واکنش وکیل میترا استاد به پرستو بودن مقتول/ ماجرای درگیری شب قتل چه بود؟
به گزارش خبرنگار حوزه قضائی گروه اجتماعی خبرگزاری آنا، دومین جلسه دادگاه رسیدگی به پرونده محمدعلی نجفی در شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی کشکولی آغاز شد.
برخلاف اولین جلسه دادگاه، در دومین جلسه پسر میترا استاد در دادگاه حاضر شده است، اما اولیای دم (پدر و مادر مقتول) در دادگاه حاضر نشدند و از طرفی برخی از اقوام محمدعلی نجفی در جلسه امروز حاضر شدند.
در ابتدای این جلسه قاضی کشکولی با بیان اینکه این دادگاه با اجازه رئیس قوه قضائیه علنی برگزار میشود، اظهار کرد: متأسفانه مطالبی در جلسه اول در فضای مجازی مطرح شد که این مطالب روایت برخی از خبرنگاران بود. بر اساس ماده ۳۵۴ آیین دادرسی رئیس دادگاه میتواند افرادی را که موجب برهم زدن نظم دادگاه میشوند از جلسه اخراج کند و حتی از یک روز تا هفت روز حبس برای آنها حکم صادر کند.
بعد از اتمام سخنان قاضی کشکولی و شروع رسمی جلسه دادگاه، از وکلای حاضر در جلسه خواسته شد تا مطالب خود را بیان کنند که در ابتدا حاجیلویی یکی از وکلای میترا استاد گفت: متأسفانه در جلسه اول دادگاه مطالبی بیان شده که با آبروی اولیای دم بازی شد و بعد از دادگاه موضوع مهدورالدم بودن موکلم تیتر همه روزنامهها شد. از طرفی متهم مطالبی را برای دفاع از خودش بیان میکند که موجب بیآبرویی خانواده اولیای دم شد و متهم میگوید که میترا وارد زندگی من شد و من هرگز نمیخواستم با وی ازدواج کنم؛ اما از مراسم ثبت رسمی ازدواجشان چیزی نمیگوید. همه میدانیم که طلاق حق مرد است و نجفی میتوانست با پرداخت حقوحقوق میترا استاد از وی جدا شود. متهم بهراحتی میگوید که میترا را کشتم اما پشیمانم.
وکیل استاد خطاب به نجفی گفت: آقای نجفی شما با اقدامتان جان یک زن مسلمان را گرفتهاید اما طوری رفتار میکنید که انگار نوک مداد را شکستهاید. آقای نجفی اینجا صحنه سیاست نیست که اشتباه کنید و کنار بکشید بلکه شما در محکمه عدالت هستید. شما اعلام کردید که میترا استاد پرستو بوده و با نهادهای امنیتی در ارتباط بوده است. در بین سخنان وکیل میترا استاد قاضی کشکولی با قطع سخنان وی، اعلام کرد که در دفاعیات خود ادب و نزاکت را رعایت کنید و استفاده از کلمه ناجوانمردانه در شأن دادگاه نیست.
حاجیلویی گفت: آقای نجفی برای فرار از اتهام وارد آمده بحث پرستو بودن میترا استاد را بیان کردند و از طرف اولیای دم میگویم که آقای نجفی خودش سالیان سال در نهادهای مختلف فعالیت داشتند و حتماً میدانند که کار خبرنگار انتشار اخبار است. ما در جریان هستیم که خانم استاد چه مطالبی را قصد داشت تا به خبرنگار بگوید اما مطالب خلاف واقعی از سوی وکیل معزول نجفی به وی بیان شده بود که جای تأسف دارد. آقای نجفی اول میگویند که استاد چون مهدورالدم بوده او را کشتم اما در جایی دیگر میگوید که قصد کشتن وی را نداشتم. این تناقضگوییها قابل تجمیع نیست. در این بین قاضی کشکولی خطاب به وکیل استاد گفت که مطالبتان خطاب به دادگاه و رئیس دادگاه باشد.
وی به نجفی پیشنهاد داد تا در دادگاه به قتل عمد اعتراف کند و طلب بخشش کند.
وکیل میترا استاد ادامه داد: پدر و مادر میترا استاد بهدلیل شرایط نامناسب روحی در دادگاه حضور پیدا نکردند و آنها گله دارند که چرا نجفی بعد از این حادثه به پسر میترا استاد سر نزده است. این پسر مادرش را عریان و غرق در خون دیده است. خانواده مقتول حقوحقوق خود را مطالبه کردند اما نجفی ماشین خود را فروخت تا پولی نداشته باشد که به خانواده مقتول بدهد.
در ادامه قاضی کشکولی درباره حضور اولیای دم در دادگاه اظهار کرد: آقای مهیار صفری و ولی ایشان، جهانشاه صفری در دادگاه حضور دارند و از طرفی آقای علیرضا طباطبایی که از سوی نجفی عزل شده بود در دادگاه حضور ندارد.
در ادامه جلسه جهانشاه صفری ولی مهیار صفری فرزند میترا استاد در جایگاه قرار گرفت.
وی گفت: فرزند من 15 سال سن دارد.
قاضی خطاب به صفری گفت که بهموقع از شما مطالبی را خواهم پرسید.
در ادامه فرزند میترا استاد در جایگاه قرار گرفت.
مهیار صفری اظهار کرد: بنده تحصیلات سیکل دارم و از دادگاه تقاضای قصاص دارم. در روز حادثه بیرون بودم و حدود ساعت 12 ظهر به خانه آمدم و دو نفر را در خانه دیدم و اول فکر کردم که واحد را اشتباه آمدم اما بعداً دیدم که خانه خودمان است و بعد از ورود به خانه به سمت حمام رفتم و مادرم را دیدم. مادرم بارها با آقای نجفی مشکلاتی را داشت و نجفی نیز بارها مادر بنده را با اسلحه تهدید میکرد که بالاخره با همین اسلحه تو را خواهم کشت. دو روز قبل از حادثه مادرم توسط نجفی تهدید شده بود. البته من اسلحه را ندیدم و نجفی میگفت که اسلحه را در منزل خانم اولش نگهداری میکند.
وی ادامه داد: در روز حادثه آقای نجفی بسیار عصبانی بود و با همین حالت من را از خواب بیدار کرد و گفت که بلند شو برو مدرسه و من هم بهدلیل اینکه امتحان داشتم به مدرسه رفتم. شب قبل حادثه درگیری بین مادرم و نجفی به وقوع پیوست و این درگیری تا ساعت 2 بامداد نیز ادامه داشت. در شب قبل از بروز حادثه دایی بنده هم در منزل ما بود. من با مادرم رابطه خوبی داشتم و از این حادثه متأسفم.
در ادامه جلسه دادگاه محمدعلی نجفی بهعنوان متهم در جایگاه قرار گرفت و اعلام کرد: آنچه اتفاق افتاده را قبول دارم اما موضوع قتل عمد را بههیچعنوان قبول ندارم و برای این کار نیز دلایل خودم را دارم. بنده بار دیگر به خانواده میترا استاد تسلیت عرض میکنم و امیدوارم صحبتهای بنده در جهت روشنتر شدن ماجرا باشد و در نتیجه دادگاه بر اساس شرع و قوانین حکم صادر کند. در این حادثه بنده مقصر هستم و امیدوارم خداوند مرا به خاطر بخشی که من مقصر بودهام من را ببخشد. بنده در طول عمرم با هیچ خانمی برخورد فیزیکی نداشتم. 7 ماه قبل از بروز این حادثه به این نتیجه رسیدم که بهدلیل اختلافات خانوادگی دیگر نمیتوانم با میترا استاد زندگی کنم. به میترا اعلام کردم که از یکدیگر جدا شویم و حتی گفتم که بعد از سه ماه تمام مهریه را پرداخت میکنم اما قبول نکرد. من وی را دوست داشتم اما بهدلیل حجم اختلافات ترسم این بود که این عاشقی به نفرت تبدیل شود. من در زمان ازدواج قول داده بودم که اگر خواستیم از یکدیگر جدا شویم بهصورت توافقی باشد و دوست نداشتم که زیر قولم بزنم.
متهم افزود: میترا مرتب اعلام میکرد که حق نداری درباره طلاق حرف بزنی و من این موضوع را بیشتر با برادر وی در میان میگذاشتم. شب قبل حادثه برادر مقتول در خانه ما بود و متوجه رابطه سرد ما شده بود. بعد از رفتن برادر استاد از منزل ما، میترا شروع به فحاشی کرد و حتی در این مدت پنج مرتبه درگیری فیزیکی داشتیم. درگیری لفظی تا ساعت 3 بامداد ادامه پیدا کرد.
نجفی گفت: صبح روز حادثه حوالی ساعت 8 بود که مهیار را برای رفتن به مدرسه صدا کردم و در این مورد در پی انجام وظیفه پدری خودم بودم. بعد از رفتن مهیار و بیدار شدن میترا استاد، بحثهای شب قبل ادامه یافت و بعد از مدتی میترا استاد اعلام کرد که به حمام میروم و بعد از آن به بیرون خواهم رفت. به وی گفتم که کجا میخواهی بروی که پاسخ داد به خودم مربوط است. این موضوع بارها بین ما پیش آمده بود و بعد از شنیدن این حرف عصبانی شدم و خشم مرا فراگرفت و همه چیز بین 2 تا 3 دقیقه اتفاق افتاد.
وی درباره مطالبی درباره حمل غیرمجاز اسلحه گفت: درباره این موضوع بعداً صحبت خواهم کرد چراکه این اسلحه مجاز بوده و مجوز آن نیز تمدید شده بود.
متهم ادامه داد: پشت سر میترا استاد رفتم و فکر میکردم که بین وان و میترا فاصله وجود دارد و درب کمد باز بود و رفتم اسلحه را برداشتم و زیر بالش پنهان کردم تا نبیند. بعد که وارد حمام شدم سینهبهسینه شدم و اسلحه را مشاهده کرد و به وی گفتم تا مسائل را با گفتگو حل کنیم تا موضوع به جاهای باریک نکشد. مقتول دستانش را روی شانههای من قرار داد و بهدلیل اینکه من دستم روی ماشه بود و عقب عقب میرفتم یک گلوله شلیک شد و بعد از این اتفاق دستانم را بالا بردم و مقتول نیز دست راست من را گرفت که در این لحظه چهار گلوله دیگر شلیک شد. من هرگز قصد شلیک نداشتم و آخرین تیری که رها شد ایشان روی زمین افتاد و من را رها کرد. او در وان حمام افتاد و من هم چون شوکه شده بودم اسلحه را جلوی آینه حمام قرار دادم. بالای سینههای مقتول سوراخ شده بود و من که شوکه شده بودم و اصلاً انتظار چنین اتفاقی را نداشتم حدود پنج دقیقهای در حمام بدون حرکت ماندم.
نجفی اظهار کرد: دو بار قصد داشتم تا خودم را با همان اسلحه تنبیه کنم و بعد از چند دقیقه که در حمام بودم به بالکن خانه رفتم تا خودم را از آنجا به پایین پرت کنم اما باز منصرف شدم. در این لحظه به راننده زنگ زدم تا دو کیف را که حاوی مدارکم بود به وی بدهم تا او نیز این کیفها را نزد دخترم ببرد. راننده آمده بود و چندبار زنگ زده بود که من متوجه نشده بودم. تصمیم گرفتم متنی را روی کاغذ بیاورم و بهدلیل شرایطی که داشتم برخی از مطالب غیردقیق آمده است. من هرگز در دفاعیاتم عنوان مهدورالدمی را بیان نکردم اما بازپرس پرونده سعی داشت تا این موضوع را در دهان بنده قرار دهد و موضوع مهدورالدمی اصلاً وجود نداشت و بعداً مطرح شد.
وی ادامه داد: بعدازاینکه راننده آمد قصد داشتم نامهها را درون یکی از دو کیف قرار دهم تا وی نتواند نامهها را بخواند. بعدازآن به استان قم برای زیارت حضرت معصومه (س) رفتم و بعدازآن سر خاک پدر و مادرم حاضر شدم. اسلحه را با خودم بردم تا اگر قصد خودکشی کردم با همان اسلحه نسبت به این کار اقدام کنم و از طرفی گفتم که اگر قرار است خود را به پلیس معرفی کنم بهتر است اسلحه را نیز به پلیس بدهم. کارت حمل سلاح من در کمدی بود که بعد از مشاهده آن متوجه شدم که مجوز بنده تا سال 94 بوده است و بعد از آن که از قم به تهران برگشتم به اداره آگاهی رفتم. در اداره آگاهی بعد از افطار لباس زندان پوشیدم و بعد از تحقیقات اجمالی شب به پزشکی قانونی رفتم.
این متهم گفت: من هرگز از قبل برنامه قتل استاد را نکشیده بودم اما قبول دارم که در روز حادثه اشتباه کردم که اسلحه را برداشتم. از پنج گلوله 4 گلوله به دیوار و سقف خورده است لذا من اصلاً قصد کشتن استاد را نداشتم. در رسانهها عنوان شد که نجفی با 5 گلوله همسرش را به قتل رسانده است که دروغ است. اصابتهای گلوله نشان میدهد که بهصورت مستقیم شلیک نکردم و بار دیگر تأکید میکنم که هرگز قصد قتل استاد را نداشتم.
در ادامه قاضی دادگاه دو دقیقه تنفس اعلام کرد.
نجفی در ادامه دفاعیات خود اعلام کرد: وقتی که در منزل خانم اولم بودم اسلحه را در جایی پنهان کرده بودم اما بعد از اختیار کردن منزلی برای میترا استاد اسلحه را با خود به منزل وی بردم و در چمدانی که معمولاً لباسهای قدیمی درون آن قرار داشت پنهان کردم. مرحومه دائم میگفت که کار کردن با اسلحه را به من یاد بده که بنده طفره میرفتم. مقتول روزی به شوخی بیان کرد که اسلحه را بیاور تا هم را بکشیم و من هم گفتم که اول تو مرا بکش و اگر هم دلت آمد خودت را بکش. شب قبل از حادثه اسلحه را روی قفسه کمد قرار دادم که متأسفانه در روز حادثه از آن استفاده کردم. امیدوارم توضیحات بنده توانسته باشد برخی از مطالب غلطی که در فضای مجازی منتشر شده را روشنگری کند. ازدواج بنده با میترا استاد از اول اشتباه بود و بنده بهدلیل تجربهای که داشتم باید بیشتر دقت میکردم.
وی گفت: امیدوارم خداوند از سر تقصیرات همه بگذرد و این مسائل ممکن است تا برای همه پیش بیاید.
پس از پایان دفاعیات محمدعلی نجفی، قاضی کشکولی خطاب به فرزند مقتول اظهار کرد: وظیفه دادگاه این است که طرفین دادگاه را به سازش دعوت کند و ما از اولیای دم و وکلایشان درخواست میکنیم تا متهم را ببخشند. گذشت میتواند یک فرهنگ پسندیده را در کشور جای بیندازد و حواس مردم را بیشتر از گذشته به موضوعات جنایی سوق دهد تا بیشتر در رفتارشان دقت کنند.
وی سؤالات دیگری را از متهم پرسید.
قاضی کشکولی خطاب به نجفی گفت: شما در اظهارات خود گفتید که خشاب از قبل در اسلحه بوده و مسلح نبوده و شما در حین رفتن به سمت حمام اسلحه را مسلح کردید. این مطالب را قبول دارید؟
نجفی جواب داد: واقعاً در روز حادثه شرایط نامناسبی داشتم و بالش را به همراه اسلحه برداشتم و به سمت حمام رفتم و اسلحه از قبل مسلح شده بود و مطالبی که قبلاً در پلیس آگاهی بیان کردم بهدلیل شرایط روحی نامناسبی که داشتم بود.
قاضی گفت که آیا شما با کار کردن سلاح آشنایی داشتید و چرا از قبل مسلح بوده؟
نجفی در جواب اعلام کرد: اسلحه در منزل همسر اولم مسلح شده بود و برای اینکه خشاب گم نشود آن را همانطوری که بود به منزل جدید انتقال دادم. قاضی در ادامه از نجفی پرسید که مهیار چه ساعتی از منزل خارج شد که نجفی در جواب اعلام کرد که حدود ساعت 9 و 30 دقیقه صبح بود که مهیار با آژانس به سمت مدرسه رفت.
قاضی کشکولی پرسید که نامه را پس از قتل نوشتید؟ درحالیکه نامه مورد نظر بار حقوقی دارد و چطور در آن شرایط تنظیم شده است؟ که نجفی جواب داد: من اصلاً حواسم نبود که این نامه بار حقوقی دارد و بعد از وقوع قتل حدود 20 دقیقه گیج بودم و دائم در خانه قدم میزدم و این نامه را هم با نیت خودکشی نوشتم و بعد هم به راننده دادم تا به دخترم بدهد. یک نامه در خانه دخترم بود و یک دستنوشته نیز روی میز ناهارخوری منزلم بود. این دستنوشته را در سال گذشته نوشتم و مطالبی که مقتول به من گفته بود را در آن آوردم. من بعد از گفتگو با میترا استاد مطالب را مینوشتم و وی صحبتهای من را ضبط میکرد. دو برگ دیگر به سازمان بازرسی و صندوق ذخیره فرهنگیان را عصر روز قبل از حادثه نوشتم که کاملاً دقیق است.
قاضی کشکولی گفت: در آذر ماه سال گذشته در پلیس 110 نامهای وجود دارد مبنی بر اینکه شخصی با هویت محمدعلی نجفی به پلیس مراجعه داشته است. دراینباره توضیح دهید. نجفی گفت: در گذشته میترا استاد یک بار با تیغ خودزنی کرده بود و من در آن موقع اورژانس را خبر کردم ولی چون موضوع خودزنی بود پلیس نیز در جریان قرار گرفت و این موضوع برای آن ایام است.
قاضی از متهم پرسید که در روز حادثه چه لباسی پوشیده بودید؟ که نجفی پاسخ داد: لباس طوسیرنگی بر تن داشتم و از روی آن نیز کتوشلوار طوسیرنگ پوشیده بودم و اسلحه را نیز درون جانماز پیچیده و به همراه کیفی به قم بردم.
در این لحظه فیلم ورود نجفی به آسانسور منزلش نمایش داده شد. قاضی از متهم پرسید که این فیلم را تأیید میکنید که متهم جواب داد: بله. من هر وقت حالت روحی نامناسبی داشتم به قم میرفتم و به همین دلیل بعدازاین حادثه به قم رفتم و در صحن حرم حضرت معصومه (س) فردی به من تسلیت گفت و متوجه شدم که خبر پخش شده است. فردی نیز اعلام کرد که در تهران دنبال شما میگردند. بعد از رسیدن به تهران با خانوادهام تماس گرفتم و گفتم که به پلیس آگاهی میروم. در همان ایام شایعه شد که من از کشور خارج شدهام لذا با صداوسیما مصاحبه کردم.
نجفی در ارتباط با سخنان وکیل میترا استاد گفت: وکیل اعلام کرده که بنده بهدلیل مهدورالدم بودن همسرم وی را کشتم که اصلاً من چنین چیزی را قبول ندارم و اگر هم این موضوع درست باشد من نباید خودم او را بکشم. همچنین از قول بنده اعلام کردند که من به میترا گفتم پرستو، درحالیکه این لفظ در فضای مجازی منتشر شد و من آن را اعلام نکردم. حرفهایی که میگویم برای تبرئه خودم نیست. من حتی اعلام کردم که دوست دارم قصاص شوم.
این متهم گفت: من حتی نمیدانستم که گلوله به دست مقتول اصابت کرده است. من میترا را دوست داشتم و وی نیز من را دوست داشت و از بروز چنین حادثهای ناراحت هستم. اسلحهای که در اختیار بنده بود از دوران کمیته بود چراکه محافظان من عضو کمیته بودند و فکر میکنم اسلحه نیز توسط همان سازمان در اختیار من قرار گرفته بود. در سال 77 حراست سازمان برنامهوبودجه اسلحه بنده را تعمیر کرد و در اختیارم قرار داد.
در ادامه این جلسه سرگرد عزتیراد کارشناس اسلحه مطالبی را بیان کرد.
عزتیراد گفت: نوع اسلحه برتا، ساخت کشور ایتالیا و خشاب آن ظرفیت ۱۳ فشنگ دارد. در روز حادثه ۵ گلوله توسط سلاح شلیک شده که ۳ گلوله آن به دیوار و سپس به سقف خانه کمانه کرده است. یک گلوله آن به کمد چوبی روبهرو مستقیم اصابت کرده و یک گلوله دیگر آن بعد از اصابت به دست مقتوله به سینه او نیز اصابت کرده است. بررسیها نشان میدهد که متهم هنگام تیراندازی تعادل نداشته است. همچنین مقتوله از بدن ورزیدهای برخوردار بوده لذا گلوله از بدن وی خارج نشده است.
در این بین نجفی گفت که اصلاً قصد کشتن میترا استاد را نداشتم و بالش را نیز به همین دلیل برداشتم تا مقتول اسلحه را نبیند چراکه میخواستم با وی صحبت کنم. وقتی داخل حمام رفتم و میترا اسلحه را دید هول شد و به من گفت که علی غلط کردم و من را فشار داد و در این بین گلوله شلیک شد. من بهدنبال حل مسائل با گفتگو بودم. بعد از اینکه مقتول در وان حمام افتاد من شوکه شدم و دستی به پیشانی وی کشیدم و متوجه شدم که فوت کرده است.
قاضی کشکولی از متهم خواست تا درباره پرونده خودکشی خودش در گذشته توضیح دهد که متهم گفت: در آبان سال گذشته بهدلیل بالا گرفتن اختلافات تصمیم به خودکشی گرفتم و در یکی از هتلهای تهران قرص مصرف کردم و میخواستم رگ دستم را بزنم که از حال رفتم و بعداً متوجه شدم که بعد از دو روز من را در هتل پیدا کردند. مقتول نیز در گذشته 3 بار اقدام به خودکشی کرده بود.
در ادامه دادگاه گودرزی یکی از وکلای وی در جایگاه قرار گرفت تا از موکلش دفاع کند.
گودرزی گفت: مردم طی ۴۰ سال نقطه منفی از آقای نجفی به یاد ندارند، رفتار آرامی دارد که این آرامش در کیفرخواست نیز آمده است. شخصیت آرام و متین وی و لبخندی که همیشه بر چهره دارد بخشی از شخصیت وی است. مطالب درباره این پرونده بسیار است و برخی اعلام میکنند که گلوله از کف دست رد شده و به سینه خورده و برخی نیز میگویند که گلوله از پشت دست رد شده و به سینه خورده است. فردی در زمان بازپرسی وارد صحنه جرم میشود و فردای همان روز بازداشت میشود. واقعاً این فرد چه کسی بوده است؟
وی ادامه داد: خانم میترا استاد آقای نجفی را محدود کرده بود و اجازه فعالیتهای اجتماعی به وی نمیداد. از طرفی مشکلات به حدی رسیده بوده که نجفی یک بار اقدام به خودکشی میکند و از طرفی خود خانم استاد نیز بارها دست به این اقدام زده بودند. این پرونده از پروندههای مهم جنایی است. یکی از نواقص پرونده نوع سلاح بوده است. سلاحی که در صحنه قتل شمارهاش ثبت شده B۵۲۰CZ بوده و سلاحی که مجوزش را آقای نجفی داده B۵۳۰CZ بوده است.
وکیل متهم اظهار کرد: ما شاهد ۵ پوکه در محل حادثه بودهایم، اما ۹ تیر شلیک شده است. تیر از سقف به سمت دیوار کمانه نمیکند. همچنین بر اساس تیم بررسی صحنه جرم گلوله به سینه به صورت مدور وارد شده اما بر اساس گفته پزشکی قانونی گلوله که در قفسه سینه مقتول بوده حرکت بیضوی داشته که این دو از زمین تا آسمان با هم متفاوت است. این تضادها نشان میدهد پرونده دارای ابهاماتی است. یک حادثه مهم رخ داده، تضادهای زیادی در آن وجود دارد که محصول عجله است. من قصد روشن کردن ابهامات و پاک و پاکیزه کردن پرونده را دارم. در صحنه قتل پیراهن مردانه پاره با دکمههای مردانه کنده شده وجود دارد، درحالیکه پیراهنی که دکتر نجفی آن روز استفاده کرد تیشرت بوده است. همچنین آزمایش گاز باروت که گرفتهشده نشان از آثار گاز باروت در دست میترا استاد را میدهد.
پس از پایان جلسه رسیدگی به اتهامات محمدعلی نجفی، قاضی محمدی کشکولی ادامه رسیدگی به این پرونده را به دوشنبه (۳۱ تیرماه) موکول کرد.
در جلسه بعدی قرار است ادامه دفاعیات متهم، نظر کارشناس اسلحه و ادامه دفاعیات وکلای متهم اخذ شود.
انتهای پیام/4110/پ
انتهای پیام/