صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۱:۲۵ - ۱۵ شهريور ۱۳۹۴
گفت‌وگوی تفصیلی/ بخش دوم

پاسخ‌ مدیر طرح سد و نیروگاه گتوند به اتهامات زیست محیطی علیه این پروژه

با وجود هشدارهای مکرر کارشناسان محیط زیست نسبت به تبعات فعالیت سد گتوند، مدیر امور سد و نیروگاه و تاسیسات زیربنایی شرکت مهندسی مشاور مهاب قدس و مدیر طرح سد و نیروگاه گتوند معتقد است که این سد یکی از پروژه‌های موفق کشور است.
کد خبر : 37115

ناصر کامجو در بخش دوم گفت‌وگوی تفصیلی خود با خبرنگار گروه اقتصادی آنا به تشریح دلایل احداث 5 سد بر روی سرشاخه‌های کارون، مدت زمان و هزینه احداث سد گتوند، روستاهای به زیر آب رفته با آبگیری این سد و مزایا و معایب گتوند پرداخته است.


کارشناسان همواره به نادیده گرفته شدن زندگی روستاییان حاشیه سد گتوند و زیر آب رفتن تعدادی از روستاها و مسیرهای ارتباطی با آبگیری این سد انتقاد دارند. آیا در ابتدای جانمایی سد گتوند این روستاها وجود داشت؟


عموما آبادانی‌ها در کنار رودخانه‌ها و نواحی دارای منابع آبی ایجاد می‌شوند. این روستاها پیش از شروع مطالعات اولیه طرح و مکان‌یابی سد وجود داشته‌اند، اما با گذشت زمان بر تعداد آنها افزوده شده است. باید این نکته را در نظر داشت که ممکن است با هر آبادانی حتی احداث یک جاده هم بسیاری از خانه‌ها دچار مشکل شوند.








تا کنون حدود هزار و 500 میلیارد تومان برای احداث سد و سر ریز، حوضچه و آبگیر سد گتوند هزینه شده است، اما احداث سد هزینه‌های جانبی هم دارد

هرچند پس از آغاز عملیات احداث سد گتوند تاکنون منطقه کمی توسعه یافته، واقعیت امر این است که روستاها پیش از آن وجود داشته‌اند.


البته خوشبختانه در گتوند خسارت مخزن چندان نیست. برخی سدهای در حال احداث در مسیر باغ‌ها و آبادانی‌ها قرار می‌گیرد و این امر خسارت مخزن را بالا می‌برد. از طرفی در سد بختیاری به علت کوهستانی بودن و صعب‌العبور بودن منطقه هیچ خسارت مخزنی وارد نشد.


به نظر می‌آید مدت زمان اجرای پروژه خیلی طولانی بوده است.


سیستم انحراف از سال 76 آغاز شده و عملیات انحراف در اردیبهشت‌ماه سال 82 صورت گرفت. با توجه اینکه پیش از آغاز عملیات انحراف نمی‌توان عملیات سدسازی را آغاز کرد، بنابراین عملیات احداث سد از سال 82 شروع شده و در مرداد ماه سال 90 آبگیری انجام شد.


زمان احداث سد باید پس از آغاز عملیات انحراف در نظر گرفته شود که با احتساب این امر مدت زمان احداث گتوند 8 سال خواهد بود. هرچند که این مدت زمان نیز برای احداث یک سد زیاد است. متاسفانه در کشور ما بسیاری از پروژه‌ها به صورت همزمان آغاز و سپس به علت نبود اعتبارات و منابع مالی کافی متوقف می‌شوند.


در کشورهای صنعتی و پیشرفته اعتبار یک پروژه در ابتدای شروع عملیات تخصیص داده می‌شود، بنابراین طرح دیگر مشکل مالی نخواهد داشت و در صورت وجود مشکل، این امر به اعمال مدیریت ناصحیح باز می‌گردد. اما متاسفانه ما همواره در کشور با مشکل کمبود اعتبارات مواجه هستیم و به همین علت نیز زمان اتمام پروژه‌ها طول می‌کشند.


در پروژه‌ای که برای آن 5 سال طول مدت اجرا و 50 سال طول دوره خدمات‌دهی تعریف می‌شود، اما تخصیص اعتبارات آن 15 سال زمان‌ می‌برد، یقینا ارزیابی اقتصادی دیگر معنایی نخواهد داشت.


کما اینکه شاید اهداف تعریف‌شده اولیه نیز برای پروژه با طولانی شدن مدت زمان اجرا دیگر موضوعیت نداشته باشند. متاسفانه پروژه احداث سد گتوند 2 سال به علت نبود اعتبارات کافی متوقف شد.


هزینه احداث سد گتوند تاکنون چه میزان بوده است؟


تاکنون حدود یک هزار و 500 میلیارد تومان برای احداث سد و سر ریز، حوضچه و آبگیر سد گتوند هزینه شده است، اما احداث سد هزینه‌های جانبی هم دارد. به طور مثال در جریان احداث و آبگیری سد بخشی از جاده مسجد سلیمان به زیر آب رفته یا چند روستا استملاک شده‌اند که در مجموع حدود 2 هزار و 500 میلیارد تومان نیز برای این بخش هزینه شده است.


البته باید این نکته را در نظر داشت که درآمد حاصل از برق تولیدی نیروگاه گتوند هزینه‌های احداث را پوشش می‌دهد. از زمان وارد مدار شدن نخستین واحد نیروگاه گتوند در اردیبهشت سال 91 تاکنون حدود 6 هزار میلیون کیلووات ساعت برق تولید شده که با احتساب نرخ تضمینی خرید 460 تومان برای هر کیلووات برق نیروگاه‌های کوچک از سوی وزارت نیرو، هزینه اولیه احداث سد جبران شده است.


آورد سالیانه رودخانه کارون در وضع نرمال و نه خشکسالی حدود 14 میلیارد متر مکعب است. این در حالی است که مجموع ظرفیت 5 سد احداث‌شده بر سر شاخه‌های این رودخانه نیز 14 میلیارد متر مکعب است و درواقع این سدها کل آب کارون را در وضع نرمال می‌گیرند. چرا باید این تعداد سد بر روی سرشاخه‌های کارون ساخته شود؟


آورد سالیانه کارون در شرایط نرمال از 7 میلیارد متر مکعب تا 23 میلیارد مترمکعب بوده است، اما این آورد در چند سال اخیر به حدود 8 میلیارد متر مکعب رسیده است.


از طرفی سدها در کشورها به ویژه در کشور خشکی مانند ایران برای وضعیت ترسالی ساخته می‌شوند. سد فی نفسه آب نمی‌خورد. جای تعجب است که گفته می‌شود سدهای ساخته‌شده بر روی کارون، آب رودخانه را خشک کرده‌اند. عمده بارندگی‌های کشور در 3 ماه دی، بهمن و اسفند اتفاق می‌افتد و سدها نیز برای جلوگیری از بروز سیل و یا رفتن آب به خلیج‌فارس احداث شده‌اند تا آب ذخیره شده و در فصول مورد نیاز مردم در دسترس باشد.


دبی پایه باید در دهانه خلیج‌فارس یعنی اروندرود و بهمن‌شیر اهواز 250 متر مکعب بر ثانیه باشد. این در حالی است که به اعتقاد کارشناسان 5 سد سرشاخه‌های کارون دبی پایه را به یک‌چهارم کاهش داده و این امر موجب بازگشت آب شور از دهانه خلیج‌فارس شده است.








اگر سد گتوند نبود یقینا با سیل پنجم فرودین‌ماه امسال همه اهواز را آب می‌گرفت و این از مزایای سد گتوند به شمار می‌رود

علت تاکید بر دبی 250 متر مکعب بر ثانیه در این ناحیه این است که ارتفاع جز و مد در خلیج‌فارس به 9 متر می‌رسد و در صورت نبود آب شیرین در رودخانه ممکن است آب شور در زمان مد تا 100 کیلومتر و حتی اهواز نیز پیش رود. بر این اساس آب شیرین رودخانه به عنوان سدی برای بازگشت آب شور عمل می‌کند.


حالا فرض را بر این می‌گیریم که سدی در این ناحیه وجود نداشته باشد. دبی طبیعی رودخانه کارون حدود 60 متر مکعب بر ثانیه و دبی دز 40 متر مکعب بر ثانیه است، بنابراین چطور می‌توان برای مقابله با بازگشت آب شور 250 متر مکعب آب در اروندرود داشته باشیم. این سدها هستند که آب مورد نیاز را تنظیم می‌کنند و در صورت نبود آنها در واقع تنها 100 متر مکعب آب در اروندرود وجود داشت.


اکنون سدها در حال رهاسازی آب هستند و به همین علت نیز دبی در اهواز کم‌تر از 250 متر مکعب نیست. البته دبی پایه رودخانه کارون و دز در اهواز 600 متر مکعب در وضعیت نرمال است، اما برای اینکه آب شور به عقب باز نگردد به 250 متر مکعب آب نیاز داریم که این وظیفه را در حال حاضر سدها بر عهده دارند.


پس چرا گفته می‌شود که بازگشت آب شور حدود یک میلیون نفر از نخل‌های مناطق اروندرود و بهمن‌شیر را خشک کرده است؟


ما در وضع خشکسالی هستیم و برای مقابله با برگشت آب شور باید یک سری اقدامات صورت می‌گرفت که اکنون برای انجام آنها دیر شده است. با این حال دبی آب در اهواز به هیچ وجه کم‌تر از 250 متر مکعب بر ثانیه نبوده است.


بسیاری از کارشناسان محیط زیست معتقدند که مجریان سد گتوند در ابتدا به دنبال انکار سازند گچساران بودند اما با آبگیری سد و شور شدن آب به ناچار به این امر اشاره شد.


در فاز شناخت باید پتانسیل احداث سد در منطقه ارزیابی شود. سپس در مرحله نخست همه مسائل زمین‌شناسی به لحاظ آب‌بندی، آب‌گذری،‌ خسارت مخزن، خسارات زیست‌محیطی، هواشناسی و تبخیر بررسی می‌شود.


پس از تصویب مرحله نخست هم باید جزئیات برای اجرای پیمانکار طراحی شود. در مطالعات مرحله دوم دیگر به سراغ شناسایی مخزن نمی‌روند و تنها باید طراحی تفصیلی بر روی آن صورت گیرد. پس از طراحی تفصیلی نیز فهرست مقادیر و اسناد مناقصه تهیه و پروژه اجرایی می‌شود.


از سال 83 به بعد بر روی سازند گچساران تمرکز شد و متاسفانه پیش از آن کم‌تر به این موضوع پرداخته شده بود. اگر چه باید این مسائل در زمان مطالعات اولیه دیده می‌شد، اما متاسفانه در مرحله شناخت و مرحله نخست مطالعات جامعی بر روی مخزن صورت نگرفته بود.


با توجه به تاکید رئیس سازمان حفاظت محیط زیست بر توقف آبگیری سد گتوند و اشاره ضمنی رئیس‌جمهوری بر این امر، پیش‌بینی شما برای ادامه عملیات احداث چیست؟ آیا احتمال توقف ادامه پروژه وجود دارد؟


باید این نکته را در نظر داشت که در هر موضوعی عموما کلیاتی به رئیس‌جمهوری منتقل می‌شود و ایشان نیز دستور بررسی موارد ذکر شده را می‌دهند. کلنگ احداث سد گتوند سال 76 خورد و سازمان حفاظت محیط زیست در آن زمان همه مجوزهای لازم را تایید کرده است، بنابراین این نقل قول‌ها در زمان رسیدن به کار کارشناسی ملغی می‌شوند. بررسی کارشناسانه، صحبت کردن در پشت تریبون نیست، بلکه باید برای هر مطلب ذکر شده مستندات ارائه شود.


من همه مستندات خود را درباره میزان EC از روز نخست آب‌گیری سد گتوند ارائه می‌کنم و کسانی هم که مدعی شور شدن آب پس از آبگیری گتوند هستند، باید مستندات خود را ارائه دهند.


ما با توجه به حواشی ایجاد شده درباره سد گتوند اقدام به خرید دستگاه‌های EC سنج از نروژ کردیم و با اینکه بررسی این امر از شرح وظایف ما نبود، اما تاکنون 25 مرحله شناسایی انجام و در تمامی مراحل دز به عنوان آلوده کننده‌ترین منبع رودخانه کارون شناخته شد.


از نظر من گتوند یکی از پروژه‌های موفق است. اگر سد گتوند نبود یقینا با سیل پنجم فرودین‌ماه امسال همه اهواز را آب می‌گرفت و این از مزایای این سد به شمار می‌رود.


بحث‌های مطرح شده درباره این سد به علت تصمیم‌های مدیریتی اتخاذ شده در گذشته است که حالا می‌خواهند در پشت گتوند آنها را پنهان کنند، اما در زمان رسیدن این اظهارات به بحث‌های کارشناسی ما به عنوان مشاوران طرح، مستندات خود را ارائه می‌کنیم.


یقینا هیچ طرحی بدون اشکال نخواهد بود و شما به عنوان مجری سد گتوند به مزایای طرح مانند تنظیم آب پایین دست اشاره کردید. ولی واقعا این پروژه هیچ عیبی ندارد؟


اینکه در گذشته مطالعات جامعی بر روی مخزن سد صورت نگرفته است، از معایب پروژه محسوب می‌شود، اما با این حال مشاور طرح دست بر روی دست نگذاشته است و این طور نیست که به فکر رفع مشکلات پروژه نبوده باشد.


مجموع آب شور موجود در مخزن سد گتوند تنها 5 درصد کل حجم 5 میلیارد متر مکعبی آن است. در زمان احداث سد دز در سال 1340 حجم مخزن 3 میلیارد متر مکعب بوده است، اما اکنون حجم مخزن این سد به علت پر شدن از رسوب به 1.5 میلیارد مترمکعب رسیده است.


در زمان رسوب‌گذاری سد دز آیا آب گل‌آلود به مردم و کشاوران داده شد؟ رسوب در ته مخزن ته‌نشین شده و آسیبی به کسی وارد نمی‌کند و تنها عمر سد در این فرآیند کاهش می‌یابد.








به عقیده من اصلا باید کارون را فراموش کرد و اگر واقعا می‌خواهیم کاری انجام دهیم، باید به سراغ رودخانه دز برویم

در زمان بهره‌برداری از سد سفیدرود در سال 40 حجم مخزن آن یک میلیارد و 800 متر مکعب بود که در حال حاضر به 900 میلیون متر مکعب رسیده است. با وجود تخلیه کانالی رسوب‌ها اما باز هم بخشی از حجم مخزن با رسوب پر شده است. اما سوال اینجاست که آیا این سد در این چند سال آب گل‌آلود به مردم داده است؟


نمک مخزن سد گتوند نیز حالت همین رسوب را دارد که به علت غلظت بالا دچار انحلال و شستگی با آب بالا دست خود نمی‌شود. اینکه در مطالعات روز نخست و مرحله اول مطالعات کافی بر روی مخزن صورت نگرفته است و نمک‌ها خوب شناسایی نشده‌اند، صحیح است، اما پس از آن کم‌کاری صورت نگرفته است.


اگر سوال شود که آیا اقدامی بیش از آنچه که امروز صورت گرفته می‌توانید برای سد انجام دهید، پاسخ منفی می‌دهم، چرا که تاکنون هیچ کوتاهی صورت نگرفته است.


سد گتوند از پروژه‌های موفق سدسازی کشور است چرا که با توجه به تشکیلات زمین‌شناسی منطقه، کل نشتی این مخزن با طول 90 کیلومتر تنها 250 لیتر در ثانیه است و این میزان برای مخزنی با چنین حجمی بسیار ناچیز است.


برای بهبود وضع کارون پیشنهادی دارید؟


به عقیده من اصلا باید کارون را فراموش کرد و اگر واقعا می‌خواهیم کاری انجام دهیم، باید به سراغ رودخانه دز برویم. اگر بتوانیم کیفیت رودخانه دز را درست کنیم، به طور قطع می‌توان آب با EC دو هزار را در اهواز رها کرد. تاکنون شاید بیش از 20 مرتبه کیفیت آب از سد تنظیمی گتوند تا خرمشهر و آبادان را در فصول مختلف اندازه‌گیری کرده‌ایم. فاضلاب‌هایی که چه در اهواز و چه در سایر نقاط وارد رودخانه می‌شوند علاوه بر افزایش شوری آب، مشکلات بیولوژیکی نیز ایجاد می‌کنند، بنابراین این امر نیازمند سامان‌دهی اساسی است.


این سامان‌دهی نیز باید از رودخانه دز شروع شود، چرا که مهم‌ترین منبع آلوده‌کننده رودخانه کارون، دز است. پس از کشت و صنعت اهواز، 5 کشت و صنعت دیگر بدون کوچکترین مطالعاتی راه‌اندازی شده‌اند.


در یکی از جلسات بررسی مشکلات کیفیت آب در این مناطق پیشنهاد شد که تولید در هکتار دو کشت و صنعت شمال اهواز که از کارون و 3 کشت و صنعت دیگر را که از دز آبگیری می‌شوند، با هم مقایسه کنیم. ما باید از این فرافکنی‌ها دست برداریم و به سراغ اصل موضوع برویم.


این کشت و صنعت‌ها قراردادهای سالیانه‌ای با آب و برق خوزستان دارند که صرف نظر از خشکسالی و یا ترسالی باید آب مورد نیازشان تامین شود. این در حالی است که میزان آلودگی ناشی از افزودن یک حبه قند به یک لیوان آب و یک پارچ با یکدیگر یکسان نیست.


4 میلیارد متر مکعب آب برداشت شده از سوی این کشت و صنعت‌ها در شرایط کاهش دبی کارون به این رودخانه بازگشت داده می‌شود، بنابراین وضعیت رودخانه روز به روز نسبت به زمان پرآبی آن بدتر می‌شود.


در کنار آن مراکز پروش ماهی و سایر کشت و صنعت‌های حاشیه رودخانه نیز روز به روز گسترش یافته و آب آن را وارد کارون می‌کنیم و سپس به فرافکنی در این باره می‌پردازیم.


در محل سد تنظیمی گتوند دو کانال داریم که کانال احداث شده در تکیه‌گاه چپ و دشت عقیلی آب مورد نیاز مردم و کشاوران را تامین می‌کند و کانال دیگر آب مورد نیاز کشت و صنعت کارون و نیشکر را می‌دهد. کشت و صنعتی‌ها رودخانه کارون را زباله‌دان کرده‌اند. کیفیت آب را باید از مردم و بخش‌های خصوصی که آب کانال عقیلی را استفاده می‌کنند، سوال کرد. اما کشت و صنعتی‌ها چون خود آلوده‌کننده آب کارون هستند، همواره دست پیش را می‌گیرند.


گفت‌وگو از سهیلا گلی‌زاده


انتهای پیام/

ارسال نظر