صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۵:۱۶ - ۰۷ ارديبهشت ۱۳۹۸

فرخ مستوفی //////////

//////////
کد خبر : 376795

موضوع روزمان الان موضوع سیل‌هایی است که آمده و تقریباً با صحبت‌هایی که کارشناسان کرده‌اند، علت اینها مشخص است. با توجه به اینکه همه ما می‌دانیم که چه چیزی برای به وجود آمدن بلا یا آسیبی برای ما می‌شود، چرا همچنان به انجام آن اهتمام می‌ورزیم. مثلاً سیل دروازه قرآن شیراز را می‌گفتند که حجم بارشش اصلاً در برابر بارندگی‌های دیگر یک حجم ناچیزی بوده که باعث این همه تلفات شده یا سیل‌های دیگری هم که در استان خوزستان یا جاهای دیگر، مثلاً در ارتباط با این موضوع که صحت و سقمش را هم نتوانستم دربیاورم که می‌گفتند یکی از دلایلی که باعث بالا آمدن آب در خوزستان شده و یک‌سری از تالاب‌ها هنوز خشک مانده‌اند به خاطر این بوده که آنها را پارسل‌بندی کرده‌اند که برخی از تأسیسات نفتی آسیب ندیده که بتوانند بعداً از آنها بهره‌برداری کنند و در نهایت مجبور شدند یک‌سری از آنها را باز کنند، نظرتان را درباره اینها بفرمایید.


- منظورتان این است که این سیل‌ها استثنایی هستند یا پیش‌بینی نشده‌اند یا کسی آمادگی نداشته.


بارندگی‌ها طوری بوده که هر جور می‌خواستند جلوی اینها را بگیرند بالاخره یک آسیبی می‌زده و ناشی از تغییرات ناگهانی اقلیمی بوده که به وجود آمده، اما یک‌سری از عوامل باعث تشدید خسارات شده، دررابطه با این موضوعات بفرمایید.


- الان صبح تا شب اگر برنامه‌های تلویزیونی را تماشا کنید، هوا را نگاه کنید، 24 ساعته، الان هوا و هواشناسی خودش یک مبحث جداست. یعنی الان اخبار را که نگاه می‌کنید، یک اخبار داریم، یک خبر ورزشی داریم، قبلاً همه اینها با هم بودند. الان هواشناسی یک مبحث کاملاً متفاوتی است و این هواشناسی در ایران زیاد کاربرد ندارد برای اینکه در ایران معمولاً خشک است و شما از دفترتان که بروید بیرون، اگر هواشناسی باشید می‌توانید پیش‌بینی کنید که اینجا ابری است یا نیمه‌ابری است و احتیاج حتی به علم غیب و دستگاه هم ندارد و تقریباً می‌شود در طول سال پیش‌بینی کرد که چه جاهایی بارانی است و چه جاهایی نیست و الگوهایش مشخص است.


وقتی که ایران را از بالا یا به قول بعضی‌ها هلی‌کوپتری نگاه کنیم، کشوری است کوهستانی، سرتاسر این کوهستان‌ها آثار بریدگی وجود دارد. این بریدگی‌های هیچ‌کدام رودخانه نیستند و هیچ‌کدام‌شان هم اسم‌شان رودخانه نیست چون در ایران تعداد انگشت‌شماری رودخانه واقعی داریم که در طول سال همیشه آب دارد، بقیه اینها مسیل هستند، مسیل یعنی محلی که سیل از درونش عبور می‌کند. پس نشان می‌دهد که ما در یک سرزمین خشک عملاً وقتی که باران می‌آید و شدت ریزشش زیاد می‌شود، اینها وقتی که روی سطح خاک نم‌دار می‌ریزد، این خاک و آب را قاطی می‌کند و به یک سیلاب وحشتناکی تبدیل کرده و راه می‌افتد.


این یک چیز غیرطبیعی نیست. منتهی آن کسانی که در اینجا برنامه‌ریزی می‌کنند، ما برنامه‌ریزی‌های 50 یا 60 ساله نداریم. یعنی ما نمی‌توانیم مثلاً مثل اروپایی‌ها یا سایر نقاط دنیا برنامه‌ریزی داشته باشیم. تازه آنها هم با توجه به اینکه بیشترین و بهترین ابزارها را دارند دچار اشکال می‌شوند. اگر به خاطر داشته باشید تا حالا چند سیل مهیب در مکه آمده و اصلاً یک بخش‌هایی از آن جابه‌جا شده است، همین چند سال پیش رفته بود زیر آب، درحالی‌که آنجا بزرگ‌ترین کارشناسان را دارند و برنامه‌ریزی کرده و همه چیز را در نظر گرفته بودند اما جلوی سیل را نتوانستند بگیرند.


یا مثلاً نیواورلئون را در نظر بگیرید که به دلیل نداشتن آب‌شکنی یا چیزی در این حد، یک‌دفعه آب خلیج مکزیک وارد شهر نیواورلئون شد و 80 درصد شهر رفت زیر آب، تازه آنجا آمریکاست.


یعنی از بس مسائل را سیاسی می‌کنند، یادشان می‌رود که در سایر نقاط دنیا این یک مسئله روتین است. یعنی اتفاق می‌افتد، گاهی هم مثلاً پیش‌بینی نشده یا مثلاً حدش بالاتر از حد معمول است. ما وقتی که نمی‌توانیم پیش‌بینی کنیم که ممکن است کل باران یک سال در یک روز بیاید، یعنی تصور کنید اگر تمام بارندگی طول یک سال را در یک روز جمع کنیم و از مسیری آن را حرکت دهیم، چه اتفاقی می‌افتد، خب معلوم است، همیشه برای‌مان تعجب‌آور است.


این سرزمین همیشه این‌طوری بوده. یا باران زیاد داشته یا خشکسالی بوده. البته خشکسالی به باران می‌چربد ولی اگر باران بیاید غیر از این اتفاقی نخواهد افتاد. ما می‌توانیم داغ این اتفاقات را در کوه ببینیم. اگر کسی کوه‌نوردی کرده باشد، هر جای ایران بروید، به‌خصوص کوه‌هایی که از شمال به‌طرف جنوب گسترده‌اند، مثلاً مناطق البرز به طرف جنوب، دقیقاً نشان می‌دهد که داغ آب، یعنی این دوره در یک دوره‌ای داغش 5 متر، 10 متر بالاتر از آنجایی هست که شما نشسته‌اید و خشک به نظر می‌آید، چون اگر یک باران بیاید در دوردست، سیل راه می‌افتد و کسی متوجه نمی‌شود و همان سیلی که مثلاً آمد و ماسوله را برد. در دوردست رگباری می‌زند و بعد از 50 کیلومتر آن‌طرف‌تر یک‌دفعه سیلابی به‌راه افتاده و می‌آید و همه چیز را می‌برد و این اتفاق چند سال پیش افتاد و صدها ماشین در ماسوله رفتند درون گل و لای و سیل آنها را همراه خود برد. برای اینکه کسی پیش‌بینی نکرده یا نمی‌کند که این داغ آب چرا به وجود می‌آید، چرا شما در هر دره‌ای می‌روید یک جای داغ می‌بینید. این نشان می‌دهد که سطح آب 0834 و در یک مسیر کوهستانی تا کجا می‌تواند برود.


بنابراین اینها را بعضی وقت‌ها آدم با چشم غیرمسلح هم می‌تواند ببیند و دقیقاً حس کند. حالا در ایران این مسئله شاهد خاصی ندارد. مثلاً در فرانسه در مورد این مسئله برای هر منطقه‌ای یک میراب انتخاب کرده‌اند. برای هر منطقه کوچک یا بزرگ یک میراب مشخص شده که مسئول میزان دبی آب، ورودی و خروجی آب است، دقیقاً می‌تواند پیش‌بینی کند در سال چقدر آب می‌آید، ماکزیممش چقدر است، مینیممش چقدر است.


مشکلی که ما داریم این است که نمی‌دانیم که یک بارش ناگهانی ماکزیممش در طی 20 سال چقدر است، در 50 سال چقدر است، در 60 سال چقدر است، در 500 سال چقدر است. چون اینها را جاهای دیگر می‌توانند پیش‌بینی کنند که اگر در بدترین شرایط که ممکن است یک بار در این تعداد سال‌هایی که گفتم روی دهد، ولی اثر وحشتناک‌تری در پی خواهد داشت. ما همیشه با یک جریان‌های عادی سروکار داریم.


الان الگوهای آب‌وهوایی به هم خورده‌اند. به دلیل گرم شدن زمین، بخار آبی که از قطب جنوب می‌آید، یک‌دفعه منحرف می‌شود و منحنی‌های آب و هوایی که قبلاً وجود داشت، تغییرات ناپدار دارند، یعنی به شکل‌های مختلف وقتی که می‌رسند به نزدیک خط استوا، جریان‌های آب از غرب به شرق می‌وزد و این ابرها شکل‌های‌شان عوض شده و پر از رطوبت هستند و غیرقابل پیش‌بینی. ما باید خودمان را برای دوران‌هایی کاملاً غیرعادی آماده کنیم چون الگوهای زمین‌شناسی و هواشناسی تغییر کرده‌اند. در اکثر نقاط دنیا یا سیل می‌آید، یا رگبار می‌آید، یا گردباد می‌آید، پدیده‌های عجیب و غریب زمین‌شناسی دارد شکل می‌گیرد که به‌خاطر تغییرات آب و هوایی است و به‌هرحال ما هیچ‌وقت با این پدیده روبه‌رو نشده بودیم با این شدت و حِدتی که الان داریم. بنابراین ما باید خودمان را برای سال‌های متعددی آماده باید بکنیم که الگوهای جدیدی در وضعیت آب‌وهوایی‌مان شکل بگیرد که یک‌دفعه ممکن است باران مثلاً سه سال را در یک یا دو روز یک‌دفعه 150 سانتیمتر باران بیاید در یک منطقه خشکی که در کل مینیمم وقتی نگاه کنید یا میانگین‌اش را بگیرید مثلاً 2 سانتیمتر در سال است.


خب این طبیعی است که آسیب می‌زند. متوجه این قضیه هم هستیم که متأسفانه به‌دلیل اینکه همیشه کنار رودخانه‌ها، کنار دره‌ها، بهترین و مرغوب‌ترین زمین‌ها و مناسب‌ترین جاهاست. اکثر مردم، حالا من راجع به سیل در مناطق مسطح نمی‌خواهم بگویم، راجع سیل در مناطقی صحبت می‌کنم که شیب دارد یا عوارض جغرافیایی دارند. همه ترجیح می‌دهند بروند کنار رودخانه چون هم دید دارد، هم منظره دارد و ... خود این مسئله همه اینها را در معرض خطر قرار می‌دهد.


1212 حساب و کتاب ندارد. اتفاقی که افتاده این است که بدون در نظر گرفتن الگوی طبیعی زیست‌محیطی و بارش و پیش‌بینی حداکثر باران یا ماکزیمم‌ها در طول 100 سال، 50 سال، 20 سال، شما همیشه ممکن است عقب بیفتد و مردم بیایند جایی نزدیک مثلاً بستر رودخانه یا ... زندگی و ساخت و ساز بکنند و وقتی که این اتفاق می‌افتد، ضربه شدید بخورند.


این سیلی که برای ما آمده در جاهای دیگر طبیعی است. در آمریکا دائم آب می‌آید. در اروپا به‌ندرت ولی گاهی اوقات رودخانه‌ها طغیان می‌کنند، میزان دبی‌شان بالا می‌رود و آنهایی که ضرر می‌کنند معمولاً ساختمان‌های خیلی گران‌قیمتی هستند که معمولاً کنار رودخانه‌اند. این یک الگوی بین‌المللی است، برای ما ساخته نشده و همه‌جا پیش می‌آید منتهی ما یک‌دفعه تعجب می‌کنیم و حیرت داریم که چرا چنین اتفاقی به این شدت می‌افتد. باید بیفتد. قبلاً هم می‌افتاده و ما هیچ‌وقت دقت نمی‌کردیم چون ممکن است در طول زندگی ما اتفاق نیفتاده باشد و مثلاً در یک دوره 50 ساله یک بار اتفاق می‌افتاده.


باید به آمادگی دست پیدا کنیم و باید این آمادگی الان بیشتر شود چون الان الگو تغییر کرده و ممکن است هر چهار سال با شرایط اینچنینی و بارش بیش از اندازه مواجه شویم.


الان تنها چیزی که ما می‌بینیم این است که چه اتفاقاتی در سدها باید بیفتد و مسئولان باید پیش‌بینی می‌کردند و مردم خودشان با شدت و حدت شروع کنند به گونی گذاشتن و جلوی آب را گرفتن ولی در آینده دیگر این الگو مشخص است، یعنی دیگر هر دولتی، هر استانی، هر استانداری می‌تواند تشخیص دهد که اگر آب این‌قدر در منطقه‌اش افزایش پیدا کند، اولین جاهایی که زیر آب می‌روند کجاها هستند و چیز خیلی غیرعادی نیست.


اگر این اتفاقات پیش از این افتاد، گناهی ندارند، آمادگی نداشتند ولی از حالا به بعد دیگر هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید من نمی‌دانستم. یعنی ما الان با یک الگوی بارانی روبه‌رو هستیم که بخشی از ایران را زیر آب برده. هر 1455 الان می‌توانیم بفهمیم که این الگو در نهایت با این مدل سیلی در کجاها می‌تواند اتفاق بیفتد و چگونه جلوی آن را بگیریم که به مردم آسیب کمتری بزند.


من واقعاً ناراحتم از اینکه مردم فکر می‌کنند یک اتفاق عجیبی افتاده. نیفتاده. این کشور مگر تازه به وجود آمده. چندین میلیون سال این اتفاقات رخ داده، این دره‌ها را چه درست کرده است. دره‌ای که در آن رودخانه نیست، مشخص است که این شکاف بالاخره هزاران سال باران آمده به‌صورت‌های وحشتناک این سطح کوه را شکافته و آمده پایین ولی یک قطره آب درونش نمی‌بینی. ما صدها هزار دره داریم. همه اینها براساس بارش باران و به‌هرحال به تدریج یا ناگهانی شکل گرفته است. بنابراین مشخص است که الگوی آبی ما چه است و نباید تعجب کنیم از اینکه چنین اتفاقی افتاده. بالاخره مسئولان باید خودشان را آماده کنند، ممکن است همه این مسائل سال دیگر پیش بیاید منتهی دیگر نمی‌توانند بگویند ما غافلگیر شدیم. مدل آب و هوا دارد تغییر می‌کند و ایران باید خودش را با این شرایط وفق دهد و اگر نکند خسارات مادی و معنوی زیادی به بار می‌آید.


از سوی دیگر هر پدیده طبیعی درعین‌حال که خسارت دارد، استفاده هم دارد و نمی‌توان آن را نادیده گرفت. برای مثال سطح آب‌های زیرزمینی ایران به‌طور وحشتناکی کاهش پیدا کرده بود. این باران‌ها باعث می‌شود که سطح آب سفره‌ها بیایند بالا، چیزی که ما چندین سال است داریم از آن سوءاستفاده می‌کنیم. منتهی دیگر نباید بگذارند که دوباره به شدت کاهش پیدا کند.


هر کدام از اینها نعمتی است، از طرف دیگر اگر ظرفیتی است که جلویش بایستیم مثل انقلاب می‌ماند، امام(ره) می‌گفت جلوی انقلاب بایستید سیلی می‌خورید، هیچ‌کس نمی‌فهمید یعنی چی. آب هم جلویش نباید ایستاد، گنده‌تر از این حرف‌هاست.


امیدوارم که بتوانیم درس بگیریم دیگر کمتر شاهد این بلایایی باشیم که سر مردم می‌آید.


- بلا نیست اصلاً! باران می‌آید کجایش بلاست؟ ما با تقلب، با زیاده‌خواهی، با رفتن داخل مسیل‌ها، با پول دادن به افراد رشوه بگیر، باعث شدیم که مردم از حد و حدود خودشان تجاوز کنند، بروند جاهایی که احتمال دارد دچار صانحه شوند.


دو پلیت داریم. یکی پلیت عربستان است و دیگری پلیت ایران است. پلیت ایران رفته روی پلیت عربستان و سلسله جبال زاگرس را به وجود آورده. این دو صفحه دائماً دارند به هم می‌سایند. یعنی اگر مسیر زاگرس را از لحاظ زلزله‌شناسی و لرزه‌نگاری نگاه کنید نشان می‌دهد که صدها زلزله در طول روز در این مسیر است چون این دو صفحه هستند که دارند به هم ساییده می‌شوند.


بنابراین طبیعی است که اگر شما بروید روی زاگرس، حالا زاگرس کجاست، خرم‌آباد، بروجرد، ارومیه، کرمانشاه، و هر جایی که زاگرس فرض می‌شود، معلوم است که وقتی روی این منطقه تکنونیک قرار دارید که دائم دارد به هم ساییده می‌شود و دائم زلزله‌های کوچک و بزرگ و متوسط در آنجا می‌آید، اگر بروید در این منطقه، بالاخره یک بلایی سر انسان می‌آید.


منظورم این است تمام کسانی که روی این خط زلزله هستند باید 100 درصد مسائل ساختمانی را رعایت کنند وگرنه اجازه ساخت ندهند! تا حالا شده؟! خب اگر ندهند کسی نمی‌میرد، مگر از ژاپنی‌ها کسی می‌میرد؟ آنها زلزله هفت ریشتری دارند، مگر می‌میرند؟ نمی‌میرند، چهار نفر ممکن است یک چیزی بیفتد روی سرشان بمیرند. جایی که یک چنین تکان‌های وحشتناک می‌خورد و اتفاقی نمی‌افتد این دیگر به خدا و پیغمبر(ص) و اینها ربط ندارد، آنها به ما عقل داده‌اند که خودمان را حفظ کنیم. قرار نیست که ما مرتب بگوییم این یک امتحان الهی است، کجا امتحان الهی است؟


همه چیزش وجود دارد، علمش وجود دارد، شعورش وجود دارد، امتحان مال جایی است که انسان علمی ندارد به آنجا، ایران که دیگر شناخته شده است، کسی ما را امتحان نمی‌کند، ما می‌دانیم که در بم زلزله می‌آید یا جاهای دیگر که شرایط زمین‌شناسی‌شان به‌گونه‌ای است که قطعاً باید زلزله بیاید و می‌آید. همه اینها علم است. بنابراین ما نمی‌توانیم اینها را به کائنات و اتفاقات و بدشانسی نسبت بدهیم.


کشوری با این وسعت افتاده دست‌مان، نمی‌دانیم چه‌کارش بکنیم، حالا می‌خواهیم زمین بخوریم، پول بدهیم به شهردار مثلاً به ما مجوز بدهد قلابی مثلاً 2120 خب اینها بالاخره جواب هم دارد، طبیعت که این حرف‌ها سرش نمی‌شود، طبیعت کار خودش را می‌کند، کاری ندارد که شما با شهرداری تعامل کردی یا توافق کردی، مجوز داده به شما، طبیعت می‌گوید شهرداری مجوز داده ولی اینجا مال من است، بخواهم می‌آیم مجوز را باطل می‌کنم.


ضمناً این اتفاقاتی که اینجا افتاد، چیزی هست به نام 2251، نمی‌دانم فارسی‌اش چه می‌شود، جاهایی که رودخانه‌ها می‌آیند، از بالا خط رودخانه مثلاً کارون، رودخانه دجله و فرات، اینها یک مسیرهای تاریخی داشته‌اند و تمام مسیری که آن سیل‌گیرشان وقتی می‌آمد پایین، تمام این منطقه عظیم را مثل 2320 حالا چندتا دولت آمده‌اند مثل سوریه، ترکیه، عراق و ... روی اینها سد زده‌اند، یعنی جلوی آن مسیرهایی که قبلاً همین‌طوری سیل می‌آمده، تمام مناطق سیلابی بود، اصلاً یک عده‌ای به‌نام 2340 یعنی عرب‌هایی که در مرداب زندگی می‌کنند، اینها یکی از جالب‌ترین مردمان دنیا بودند، در جنگ با صدام، ولی قبلاً اینها در وسط هورالعظیم و هورهای داخل عراق روی آب زندگی می‌کردند، حتی حیوانات‌شان را هم روی آب نگهداری می‌کردند، یک تمدن بزرگی بود و از زمان بابلی‌ها بوده. صدام آمد دوتا کانال کشید، یک کانالش مهندسی شده است، یک کانالش را بخش خصوصی درست کرد. آن کانالی که بخش خصوصی درست کرد خراب شد. کانال کشیده بود برای اینکه هورها را خشک کند، نگذارد ما از راه آب بتوانیم نفوذ کنیم درون عراق. می‌خواست تمام آب‌های هورها را بریزد در کانال‌ها و تمام اطراف هور را خشک کند که تانک‌های ایرانی می‌آیند اینها را بزند ولی موفق نشد.


آن بخش خصوصی رشوه گرفته بود، کانالی که درست کرد بعد از جنگ با آمریکا نابود شد. ولی یک کانال مهندسی پدرسوخته از کل وسط این هورها آب را می‌کشد می‌برد. مثل زهکشی عمل می‌کند. بعد ایران باید درخواست می‌کرد که این کانال را متوقف کنید چون ما که دیگر الان با عراق نمی‌جنگیم. این کانال را پر کنند، بگذارند آب بیاید آن سطح قدیمی را بپوشاند، آنجا صاف است، مثلاً 20 سانتیمتر آب بیاید صدها کیلومتر سطح را می‌پوشاند، این مشکلی است که با سطح‌های صاف داریم، هیچ نقطه برجسته‌ای نداریم، با 20 سانتیمتر اضافه بارش یک‌دفعه 100 کیلومتر می‌رود زیر آب.


ما یک بخش غواص داشتیم، از طریق مرداب‌ها یواشکی وارد عراق می‌شدند، انواع و اقسام عملیات را انجام می‌دادند. اینها برای اینکه جلوی ما را بگیرند گفتند ما تمام مرداب‌ها را خشک می‌کنیم که دیگر ایرانی‌ها نتوانند از این طریق به ما ضربه بزنند.


این اتفاق خوشبختانه با تمام شدن جنگ،


ترک‌ها می‌گویند این آب مال ماست، ما نفت نداریم، برای چه باید این آب را بدهیم به عراق و سوریه و ... آنها نفت دارند ما نداریم، ما هم حداقل تمام اینها را سد می‌زنیم و یک قطره آب نمی‌گذاریم برود پایین. این رویکرد آقای اردوغان است و باعث خشکسالی در جنوب عراق شده بود ولی خوشبختانه این سیلاب‌هایی که دارد می‌آید دوباره سطح این مرداب‌ها را برده به شکل‌های قدیمی که چند هزار سال پیش بوده وگرنه ما داریم عمداً تمام این مسیرها را خشک می‌کنیم.


همه این کارها سیاسی است، یک عده دنبال استفاده از آب هستند، عده‌ای دیگر دنبال استفاده از فلان هستند ولی طبیعت که این چیزها سرش نمی‌شود، وقتی راه افتاد، مازاد این آب بالاخره می‌آید سدها را، الان من یک فیلم دیدم یکی از سدهای ترک‌ها شکسته بود.


به‌نظر من الان خوزستان دارد شکل طبیعی باستانی‌اش را نگاه می‌کند. بنده از دید محیط زیستی می‌گویم، از لحاظ طبیعی خوستان دارد برمی‌گردد به دوران باستان، در دوران باستان همین آب‌ها به همین میزان بوده.


من متأسف می‌شوم از اینکه می‌بینم تمام این تلویزیون‌های خارجی این را می‌اندازند گردن دولت و هر کسی دارد کشک خودش را می‌سابد. این دولت که سهل است دولت آمریکا هم بود نمی‌توانست کاری کند. مگر کرده؟ این همه رگبار و گرداب و سیل آمده همه‌شان را برده، مثلاً اینها قوی‌ترین دولت جهان هستند، چه‌کار می‌توانستند بکنند؟


حالا یک دولتی مثل دولت ما که با صدتا مسئله روبه‌رو است قرار است با پدیده‌های آسمان چگونه بجنگند؟ باید به دولت کمک کرد و مردم باید واقعاً به هم کمک کنند.


اتفاقاً بعضی چیزها باعث وحدت ملی می‌شود. مثلاً من مصاحبه‌ها را که می‌دیدم برخی از این عرب‌ها اصلاً فارسی بلد نبودند، بالاخره یواش یواش باید با هم‌دیگر آشنا و دوست شوند.


انتهای پیام/

ارسال نظر