صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۸:۵۸ - ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۸

سر و ته يک کرباس

سياست دولت آمريکا، فشار و جنجال برای آوردن ايران به پای ميز مذاکره است.
کد خبر : 382824

به گزارش گروه رسانه‌های دیگر خبرگزاری آنا، دونالد ترامپ در حساب کاربری خود در توئیتر نوشته است : «اگر ایران می‌خواهد بجنگد، این پایان رسمی ایران خواهد بود. هرگز دیگر ایالات‌متحده را تهدید نکنید». این در حالی است که جمهوری اسلامی ایران، جز در مقام مقابله با تهدیدات و دفاع از خود، هرگز هیچ کشوری را تهدید نکرده است و این دولت آمریکاست که به‌ویژه در هفته‌های اخیر، با غوغا سالاری و ماجراجویی، خبر از اعزام بمب‌افکن‌های B-52 و ناو آبراهام لیکلن به منطقه داده است. سیاست دولت آمریکا هم فشار و جنجال برای آوردن ایران به پای میز مذاکره است. دولت آمریکا، اساساً به همین میز مذاکره، حتی فارغ از آن‌که نتیجه چه باشد، برای امور تبلیغاتی خود نیاز دارد؛ اگرنه دولت ترامپ و حلقه اطرافش، در مذاکره با کیم جونگ اون، چه عایدی خاصی داشتند؟ آیا جز این بود که خود نمایش مذاکره برایشان کارکرد تبلیغی داشت؟


بسیار مهم است که ما در این‌سوی میدان، متوجه باشیم که ترامپ و مشاورانش چه سیاستی اتخاذ کرده‌اند. دولت آمریکا، لایه‌های پیچیده و تصمیم‌سازی دارد که در دولت ترامپ، دقیقاً به‌اندازه دولت اوباما محاسبه‌گرند و به عواقب جنگ با ایران می‌اندیشند. اگر دولت فعلی آمریکا، ظاهری خشن و سخت از خود نشان می‌دهد، این تصمیم چند نفر یا شخص ترامپ یا گروه B نیست، بلکه خروجی یک سیستم است که تصمیم گرفته در شرایط فعلی جهان، از در تهدید و فشار و اعمال زور و قلدری وارد شود. کیست که نداند عمده توافق برجام و روح و جسم آن، در دولت پیشین آمریکا هم زیر سؤال رفته بود و جز پوسته، چیزی از آن نمانده بود. مقامات آمریکایی، ممکن است در حوزه‌های مختلف، سلیقه و روش متفاوتی داشته باشند اما در مسائل کلان، تفاوتی باهم ندارند و آن‌طور که می‌گویند مهار ایران بخوانید تغییر حکومت یا تغییر ماهیت آن یکی از اهداف کلان و قطعی تمام دولت‌های آمریکاست.
نظر به این تحلیل، شخصاً سیاست ایجاد اختلاف و فاصله‌گذاری میان مقامات آمریکایی را قبول ندارم بلکه در مواردی آن را بیشتر شبیه به لطیفه می‌دانم.


موضع وزیر محترم امور خارجه در پاسخ به ترامپ، حامل این گزاره است که او همچنان به تعامل با بخش‌هایی از هیئت حاکمه آمریکا باور دارد. ظریف در توئیتر نوشته است: «دونالد ترامپ به‌درستی از مجتمع نظامی -صنعتی که ایالات‌متحده را به‌سوی جنگ‌های همیشگی می‌راند، اعلام انزجار می‌کند. ولی این‌که به “تیم B” اجازه داده شود دیپلماسی را از بین ببرند و همدستی در جنایات جنگی هیچ نتیجه‌ای جز تقویت همین مجتمع ندارد.» این اظهار موضع، دو اشکال دارد. اول آن‌که به دلیل پیش‌گفته، حاکی از امید به فاصله‌گذاری میان مقامات آمریکایی است و ثانیاً، برای پاسخ به شخص یاوه‌گویی که حرف از پایان رسمی ایران می‌زند، بسیار ناامیدکننده است. باید با ترامپ به زبان خود او سخن گفت. وزیر خارجه، نماینده ملت ایران است و برای غرور ایرانیان سراسر دنیا هم که شده باید به ترامپ یادآوری کرد که مراقب باشد حرف‌هایش، موجب نگرانی بیش‌ازپیش خانواده‌های سربازان آمریکایی نشود!


منبع:رسالت


انتهای پیام/4112/


انتهای پیام/

ارسال نظر