوین تیراژ کتابها و صفحات روزنامهها و مجلهها و رسانهها جالب توجه است.
وی درباره دلایل رونق ادبیات در دهه ۴۰ بیان کرد: این اتفاق فرخنده مدیون بزرگانی مانند جلال آلاحمد، سیمین دانشور، صادق چوبک و ... بود، از عوامل تأثیرگذار دیگر، تأسیس کانون نویسندگان ایران با هدف مبارزه با سانسور و تأمین آزادی اندیشه و فکر بود.
دانایی عنوان کرد: یکی از عوامل افول کانون نویسندگان ایران درگذشت جلال آلاحمد در سال ۱۳۴۸ بود که بعد از این اتفاق محفل سیاستبازان و از مسیر اصلی خارج شد.
وی بیان کرد: بعد از گذشت سالها از انقلاب اسلامی هنوز هم سانسور وجود دارد و وضعیت در این زمینه مناسب نیست.
دانایی گفت: درخشش و برجستگیهای جلال منحصر در دهه ۴۰ نماند و بدون تردید یکی از برجستهترین روشنفکران فارسی زبان، تیراژ کتابها و مقالات و اخبار در مورد جلال آلاحمد نشان دهنده این واقعیت است.
خواهرزاده آلاحمد بیان کرد: موافقان و مخالفان از زوال جلال تا بازگشت به جلال سخن گفتند و اینها طیف وسیعی هستند و هر دو گروه هم باید آزاد باشند تا نظرات خود را بیان کنند و این نشان دهنده آن است که آلاحمد هنوز نمرده و زنده است.
دانایی با اشاره به اینکه چهره جلال بسیار دستکاری شده و مورد دخل و تصرف و تحریف قرار گرفته است، تصریح کرد: برای شناخت جلال باید به آثارش مراجعه کرد، آلاحمد واقعی را در آثارش میتوان شناخت.
دیگر سخنران این مراسم محمد حسینی وزیر اسبق وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود که ضمن گرامیداشت یاد جلال آلاحمد گفت: بهترین راه شناخت جلال آخرین آثار و مواضع اوست که در سالهای پایانی داشت. تلاش میکنم صحبتهایم با استناد به آثار و گفتههای ایشان باشد.
وی عنوان کرد: جلال آلاحمد روشنفکری نبود که در برج عاج بنشیند و ادای روشنفکری دربیاورد؛ او حقیقتجو بود و وقتی دید پشت حزب توده اتحاد جماهیر شوروی است از آنها جدا شد.
این استاد دانشگاه درباره اثر غربزدگی آلاحمد بیان کرد: جلال در نامهای به امام خمینی(ره) مینویسد که طرح ابتدایی این کتاب را پس از حوادث ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ نوشتم و در بخش دیگری از آن نامه میگوید روشنفکران پس از این حادثه دستهای خودشان را با بیاعتنایی شستند.
حسینی به تشریح بخشهای مختلف کتاب غربزدگی پرداخت و مروری از مباحث مطرح شده در این کتاب را بیان کرد.
محسن محبی استاد دانشگاه سخنران دیگر این بزرگداشت بود؛ وی با ذکر خاطراتی از زندهیاد جلال آلاحمد گفت: بنده بهواسطه دو دیدار حضوری و آشنایی با آثارش جوانیام را با او گذراندهام.
وی با بیان این نکته که راه فعالیتهای سیاسی در زمان جلال آلاحمد مسدود بود، گفت: چهرههای تاریخساز و تأثیرگذار بعد از گذشت سالها و گذر زمان یا زیر غبار تاریخی میروند یا چهرهای از آنها پر رنگ میشود که مورد پسند است و این استحاله چهره واقعی افراد در تاریخ، به نظر طبیعی است.
محبی شرط اول شناخت آلاحمد را روی برگرداندن از قرائت رسمی از او دانست و عنوان کرد: چهره واقعی جلال آلاحمد در آثارش متجلی است. جلال وجدان بیدار روزگار و نسل خودش بود که خیلی زود جوانمرگ شد.
در ادامه این مراسم محمدرضا کائینی تاریخ پژوهش درباره شناخت دقیق جلال آلاحمد و افکار او گفت: در دهه ۶۰ برای شناخت بیواسطه آلاحمد به سراغ برادر او شمس آلاحمد رفتم که همیشه درب خانهاش به روی همه باز بود.
وی با اشاره به روحیه پویا و حقجوی جلال آلاحمد بیان کرد: او هر روز مشغول خودشکنی بود. جلال هر روز در فکر درانداختن طرحی نو بود و این روحیه را تا آخرین روز زندگی خود حفظ کرد.
این تاریخ پژوه با بیان این مطلب که ریشه مخالفت با جلال آلاحمد را نه قرائت رسمی از او بلکه در روش تفکرش دانست و افزود: کتاب نامههای جلال به سیمین از بهترین منابع برای شناخت اوست چون او در این نامهها بیپرده و بدون هیچ ملاحظهای نظرات و عقاید خود را مطرح میکند.
انتهای پیام/4127/۴۰۲۸/
انتهای پیام/4028/
انتهای پیام/