صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

متهم در دادگاه: قتل نامزدم کار من نیست

مردی جوان که به قتل نامزدش متهم است، وقتی برای بار دوم پای میز محاکمه رفت، این اتهام را رد کرد و گفت، نمی‌داند چه کسی این دختر را کشته‌ است.
کد خبر : 41545

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا به نقل از شرق، مقتول که دختری جوان به لیداست، سه سال قبل به قتل رسید و جسدش در انباری خانه مردی که گفته می‌شد، نامزدش است، پیدا شد. براساس محتویات پرونده پدرومادر دختر جوانی به نام لیدا، سه سال قبل به مأموران خبر دادند، فرزندشان گم شده ‌است. پس از آن جنازه دختر جوان کشف شد و مادر لیدا در این مرحله به کارآگاهان گفت: «صبح که بیدار شدم دخترم در خانه نبود حدس زدم پیش نامزدش رفته‌ باشد وقتی با سجاد تماس گرفتم و از او درباره دخترم پرسیدم گفت خبر ندارد. قرار گذاشتیم با هم به کلانتری برویم بعد از اینکه شکایت اولیه را مطرح کردیم خبر رسید دخترم در انباری خانه سجاد پیدا شده‌ است. بلافاصله به خانه سجاد رفتیم و در آنجا همسایه‌ها را دیدم که جمع شده‌اند کسی که جسد را پیدا کرده ‌بود، به مأمور کلانتری گفت، هنگام خروج از خانه صدای زنگ تلفن انباری را شنیده‌ و وقتی به سمت صدا رفته جسد را پیدا کرده ‌است».
تحقیقات مأموران نشان داد، انباری متعلق به سجاد است و پتویی که جسد دختر جوان در آن پیچیده‌ شده هم به او تعلق دارد وقتی خانه سجاد مورد بازرسی قرار گرفت، معلوم شد لباس و تلفن همراه مقتول در خانه سجاد است، همچنین مشخص شد شب قبل از حادثه سجاد و لیدا درگیری لفظی داشتند. این همه یافته‌های پلیس نبود و مأموران متوجه شدند دختر جوان نیمه‌‌شب با کرایه آژانسی به سمت خانه سجاد رفته و راننده نیز تا زمان ورود این دختر به داخل خانه مقابل در ایستاده بود.
به‌این‌ترتیب، سجاد بازداشت شد او ابتدا اتهام قتل را رد کرد، اما در بازجویی‌های بعدی به کشتن نامزدش اعتراف کرد و گفت: «من و لیدا چند ساعت با هم جروبحث کردیم من می‌خواستم او را ترک کنم و سر این موضوع اختلاف داشتیم وقتی درگیری به اوج رسید من عصبانی شدم و او را کتک زدم بیهوش شد و روی زمین افتاد به‌همین‌دلیل هم از ترس جسد را به انباری منتقل کردم البته آن زمان از مرگ او مطمئن شده‌ بودم».
پرونده با صدور کیفرخواست علیه متهم به شعبه ٧١ وقت دادگاه کیفری استان تهران، فرستاده ‌شد؛ متهم در جلسه محاکمه به قتل اعتراف نکرد و گفت آنچه درباره کشتن لیدا، اعتراف کرده‌ بود؛ دروغ است. با‌این‌حال، در قتل شبه‌عمد مقصر شناخته‌ و به پرداخت دیه محکوم شد، با اعتراض اولیای‌ دم پرونده به دیوان‌عالی کشور رفت. این اعتراض مورد تأیید قرار گرفت و رأی صادره نقض شد. این پرونده روز گذشته در شعبه چهار دادگاه کیفری استان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت. در ابتدای جلسه بعد از اینکه نماینده دادستان یک‌بار دیگر اقامه دعوا کرد و خواستار رسیدگی به پرونده ‌شد پدر و مادر لیدا به‌عنوان اولیای ‌دم در جایگاه حاضر و خواستار صدور حکم قصاص شدند. سپس نوبت به سجاد رسید او که در جایگاه متهم ایستاده ‌بود یک‌بار دیگر اتهام قتل را رد کرد و گفت: «لیدا به خانه من آمد و با هم صحبت کردیم. بعد من او را به خانه پدرش رساندم صبح که شد مادرش به من خبر داد لیدا نیست».
او درباره اینکه چرا لباس‌ها و تلفن همراه لیدا در خانه او پیدا شده است گفت: «وقتی داشتم او را به خانه پدرش می‌بردم کاپشن و تلفنش را جا گذاشت و قرار شد صبح فردای آن روز همدیگر را ببینیم و من وسایلش را بدهم». متهم درحالی این ادعا را مطرح کرد که او با شماره دیگر مقتول تماس گرفته و همین تماس باعث پیداشدن جسد شده‌ بود. سجاد در توضیح این مسئله گفت: «لیدا تلفنش را خانه من جا گذاشته‌ بود و با شماره پدرش به من زنگ زد صبح که مادرش به من خبر داد لیدا به خانه نیامده من با آن شماره تماس گرفتم نمی‌دانستم جسد نامزدم در انباری خانه من است».
متهم درباره اینکه چرا جسد لای پتویی که متعلق به اوست پیچیده‌ شده بود گفت: «لیدا همیشه به من می‌گفت این همه پتو برای چه در خانه توست من هم پتوی اضافه را در انباری گذاشته‌ بودم و کسی که لیدا را کشته جسد را داخل آن پتو پیچانده است دلیلی وجود نداشت که بخواهم لیدا را بکشم».سجاد درباره آثار کبودی که روی بدن مقتول بود گفت: من هرچه درباره درگیری گفتم دروغ بود. ما هیچ درگیری‌ای نداشتیم و من نمی‌دانم لیدا با چه کسی دعوا کرده ‌است، تنها حرفی که می‌توانم بزنم این است که من هیچ مشکلی با لیدا نداشتم و قاتل او نیستم. هیأت قضات با پایان جلسه رسیدگی برای صدور رأی دادگاه وارد شور شدند.


انتهای پیام/

ارسال نظر