موحدیان: کرسیهای تلاوت قرآن باید در دانشگاهها تقویت شود
گروه دانشگاه خبرگزاری آنا- میعاد بادپا/ ستارههای قرآنی روایت دانشجویان، طلاب و اساتید نخبهای است که با برنامهریزی دقیق به قلههای بلند زندگی دست یافتند. در شمارههای گذشته ستارههای قرآنی روایتی از حفظ قرآن یک دانشجو در انبار خوابگاه، داستان دو برادر که در کودکی به گنجینههای طلایی دست یافتند، درد دلهای یک حافظ قرآن از معضل اشتغال نخبگان قرآنی، ماجرای تحول مسیر زندگی یک جوانی فوتبالی، روایت دانشجوی دکتری دانشگاه آزاد اسلامی که نماینده ایران در ۱۵ کشور جهان بوده و ۵۰۰ حافظ قرآن تربیت کرد و همچنین صحبتهای برخی دیگر از دانشجویان نخبه قرآنی بررسی شده است.
در شماره دهم ستارههای قرآنی، روایت موفقیتهای جوانی بررسی شده که در کنار تحصیل دانشگاهی، فعالیتهای قرآنی در حوزه ترتیل، حفظ و قرائت مجلسی را هم بهصورت جدی پیگیری کرده است. در این خصوص گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، مصاحبهای با حجت موحدیان حافظ و قاری قرآن کریم، کارشناسی ارشد ریاضیات گرایش رمز، نفر اول مسابقات کشوری قرائت قرآن کریم، انجام داد که متن این مصاحبه را در ادامه آوردهایم.
آنا: از چه زمانی بهصورت تخصصی کار قرآنی را آغاز کردید؟
موحدیان: در خانوادهای قرآنی و مذهبی پرورش یافتم و این از نعمات و الطاف الهی بود. در سنین چهار و پنجسالگی، برادرانم مرا همراه خود به جلسات قرآنی میبردند. در آن زمان استاد حسینیپور در دامغان جلسات قرآنی برگزار میکردند و هنوز هم آن جلسات هست و ادامه دارد و من در این جلسات مینشستم و وقتی تلاوتها را گوش میکردم خیلی برایم جذاب بود. آن موقع که پنجساله بودم مهد قرآن میرفتم و یک سری سورههای کوچک را یاد گرفتم و حفظ کردم. البته این کلاسها حالت مکتب داشت.
آنا: حفظ قرآن را از چه سورههایی آغاز کردید؟
موحدیان: مانند بسیاری، حفظم را از سورههای کوچک جزء 30 آغاز کردم. قرآن را در مهد حفظ میکردم و سپس به جلسه قرآن استاد اوحدیزاده و حسینیپور که شبهای جمعه در کانون میثاق دامغان برگزار میشد، میرفتم و حفظم را در این محفل تحویل میدادم. کانون میثاق دامغان بسیار در تربیت قرآنی نوجوانان نقش داشته و حتی یک قاری بینالمللی هم پرورش داده است. این جلسات اینقدر برای من جذاب بود که سورههایی که حفظ میکردم، میگفتند حجت شما هم بخوان، من هم با رضایت کامل میرفتم پشت میکروفن مینشستم و میخواندم و همه تشویقم میکردند. اینکه همه تشویق میکردند خیلی برایم خوشایند بود و واقعاً ترغیب میشدم که دفعه بعد سوره دیگری را حفظ کنم.
ترتیل استاد پرهیزگار باعث شد حافظ قرآن شوم
آنا: چگونه قرآن را حفظ میکردید؟ آیا الگوی خاصی برای حفظ داشتید؟
موحدیان: برادرم نوار ترتیل استاد شهریار پرهیزگار را تهیه کرده بود و با من کار میکرد. سورههای جزء 30 را با صدای استاد پرهیزگار حفظ کردم. درواقع شاید آیات را حفظ نمیکردم، آهنگها را حفظ میکردم. استاد پرهیزگار هم آهنگین میخواند و خیلی جذاب مخصوصاً برای بچهها. برای من که خیلی خوب بود. یادم هست که سوره «بیّنه» را حفظ کرده بودم و استاد پرهیزگار خیلی آن را قشنگ خوانده بود و من هم خیلی این سوره را دوست داشتم به همین خاطر آن در جلسات قرآن چندین بار خواندم و حضار مرتب میگفتند که شما سوره بینه را بخوان.
درواقع شاید همین آهنگین خواندن و استعداد خوبی که در زمینه گوش کردن الحان داشتم و گوش موسیقایی داشتم، این باعث شد که کمکم از حفظ قرآن یک مقدار فاصله بگیرم؛ یعنی اینقدر این آهنگین خواندن قرآن بر من غلبه کرد که از آن حفظ قرآن دور شدم و آمدم سمت قرائت قرآن و ازآنجاییکه جلساتی که در دامغان دایر بود، جلسات تخصصی قرائت قرآن بود و جلسات تخصصی حفظ قرآن نبود. جلسات قرائتمحور است و کمکم رفتیم سراغ تقلیدی خواندن؛ یعنی این دیگر برمیگردد به زمانی که کلاس چهارم پنجم یا 9 تا 10 ساله بودم که بنا به تشخیص استاد من تقلیدی کار کردم.
در نوجوانی دوره کامل تلاوت تقلیدی عبدالباسط را گذراندم
آنا: برای قرائت قرآن چه الگویی داشتید؟
موحدیان: از کلاس پنجم به سمنان رفتم و آنجا در جلسات دکتر سعید مرامی شرکت میکردم. ایشان هم خیلی ما را تشویق میکرد. تلاوتهای تقلیدی استاد عبدالباسط را از سوره شمس شروع کردم؛ و با همین روند قصارالسُوَر استاد عبدالباسط را تمام کردم، بعد سورههای بزرگترش بهخصوص سوره توبه را تمرین کردم، سوره یوسف که خیلی برای من دلنشین بود و برایش وقت میگذاشتم و به نظر خودم خوب میخواندم، حالا این از برداشتهایی بود که میشد. معمولاً در کلاسهای امروزی میگویند بعدازاینکه تقلید چندتا از قصارالسور را انجام دادید، تلاوت سوره حجر عبدالباسط را شروع کنید؛ اما سوره حجر استاد عبدالباسط زیاد برایم جذاب نبود درحالیکه سوره توبه خیلی برایم جذاب بود. درنهایت طی مدت کوتاهی، تمام تلاوتهای استاد عبدالباسط را گوش دادم و تقلیدیاش را کار کردم.
آنا: دوره کامل تقلیدیخوانی استاد عبدالباسط چقدر طول میکشد؟ شما در چه مدتی این دوره را گذراندید؟
موحدیان: این دوره تقریباً تا موقع بلوغ حدوداً تا سن 15 و 16 سالگی که صدا دچار تغییر میشود، مناسب است. بعد از دوره بلوغ دیگر نبایستی به صدا فشار آورد. استاد عبدالباسط هم گامش بالاست؛ یعنی کسی که میخواهد مثل عبدالباسط بخواند یک صدای شیک و تمیز و صافی نیاز دارد و ایشان پرده صوتی که میخواند پرده صوتی بالایی است. خودم تا سن 16 سالگی این دوره را گذراندم. پسازاین سن تقلید از استاد عبدالباسط را کنار گذاشتم، چراکه اگر به این سبک میخواندم صدایم آسیب میدید. بعد بنا به تشخیص اساتید، قرار شد که تلاوتهای استاد شحات محمد انور را کار کنم که ببینند آیا تلاوتهای ایشان برای من جواب میدهد یا نه. قبل از تلاوتهای شحات، تقلیدی از استاد مصطفی اسماعیل را پیشنهاد دادند. من سوره حجرات و قاف مصطفی را هم خواندم که اصلاً تجربه خوبی برایم نبود و با وجود زیباییهای تلاوت این استاد، به دلایلی سراغ تلاوتهای شحات رفتم.
تلاوت استاد شحات مرا به مسجد کشاند
یکی از دلایل این بود که به یاد دارم در دوران کودکیام، همیشه قبل از اذان صبح و قبل از اذان مغرب، تلاوت قصارالسور استاد شحات انور از تلویزیون پخش میشد، بهخصوص وقت غروب آفتاب که در کوچه بازی میکردیم، این تلاوت از بلندگوهای مسجد پخش میشد و بهقدری زیبا و جذاب بود که به خاطر این تلاوت به مسجد میرفتم. لذا این خاطره خوش را همیشه در ذهن داشتم و به همین دلیل سراغ تلاوت استاد شحات رفتم و دوست داشتم مثل این استاد بخوانم. تقریباً تا پایان دوره دانشآموزی یعنی به مدت دو سال تلاوتهای شحات را کار کردم و در این مدت بالغبر 150 تلاوت ایشان را کامل گوش دادم و 8 قرائت را بهصورت تخصصی و فنی تقلید و حفظ کردم.
در دوران دانشآموزی مسابقات قرآنی بسیار زیادی شرکت کردم و حاصل آن چندین رتبه اول شهرستان و رتبه اول استان و کشور بود. هم در مسابقات دانشآموزی، هم در مسابقات بسیج، هم در مسابقات هلالاحمر که آن موقع مرسوم بود، هم مسابقات سازمان تبلیغات که آن موقع بود و خیلی هم قوی برگزار میشد و الآن دیگر برگزار نمیشود و هم مسابقات اوقاف؛ در تمامی این مسابقات مقام اول شهرستان و استان را کسب کردهام.
همچنین 3 رتبه دوم کشوری در مسابقات قرائت قرآن کریم هلالاحمر، یک رتبه اول کشوری در مسابقات قرائت قرآن کریم سپاه، یک رتبه اول کشوری مسابقات قرائت قرآن کریم بسیج دانشآموزی و یک رتبه اول مسابقات منطقهای اوقاف کسب کردم. همچنین در مسابقات اذان هم همینطور که چند رتبه اول در مسابقات شهرستانی، استانی و کشوری را کسب کردم. معمولاً مسابقات کشوری اذان، بهصورت جشنواره برگزار میشد. البته قبل و بعدش مسابقه بود.
آنا: برخی از اساتید قرآنی بر این عقیدهاند که رقابتهای قرآنی باید از حالت مسابقهای دربیاید و جشنوارهای شود. نظر شما چیست؟
موحدیان: با این ایده مخالفم. مسابقه برای ایجاد انگیزه، رغبت و آمادگی هر چه بیشتر افراد کاملاً مناسب است؛ اما اگر بحث دور هم جمعکردن قرآنیهاست؛ بله بهتر است که جشنواره باشد؛ یعنی شما اگر برای شهرستان و استانش مسابقه برگزار کردی، این را باید به نتیجه برسانی و در کشور هم نشان بدهی که چه کسی اول است و چه کسی دوم.
آنا: در کدام دانشگاه و در چه رشتهای تحصیل کردید؟
موحدیان: ارشد ریاضیات-رمز از دانشگاه جامع امام حسین (ع) دارم و همچنین کارشناسی ریاضیات را از دانشگاه دامغان کسب کردم.
آنا: در مورد روابط ریاضی در قرآن توضیح مختصری بدهید؟
موحدیان: ادعای روابط ریاضی بین کلمات قرآن در نیمقرن اخیر در دنیا مطرح شده است که برای مثال میتوانم به یافتههای رشاد خلیفه، عبدالرزاق نوفل، جلالالدین سیوطی، عبدالدائم کحیل اشاره کنم. البته برخی اشکالات آماری و معیاری در این فرضیههای وجود دارد ولی بهطورکلی کشف روابط ریاضی در قرآن، باعث شد تا پژوهشگران هر چه بیشتر به دنبال کشف رمزهای قرآن توسط روابط آماری بپردازند.
آنا: به کدام فعالیت قرآنی علاقه بیشتری دارید؟
موحدیان: من ترتیل قرآن را خیلی دوست دارم و سعی میکنم تا جایی که بتوانم انواع و اقسام ترتیلها را اجرا کنم چون ترتیلهای مختلفی را گوش دادهام. شاید شخصی در شهرستان، استان ترتیل خوانده باشد من آن ترتیل را سعی میکنم اگر قابلیت دانلود داشته باشد دانلودش کنم و گوش دهم. حتی قاری داخلی و از آن برای خودم یکسری قواعدی را الگوبرداری کنم چه در صوتش، چه در لحنش، چه در نحوه ادای کلمات، حالا ممکن است زیاد باکیفیت نباشد اما چهبسا در یک غفله ممکن است یک نکتهای باشد که من از آن استفاده میکنم و این کار را قبلاً هم کردهام. الآن هم همینطور است. مثلاً در امام جماعتهای مساجدی اهل سنت هم سعی میکنم از آنها نکتهبرداری کنم چهبسا مثلاً امام جماعت وهابی باشد و از اینها استفاده میکنم و به نظرم ترتیلم از کیفیت خوبی برخوردار است.
آنا: آیا زمانی که وارد دانشگاه شدید بستر قرآنی در این محیط آماده بود؟ محیط دانشگاه را در مقایسه با محیط خارج از آن چگونه ارزیابی میکنید؟
موحدیان: دانشگاهها متأسفانه بستر فعالیتهای قرآنی را برای دانشجویان فراهم نکردند. عرصه فعالیتهای قرآنی دانشگاههای کشور مناسب نیست، معمولاً دانشجو باید خودش این عرصه را ایجاد کند. تنها تشکل برای فعالیت تخصصی قرآنی، کانون قرآن و عترت است. در دوران دانشجویی چیزی دستگیرمان نمیشد که این کانون چیست و دقیقاً چه کارهایی قرار است انجام دهد و به خاطر همین هم بود که هیچوقت به ثمر نمیرسید جز اینکه فقط چند محفل انس در دانشگاه برگزار میکردیم.
در دانشگاه بهصورت داوطلبانه و از سر دلسوزی فعالیت قرآنی انجام میدادم
خیلی هم تلاش میکردیم تا بودجهای به دست بیاوریم تا مثلاً بتوانیم برای قاریان و اساتید هدیهای تهیه کنیم. متأسفانه فعالیتها صرفاً به همینجا ختم میشد. چرا؟ چون هیچ جنبه انگیزشی وجود نداشت برای ما که در خانه قرآن و عترت بخواهیم فعالیت کنیم. اگر هم وجود داشت این دیگر خلاصه دلسوزیهای خودمان بود که در بحث قرآن و در بحث فرهنگی باید کار کرد. از آنطرف میدیدیم که کلاسهای موسیقی برگزار میشود، البته کلاس موسیقی بد نیست، چهبسا خیلی از دوستان قرآنی در کلاسهای موسیقایی شرکت کنند که موسیقی را یاد بگیرند، اما ابتذالاتی که از این کلاسهای موسیقی بیرون میآمد، مشهود بود. انواع و اقسام کنسرتهایی که در دانشگاه برگزار میکردند و آنجا چه کارها که نمیکردند. باز هم ما مخالف کنسرت نیستیم اگر سالم برگزار شود. ما هم از سر دلسوزی فعالیت قرآنی انجام میدادیم و برای مثال محفل انس با قرآن برگزار میکردیم. در این مورد البته مسئولان فرهنگی دانشگاه حامی ما بودند.
در طول مدت دانشگاه، جلسات قرآنی در برخی از مساجد سمنان مثل مسجد اهلبیت (علیهمالسلام) داشتم. در محیط دانشگاه هم کلاس قرآنی تشکیل دادم، دورهمی بود با همدیگر یک مروری میکردیم. آن کلاسها خوب و پربرکت بود و من خودم بهشخصه جمعهای قرآنی را خیلی دوست دارم، ازاینجهت که در روایت معصوم داریم که در هر نشستوبرخاست قرآنی یک رذیلت از انسان دور میشود و یک فضیلت اخلاقی به او افزوده میشود، من این را واقعاً دیدهام؛ یعنی در هر نشست قرآنی که ما داشتیم احساس کردم یک چیزی به من اضافه شد و یک بدی از من دور شد.
الآن هر چه که دارم از قرآن است. شاید ادعای خیلی بزرگی باشد ولی عقیده من این است، لااقل دور و اطراف خودم غیر از این ندیدم که افرادی که با قرآن سروکار داشتند و به معنای واقعی کلمه قرآنی بودند، ولو بیاخلاقیهایی انجام دادند اما قرآنی بودند، اینها در کارشان نماندند، اینها در امورات مادیشان نماندند؛ یعنی خلاصه اینها خانهدار شدند و جدای از این بحث، برای کارشان لنگ نماندند و همهشان و هر فردی را که من میبینم یکجایی مشغول است. در این اوضاع بد اقتصادی که همه میگویند آقا چرا کار نیست و اشتغال و اینها، من یک قرآنی نمیبینم که بیکار باشد. مشغولاند و الحمدلله جاهای خوبی هم مشغولاند. اینها بهواسطه قرآن است.
آنا: در حال حاضر چه فعالیتی را در دانشگاه در بسط فرهنگ قرآنی مناسب میدانید؟
موحدیان: ترویج کرسیهای تلاوت، جلسات آموزش تلاوت و حفظ در محیط دانشگاه و خوابگاههای دانشجویی، برگزاری محافل با حضور اساتید قرآنی، همکاری با سایر کانونهای ازجمله کانونهای ادبی، هنری و موسیقی و اجرای طرحهای مشترک از حوزههای مؤثری است که میتوان در دانشگاهها به آن پرداخت. برای مثال، در دوران دانشجویی خیلی به دنبال تشکیل کرسیهای تلاوت بودم اما این امر هیچوقت محقق نشد و مورد استقبال قرار نگرفت؛ یعنی نمیدانستیم و بلد نبودیم که چه مشوقهایی را برای برگزاری کرسیهای تلاوت ایجاد کنیم. البته بیرغبتی مسئولان دانشگاه هم بیتأثیر نبود. البته در بسط فرهنگ قرآنی اساتید خیلی میتوانند مؤثر باشند. چطور در مدرسه چشم و گوش و دهان یک دانشآموز به رفتار معلمش است و او برایش همهچیز میشود و شاکله رفتاری آن دانشآموز را معلمش تشکیل میدهد. عین همین در اساتید هم هست؛ یعنی اگر استاد بخواهد واقعاً استاد باشد شاید خیلی از معضلات ما کم خواهد شد. استادهای ما به نظر من آنقدری که باید رسالت خودشان را در زمینه قرآن و عترت انجام ندادند. رئیس دانشگاه، معاون فرهنگیاش یا مسئول دفتر نمایندگی نهاد در دانشگاه باید اساتید را ترغیب کنند تا در کرسی تلاوت حداقل 20 دقیقه در هفته شرکت کنند که حتی این زمان اندک میتواند خیلی مؤثر باشد.
مسئولان دانشگاهی ما عمدتاً در زمینههای قرآن ضعیفاند. البته فعالیت قرآنی را قبول دارند، اما در عمل خودشان خیلی دل به کار نمیدهند. دوست داشتند که بشود ولی شاید آنها هم بلد نبودند که چگونه باید بستر را فراهم کنند. اینها هم یک روز دانشجو بودند، دانشجویان ما را ببینی شاید هرکسی نتواند قرآن را حتی از رو بخواند، حالا این قرار است مسئول ما شود.
انتهای پیام/4107/4126/پ
انتهای پیام/