دیناروند////////
دیناوند 1
سوال کوتاهی است اما جواب بسیار طولانی دارد. ما به عنوان جهان اسلام در یک دورانی دوران شکوفایی علمی داشتیم. دانشمندان در حوزههای مختلف جامعه بشری بین مسلمانان معرفی میکنند و الان به هر حال چند قرنی است که فاصله گرفتیم ما از غافله علم و عقب افتادیم چه کار باید کرد یک روش خاصی برای استراتژی یگانهای وجود ندارد. استراتژیهای متعدد و روشهای متعددی وجود دارد که ما میتوانیم دوباره در حوزه علمی و فناوری فرامت بشویم و تمدن نوین اسلامی را بنا بگذاریم. یک سری ویژیگیها جامعه اسلامی دارد که طبیعتا آنها باید رعایت بشود. ویژیگیهایی که مبتنی است بر اخلاق و معنویت و احکام اسلامی یعنی باید جامعه اسلامی این ویژیگیها را داشته باشد. آن ها باید حتما در حوزه علم و فناوری ما تمدن بخواهیم فراهم میشود فکر میکنم اول از همه باید یک بستری تهیه بشود برای اینکه رقابتهای علمی پا بگیرد یعنی اول دانشمندان پرورش پیدا کنند فرصتهای برابر فراهم بشود برای همهی کسانی که استعداد دارند و شر اول این است که ما برای علم ارزش قائل بشیم و درهای تولید علم را فراهم کنیم دانشمندان را احترام بگذاریم به رقابت سالم و علمی احترام بگذاریم و زمینه آن را فراهم بکنیم. کاری است که کم کم میتوانیم انجام بدهیم ولی به نظرم ما جایگاه خوبی داریم برای تولید علم و فناوری و رقابت علمی در ایران بالاخره وجود دارد و خیلی هم جدی نیست اما این کافی نیست ما باید – جامعه اسلامی را برمبنای این – دایر کنیم. یعنی زمینهی تولید ثروت قلب ثروت یاد – فعالیت در حوزههای دانش بینان فراهم بشود اینها را ارزش قائل بشویم امتیاز قائل بشویم. زیرساختهاش را فراهم بکنیم یعنی ما باید مراکز رشد داشته باشیم کارهای علم و فناوری داشته باشیم اختصاص دانش بنیان را احترام بگذاریم ماعفیتهای مالی تیم برعهده بگذاریم اشتغالهایی که میگذاریم براش ارزش قائل شویم امتیاز قائل بشویم و شرایطی را که ما تقریبا با زیرساختهای ایران فراهم است حالا در بقیهی جوامع انسانی هم داشته باشیم. شرایط کمک میکند برای تولید علم و فناوری و تولید ثروت به نظر من نکتهای که خیلی مهم است این که ما میخواهیم امکان سرمایه گذاری در اقتصاد دانش بنیان راهم فراهم کنیم. در کشورهای اسلامی از جمله خود ایران ما متاسفانه هنوز در این حوزه زیرساختهای قانونی و همین طور حمایتهای به اصطلاح از نظر روابطات مقررات و حقوقی شرایطی که باید فراهم بشود برای سرمایهگذاریهای کلان در حوزههای دانش بنیان نداریم یعنی بخش عمدهای هنوز از تشکیلات مالی وامها اینها در جهت اقتصادی که مبتنی بر سرمایه است دارد هزینه میشود نه در اخطاری که مبتنی دانش است یعنی هنوز هم عمده تحصیلات مالی زیر سقف پروژههای بسیار بزرگی است که اینها نیازمند سرمایه هستند. ولی در اینها دانشی وجود ندارد مثال میزنم مثلا ابتکار پتروشیمی ما خیلی ضروری و مهم است ولی هر بار ما بخواهیم یکی از این تصحیلات پتروشیمی در این کشور تاسیس کنیم باز هم نیازمند که یک شرکتهایی از خارج بیان این دانش فنی را در اینجا پیاده کنند.
تکرار میشود چون سرمایه محور است نه دانش محور ما برای این که بتوانیم در یک جایی سرمایهگذاری کنیم باید آن دانش فنی را بخریم بعد چون صاحب نمیشیم اگر بخواهیم افزایش ظرفیت هم بدهیم دوباره باید بخریم اگر بخواهیم یک خط تولید مشابه آن دوباره باید بخریم این ممکنه باعث ایجاد اشتغال و یا تولید ثروت و بالاخره تلقی شدن در این جامعه بشود. ولی این صنعتی شدن و پیشرفت دانش محور نیست یعنی عمومی نشده ملی نشده و عملا وابسته است به سرمایهای که مثلا فرض کنید یک کشور نفتی باید در محل فروش نفت این سرمایه را تامین کند تا ادامه بده حالا ما اگر اقتصاد ما دانش بنیاناش را براساس تولید ثروت از محل علم وفناوری بنیان گذاری بود که خوب این دیگر وابستگی به آن سرمایههای کلان در منابع طبیعی مورد نیاز ندارد لحاظا شرط بعدی این است که استخراج ما یعنی ضمن این که ما برابریم اون دو تا مطلب اول را که عرض کردم یعنی ما باید سرمایهگذاری کنیم در علم ما باید طرح را برای رقابتها سالم ما باید حمایت کنیم از دانشمندانمان ما باید علم مخفیه توسعه شرکتهای دانشمندان را فراهم کنیم و بسترسازی کنیم برای آن حالا یکی از بسترسازی در نهایت باید سرمایهگذاریهای جدی در کشور برای توسعه حوزه دانش بنیان و امتیاز آنها هم فراهم بشود. یعنی تولید ثروت از اقتصاد دانش بنیان باشد ارزش افزوده اصلی کشور این اگر انجام شد به نظر من این سه تا بازگشت یک دورانی بود ممکنه یک نسل دو نسل اون کشور هم به توسعه در همهی زمینهها دست پیدا میکند یعنی زمینههای اقتصادی اجتماعی و به هر حال افزایش حق درآمد عمومی مردم و هم به یک توسعه جزئی علم و فناوری دست پیدا میکند همهی مسیرهای پیشرفت در آن زمان در محل توسعه علم وفناوری بدست مییاد بنابراین بهترین مخهای کشور فرزندان به هر حال برومند از نظر شاخصههای علمی میروند در این عرصهها الان ما متاسفانه در این قسمت سوم ضعف جدی داریم یعنی ما درسته که زیرساختهای علمی خیلی خوبی داریم درسته که توجه به کارت دانشجویان وجود دارد اما برنامهگذاریهای کلان کشور در جای دیگر دارد برگزار میشود به همین دلیل بسیاری از مرزهای ما متاسفانه وارد عرصهی تولید ثروت نمیشوند ممکنه جلب جای دیگری شوند و به هر حال فرار مرزها داریم شاید بخشی از این هم ناشی از سیاستهای مربوط به علم و فناوری اساسا نباشد مربوط به هر حال به شرایط دیگری است که به هر حال در جوامع اسلامی و کشور خودمان موجود است. من واقعا فکر میکنم یک کار تک بعدی نیست خیلی از زمینهها باید فراهم بشود تا ما به اون تمدن به هر حال بزرگ اسلامی برسیم چیزی که قبلا داشتیم.
انتهای پیام/