صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۶:۲۰ - ۲۹ تير ۱۳۹۸

«آبنبات دارچینی» کتابی با طعم طنز

کتاب «آبنبات دارچینی» داستانی طنز از مهرداد صدقی است که در ادامه دو کتاب قبلی او روایت می‌شود.
کد خبر : 405077

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات و کتاب گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، خلق آثار طنز در هر حوزه‌ای از سخت‌ترین کارهاست. در این میان نوشتن آثار بلند طنز مشکل‌تر و سخت‌تر است. مهرداد صدقی از  طنزپردازان خوش‌ذوقی است که با خلق آثار مختلف طنز راه و روش خاص خود را یافته و آثار قابل قبولی در حوزه طنز ارائه داده است.


صدقی که سابقه نگارش چندین کتاب طنز را در کارنامه خود دارد، کتاب طنز «آبنبات دارچینی» را در ادامه دو کتاب «آبنبات هل‌دار» و «آبنبات پسته‌ای» نوشته است. ماجراهای این کتاب بین سال‌های 1372 تا 1374 و در مشهد می‌گذرد.


در «آبنبات دارچینی»، شخصیت اصلی داستان درگیر ماجراهای پیش‌بینی نشده‌ای می‌شود که ناخواسته بر روی زندگی خود و اطرافیانش تأثیر می‌گذارد و همین امر موقعیت‌های طنزآمیزی ایجاد می‌کند. این روایت مفصل و طولانی با دیالوگ‌های شیرین لهجه مشهدی دلنشین و خوش‌خوان شده و مخاطب را خسته نمی‌کند. آشنایی نویسنده با لهجه مشهدی موجب خلق شوخی‌های کلامی جالب و خنده‌آور در خلال داستان شده و این مسئله بستر مناسبی برای روایت شده است.


در بخشی از این کتاب آمده است: «کمی جلوتر، چشمم افتاد به مردی که یک ترازو روی زمین گذاشته بود‏. فکر کار کردن با ترازو هم بد نبود. دست‏‌کم از همین آقاجان، که هر روز خودش را وزن می‏‌کرد، کلی پول درمی‌آوردم. زن‌‏دایی هم گزینه خوبی بود. فقط حیف که ممکن بود در آخرین ماه‌‏های بارداری‌‏اش فنرها و عقربه‏‌های ترازویم را از جا درآورد. حدس زدم آقاجان به خاطر همین ترازو است که هر روز وزنش را به بقیه اعلام می‏کند. محض کنجکاوی رفتم روی ترازو. به صاحب ترازو گفتم: «پدرِ من هر روز می‏اد اینجا خودشِ وزن مُکنه. مشتری ثابت شمایه.»
ـ تو پسرِ علی ‏آقایی؟


ـ بله.
ـ هیچ مِدانی پدرت پدرِ منِ درآورده؟
ـ برای چی؟ برای شما که بهتره. بیشتر کاسبی مُکنین که! صاحب ترازو لبخند تلخی زد و گفت: «ها ... ولی خا دستم خالی بود؛ پدرت چند کلیو برنج به من نسیه داد. گفت به جاش می‏آد خودشِ وزن مُکنه. اولش خیلی دعاش کردم. هنوزم خیلی دعاش مُکنم. ولی، خا رد مشه، مره روی ترازو. برمگرده، مره روی ترازو. از این بشکة آبِ جلوی مسجد آب مخوره، می‏ره روی ترازو. مخواد بره مسجد، مره روی ترازو. از مسجد برمگرده، مره روی ترازو. هی مخواد ببینه وزنش چقدر کم و زیاد مشه ... خا این چی وضعیته خا؟»


کتاب «آبنبات دارچینی» در 15 فصل، 396 صفحه و با قیمت 27 هزار تومان از سوی انتشارات سوره مهر روانه بازار کتاب شده است.


انتهای پیام/4028/


انتهای پیام/

ارسال نظر