پس از برجام پروژه عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی!
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، مشکل دولتها، کشورها و مردم دنیا هستند که به آمریکا اهمیت میدهند، درصد زیادی از این رفتار به خاطر ترس بی موردی است که در کشورهای دنیا از آمریکا وجود دارد. ترس باعث تمکین و فرمانبرداری میشود، خواسته ای که آمریکا در پی آن است.
هر کشور تن به خواستههای ایالات متحده بدهد و سر فرود آورد کشور و مردمی نرمال و عادی تلقی میشود، هر کشور و رژیمی با رژیم صهیونیستی روابط دوستانه داشته باشد و با این رژیم دشمنی نکند، از نظر رژیم آمریکا جزو کشورهایی محسوب میشود که در حلقه دوستان کاخ سفید است.
آمریکا حتی حاضر است تا خود را فدای موجودیت رژیم اسرائیل کند، یک همپیمانی و همراهی ایدئولوژیک عمیق میان آمریکا و رژیم صهیونیستی وجود دارد که نشان از تقابل و تضاد با مکتب شیعه و عصر انتظار و ظهور منجی عالم حضرت مهدی موعود (ع) دارد.
تلاشی که رژیم اسرائیل با همراهی آمریکا و دیگر کشورهای غربی و حتی عربی منطقه انجام میدهند، مبارزه با تفکر و اندیشه صادق مهدویت است، حتی رژیم سعودی که اکنون با سرکردگی بن سلمان اداره میشود، تقابل و تضاد خود را با شیعیان مظلوم این کشور تشدید کرده و با خشونت هر چه بیشتر با آنها رفتار میکند در راستای مبارزه با ایدئولوژی مهدویت است.
جنگ آل سعود با مردم یمن و کشتار بی رحمانه مردم مظلوم این کشور بی ارتباط با جنگ با اندیشه مهدویت نیست، چرا که مردم و کشور یمن در عصر انتظار و ظهور، جایگاه ویژهای دارند.
جمهوری اسلامی ایران خواهان نابودی رژیم اسرائیل است و این خواسته بر اساس وعده الهی است که در قرآن به مسلمانان داده شده است و محقق نیز خواهد شد. رژیم صهیونیستی دشمن درجه یک جهان اسلام است و هر جا که جنگ و درگیری در کشورهای مسلمان دیده میشود، دست حکام رژیم اسرائیل وجود دارد.
اگر در سوریه جنگ داخلی راه انداخته میشود، در راستای تأمین و تضمین امنیت رژیمی است که امنیت دیگران را بر هم زده است.
اگر سران رژیمهای عربی منطقه ائتلاف تشکیل میدهند و به کشور مسلمان یمن حمله میکنند برای تأمین امنیت رژیم اسرائیل است و اگر با جمهوری اسلامی ایران دشمنی میکنند نیز برای چنین منظوری است.
با وجودی که آمریکا، غرب و برخی عوامل داخلی میدانند جمهوری اسلامی ایران به خاطر ماهیت رژیم صهیونیستی هیچگاه نمیتواند با این رژیم روابط داشته باشد و آن را به رسمیت بشناسد، چرا اصرار بر خواسته خود دارند؟!
ایران بر سر موضوع هسته ای با آمریکا به توافق رسید، وعده داده شده بود که اگر ایران بر سر این موضوع توافق کند، مشکلات اقتصادی با برچیده شدن تحریمهای اقتصادی بر طرف میشود.
ایران در یک پروسه دو ساله برای مذاکرات هستهای به برجام رسید و پس از اجرای یکطرفه دو سال توافق هستهای، هیچ بهره ای از آن نبرد و در عوض طرف مقابل که کشورهای غربی و آمریکا باشند، با وقاحت سیاسی خود، از این پیمان خارج شدند و هیچ یک از تعهدات خود را نیز اجرا نکردند.
گفته میشد که آمریکا کدخدا است و با کدخدا بستن راحتتر است، اما در عمل اینگونه نشد، آمریکا را کدخدا پنداشتیم اما او کدخدا منشانه رفتار نکرد. آمریکا زیر پیمانی که با ایران امضا کرده بود زد و از آن خارج شد. اروپا هم در تبعیت از آن همچنان از سیاست یکی به نعل یکی به میخ بهره میبرد.
در چنین وانفسایی، اکنون برخی اعتقاد دارند حالا که وضعیت چنین شده و کدخدا نیز بر تعهد خود پایبند نمانده، مشکل جای دیگری است.
همانگونه که مذاکره و توافق با آمریکا یک اشتباه بزرگ بود، طرح عادیسازی روابط و به رسمیت شناختن رژیمی که فلسفه وجودی جمهوری اسلامی ایران بر اساس وظیفه نابودی آن بنا نهاده شده، یک توطئه خباثت آمیز از سوی عوامل خارجی و داخلی است.
موضوع به رسمیت شناختن و عادیسازی روابط ایران با رژیم اسرائیل از سوی مقامات اروپایی و آمریکایی بارها مطرح شد و حتی برخی از مقامات اروپایی شرط عادی سازی روابط خود را با ایران، به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی از سوی ایران اعلام کردند.
همین سیاست نیز به گونهای دیگر و خزنده و با بهره گیری از الفاظ و کلماتی که بتواند تأثیر خود را بر افکار عمومی بگذارد از سوی برخی افراد و شخصیتهای داخلی مطرح میشود.
روش چنین افرادی که متصل به جریان خاص سیاسی هستند، بسیار دقیق و زیرکانه است، چرا که هم شرایط زمان را در نظر میگیرند و هم شرایط مکان را و البته نوع سخن گفتن نیز ماهرانه است.
کافی است به این سخن یکی از همان افرادی که اشاره شد توجه کنید تا به عمق اقدام آنها پی ببرید. «پاکستان و هند هر کدام ۱۰۰ بمب هسته ای دارند، چرا کسی با آنها کاری ندارد؟ چون ۹۰ درصد اختلاف ما با آمریکا بر سر اسرائیل است. پس واقعیت این است که ما نباید تصور کنیم اگر بر سر هستهای با آمریکا توافق کنیم تحریمها تخفیف مییابد، هم میخواهیم چگوارا باشیم هم ماندلا! ظاهراً این کار برای حکومت سخت نیست اما برای مردم طاقت فرسا شده است.»
این که این فرد اعتقاد دارد پاکستان و هند با داشتن بیش از ۱۰۰ بمب هستهای مشکلی ندارند، یک برداشت غلط از شرایطی است که در این دو کشور حاکم است. این فرد یا از جریان هند و پاکستان ناآگاه است یا این که خود را به ناآگاهی زده و گمان میکند که مردم نیز آگاهی از وضعیت این دو کشور ندارند. پاکستان از بیثباتی سیاسی و اجتماعی شدیدی رنج میبرد و در این بلبشوی سیاسی، جولان گروههای افراطی در این کشور بیداد میکند. نفوذ تفکر وهابیت با نقش آفرینی سعودیها در پاکستان باعث شده تا دولت اسلام آباد وابستگی شدیدی به آل سعود داشته باشد.
فقر در پاکستان به شدت زیاد است و هیچ سامان اقتصادی وجود ندارد. هر چند هند با توسعه همراه است اما درصد زیادی از مردم آن در فقر مطلق به سر میبرند، اختلافاتی که میان هند و پاکستان وجود دارد، بارها باعث درگیری و جنگ بین دو کشور شده است، گرچه هر دو دارای بمب هستهای هستند. چنین وضعیتی به خاطر عدم استقلالی است که دو کشور به خاطر تبعیت از آمریکا دچار آن هستند.
کوته نظرانه است که یک استاد دانشگاه با چنین نظری اعتقاد داشته باشد که ایران باید مشکل خود را با اسرائیل حل کند! ما نه چه گوارا هستیم نه ماندلا، نه میخواهیم چه گوارا باشیم و نه ماندلا، ما ایران هستیم با ایدئولوژی قوی و عمیق تشیع که از فرهنگ علوی و عاشورایی الهام دارد و آموزههای خود را نیز از آنها فراگرفته و اعتقاد راسخ و قلبی دارد که تنها راه پیروزی، مقاومت است و مذاکره و مصالحه با دشمن اشتباه است.
منبع:سیاستروز
انتهای پیام/4112/
انتهای پیام/