صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۰۸:۳۰ - ۲۱ شهريور ۱۳۹۴
واعظ آشتیانی:

سعیدلو، مقصر اصلی نابسامانی‌های سرخابی‌هاست/ انتخابات فدراسیون‌ها مهندسی می‌شود/ آپاچی‌ها را از استقلال بیرون انداختم

رئیس سابق فدراسیون دوچرخه سواری گفت: هر کسی که بگوید انتخابات فدراسیون‌ها مهندسی شده نیست، حقیقت را نمی‌گوید.
کد خبر : 38030

آرش عبدی، گروه ورزشی- مصاحبه با امیررضا واعظ آشتیانی می‌تواند از این جهت جالب توجه باشد که نگاه وی به ورزش با بقیه مدیران ورزشی تفاوت های زیادی دارد. او مدیری صنعتی است که چند سالی را در فدراسیون دوچرخه‌سواری و همچنین باشگاه استقلال مشغول به فعالیت بود. آشتیانی مدت کوتاهی را نیز به عنوان قائم مقام در سازمان تربیت بدنی حضور داشت. او در این مصاحبه دوساعته همچنان بر مواضع خودش درباره برخی از مسئولان و مربیان سابق استقلال تاکید کرد. مصاحبه با امیررضا واعظ آشتیانی را در ادامه می خوانید.


*با توجه به اینکه شما از صنعت وارد ورزش شدید، موافق حضور مدیران غیر ورزشی در ورزش هستید؟


- در این چند سال اخیر صحبت‌های زیادی درباره حضور غیرورزشی‌ها در ورزش مطرح می شود. حتی بعضی از افرادی که ادعای تحصیلات در ورزش را دارند نیز چنین صحبت‌هایی را عنوان می‌کنند. آنها مدام می‌گویند که ورزش را باید به دست ورزشی‌ها سپرد. اعتقاد دارم این تفکر کاملا اشتباه است و تا زمانی که ورزش کشور با این نگاه بخواهد اداره شود نمی‌توانیم به سمت حرفه‌ای شدن گام برداریم. در این چند سال عده‌ای عنوان کرده‌اند که ورزش کشور را غیرورزشی‌ها به این روز انداخته‌اند. این دروغ به قدری تکرار شده است که بسیاری آن را باور کرده‌اند. متاسفانه مدیریت اشتباه ورزشی‌ها باعث شده است لطمات جبران‌ناپذیری به ورزش وارد بیاید آن هم تنها به این دلیل که نگاه آنها تنها ورزشی بوده و کاری به مسائل دیگر نداشته‌اند. حتی تحصیلکردگان ورزش که دو سال است ورزش را در اختیار گرفته‌اند هم عملکرد مثبتی نداشته‌اند. متاسفم که برخی مقامات بلندپایه کشور هم باورشان شده است که باید مدیریت ورزش را به ورزشی ها سپرد. ورزش دنیا را مدیران اقتصادی مدیریت می‌کنند. بیشتر روسای فدراسیون های جهانی را کسانی اداره می کنند که ورزشی نبوده‌اند. البته اگر یک فرد ورزشی با علم مدیریت آشنایی داشته باشد برای مدیریت در ورزش اولویت با او خواهد بود. نکته دیگر این است که چطور ورزشی ها می توانند در حوزه‌های سیاسی ورود کنند، اما غیر ورزشی‌ها نمی‌توانند به ورزش بیایند؟ این تفکرات به خاطر این است که مدیریت در ورزش محدود عده‌ای خاص باشد. عده‌ای سالیان طولانی به ورزش چسبیده‌اند و قصد رها کردن آن را ندارند. فردی که ادعا می‌کند من 50 سال در ورزش هستم تا چه زمانی می خواهد به این حضور ادامه دهد؟ چرا اجازه نمی‌دهد فردی جوانتر با تفکراتی جدیدتر به صحنه بیاید؟


*اما نمی‌شود از کنار افرادی که سال‌های طولانی است در مدیریت ورزش حضور دارند به آسانی گذشت.به هر حال این افراد طی این سال ها تجربیات زیادی اندوخته‌اند که می‌توانند به مدیران جوان منتقل کنند.


- تجربه زمانی می‌تواند کارآمد باشد که با علم روز تلفیق شده باشد. در طول سالیان گذشته در ورزش کشور کسانی حضور داشتند که باعث تاسف است. در دوره آنها هیچ اتفاق مثبتی هم برای ورزش کشور نیفتاده است.اگر هم موفقیتی بوده است دلیلی بر مدیریت صحیح این افراد نیست.



*ورود شما به ورزش چگونه شکل گرفت؟


- سال 1359 بود که توسط مرحوم حاج مصطفی داودی، مسئول تربیت بدنی شهرستان کرج، شدم.








متاسفانه مدیریت اشتباه ورزشی‌ها باعث‌شده لطمات جبران‌ناپذیری به ورزش وارد بیاید آن هم تنها به این دلیل که نگاه آنها تنها ورزشی بود و کاری به مسائل دیگر نداشتند. حتی تحصیلکردگان ورزش که دو سال است ورزش را در اختیار گرفته‌اند هم عملکرد مثبتی نداشته اند

در آن زمان تنها 20 سال سن داشتم. کسانی که امروز ادعای ورزشی می کنند در آن زمان دوران تحصیل در دبستان یا دبیرستان را می گذراندند. همچنین در تمام سال‌هایی که درحوزه صنعت حضور داشتم به ورزش اهمیت می‌دادم و سعی می کردم از آن حمایت کنم. اواخر سال 83 بود که آقای مهرعلیزاده، رئیس وقت سازمان تربیت بدنی، ریاست فدراسیون دوچرخه‌سواری را به من پیشنهاد داد. اردیبهشت سال 84 نیز حکم سرپرستی این فدراسیون را دریافت کردم.


*نقطه عطف حضور شما در ورزش، مدیریت باشگاه استقلال بود. پیش از حضور شما در استقلال، مدیریت این باشگاه بین عده‌ای محدود جابه‌جا می‌شد اما شما خارج از گردونه قبلی مدیریت باشگاه استقلال را بر عهده گرفتید. آیا سپردن این مسئولیت به شما بر اساس رابطه یا رانت خاصی صورت گرفت؟


- سوابق مدیریتی‌‌ام برای کسانی که مرا به عنوان مدیرعامل استقلال انتخاب کردند مهم بود. همچنین عملکرد من در فدراسیون دوچرخه سواری نیز در این زمینه بی‌تاثیر نبود. این موارد به حضور من در استقلال به عنوان مدیرعامل ختم شد. من پیش از حضور در استقلال معاون وزیر صنایع بودم و دلیل نداشت برای مدیریت استقلال از رانت استفاده کنم. اعتراف می‌کنم بر‌خلاف میلی باطنی‌ام این مسئولیت را قبول کردم.


*رابطه شما با هیات مدیره وقت استقلال چگونه بود؟


- در اولین جلسه‌ای که در هیات مدیره استقلال حضور پیدا کردم اعضای هیات مدیره به من گفتند که ما 7 میلیارد تومان بدهی داریم، شما برای آن چه برنامه‌ای دارید؟ من در جواب آنها گفتم که وظیفه من برنامه دادن نیست، بلکه این شما هستید که باید برنامه بدهید تا من براساس آن برنامه مدیریت کنم. جالب این که آنها از صحبت‌های من تعجب کرده بودند.



*عملکردتان در استقلال را چگونه ارزیابی می کنید؟


- در زمان مدیریتم در استقلال توانستیم 5 میلیارد بدهی را که مربوط به مدیریت قبلی بود، پرداخت کنیم. در سال دوم ما حتی توانستیم به سوددهی هم برسیم. برای این کار سعی کردیم هزینه‌های غیرضروری را کاهش یا حذف کنیم. زمانی که تازه به عنوان مدیرعامل استقلال انتخاب شده بودم یک بار به هتل محل اقامت تیم رفتم و در آنجا صحنه هایی دیدم که واقعا جای تاسف بود. بسیاری از کسانی که در اردوی استقلال حاضر شده بودند جزو بازیکنان و کادرفنی نبودند. وقتی این موضوع را پیگیری کردم به من گفتند که این افراد اضافی لیدر بودند. من نام این لیدرها را آپاچی گذاشته بودم. حتی تعدادی از این آپاچی‌ها شب را هم در هتل سپری می‌کردند. اولین کاری که انجام دادم این بود که اجازه حضور آپاچی‌ها را در اردوی استقلال ندهم. از آن به بعد تعداد نفراتی که برای اردو به هتل می‌رفتند بیشتر از 30 نفر نمی‌شد. البته اقدامات دیگری هم برای صرفه‌جویی و کاهش هزینه‌ها انجام دادیم. برای اداره باشگاه هم تنها از 18 کارمند استفاده می کردیم. شنیده‌ام که اکنون باشگاه استقلال در حدود 80 کارمند دارد. باشگاهی که تنها یک تیم فوتبال دارد چه احتیاجی است که 80 نفر در آن مشغول به فعالیت باشند؟








بسیاری از کسانی که در اردوی استقلال حاضر شده بودند جزو بازیکنان و کادرفنی نبودند. وقتی این مسئله را پیگیری کردم به من گفتند که این افراد اضافی لیدر بودند. من نام این لیدرها را آپاچی گذاشته بودم. حتی تعدادی از این آپاچی‌ها شب را هم در هتل سپری می‌کردند

*دلیل قطع همکاری شما با باشگاه استقلال چه بود؟


- در دو فصلی که در استقلال بودم سازمان تربیت بدنی تعهد داشت قسمتی از هزینه‌های باشگاه استقلال را متقبل شود. آقای سعیدلو که آن زمان ریاست سازمان تربیت بدنی را بر عهده داشت در جلسه‌ای عنوان کرد که من این پول را پرداخت نخواهم کرد و آن را برای ورزش همگانی هزینه خواهم کرد. همین تصمیم باعث شد اعضای هیات مدیره به جز آقای امیدوار رضایی استعفا بدهند. ما منافعی در استقلال نداشتیم که بخواهیم به خاطر آن تحت هر شرایطی بمانیم. مثل برخی در برنامه تلویزیونی نیامدیم عنوان کنیم که دست مناظره‌کننده را می‌بوسیم. در مدتی که در استقلال حضور داشتم سعی کردم ادبیات زشت و پلشت برخی افراد را که در فوتبال حضور دارند، تغییر بدهم. در دو فصلی که در استقلال بودم این باشگاه کمترین حاشیه را در مقایسه با سال های پیش از آن داشت. در زمان مدیرعاملی من در استقلال، 3 مدیرعامل در پرسپولیس حضور پیدا کردند.


بسیاری از کسانی که در اردوی استقلال حاضر شده بودند جزو بازیکنان و کادرفنی نبودند. وقتی این مسئله را پیگیری کردم به من گفتند که این افراد اضافی لیدر بودند. من نام این لیدرها را آپاچی گذاشته بودم. حتی تعدادی از این آپاچی‌ها شب را هم در هتل سپری می‌کردند.من با هیچ کدام از آنها دچار چالش نشدم. در آن زمان هیچ صحبتی درباره ماهی قزل‌آلا یا بمب ترکاندن صورت نگرفت. هیچ وقت هم با انباشتی از بدهی‌های کلان باشگاه را رها نکردم. یک میلیارد و 200 میلیون تومان را نفراتی که جایگزین ما شدند پیش‌خور کردند. این افراد هم پیش‌خور هستند و هم میراث‌خور. 300 میلیون تومان بابت حضورمان در جام باشگاه های آسیا نصیب استقلال شد که جمعا یک میلیارد و 500 میلیون تومان می‌شود. ما جمعا 3 میلیارد بدهی داشتیم. اگر آقای سعیدلو 2 میلیارد و 700 میلیون تومانی که متعهد شده بود، پرداخت می‌کرد ما 1 میلیارد و 200 میلیون تومان سود کسب می‌کردیم. اگر امروز می‌بینیم که استقلال و پرسپولیس به این روز افتادند به خاطر تصمیم‌گیری‌های غلط آقای سعیدلو است. نکته مهمتر این است که نفرات بعدی که جایگزین وی در سازمان تربیت بدنی شدند چنین سیاستی را در پیش گرفتند. اگر آن پول پرداخت می‌شد امروز با بدهی 80 میلیاردی استقلال روبه‌رو نبودیم. اگر در طول این سال‌ها بودجه‌ای به استقلال تخصیص یافت برای وجاهت مدیران وقت هزینه شد.


*دلیل اختلاف شما با قلعه‌نویی چه بود و چرا او را از سرمربیگری استقلال کنار گذاشتید؟


- من در مسئولیت‌هایم هیچ وقت با کسی تعارف نداشتم. جایی که احساس کنم منافع سازمان یا نهادی که در آنجا دارای مسئولیت هستم تحت تاثیر قرار می گیرد برخورد خواهم کرد. خیلی‌ها در همان زمان به من انتقاد کردند که چرا مربی تیم قهرمان را تغییر می‌دهم. اعتقاد دارم اگر یک مربی 10 سال متوالی تیم را قهرمان کند اما با سیاست‌های باشگاه در تضاد باشد باید وی را از مجموعه کنار گذاشت چون منافع مربی ملاک نیست. آن چیزی که ملاک باید باشد منافع باشگاه است. روشن کردن این واقعیت‌ها برای مردم کار سختی است. ولی به مرور مردم متوجه خواهند شد که چه اتفاقاتی می‌افتد. در سال اول مدیریتم در استقلال با حاشیه‌های زیادی روبه‌رو بودیم به همین دلیل برای فصل بعدی از صمد مرفاوی که یک مربی بی‌حاشیه است دعوت به همکاری کردیم. البته بعضی‌ها سعی کردند این مربی نتواند در استقلال موفق باشد. برای این منظور هزینه‌های زیادی را انجام دادند. حتی لیدرها را برای جوسازی علیه استقلال تطمیع می‌کردند. استقلال و پرسپولیس باشگاه‌هایی هستند که منافع عده‌ای خاص در آنجا قرار دارد. این افراد دوست دارند مدیرانی در استقلال حضور داشته باشند که همیشه مرعوب رفتار آنها باشند. *بزرگترین اشتباهی که در دوران حضورتان در استقلال انجام دادید چه بود؟


- اجازه بدهید ابتدا از کارهای مثبتی که انجام دادم بگویم. مرحوم غلامحسین مظلومی سال‌ها خانه‌نشین بود اما به پیشنهاد یکی از دوستانم از وی دعوت به همکاری کردیم. پیش از آن کسانی در باشگاه استقلال رفت و آمد می کردند که هیچ عملکرد مثبتی در ورزش نداشتند. حق مرحوم مظلومی و امثال وی بود که در باشگاه استقلال صاحب مسئولیت باشند. در مورد بزگترین اشتباهم در استقلال نکته‌ای را در این زمینه نمی‌بینم که عنوان کنم. تنها چیزی که به ذهنم می رسد این است که باید با کسانی که در ظاهر بله‌قربان‌گو بودند. اما در باطن نگاه شیطانی داشتند برخورد جدی‌تری داشتم.


*زمانی که صمد مرفاوی سرمربیگری استقلال را برعهده گرفت وی انتقادهای زیادی را نسبت به امیر قلعه‌نویی انجام می‌داد. در آن زمان گفته می شد شما از مرفاوی می‌خواستید که چنین صحبت‌هایی را عنوان کند. آیا این مسئله واقعیت داشت؟


- کسانی که مرا می شناسند به خوبی می دانند که من با کسی تعارف ندارم و اگر بخواهم حرفی بزنم نیازی به این ندارم که چند نفر «علی» را جمع کنم و به آنها بگویم که جای من حرف بزنند. اگر نیاز به حرف زدن باشد من بهتر از مرفاوی صحبت می‌کنم. پس چه احتیاجی است که از او بخواهم به جای من حرف بزند؟


*چرا وضعیت مدیریتی باشگاه‌های بزرگی همچون استقلال و پرسپولیس تا این اندازه دچار نواسان است؟


- متاسفانه در ایران هیات مدیره‌ها به وظایف خودشان آشنا نیستند. آنها تصور می‌کنند هیچ مسئولیتی در قبال تصمیماتشان ندارند. حتی در حوزه های غیرورزشی نیز این مشکل وجود دارد. مشکلی که در این میان وجود دارد این است که زمانی که فساد نمایان می‌شود تازه یادمان می‌افتد که باید کاری کنیم. این مسائل نشان می‌دهد که ما در انتخاب مدیران دقت نمی‌کنیم. در استقلال و پرسپولیس ما مدیرانی داشتیم که بدون هیچ رزومه‌ای سال‌های طولانی در این دو باشگاه حضور داشتند و هیچ برآیند مثبتی هم در عملکردشان به چشم نمی‌خورد. این افراد همیشه هم معترض هستند و جالب اینکه حرف از ثبات مدیریت هم می‌زنند.








تنها اشتباهی که در استقلال انجام دادم این بود که باید با کسانی که در ظاهر بله‌قربان‌گو بودند اما در باطن نگاه شیطانی داشتند برخورد جدی‌تری انجام می‌دادم.

تعریف ثبات مدیریت در کشورهای توسعه‌یافته این است که یک فرد را بر اساس مطالعه و بررسی انتخاب و از وی حمایت می کنند. دلیلی ندارد از یک مدیر ضعیف که یک باشگاه را به ورشکستگی رسانده حمایت شود. این مدیران ضعیف با مقوله مدیریت آشنا نیستند و همه چیز را کیلویی و سنتی پیش می‌برند و تصور می‌کنند که افراد موفقی هم هستند. زمانی که انتخاب‌های اصلحی برای مدیریت سرخابی‌ها صورت نگیرد باید آمادگی یک هرج‌ومرج اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی را داشته باشیم. کسی که در 4 سال مدیریتش در باشگاه، به جز ورشکستگی عایدی دیگری نداشته باز هم می‌گوید که 3 سال دیگر هم باشگاه را در اختیار وی بگذارند. واقعا بیان چنین حرف‌هایی جای تاسف دارد.


*چرا با افراد دوشغله ای که در ورزش هستند برخورد نمی‌شود؟


- اتفاقا سوال من هم از دستگاه‌های نظارتی همین است. چرا با دوشغله‌هایی که 18 ماه در استقلال و پرسپولیس سرپرست بودند هیچ برخوردی صورت نگرفت؟ آیا دو شغله بودن فقط در زمان ما جرم محسوب می‌شد؟ آیا برخوردهای دوگانه این شائبه را به وجود نمی‌آورد که برخوردها رنگ و بوی سیاسی به خود گرفته است؟ قانون باید برای همه یکسان باشد. چرا هنوز از افرادی که بازنشسته یا چندشغله هستند استفاده می‌شود؟ آیا کسانی که این افراد را منصوب می‌کنند نباید مواخذه بشوند؟ اولین کسی که بازرسی کل کشور وقت به دلیل دوشغله بودن با وی برخورد کردند من بودم. زمانی که معاون وزیر صنایع بودم ریاست فدراسیون دوچرخه‌سواری را نیز بر عهده داشتم. از من خواستند که به خاطر دوشغله بودن استعفا بدهم. من هم با تمکین از قانون از ریاست فدراسیون دوچرخه‌سواری استعفا دادم اما تبعیض هایی که در این زمینه وجود دارد شائبه سیاسی بودن نظارت ها را تقویت می کند.


*شما به دلیل اختلاف با سعیدلو، رئیس اسبق سازمان تربیت بدنی، از مدیریت استقلال کناره گیری کردید اما به عنوان قائم مقام وی در سازمان تربیت بدنی انتخاب شدید. چگونه این اتفاق افتاد؟


- من علاقه‌ای نداشتم که معاون آقای سعیدلو در سازمان تربیت بدنی بشوم. حتی به وی گفتم که ما نمی‌توانیم با یکدیگر همکاری کنیم. اما وی معتقد بود که می‌توانیم همکاری خوبی در سازمان تربیت بدنی داشته باشیم. زمانی که به سازمان تربیت بدنی رفتم با انتصاب دو نفر مخالف بودم. این دو نفر در حوزه معاونت‌ها بود. این مسئله را با آقای سعیدلو درمیان گذاشتم و عنوان کردم که این دو نفر در حدی نیستند که در معاونت‌های سازمان تربیت بدنی تاثیر مثبتی داشته باشند چرا که رزومه قابل قبولی نداشتند. اما وی به نظرات من اهمیتی نداد. حتی مخالف عزل و نصب تعدادی از روسای فدراسیون ها بودم اما رئیس سازمان تربیت بدنی کار خودش را انجام می داد. وقتی دیدم مشورت من تاثیری در تصمیم‌گیری‌های وی ندارد تصمیم گرفتم که از مسئولیتم کناره گیری کنم.



*شاید عملکرد افرادی نظیر علی سعیدلو یا محمد علی‌آبادی در سازمان تربیت بدنی باعث ایجاد یک جو منفی درباره حضور افرادی غیر ورزشی در ورزش شده است.


- بر خلاف نظر شما اعتقاد دارم عملکرد علی‌آبادی ضعیف نبوده است. شما باید منصفانه قضاوت کنید. حداقلش این است که وی به لحاظ عمرانی کارهای زیادی انجام داد.


*اما نتیجه کارهای عمرانی وی به وجود آمدن تعداد زیادی امکان ورزشی نیمه‌کاره که هیچ بهره‌برداری از آن صورت نمی‌گیرد، بود. همچنین او به دلیل برکناری محمد دادکان، از ریاست فدراسیون فوتبال، فوتبال ایران متحمل ضررهای زیادی کرده است.


- هر کسی می‌تواند نظر خودش را داشته باشد. من هم انتقادهایی نسبت به عملکرد آقای علی‌آبادی دارم اما در مقایسه با عملکرد آقای سعیدلو و عباسی وزیر سابق ورزش، وی موفق‌تر بود. این که به خاطر یک اشتباه مدیریتی تمام عملکرد وی را زیر سوال ببریم نمی تواند عادلانه باشد.


*چرا خصوصی‌سازی استقلال و پرسپولیس با شکست روبه‌رو شد؟


- بضاعت دولت‌ها به حدی نیست که تمام کارها را خودشان انجام بدهند. بنابراین مجبورند از سرمایه بخش خصوصی استفاده کنند. در کشورهای توسعه‌یافته از این سرمایه در جهت رشد کشورشان استفاده می کنند. آنها بر خلاف ما به خوبی این کار را بلد هستند. در این کشورها برای هر کاری ابتدا بسترسازی صورت می‌گیرد. اما بخش خصوصی ما برگرفته از مدیران فسیل‌شده دولتی است که بازنشسته شده‌اند و به بخش خصوصی آمده‌اند. دولت تعریفی از بخش خصوصی ندارد و از سوی دیگر پایه ورزش کشور به اشتباه بنا شده است. از همان ابتدا به دنبال کسب عناوین قهرمانی بودیم. در حالی که باید ابتدا به ورزش همگانی می‌پرداختیم. وقتی که تولید و صنعت کشور ورشکسته است چگونه انتظار داریم ورزش بتواند به سمت خصوصی‌سازی برود؟ زیرا این دو مقوله با یکدیگر ارتباط مستقیم دارند. در حال حاضر بزرگترین کمپانی های دنیا به عنوان اسپانسر باشگاه‌های بزرگ دنیا انتخاب می‌شوند. ما چنین اسپانسرهایی نداریم. اگر هم داشته باشیم با وجود چنین مدیران پرادعایی نمی‌توان به سمت خصوصی سازی پیش رفت. بزرگترین اشتباهی که مجلس شورای اسلامی انجام داد این بود که می‌خواست با خصوصی‌سازی استقلال و پرسپولیس هزینه‌های دولت را کاهش دهد.


*اما وزارت ورزش فعلی تلاش زیادی کرد که استقلال و پرسپولیس را به ثبات برساند.


- زمانی که من در وزارت صنایع حضور داشتم به وزیر صنایع توصیه کردم در صنعت خودرو به صورت مستقیم ورود پیدا نکند چرا که باعث می‌شود هم خودش و هم وزارتخانه وارد حاشیه شوند. این توصیه را به مسئولان ورزش کشور هم کردم. به آنها گفتم که اگر در امور استقلال و پرسپولیس به صورت مستقیم دخالت کنند از رسیدگی به بسیاری از مسائل غافل خواهند ماند. آقای امیررضا خادم که مسئولیت رسیدگی به مشکلات این دو باشگاه را داشت از این جهت قابل انتقاد است که از افراد دارای صلاحیت مشاوره نگرفت اما برخوردهایی هم که با وی شد کاملا یکطرفه و غیر منصفانه بود. آقای خادم از بسیاری از کسانی که ادعای ورزشی بودن دارند ورزشی‌تر است. اتفاقا کسانی که وی را مورد هجمه قرار دادند خودشان غیرورزشی هستند. این افراد زمانی با موتورسیکلت روزنامه جابه‌جا می‌کردند اما پس از مدتی دری به تخته خورد و آنها از موتورسواری به لکسوس‌سواری رسیدند. حالا کار به جایی رسیده که چنین افرادی منتقد آقای خادم می شوند.


*چرا وزارت ورزش در پی دخالت در امور فدراسیون فوتبال است؟


- به نظر من حق وزارت ورزش است که نظراتش را در فدراسیون فوتبال پیاده کند. اما این مسئله باید به گونه‌ای انجام شود که بهانه‌ای به فیفا داده نشود. وزارت ورزش سعی کرد با کنار گذاشتن افرادی نظیر نایب رئیس و دبیر فدراسیون فوتبال، رئیس فدراسیون فوتبال را تحت فشار بگذارد اما تصور نمی‌کرد که آقای کفاشیان آمادگی دارد برای ماندن در فدراسیون فوتبال از دوستانش هم عبور کند. به نوعی وزارت ورزش از وی رودست خورد. همان گونه که آقای عباسی در انتخابات فدراسیون فوتبال رودست خورد. مسئولان فعلی وزارت ورزش هم تصور می کردند اگر دوستان آقای کفاشیان را از فدراسیون فوتبال کنار بگذارند آقای کفاشیان از ریاست فدراسیون فوتبال کناره‌گیری می کند. جالب است بدانید که در تمام دنیا دولت ها در امور فدراسیون های ورزشی دخالت می‌کنند. آنها روسای فدراسیون ها را خودشان انتخاب می کنند اما به صورت صحیح این کار را انجام می دهند در حالی که ما افراد را بر اساس نژاد و قبیله انتخاب می کنیم.








کسانی که خادم را مورد هجمه قرار دادند خودشان غیر ورزشی هستند. این افراد زمانی با موتورسیکلت روزنامه جابجا می کردند. اما پس از مدتی دری به تخته خورد و آنها از موتورسواری به لکسوس سواری رسیدند

*بعد از برگزاری مجامع انتخاباتی فدراسیون‌ها شاهد طرح مباحثی در خصوص مهندسی شدن انتخابات برای تعیین روسای فدراسیون های ورزشی هستیم . این موضوع چقدر به واقعیت نزدیک است.


- انتخابات تمامی فدراسیون‌ها مهندسی‌شده است. البته این حق وزیر ورزش است که روسای فدراسیون‌ها را بر اساس سیاست‌هایش انتخاب کند. حتی انتخاب من به عنوان رئیس فدراسیون دوچرخه‌سواری در یک انتخابات مهندسی‌شده شکل گرفت. مجمعی هم که برگزار می‌شود فرمالیته است. کسی که بگوید انتخابات فدراسیون‌ها مهندسی‌شده نیست، حقیقت را نمی‌گوید. چند روز پیش انتخابات فدراسیون دوومیدانی برگزار شد. رئیس جدید فدراسیون دوومیدانی را هیچ کس نمی‌شناسد پس چطور می‌تواند برنده انتخابات شود؟ نباید با شعور مردم بازی شود و بگویند انتخابات فدراسیون‌ها مهندسی شده نیست. در این میان، یک دوگانگی دیگر هم وجود دارد؛ وزیر ورزش عنوان می‌کند که ورزش را باید به دست ورزشی‌ها سپرد اما یک فرد غیرورزشی را به عنوان رئیس فدراسیون دوومیدانی انتخاب می‌کند. وزیر ورزش با چنین اظهارنظرهایی به دنبال این است که در بین ورزشی ها مقبولیت کسب کند در حالی که واقعیت چیزی دیگری است.



*البته وزارت ورزش این روزها حتی در امور اجرایی فدراسیون‌های ورزشی هم تا حدودی دخالت می کند. به عنوان مثال در چند ماه اخیر فشار زیادی از سوی وزارت ورزش به فدراسیون فوتبال وارد شد تا با کارلوس کی‌روش قطع همکاری کند.


- من از این همه انرژی که برای مقابله با کی‌روش مصرف می‌شود، تعجب می‌کنم. به کار این مربی اعتقاد دارم. کی‌روش کسی است که به مدیران و مربیان کشورمان درس‌های زیادی داد. او یاد داد که باید با بازیکن‌سالاری مقابله کرد. او به مربیان ما آموخت که ارتباط با بازیکنان باید به گونه‌ای باشد که بازیکنان برای مربیان همچون سربازانی فداکار باشند. برخی انتقاد می‌کنند که چرا کی روش به ما توهین کرده است؛ زمانی که کی‌روش را دزد دریایی خطاب می‌کنیم او هم می گوید شما راهزن هستید. زمانی که توهین می‌کنیم نباید انتظار داشته باشیم طرف مقابل توهین نکند. ما یاد نگرفته‌ایم با افراد قوی‌تر از خودمان کار کنیم. فضای فعلی ورزش کشور فضایی است که افراد متملق و چاپلوس را می‌پسندد.


آنها انتظار دارند کی‌روش هم ادبیات افراد متملق را داشته باشد در حالی که دلیلی ندارد وی چنین کاری انجام دهد. بعد هم عده‌ای را متهم به حمایت از کی روش می‌کنند و مربیگری‌های دوره خودشان را که تنها بر اساس تاکتیک‌های علی‌اصغری بوده است، به رخ کی روش می‌کشند. وزیر ورزش و فدراسیون فوتبال شأن خود را در قبال کی‌روش حفظ نکردند. وزیر ورزش می توانست در ماجرای کی روش نقش پدرانه‌ ایفا کند اما چنین کاری انجام نداد.


*شما یکی از منتقدان سازمان لیگ بودید. مهمترین مشکل این سازمان از نظر شما چیست؟








من از این همه انرژی که برای مقابله با کی‌روش مصرف می‌شود، تعجب می‌کنم. به کار این مربی اعتقاد دارم. کی‌روش کسی است که به مدیران و مربیان کشورمان درس‌های زیادی داد. او یاد داد که باید با بازیکن‌سالاری مقابله کرد. او به مربیان ما آموخت که ارتباط با بازیکنان باید به گونه‌ای باشد که بازیکنان برای مربیان همچون سربازانی فداکار باشند

- هیچ جای دنیا نمی‌بینیم که فدراسیون‌های فوتبال یا سازمان لیگ یک کشور برای خودش درآمدزایی کند، بلکه این درآمدزایی باید برای باشگاه‌ها باشد. زمانی که از آنها سوال می شود که چرا به دنبال درآمدزایی هستند عنوان می‌کنند که باشگاه‌ها به آنها وکالت داده‌اند. باید متاسف بود به حال باشگاه‌هایی که چنین مدیران ضعیفی دارند. مدیرانی که به یکسری مدیران ضعیف‌تر از خودشان وکالت داده‌اند تا برایشان درآمدزایی کنند. این مسائل نشان می‌دهد که مدیران آماتور در فوتبال کشور حضور دارند.


*درباره پرونده فساد در ورزش که توسط مجلس شورای اسلامی تشکیل شده است چه نظری دارید؟


- درباره فساد در فوتبال دستگاه های نظارتی به قدری ضعیف عمل کردند که کمیسیون اصل نود مجبور شد در این زمینه اقداماتی انجام دهد. من از کمیسیون اصل نود به دلیل عملکرد شجاعانه آنها دفاع می کنم اما باید مراقب باشند افرادی را که خانه‌های عنکبوتی ساخته‌اند، از قلم نیندازند. اگر ما قبول داریم که مجلس در تمامی امور حق دارد ورود کند در مسئله فساد در فوتبال هم صلاحیت رسیدگی دارد.


*قصد ندارید بار دیگر در ورزش حضور پیدا کنید؟


- هیچ علاقه‌ای به حضور در ورزش ندارم. حتی زمانی که دولت دهم در حال شکل گرفتن بود از من برای وزارت صنایع و سازمان تربیت بدنی برنامه خواستند اما من طی نامه‌ای انصراف خودم را اعلام کردم.


انتهای پیام/

ارسال نظر