لطفی ////////////
مقدماتی از تولد و اینکه از کی حفظ قرآن را شروع کردید بفرمایید.
- متولد 1/12/71 در شهرستان گرمی استان اردبیل هستم. اصالتاً اردبیلی هستم منتهی حوزه را در استان مازندران ادامه دادم. کار حفظ را هم بعد از اینکه وارد حوزه درواقع یک آشنایی صورت گرفت با قرآن. دوستانی در حوزه بودند که خدا را شکر اینها به ما انگیزه میدادند و وقتی آنها را میدیدیم برای ارتباط و انس با قرآن رغبت پیدا میکردیم. بهتدریج درنهایت طوری شد که یک کلاس حفظ در مدرسه ما شکل گرفت. البته بهصورت تخصصی نبود و مثلاً یکی دو بار بود.
در این کلاسها یکی از دوستان ما بهنام استاد دادشپور حضور داشتند که ایشان من را به سمت حفظ قرآن تشویق کردند تا اینکه از پایه سوم دیگر بهصورت تخصصی وارد طرح حفظ شدم. این طرح حفظ هم در حوزه علمیه امام صادق(ع) کوتنا برگزار میشد که یکی از روستاهای قائمشهر است و در آن روستا حوزه وجود دارد و طرح حفظ هم برگزار میشد. من هم به واسطه یکی از دوستان رفتم آنجا، چند سالی آنجا مشغول بودیم. یعنی سال اول آنجا بودم که تقریباً 12 جزء را انجا حفظ کردم.
چند ماهه؟
- از مهر شروع کردم و تا خرداد ماه بهطول انجامید. من دوست داشتم که سریعتر تمام کنم اما متأسفانه آنها اصرار داشتند که طرحتان باید یکساله تمام شود، بنابراین وقتی دیدم جور در نمیآید دوباره برگشتم به حوزه قبلیام 0300 بود. آنجا یک گروهی تشکیل دادیم با بچهها که حدود هفت نفر بودیم. داداشپور مسئولیت ما را بهعنوان استاد مربی بهعهده داشتند و برای ما خیلی زحمت کشیدند و خدا را شکر بقیه محفوظاتم آنجا تمام شد.
کلاً حفظتان چند سال طول کشید؟
- دو سال. از سال 93 شروع کردم و 9/9/95 هم تمام شد.
در مورد سختیهای حفظ در حوزه بفرمایید، چه سختیهایی کشیدید و آیا خاطرهای در ذهن دارید؟
- زیاد سختی کشیدیم. بهنظر من باید پشتیبان داشته باشند. یا خودشان پشتیبان مالی داشته باشند بتوانند مسافرت و تفریح بروند. بالاخره غذاهای مناسبی که یک حافظ باید استفاده کند، یا خودشان تمکن مالی داشته باشند یا اینکه پدر و مادرشان حمایتشان بکند. واقعاً یک تیپ خاص که اینها را نداشته باشد و تنهایی بخواهد کار کند باید خیلی سختی بکشد. من هم چون دور از شهر بودیم و پدر و مادر بالای سرمان نبود، خودمان هم که طلبه بودیم و تمکن مالی نداشتیم سختی زیادی کشیدیم. در روستا هم بودیم و بعضی وقتها دسترسی به مواد اغذیه ممکن نبود. ولی خب سختیها را تحمل کردیم چون میدانستیم بالاخره این راه به انتها خواهد رسید و ارزش دارد که سختی بکشیم و چون مقصد و هدف برای من مشخص بود این سختیها زیاد خودش را نشان نمیداد.
اهمیت حفظ در حوزه چگونه بود؟ بچهها اهمیت میدادند و علاقهمند بودند به حفظ یا نبودند؟
- بودند بچههایی که علاقه زیادی به حفظ قرآن داشتند. از بیرون که آدم نگاه میکند خیلی خوب است و همه دوست دارند حفاظ قرآن شوند ولی وقتی یکمقدار جلوتر با سختیهای حفظ روبهرو میشوند 0602 درحالی که این طبیعی است، هر چیزی بالاخره سختیهای خودش را دارد، حفظ قرآن هم سختیهای خودش را دارد، آدم باید این سختیها را متحمل شود و این سختیها ارزش دارد. آدم یک سال، دو سال، چند سال زحمت میکشد، یک سرمایهای برای خودش جمع میکند و تا آخر عمر میتواند از این سرمایه بزرگ استفاده کند.
آیا تابهحال در مسابقات هم شرکت کردهاید و مقامی آوردهاید؟
- بله. در مسابقات کشوری یک مقام اول دارم، یک مقام دوم یعنی در 15 روز ...
مقام اول چه سالی بود؟
- سال 95 و مسابقات بین خوابگاههای نمونه کشور برگزار میشد.
دانشگاهی یا طلاب؟
- ما در دوران دبیرستان در خوابگاه نمونه دولتی بودیم و از آنجا ما را اعزام کرده بودند. یک بار 0715 رفتیم آنجا خدا را شکر رتبه اول را کسب کردم و دو سال (سال 97) بعد هم رتبه دوم در حفظ کل را کسب کردم.
چه توصیهای دارید به دانشجوها و طلاب در زمینه حفظ قرآن؟ آیا هر کسی میتواند حافظ شود و چه ملزوماتی نیاز است؟
- بهنظر من نیازی نیست که همه حافظ کل شوند، ولی نیاز است که همه با قرآن انس داشته باشند. خود قرآن میفرماید همه باید این کلام نور و این قرآن در سینهشان باشد و هر روز قرآن بخوانند وگرنه متأسفانه دیده میشود در دانشگاهها و حتی در حوزههای علمیه افرادی هستند که اصلاً قرآن نمیخوانند یا خیلی کم میخوانند و این فاجعه است برای حوزههای علمیه. ولی طرف که بیاید حفظ کند و هر روز با قرآن مأنوس باشد، این شبهاتی که وارد میکنند نسبت به قرآن و اهل بیت(علیهمالسلام) میتوانند خیلی از شبهات را با قرآن پاسخ دهند ولی کسی که بلد نباشد و از قرآن سر در نیاورد، پاسخ دادن برایش سخت میشود. مخصوصاً برای طلاب که حفظ قرآن خیلی بهدردشان میخورد در تبلیغ و مباحثی 0852 که صورت میگیرد اینها خیلی برایشان مهم است و یک لازمه است و باید روی حفظ قرآن کار بکند. حداقل حفظ ترتیبی هم نشد، حفظ کل هم نشد، یک حفظ موضعی کار شود.
خودتان روزانه چقدر قرآن تلاوت میکنید، چقدر با قرآن مأنوس هستید و کدام سوره و آیه را بیشتر مأنوس هستید؟
- خدا را شکر سعی من این است که روزانه دو جزء بخوانم. حالا بعضی وقتها کار پیش میآید، آدم خسته میشود، 0925 میرود، آنجا مثلاً یک جزء اینها میخوانیم ولی برنامه ثابتم این است که هر روز دو جزء دوره شود. بیشتر با سورههای جزء 30 لذت میبرم معمولاً چون درباره قیامت است و حساب و کتاب و اعمال و ... آدم یاد قیامت و اعمال خودش میافتد و حساب کار دستش میآید.
اگر ممکن است یک آیه را بخوانید و تفسیر کنید در این زمینه.
- سوره مبارکه متصفین آنجا که خداوند میفرماید «یا ایها الإنسان ما ورک برب الکریم.» خداوند میفرماید درست است که خداوند این همه به شما این همه لطف کرده و نعمت داده ولی اینها نباید باعث غرور انسان شود. حالا یک لطیفی هم هست که به او گفتند آن چیزی که باعث مغرور شدن انسان شده است چه بوده؟ جواب داد خدواند کرم تو 1040 درست است که خداوند کریم است و گناهان را میبخشد ولی این نباید باعث شود که انسان در برابر آن نعمت خداوند بهجای تشکر، طغیان و کفر نعمت کند.
در همین خصوص که انسان نباید مغرور شود آیا در زمینه حفظ هم غرور وجود دارد؟
- بله!
چه آفتهایی در این زمینه است؟
- متأسفانه بعضی از حفاظ، این هم حالا یک برداشت نامناسب است دیگر. معمولاً درختی که میوهاش زیاد میشود، سرش را پایین میآورد. از بس که بارش سنگین است به سمت پایین خم میشود. حافظ قرآن باید همینطور باشد. یعنی هر چقدر که محفوظات بالا میرود، هر چقدر که برداشتش از قرآن زیادتر میشود بایستی تواضع و فروتنیاش بیشتر شود، نه اینکه خدای نکرده بیاید پیش سایر دوستان و از خود غرور نشان دهد و مثلاً بگوید که من 10 جزء حفظم و از شما بالاترم، مطمئناً چنین افرادی به جایی نمیرسند و مطمئناً اجزای بالاتر هم که برسند ولی یک جایی کنار میکشند ولی هر چقدر تواضع و فروتنی داشته باشند خداوند او را بالا میبرد. در سوره نساء هم میفرماید که «و الله یزکی من یشا»، یعنی خداوند است که انسان را تزکیه میدهد و بالا میبرد وگرنه انسان خودش بخواهد خودش را بالا بکشد، با منت و اینکه خودش را بگیرد و برتر نشان دهد، اینطوری 1218 باید تواضع بکند، خدا هم او را بالا میبرد.
در آخر اگر توصیهای به مسئولان و دانشجوها دارید بفرمایید.
- از دانشگاه 1240 اما انتظارم از حوزهها این است که بیشتر به قرآن و مخصوصاً حفظ قرآن بپردازند چون واقعاً قرآن در حوزههای علمیه خیلی محجور است یعنی خیلی افراد کمی هستند که با قرآن مأنوس هستند. متأسفانه در حوزههای علمیه هم تفسیر قرآن بهعنوان کلاس درسهای جمعی گذاشته شده. در دانشگاهها هم معمولاً مشاهده شده که طرف میآید یک روز یک تفسیری میخواند و میآید قبول میشود و یک نمره 20 میگیرد و تمام میشود! بهجای اینکه بیاید 1310 قرآن را بخواند، با تفسیر کار بکند و آشنا باشد، خیلی کم است و امیدوارم مسئولان یک عنایتی بکنند، حالا حفظ ترتیبی هم نشد، یک حفظ موضوعی راه بیندازند. بالاخره سورههای معروف و مشهور قرآن، سورههای معروف و مشهور قرآن، سورههای واقعه، الرحمان، ... یک مسابقهای چیزی برگزار شود که طلاب یک شوق و انگیزهای پیدا کرده و بیایند سمت قرآن وگرنه همینطوری نمیشود که بیایند قرآن حفظ کنند. البته همه میخواهند و هستند افرادی که واقعاً این شوق و انگیزه خودجوش را دارد و نیاز نیست کسی به آنها تذکر بدهد ولی اکثر افراد نیاز به تشویق و انگیزه دارند. امیدوارم در حوزههای علمیه باشند افراد و مسئولانی که به این فکر بیفتد و مقدمات این کار را فراهم کنند.
انتهای پیام/