کشمیر در سایه اشغال و انزوا / لزوم تحرک دستگاه دیپلماسی در «ایران صغیر»
گروه بینالملل خبرگزاری آنا – حسین ارجلو؛ زخم کهنه کشمیر این روزها یکبار دیگر سر باز کرده و خبرهای نگرانکنندهای از وضعیت این منطقه به گوش میرسد. هزاران سرباز هندی در خیابانهای کشمیر تحت کنترل دهلینو پرسه میزنند و تدابیر شدید امنیتی را برقرار کردهاند. حدود یک هفته است که همه ارتباطات کشمیر اعم از خطوط تلفن، سرویسهای اینترنتی و شبکههای تلفن همراه با دنیای خارج قطعشده و افسران هندی به تلفنهای ماهوارهای مجهز شدهاند. سران و رهبران مذهبی و حتی مخالفان استقلال کشمیر از هند، در بازداشت خانگی قرار گرفتهاند. مردم به دلیل نگرانی از آینده نامعلوم، غذا و مایحتاج خود را برای چند ماه ذخیره کردهاند، نیروهای هندی، زائران هندو را از این منطقه بیرون کرده و مراسم مذهبی آنها را لغو کردهاند. حتی روند عادی زندگی مختل شده و از طرف دولت مرکزی هند دستور رسیده که مدارس و دانشگاههای کشمیر تعطیل شوند.
کشتار جدیدی در راه است؟
درگیری مسلمانان کشمیر تحت کنترل هند با نیروهای امنیتی و کشتار آنها در سایه بیتوجهی و چشم بستن کشورهای مسلمان به روی این فجایع، همواره ادامه داشته است. این درگیریها تاکنون دهها هزار کشته و زخمی بر جای گذشته اما موضوع درگیری همیشه یکچیز بوده: استقلال کامل از هند. در سال 1947، مقارن با پایان حکمرانی انگلیس بر شبهقاره، موضوع تقسیم و استقلال کشورهای این منطقه شکل گرفت. با مشخص شدن مرزهای هند و پاکستان، مسلمانان کشمیر طبق توافق بهعملآمده باید به پاکستان ملحق میشدند اما هنگام خروج انگلیس از شبهقاره، این مسئله بهصورت رسمی اعلام نشد. انگلیسیها با عدم رسمیتبخشی به کشمیر بهعنوان بخشی از خاک پاکستان، همان سیاست را به شکلی دیگر در پیش گرفتند که طی بیانیه بالفور در سال 1917 در قبال فلسطین اتخاذ کردند. کاری که انگلیسیها در کشمیر انجام دادند، قرار دادن استخوانی لای زخم جهان اسلام برای استمرار تنش در منطقه شرق آسیا بود؛ همانگونه که شجره خبیثه رژیم صهیونیستی را در غرب آسیا برای اختلافافکنی و جنگ و خونریزی غرس کردند. بارها موضوع رفراندوم مطرحشده تا مشخص شود که مردم این منطقه خواهان الحاق به هند هستند یا پاکستان و یا اساساً میخواهند کشوری مستقل داشته باشند یا خیر اما هند، این موضوع را رد کرده و میگوید با اختیاراتی که ذیل اصل 370 قانون اساسی به این ایالت خودخوانده کشمیر داده و این بخش بهواسطه این قانون، به ایالتی خودمختار تبدیلشده، دلیلی ندارد که همهپرسی برگزار شود.
کشمیر بخشی از خاک هند میشود؟
پس از سال 1947، چندین جنگ بین هند و پاکستان بر سر مالکیت کشمیر صورت گرفت که نهایتاً در سال 1971، یک خط مرزی موسوم به «خط کنترل»، شکل امروزی کشمیر تحت کنترل هند و پاکستان را ترسیم کرد. دولت هند اما پس از 70 سال تصمیم جدیدی گرفته و با لغو خودمختاری کشمیر در روز دوشنبه این هفته، قصد دارد که این منطقه را به خاک هند ملحق کند. بر اساس اصل 370 قانون اساسی هند، کشمیر تحت کنترل این کشور، قانون اساسی و پرچم مستقل خود را داشت اما مجاز نبود در امور دفاعی، روابط خارجی، ارتباطات و مخابرات که در حیطه دولت مرکزی هند است بهصورت مستقل تصمیمگیری کند. «نارندرا مودی»، نخستوزیر هند در تبلیغات انتخاباتی خود وعده داده بود که مسئله کشمیر را با لغو این اصل قانون اساسی، یکبار برای همیشه حل کند. لذا بعد از پیروزی در بهار امسال، بلافاصله مقدمات این کار را فراهم و «آمیت شاه»، وزیر کشور هند لغو این اصل را بهطور رسمی در پارلمان اعلام کرد.
پیامدهای سرزمینی لغو اصل 370
با لغو این اصل، همه امتیازات خودمختاری کشمیر هند ازجمله ممنوعیت تملک توسط هندیهای خارج از ایالت نیز لغو میشود و این منطقه دیگر نمیتواند قانون وضع کند. دولت لایحهای را به مجلس اعیان هند برای تقسیم کشمیر به دو بخش کوچکتر ارائه کرده که بر اساس آن، یک منطقه، مشترکاً به مسلمانان و هندوها تعلق میگیرد و یک منطقه دیگر نیز به بوداییها هبه میشود. این لایحه مورد تصویب مجلس اعیان قرار گرفته و بهاینترتیب، مقدمات قانونی تقسیمبندی کشمیر هند، فراهمشده است.
سکوت غیرقابلقبول کشورهای اسلامی
اتفاقی که در حال حاضر رخ میدهد، افزون بر اینکه با قانون اساسی هند مغایر است، نوعی توطئهچینی برای تغییر بافت جمعیتی و دموگرافی این منطقه نیز به شمار میآید، چراکه هندوها و بوداییها، اکثریت جمعیت این منطقه را تشکیل خواهند داد و مسلمانان در اقلیت قرار خواهند گرفت. طبق قانون اساسی هند، دولت مرکزی این کشور فقط زمانی میتواند اصل 370 را تغییر دهد که دولت ایالتی کشمیر هند، مجوز آن را صادر کرده باشد، حالآنکه چنین مجوزی اخذ نشده است. هندیها استدلال میکنند که سقوط دولت محلی کشمیر به دلیل اینکه در پارلمان به اقلیت تبدیل شد، باعث شده که کنترل کشمیر تا زمان برقراری دولت جدید محلی، تحت حاکمیت دولت مرکزی هند قرار گیرد اما این منطق، وجاهت قانونی ندارد چراکه در غیاب دولت محلی، باید مجوز تغییر اصل 370 از فرماندار کسب شود که چنین نشد. نکته مهمتر اینکه، هنوز اختلافات بینالمللی بر سر تملک هند بر کشمیر حلنشده و مناقشات در این خصوص کماکان باقی است.
دکتر جواد منصوری، سفیر اسبق ایران در پاکستان در گفتگو با خبرگزاری آنا علت سکوت جهان اسلام در قبال تحولات کشور و زیادهخواهی هند تصریح کرد: متأسفانه دولتهای اسلامی هر کدام به دلیل مصلحتاندیشی، ترجیح میدهند که در این خصوص سکوت کرده و این منطقه را در انزوا قرار دهند. دستگاه دیپلماسی کشورمان نیز تحرک قابلتوجهی نداشته و حداکثر، طرفین را به خویشتنداری دعوت کرده است. هند در حال حاضر، یکی از کشورهای قدرتمند آسیا به شمار میآید و روابط دیپلماتیک و عمدتاً اقتصادی کشورها با دهلینو، سبب شده که موضعگیری قاطعی در این خصوص از جانب کشورهای اسلامی نبینیم. تنها پاکستان بوده که به هند در این خصوص هشدار داده و عواقب جدی آن را برای صلح و ثبات منطقه متذکر شده است. از طرفی، این شائبه نیز وجود دارد که دولت هند در زمان برگزاری مهمترین رویداد جهان اسلام یعنی همایش میلیونی حج دست به این اقدام زده تا کمترین حساسیت از سوی مسلمانان ایجاد شود. درگیری مسلمانان کشمیر با نیروهای هندی هفت دهه است که ادامه دارد و در این مدت، هیچگاه شاهد پیشقدم شدن کشورها چه مسلمانان و چه غربیهای مدعی صلحطلبی برای فیصله دادن به این موضوع نبودهایم. این در حالی است که مجامع حقوق بشری نیز سکوت مرگباری را در پیشگرفته و ثابت کردهاند که از سیاست یک بام و دو هوا پیروی میکنند.
این دیپلمات کهنهکار در پاسخ به این سؤال که چرا دولت ایران، کمکهای مردم کشمیر به سیلزدگان و دیگر همراهیهای آنها با جمهوری اسلامی را قبول میکند اما هیچ تحرک قابلاعتنایی برای دفاع از حقوق اولیه آنها به عمل نمیآورد و اینکه دلیل استانداردهای دوگانه قوه مجریه در قبال حوادث تروریستی اخیر در آمریکا که آن را محکوم کرد و کشتار مسلمانان کشمیر چیست، پاسخ داد: این سؤالات را باید از سخنگوی وزارت امور خارجه پرسید اما به نظر میرسد که دستگاه دیپلماسی نمیخواهد حساسیت هند را برانگیزد و به همراهی این کشور با ایران لطمه وارد کند.
کشمیر؛ پاره تن جهان اسلام
تردیدی نیست که کشمیر پاره تن جهان اسلام است و نمیتوان و نباید اجازه داد که این منطقه، همچون فلسطین، شاهد مصائب پایانناپذیر و رنجهای التیامناشدنی باشد. افزون بر این، بر کسی پوشیده نیست که کشمیریها علاقه وافری به جمهوری اسلامی و رهبر معظم انقلاب دارند و به همین دلیل است که این منطقه را «ایران صغیر» مینامند. وقتی پای صحبت آنها مینشینیم، انقلاب اسلامی را تنها نقطه اتکا خود میدانند و به حمایتهای مقام معظم رهبری از خود میبالند: «دولت هند، با استفاده از اشتغال دنیای اسلام حداکثر فشاری را که توانسته، بر آن مردم وارد آورده و جان و مال و حتی - بنا بر نقل - ناموس آنان را مورد تعرض و تاراج قرار داده است... ملتهای مسلمان باید بدانند که مسلمان کشمیری از آنان متوقع آن است که از او دفاع کنند، و این وظیفه اسلامی و برادرانه مسلمین است.» (خرداد 70) ازاینرو، حمایت دولت و دیگر نهادهای حاکمیتی از مردم مظلوم کشمیر، وفق آرمانهای انقلاب اسلامی و ارشادات رهبر معظم انقلاب، راهبردی ضروری و اجتنابناپذیر است که باید با جدیت و بدون مصلحتاندیشی در دستور کار قرار گیرد.
انتهای پیام/4106/پ
انتهای پیام/