صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
یک پژوهشگر هنر مطرح کرد؛

«آوت سایدر آرت»، پیامد یک اتفاق یا شوک روحی است/ موفقیت یک مکانیک اتومبیل در نمایشگاه‌های جهانی هنر

یک پژوهشگر هنر می‌گوید که «آوت سایدر آرت»، پیامد یک اتفاق یا شوک روحی است.
کد خبر : 412575

مرتضی زاهدی در گفتگو با خبرنگار حوزه هنرهای تجسمی گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا،  درباره آثاری که در قالب هنر فارغ از اسلوب یا «آوت سایدر آرت» خلق می‌شوند، گفت: «آوت سایدر آرت» معادل فارسی دقیقی ندارد؛ (هنر خارج از گود) قالبی از بیانگری هنری  است که به صورت غریزی و فارغ از اسلوب، قواعد و سواد آکادمیک خلق می‌شود. این نحله هنری در تقابل با هنر «داخل گود»، «به رسمیت شناخته‌شده» و «حرفه‌ای» قرار می‌گیرد که به هنر رسمی یا تعلیمی و پذیرفته شده در دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی هنر توسط اساتید و اشخاص شناخته و پذیرفته‌شده اشاره دارد.


وی اظهار کرد: همه هنرمندان «آوت سایدر» خودآموخته هستند، اما همه خودآموخته‌ها آوت سایدر نیستند. هنرمندان آوت سایدر خارج از مناسبات و مراودات حرفه‌ای قرار داشته و معمولاً از معضلات روحی و روانی و ذهنی یا جسمی رنج می‌برند، اما هنرمندان خودآموخته که آنها نیز هنر را از مسیر آکادمیک فرانگرفته‌اند، آدم‌های سالمی هستند و فعالیت هنری را به واسطه نیازهای شخصی و به طور مستمر ادامه می دهند. اساساً هنرمندان آوت سایدر وقتی به برون‌ریزی هنر رو می‌آورند، در واقع جهان شخصی خود را به زبان تصویر ترجمه می‌کنند، اما یک هنرمند خودآموخته می تواند در معاشرت و ارتباط با محیط‌های فرهنگی هنری و در کنار نخبگان این حوزه سطح و کیفیت کار و دانشش توسعه یافته و به مرور در مسیر حرفه‌ای قرار گیرد و بعنوان یک هنرمند حرفه‌ای و به رسمیت شناخته‌شده، تعریف شود.



«آوت سایدر آرت» معادل فارسی دقیقی ندارد؛ شاید بتوان آن را گرایشی در هنر و به‌ویژه نقاشی دانست که به صورت غریزی و فارغ از اسلوب، قواعد و سواد دانشگاهی خلق می‌شود



این هنرمند و پژوهشگر هنر معاصر افزود: مثلاً اردشیر محصص، عباس کیارستمی، احمد شاملو و بسیاری از بزرگان فرهنگ و هنر از مسیر علمی و آکادمیک رسانه مورد نظرشان را فرا نگرفته، بلکه با نبوغ و پشتکار شخصی مبدل به نمادهای هنری شده و ایده و رفتارهای خلاقانه و منحصر به‌فردشان در پهنه فرهنگ و هنر موثر واقع گردیده است.



زاهدی در توضیح بیشتر گفت: هنرمندان غریزی غالباً در سنین بالا شروع به برون‌ریزی وسواس‌ها و حساسیت‌های درونی خود در قالب هنر می‌کنند. بسیاری از آنها حتی سواد خواندن و نوشتن ندارند یا از نوعی بیماری مانند اوتیسم، سندرم‌، بیماری‌های ذهنی روانی، اعتیاد، فقر، زندان و ... رنج می‌برند. و دلایل مختلف دیگری که باعث می‌شود آنها وسواس های درونی خود را تخلیه می‌کنند.



وی به یک هنرمند در این گرایش هنری به نام سلیم کرمی اشاره کرد و افزود: سلیم کرمی در دهه هفتاد شمسی به بیماری کلیوی و سپس سرطان دچار شده بود. پس از این که از پیشرفت بیماری‌اش آگاه شد به شکل خودجوش به نقاشی روی آورد. وی در سال 1392 درگذشت، اما در مدت کوتاهی که به  نقاشی پرداخت، آثار بی‌شماری از خود به جا گذاشت. وقتی از او می‌پرسیدیم عمو سلیم تو که در زندگی این‌قدر سختی کشیدی و بعد هم دچار یک بیماری سخت شدی چگونه نقاشی‌هایت اینقدر زیبا و شاد هستند، می‌گفت: من می‌خواهم در نقاشی‌هایم مروج زیبایی‌ها باشم، دوست ندارم رنج‌های من در نقاشی‌هایم ورود پیدا کنند.


زاهدی عنوان کرد: این یک انتخاب است و بی‌تردید در آن یک جنون و شیفتگی مستتر است. ما گاهی با یک بیماری ساده دست از کار می کشیم، اما یک فرد معمولی به آفرینش هنری ماندگار دست زده و جهان شخصی و تملک شده خود را ترویج می دهد.



وی اظهار کرد: خلق اثر در هنر غریزی (در موارد بخصوص) معمولاً بعد از یک تکانه روحی غافلگیرکننده رقم می‌خورد و ختم به زیبایی‌شناسی مهیجی می‌شود. اصولاً این هنرمندان از ابزارهای پیچیده‌ای برای تخلیه ذهن و احساس‌شان استفاده نمی‌کنند و به آن چیزهایی که دم دستشان هست و با آن آشنایند اکتفا می‌کنند.


زاهدی با اشاره به این که به همراه همسرش از دو سال پیش در قالب یک گالری به صورت متمرکز به این نوع هنر می‌پردازد، افزود: این افراد یا به ما معرفی می‌شوند و یا خودمان آنها را شناسایی می‌کنیم البته هر فعالیت هنری و هنرمندی در این گرایش، قرار نیست جدی گرفته شود؛ بلکه آنهایی که در بیان، افکارشان به دست آوردهای قابل اعتنائی رسیده‌اند مورد توجه قرار می‌گیرند. هنر «آوت سایدر» بر این نکته تأکید دارد که گاهی آموزش در هنر نه تنها مؤثر نیست،بلکه مخرب نیز هست. آن کسی که آموزش ندیده، این درد و این کنش را به ما نشان می‌دهد و ما را مقهور و شیفته ظرفیت‌ها و توانایی های خود در قالبی دیداری می‌کند.


 



پیش از اینکه کارشناسان هنر سراغ هنرمندان «آوت سایدر آرت» بروند این روان‌شناسان و جامعه‌شناسان بودند که روی آنها تمرکز کردند



این هنرمند نقاش در ادامه گفت: «آوت سایدر» اگر چه در اواسط قرن بیستم به صورت جدی مورد توجه منتقدان و کارشناسان هنری، روانشناسان و جامعه شناسان قرار گرفت، اما سابقه آن شاید به هزاران سال پیش می‌رسد. آنها سعی داشتند خواسته‌های خود را با ابزارها و نقوش ساده به تصویر بکشند.در نتیجه بی‌تکلف و رها، آن افکار، ذهنیت‌ها و شور و اشتیاقشان را به تصویرهایی تبدیل کردند که امروز با مرور آنها از وضعیت زندگی پیشینیان آگاه می‌شویم. از اوایل قرن بیستم و پیش از اینکه کارشناسان هنر سراغ هنرمندان «آوت سایدر» بروند این روان‌شناسان و جامعه‌شناسان بودند که روی آنها تمرکز کردند. آنها به دنبال این بودند که چرا مثلاً کسی که درگیر اعتیاد و معضلات اجتماعی شده به دنبال تخلیه روحی خود از طریق نقاشی یا مجسمه‌سازی است. بنابر این تحقیقات بسیار مفصلی در این زمینه انجام شد.


زاهدی عنوان کرد: بسیاری از کارشناسانی هنری معتقدند شما وقتی یک اثر هنری «آوت سایدر آرت» را می بینید و یا می‌خرید، در واقع شیوه زندگی پدید آورنده را مرور می‌کنید و می‌خرید. اساساً کار این نوع هنرمندان با سبک زندگی شان ارتباط محکمی دارد و ما در مواجهه با چنین خروجی‌هایی نباید به دنبال رزومه، مدرک و فعالیت‌های گوناگون هنری که هنرمندان رسمی و آکادمیک را با اتکاء به آنها مورد بررسی و ارزیابی قرار می‌دهیم باشیم. این آفرینشگران هنری وابسته به منش‌ها، باورها و اعتقادات گوناگونی می‌باشند. بر این اساس نمادهای اسطوره‌ای یا دینی و ذهنی و تخیلی در آثار برخی از هنرمندان آوت سایدر با صراحت و قدرتی تأثیرگذار متبلور می‌شود. اولین چیزی که در ارتباط با این هنرمندان باید بدانیم این است که چگونه زندگی کرده و بر اثر چه رویداد یا وضعیتی به سمت آفرینش هنری و یا هنر درمانی سوق پیدا کرده‌اند؛ همانطور که ذکر شد معمولاً آثار این هنرمندان از مسیر علم پزشکی، زیبایی‌شناسی و جامعه‌شناسی مورد بررسی قرار می‌گیرد.


وی افزود: آثار هنرمندان غریزی به خاطر اینکه خارج از مناسبات و مراودات رسمی هنری هستند، اگر کسی به آنها نزدیک نشود و آنها را کشف نکند، احتمال اینکه چنین پتانسیلی خودش و آثارش از بین برود زیاد است. بسیاری از این نوابغ هم در طول قرن‌ها به دلیل اینکه شانس کشف شدن را نداشته‌اند، هم خودشان و هم آثارشان از بین رفته‌اند. اینها چون خودشان قادر نیستند آثارشان را به گالری‌ها و نهادها و مراکز فرهنگی هنری متصل  نمایند، باید کسی باشد تا آنها را کشف کرده و  آثارشان را در معرض دید قرار دهد.



این پژوهشگر هنر افزود: ما در رویداد تیرآرت فر که تیرماه امسال در پردیس چارسو برگزار شد، آثاری را از هنرمندان این گرایش عرضه کردیم که با استقبال هم مواجه شد. علاوه بر سلیم کریمی، نمونه‌های دیگری هم داشتیم. آقای «حسن حاضرمشار» یک نجار و مبل‌ساز حرفه‌ای بود که در ۸۰ سالگی با موتور تصادف می‌کند و به مدتی به کما می‌رود. به خاطر شدت تصادف و کهولت سن، خانواده‌اش فکر می‌کنند که ممکن است به هوش نیاید و مغازه‌اش را می‌فروشند و لوازم کارش را هم به شاگردانش می‌دهند. خوشبختانه حسن آقا به زندگی بر می گردد و پس از آن سیزده سال هم عمر می‌کند! و سپس شروع می‌کند به نقاشی و مجسمه‌سازی.


وی گفت: زنده‌یاد حاضر‌مشار نمایشگاه‌های متعددی در گالری‌های مختلف برپا کرد.او در کنار مجسمه‌سازی و نقاشی به شعر و داستان‌نويسی هم می‌پرداخت.


زاهدی عنوان کرد: داود کوچکی معروف‌ترین هنرمند ایرانی حال حاضر در سطح بین‌المللی در گرایش «آوت سایدر آرت» است. وی یک مکانیک ساده بوده و هم اکنون در قید حیات است و در ۸۰ سالگی سخت مشغول خلق آثار هنری است  و روز به روز بر شهرتش افزوده می‌شود. امروز در دنیا کوچکی را به اسم مرد مدادی می‌شناسند و آثارش در مجموعه‌های شخصی و موزه‌های مهمی در آمریکا و اروپا همچون لوزان سوئیس حفظ و نگهداری می‌شود.



انتهای پیام/4072/4104/پ


انتهای پیام/

ارسال نظر