ظلم به دهکهای پایین جامعه در تخصیص یارانه انرژی/ آیا قیمت حاملهای انرژی باید به یکباره آزاد شود؟
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری آنا، با فرض نرخ برابری هر دلار 10 هزار تومان، میانگین قیمت جهانی هر بشکه نفت خام 65 دلار، قیمتهای بینالمللی هر مترمکعب گاز طبیعی، هر کیلووات ساعت برق، هر گالن بنزین و قیمتهای داخلی فعلی هر لیتر بنزین و گازوئیل و نیز در نظر گرفتن میانگین قیمت تعرفههای دولتی برق و گاز تحویلی به بخش خانگی، میتوان محاسبه کرد که میزان کل یارانه تخصیصیافته انرژی در هرسال به مجموعه خانوارهای ایرانی رقمی بالغ بر 30 میلیارد دلار یعنی در حدود 300 هزار میلیارد تومان خواهد شد.
اگر خانوارهای جامعه 80 میلیون نفری کشور را در ده گروه یا همان دهکهای معروف مصرفی تقسیم کنیم ـ بهطوریکه افراد دهک اول فقیرترین و دهک دهم ثروتمندترین باشند ـ بر اساس تحلیل آمار مراکز رسمی کشور، میزان بهرهمندی دهکهای جامعه از این یارانه انرژی 30 میلیارد دلاری در سال، به این صورت است که دهک اول با 2.5% کمترین و دهک دهم با 26.5% بیشترین بهره را از یارانه انرژی میبرد؛ یعنی عملاً ثروتمندترین افراد جامعه (با 8 میلیارد دلار)، نزدیک به 11 برابر بیشتر از فقیرترین قشر مردم (با 750 میلیون دلار) از توزیع یارانه انرژی بهره میبرند؛ درحالیکه بر اساس مفهوم «یارانه» دقیقاً باید برعکس این عمل شود و یارانه بیشتر به افراد نیازمندتر تخصیص یابد.
حال ببینیم سهم انرژی در سبد هزینه دهکهای مختلف خانوارهای ایرانی، چگونه است؟ یک خانواده ثروتمند به دلیل هزینههای لوکس در تجهیزات مسکن، خودرو، خوراک، پوشاک و ... سهم کمتری از هزینههای سالانه خود را صرف یارانه انرژی میکند و این سهم در خانوادههای کمدرآمد برعکس است. بهطوریکه سهم انرژی در سبد هزینههای دهک نخست و کم برخوردار جامعه با حدود 9% تقریباً 2.5 برابر بیشتر از سهم 3.5 درصدی سهم انرژی در سبد هزینههای یک خانوار در دهک دهم مرفه ارزیابی میشود. بهعنوانمثال از کل هزینههای 10 میلیون تومانی یک فرد ثروتمند جامعه در سال، فقط 350 هزار تومان آن (3.5%) سهم انرژی است ولی از کل هزینههای یکمیلیون تومانی یک فرد فقیر کشور در سال، رقم قابلتوجه 90 هزار تومان آن (9%) سهم انرژی است.
یک خانواده فقیر 11 برابر کمتر از یک خانواده ثروتمند از یارانه انرژی توزیعی دولت استفاده میکند
درنتیجه آنچه بیان شد، یک خانواده فقیر 11 برابر کمتر از یک خانواده ثروتمند از یارانه انرژی توزیعی دولت استفاده میکند، درحالیکه نیاز او به این بخش از یارانه توزیعشده، 2.5 برابر آن خانواده مرفه و برخوردار است. نتایج این مقایسهها به ما نشان میدهد که حتی اگر از روز نخست هیچ یارانهای در بخش انرژی کشور توزیع نمیشد و قیمتها بهصورت آزاد و تمامشده محاسبه میشد، اوضاع فاصله طبقاتی میان دهکهای جامعه را هرگز مانند امروز تجربه نمیکردیم.
آیا اکنون باید قیمت حاملهای انرژی را بهیکباره آزاد کنیم؟
هرگز! این اقدام بهمثابه شکستن ناگهانی سدی است که فهمیدیم در محل اشتباه ساختهشده است و شکستن آن میلیاردها مترمکعب آب را سیلآسا بر سر ساکنان مناطق پاییندست خود فروخواهد ریخت و چهبسا دیگر اثری از آنها باقی نماند.
راهحل چیست؟
لازم است بهتدریج هرم نادرست شکلگرفته در بخش یارانه انرژی کشور درست شود و به حالت منطقی خود بازگردد، بهطوریکه مجموعهای از سیاستهای اصلاح قیمتی، اصلاح مالیاتی و طرحهای حمایتی از دهکهای پایین جامعه همزمان اما کاملاً با برنامه و تدریجی اجرا شود تا پس از چند سال، فشار از روی این فنر بسیار فشرده بهتدریج برداشته شود و مانع از انفجارهای اجتماعی شود و اقتصاد کشور هم از مزایای انباشت آن آب پشت سد بهرهمند شود و درعینحال هم طبقات فرودست جامعه نیز دچار آسیب نشوند. بدین منظور برای هریک از بخشهای برخوردار از یارانه انرژی کشور، نظیر برق، گاز، بنزین، گازوئیل و حتی آب مصرفی، باید نسخه مربوط به آن بخش را جداگانه اما در یک بسته یکپارچه طراحی و اجرا نمود.
مالک شریعتی نیاسر ـ دکتری انرژی
انتهای پیام/4112/پ
انتهای پیام/