صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

ورزش

سلامت

پژوهش

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

علم +

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۶:۲۶ - ۱۳ مرداد ۱۳۹۸

انتقاد قاسم افشار از خوانندگانی که شومنی می‌‌کنند/ ٧٠‌درصد ترانه‌های امروزی فاجعه‌اند!

خواننده‌های آن موقع صدا داشتند، نه این‌که بیایند سر و صدا راه بیندازند. الان، اما صدا مهم ‏نیست و همه‌چیز سروصداست. ‏
کد خبر : 408754

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، در اواخر دهه هفتاد ناگهان فضای موسیقی ایران عوض شد و ‏ناگهان مردم مواجه شدند با خوانندگانی، چون علیرضا عصار، محمد اصفهانی، قاسم افشار، نیما ‏مسیحا، حمید حامی و... که آمدند و با آثار درجه یکی که ارایه دادند، عصر جدیدی در موسیقی ایران رقم زدند.


این دوران، اما دیری نپایید و آن نسل درخشان کم‌کم ناپدید شد، تا جایی‌که حالا دیگر نسل دیگری را در موسیقی ایران شاهدیم. با ‏این‌حال، اما گاه به‌گاه ردی و نشانی از خوانندگان آن روزگار هم می‌بینیم. ‏


به بهانه اجرا‌های اخیر که اجراهاشان رنگ جدیدی در موسیقی تک رنگ امروز بود، با یکی دیگر از ‏خوانندگان آن روزگاران گپی زده‌ایم. او کسی نیست جز قاسم افشار که می‌گوید تا چند ماه دیگر کنسرت جدیدش را برگزار خواهد ‏کرد.


‏آقای افشار عزیز؛ قصد حضوری جدی‌تر در عرصه موسیقی ندارید؟
چرا؛ من هم ان‌شاءالله فعالیت‌های جدیدم را شروع خواهم کرد.


‏‏یعنی برنامه کامل و قطعی برای این امر در ذهن دارید؟ ‏
یک صحبت‌هایی شده که ان‌شاءالله بعد از محرم و صفر چند کنسرت داشته باشیم. ‏


‏‏یعنی این قطعی است؟ ‏
اگر مشکل خاصی پیش نیاید، احتمال نود و نه‌درصدی دارد. ‏


‏‏حالا گذشته از این موضوع؛ اصلا می‌توانید تحلیل کنید که چه شد این فاصله پیش آمد؟ به‌هرحال شما و هم‌نسلان‌تان داشتید ‏فعالیت می‌کردید و حضور پررنگی هم داشتید، اما به‌ناگهان شاهد یک انقطاع بودیم و عدم‌حضور شما و علیرضا عصار، ‏حمید حامی، نیما مسیحا و خیلی‌های دیگر.
خب این قضیه دو بخش دارد. بله؛ یک بخشش خود ما‌ها بودیم که البته من دلایل دیگران را نمی‌دانم، اما خودم در یک دوره زمانی ‏با تولیدات موسیقیایی مواجه شدم که ذهن را به هم می‌ریخت. یعنی در یک دوره‌ای چیز‌هایی شنیدم که تا قبل از آن تصورش را هم ‏نمی‌کردم که ممکن است خواننده‌ای همه چیزی را بخواند. وقتی ناگهان دیدم که دیگر موسیقی فاخر تولید نمی‌شود، به این فکر ‏افتادم که در این فضا تولید آثار متفاوت از آن جریانی که تبدیل به جریان اصلی شده بود، دیگر توجیهی ندارد. ‏


‏‏می‌شود بگویید در بحث موسیقی پاپ، منظورتان از موسیقی فاخر چیست؟
گذشته از مسائل تکنیکی، در یک بحث رسانه‌ای در این حد می‌توانم به ترانه‌هایی اشاره کنم که کلام خوب و فاخری دارند یا ‏شعر‌های خوب. این به بحث مفصل‌تری در این زمینه نیاز دارد.


‏‏داشتید درباره دلایل تغییرجهت ناگهانی موسیقی حرف می‌زنید. گفتید این بحث دو بخش دارد.
بله؛ گذشته از نقش و تصمیم خود ما در دورشدن از آن نوع موسیقی که نمی‌پسندیم، اما بخش دیگر متوجه متولیان فرهنگی است ‏که آمدند و ژانر موسیقی را عوض کردند. این باعث شد سلیقه مخاطب کاملا عوض شود و به این دلیل است که امروزه ‏می‌بینیم یک فاجعه کامل در موسیقی ما رخ داده است. ‏


‏‏می‌شود منظورتان را از فاجعه کامل واضح‌تر بیان کنید؟
فاجعه کامل از نظر شخصی من یعنی ٧٠‌درصد از آهنگ‌ها و ترانه‌هایی که امروز ارایه می‌شوند. ‏


‏‏یعنی در این سال‌ها کسانی را ندیده‌اید که کارشان واجد حداقل استاندارد‌های لازم بوده باشد؟ ‏
اگر بخواهم درباره این دهه حاضر حرف بزنم، دوستانی که در این مدت آمده‌اند و دارند فعالیت می‌کنند، بعضی‌شان شروع خوبی ‏داشتند، اما بعد که در بیزینس اصلی افتادند، حتی اجراهاشان هم ضعیف‌تر شد. اتفاقا همین چند شب پیش در کنسرت یکی از این ‏خوانندگان، دیدم که این خواننده نه‌تن‌ها با حد و اندازه خودش فاصله دارد، بلکه آن کاری هم که ارایه می‌دهد، با مفهوم کنسرت و ‏موسیقی و... فاصله گرفته است. درواقع بسیاری از خواننده‌ها و گروه‌ها عملا روی صحنه دارند شو ارایه می‌دهند برای مردم. ‏یعنی در بیش از ٥٠درصد موارد کسی که روی استیج می‌رود، بیش از خوانندگی دارد شومنی می‌کند. آن‌چه ارایه می‌شود، هر ‏چه می‌خواهد باشد، اما ترانه نیست! در جنبه‌های دیگر هم کنسرت‌های الان نیمی پلی‌بک است و حتی نوازنده‌ها هم نمی‌نوازند که ‏ باید جلو این‌ها را بگیرند که آقا وقتی درآمد چند ده‌میلیون تومانی دارید و بلیت‌های دویست‌هزار تومانی می‌فروشید، حداقل ‏ترانه هم بخوانید دیگر! ‏


‏‏یعنی معتقدید که اکثریت طرفداران این خواننده‌های جدید از شعر خوب بدشان می‌آید؟ پس فکر نمی‌کنید این تقسیم‌بندی‌ها سلیقه‌ای ‏است؟
شما اگر به کنسرت‌های این دوستان جدید بروید، می‌بینید که رنج سنی مخاطبان از ١٤‌سال است تا ١٨، ١٧. نمی‌خواهم توهین یا ‏بی‌احترامی کنم، ولی آن مخاطب چهارده ساله بسیاری از معانی شعر و کلام را نمی‌فهمد و متوجه نمی‌شود که به چه چیزی ‏دارد گوش می‌کند. او تنها دارد دنبال سرگرمی می‌گردد. ‏


‏‏مگر موسیقی پاپ یا همان پاپیولار چیزی جز سرگرمی و تفریح قرار است ارایه دهد؟ ‏
بله درست است، اما این را هم توجه کنید که یکسری از موسیقی‌هایی که اجرا می‌شوند، نه موسیقی‌اند و نه پاپ.


کیفیت آثار گذشته تفاوت روشنی با امروزی‌ها دارد؟
بله؛ آهنگساز‌های امروز ما اکثرشان آهنگساز نیستند. یعنی همه کار‌ها را می‌دهند کامپیوتر می‌سازد و این‌ها فقط و فقط اسم ‏خودشان را به‌عنوان آهنگساز می‌نویسند. در موسیقی گذشته اما حتی اگر اساتیدی داشتیم که سواد تئوریک موسیقایی ‏نداشتند، اما چنان هنرمند بودند و ملودی‌هایی ساختند که آثارشان هنوز با گذشت سالها به مخاطب لذت می‌دهد. ‏


‏‏همه‌چیز را درباره ترانه و آهنگساز گفتید، اما اشاره‌ای به خوانندگان نکردید! ‏
این‌که دیگر اظهرمن‌الشمس است. خواننده‌های آن موقع صدا داشتند، نه این‌که بیایند سر و صدا راه بیندازند. الان، اما صدا مهم ‏نیست و همه‌چیز سروصداست. ‏


‏‏پس باید خوشحال باشید که شما را با یکی از آن صدا‌ها شبیه می‌دانند. نه؟
خیلی‌ها گفته‌اند که صدای من شبیه فلان خواننده است. من خودم این امر را قبول ندارم،نه من صدای خودم را را دارم، اما چون در دوره ای خاص ما کارمان را ‏شروع کردیم، یکسری چیز‌ها از موسیقی قدیم برای مردم تداعی شد که یکی‌شان هم شباهت صدای من با این خواننده  بود.


منبع:شهروند


انتهای پیام/4112/


انتهای پیام/

ارسال نظر