صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری

ضعف‌هایی که «بوی باران» را بی‌رمق کرد

سریال «بوی باران» در حالی به پایان رسید که ضعف‌های عمده‌ای در فیلمنامه، شخصیت‌پردازی و نقش‌آفرینی بازیگران داشت.
کد خبر : 413369

به گزارش خبرنگار حوزه رادیو و تلویزیون گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، شب گذشته قسمت شصت و پنجم و در واقع پایانی سریال «بوی باران» در شرایطی روی آنتن شبکه یک سیما رفت که پیش از این قرار بود این مجموعه تلویزیونی در 75 قسمت پخش شود.


محمود معظمی کارگردان بوی باران در گفتگو با رسانه‌ها دلیل کاهش قسمت ‌های بوی باران را اضافه شدن زمان پخش در قسمت‌های پایانی دانست. اتفاقی که باعث شد این سریال زودتر از موعد مقرر به ایستگاه پایانی برسد. آن‌گونه که پیداست، مدیران سازمان صدا و سیما در توافق با سازندگان این سریال به دنبال این بودند که کنداکتور پخش سریال را برای مجموعه‌های ماه محرم خالی کنند؛ بنابراین برخی سکانس‌ها را حذف و قسمت‌های پایانی را طولانی‌تر کردند.


سریال بوی باران در ابتدا «عروس تاریکی» نام داشت که به صورتی ناگهانی و در همان قسمت‌های آغازین نامش تغییر کرد.تغییر ناگهانی که هنوز هیچ دلیل موجهی برای آن مطرح نشده است.فقط کارگردان این مجموعه در یکی از گفتگوهای خود، همخوانی عنوان جدید با محتوای سریال را دلیل این تغییر ناگهانی دانست. اما با پخش قسمت‌های بعدی مشخص شد که این دلیل هم چندان موجه نبوده و ارتباط خاصی بین نام جدید سریال و محتوای آن وجود ندارد.


پیش از آغاز سریال و حتی در قسمت‌های ابتدایی به نظر می‌رسید حضور بازیگران پرتعداد و باتجربه، باعث خواهد شد تا بوی باران، خاطره شیرین برخی سریال‌های خانوادگی پربیننده دهه ‌های گذشته را زنده کند. رضا کیانیان، رویا نونهالی، نرگس محمدی، سپیده خداوردی، حمیرا ریاضی، سید مهرداد ضیایی، شهرزاد کمال زاده، مهوش صبرکن، رحمان باقریان، شهاب شادابی، ساناز سعیدی، شمسی فضل الهی و مریم کاویانی برای مخاطبان تلویزیون و خانواده‌ها چهره‌های آشنایی بودند که اتفاقاً همه آنها تجربه حضور در سریال‌های تلویزیونی با محوریت ملودرام اجتماعی را داشتند.



«بوی باران» در گره‌افکنی فیلمنامه، در شخصیت‌پردازی و ارائه بازی‌های جذاب و نافذ کامیاب نبود



از سوی دیگر محمود معظمی در قامت کارگردان این اثر نیز اگر چه در زمره کارگردانان درجه یک تلویزیون شناخته نمی‌شود، اما آثاری که پیش از این در تلویزیون داشت نمره‌ای قابل قبول (والبته نه عالی) گرفته است. کارگردانی 70 قسمت از مجموعه «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد» ، «تکیه بر باد» و فیلم‌های تلویزیونی «قطعه ناکوک» و «خانه کاغذی» بخشی از  آثار نه چندان پرتعدادی است که پیش از این به کارگردانی معظمی از تلویزیون پخش شده بود.


عباس نعمتی نویسنده سریال بوی باران نیز سابقه حضور به‌ عنوان نویسنده در سریال‌های «چراغ جادو» به کارگردانی همایون اسعدیان، «اولین شب آرامش» احمد امینی، «تا صبح» محمدعلی باشه‌آهنگر، «گمشده» به کارگردانی امیر قویدل، «نون و ریحون» به کارگردانی فرزاد مؤتمن، «تکیه بر باد» به کارگردانی محمود معظمی و سرپرستی نویسندگان مجموعه های تلویزیونی «شاید برای شما هم اتفاق بیفتد»، «اولین انتخاب»، «آرماندو» و «ازیادها رفته» را در کارنامه خود دارد.


بوی باران می‌خواست آسیب‌های اجتماعی را در بستر داستانی پرگره و پرشخصیت به مخاطب ارائه دهد، اما در گره‌افکنی فیلمنامه، در شخصیت‌پردازی و ارائه بازی‌های جذاب و نافذ کامیاب نبود. همه نقش‌آفرینان در این سریال بازی‌هایی معمولی و پایین‌تر از استاندارد تلویزیون و البته سطح بازی‌های قبلی خود ارائه کردند. رضا کیانیان که برای بینندگان تلویزیون با نقش‌های ماندگار و متفاوت در سریال‌های سرنخ، شلیک نهایی، کیف انگلیسی، مختارنامه و روزگار قریب شناخته می‌شد، در بوی باران فرسنگ‌ها از این نقش‌های پرچالش فاصله داشت. «آنِ» همیشگی در بازی کیانیان دیده نمی‌شد و در خوش‌بینانه‌ترین حالت می‌توان سیاوش ستوده را در کارنامه بازی‌های کیانیان یک نقش متوسط و معمولی معرفی کرد که شاید خود او نیز در سال‌های آینده علاقه‌ای به یادآوری آن نداشته باشد.



 شاید تنها کیفیت بازی رویا نونهالی اندکی از سایر بازیگران این مجموعه بهتر بود و توانست به اندازه توان خود گلیم شخصیت سیمین بهرامی را از آب بیرون بکشد. بازی درونی و به اندازه نونهالی توانست از این شخصیت، چهره‌ای پذیرفتنی بسازد.


بوی باران اگر چه با رویدادی تکان‌دهنده یعنی قتل دختری جوان در شب عروسیش آغاز می‌شود، اما این هیجان کاذب و جرقه اولیه به مرور و به خاطر ضعف فیلمنامه رنگ و بوی خود را از دست می‌دهد. انتخاب موضوعاتی همچون اختلافات طبقاتی، آسیب‌های اجتماعی و به ویژه مواد مخدر و شکنندگی روابط خانوادگی نیازمند فیلمنامه‌ای قوی و فیلمنامه‌نویسی توانمند است که بوی باران از آن محروم مانده است.



در خوش‌بینانه‌ترین حالت می‌توان سیاوش ستوده را در کارنامه بازی‌های کیانیان یک نقش متوسط و معمولی معرفی کرد



مثال‌های موردی برای شخصیت‌پردازی‌های ضعیف، بسیار زیاد است. رفتار ترانه (نرگس محمدی) در سکانس کشته شدن همسرش سهیل (شهاب شادابی) به قدری منفعلانه، مصنوعی و بچه‌گانه است که هر بیننده ای را از دیدن سریال دلزده می‌کند. شخصیت‌های علیرضا رستگار( مهرداد ضیایی) به عنوان بازپرس پرونده و وکیل پیمان (حمیرا ریاضی) از دیگر ضعف‌های فیلمنامه ضعیف عباس نعمتی محسوب می‌شوند. آنها و به ویژه بازپرس شخصیت‌های منفعلی بودند که گاه توان ساده‌ترین تصمیم‌گیری را هم نداشتند جایگاه ویژه‌ای دارند.گره افکنی‌های فیلمنامه به هیچ وجه باورپذیر نبود و اغراق در ترسیم زشتی‌های جامعه و سیاه‌نمایی‌های بی‌مورد نیز نتوانسته این ضعف را بپوشاند.



قسمت پایانی هم بیش از آن که هیجان داستان را به اوج برساند از همان فرمول پایان بندی مرسوم بسیاری از فیلم‌ها و سریال های پلیسی تبعیت می کرد. سکانس حضور فرشته( شخصیت تحت تعقیب) در بیمارستان با لباس مبدل و با هدف ملاقات با مادر بیمارش( تنها عامل بیرون کشاندن فرد فراری از پناهگاه ) در نقش کلید گره گشای نهایی بود؛ جایی که برخورد اتفاقی رستگار(پلیس) به  تعقیب و گریزی مختصر ویک گروگانگیری به غایت مبتدیانه انجامید.


کارگردان بوی باران در این سکانس به دنبال گرفتن بازی برونگرای مقتدرانه از ساناز سعیدی در نقش فرشته بود اما ناکام ماند، چراکه این بازی خارج از توان سعیدی بود. شاید معظمی در پی چیزی شبیه به آنچه رویا نونهالی در سریال خواب و بیدار مهدی فخیم زاده از خود به یادگار گذاشت بود؛ یادگار نونهالی شخصیت ناتاشا بود که به عنوان یک زن خلافکار حرفه‌ای، مقتدر و بی رحم برای همیشه جاودانه شد. کارگردان سریال بوی باران نیز کوشید فرشته را که برحسب تصادف او نیز مانند ناتاشا چشم‌های رنگی داشت برجسته سازد، اما فریادهای جیغ‌گونه سعیدی در این سکانس هیچ نسبتی با ناتاشا نداشت. این موضوع را باید درکنار تلاش ناکام وی برای صحبت کردن با لحن جنوب شهری گذاشت تا باز هم به نتیجه برسیم که سطح کیفی بازی در سریال های تلویزیونی چه سقوطی را تجربه کرده است. سقوط آزادی که درکنار ضعف کارگردانی، فیلمنامه‌های ضعیف و پر از ایرادات منطقی و روایی، به فرار مخاطب از قاب تلویزیون می‌انجامد.



ضعف بوی باران بیش از هر چیز به شخصیت پردازی‌های بی‌پشتوانه و نوعی شتاب‌زدگی در قصه‌پردازی از سوی عباس نعمتی باز می‌گردد



تولید، پخش و پیامدهای گسترده استفاده از مواد مخدر در این سریال بارها مطرح شد اما هر بار به شکلی ناتمام و بدون قدرت نفوذ در مخاطب؛به گونه‌ای که برخی کاربران در فضای مجازی شخصیت «آتقی» در سریال آینه عبرت اوایل دهه هفتاد را بسیار باورپذیرتر از مصرف‌کنندگان و توزیع‌کنندگان مواد مخدر در بوی باران می‌دانستند.


بی‌تردید ضعف بوی باران بیش از هر چیز به شخصیت پردازی‌های بی‌پشتوانه و نوعی شتاب‌زدگی در قصه‌پردازی از سوی عباس نعمتی باز می‌گردد. نویسنده‌ای که گفته می‌شود رابطه ای نزدیک با سیدمرتضی میرباقری معاون امور سیمای سازمان صدا و سیما دارد. وی در سال 1386 و درحالی که تنها 26 سال داشت با حکم میرباقری به عنوان دبیر شورای هماهنگی تولیدات نمایشی سیما انتخاب شد و یک سال بعد هم به عنوان قائم ‌مقام مدیرکل اداره طرح و برنامه سیما معرفی گردید. سمتی که تا سال 1389 در اختیار او بود. نعمتی در نگارش از سریال یادها رفته ( مجموعه ماه رمضان شبکه یک سیما) نیز توفیق نداشت و نتوانست مخاطبان را با داستان آن مجموعه همراه و همدل سازد.



در مجموع باید گفت بوی باران باتوجه به هسته داستان و دغدغه سازندگانش می‌توانست به یک مجموعه جذاب و ماندگار تبدیل شود اما درحد و اندازه سریالی معمولی و آنتن پرکن باقی ماند. مجموعه‌ای که نمی‌تواند برای محمود معظمی در مقام کارگردان، محمدرضا تخت‌کشیان به عنوان تهیه‌کننده، عباس نعمتی در قامت نویسنده و بازیگران آن تجربه‌ای موفق به حساب آید.


انتهای پیام/4104/


انتهای پیام/

ارسال نظر
نظرات بینندگان 0 نظر
ناشناس
11:19 - 1398/06/13
10 قسمت اول خوب بود اما بعد از آن دچار آشفتگی شد!
ناشناس
10:33 - 1398/06/13
10 قسمت اول خوب بود اما بعد از آن دچار آشفتگی شد!
رضوان
15:18 - 1398/06/12
موضوع هشداردهنده ای داشت اما مخاطب خود را گویا بجه فرض کرده بود و انها را به ساده ترین زبان می ترساند.نه انگار از هرسن و تحصیلاتی بالاخره ان را می دیدند و این توهین به مخاطب بود
علی
15:04 - 1398/06/12
ضعیف بود این سریال . عالی نوشتید
امیر
12:05 - 1398/06/12
بسیار سریال کسل کننده ، مصنوعی ، و با بازیگری ناشیانانه . معلوم نبود سریال میخواهد چه معضلی در جامعه را نشان دهد .تربیت در خانواده ، شبکه های قاچاق ، فقر ، مهاجرت افغان ها ، و.......که در تمام آنها ناموفق بود .
لیلا
10:55 - 1398/06/10
بله دقیقا با نقد شما موافقم خیلی جاها بیننده حس میکرد به شعورش توهین میشه