قهرمان‌کُشی!
گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری آنا، حسن کربلایی در کانال تلگرامی خود به نقد فیلم "غلامرضا تختی" پرداخته است. او ضمن انتقاد از سازندگان این فیلم عنوان نموده است که چرا باید چهره یک قهرمان ملی که اسوه و الگوی قاطبه جامعه ایرانی است اینگونه تحریف شود. متن این یادداشت به شرح زیر است:
پرداختن هنری به زندگی قهرمانان و نامداران در هر قشر و طبقه‌ای در هر کشور و جامعه‌ای، کاری پرخطر به شمار می‌آید.
پرخطر از این حیث که در صورت الکن بودن زبان روایت، اختلال در روایت، اتکا به داده‌های ناصحیح و یا تا اندازه‌ای نادرست یا موضع‌گیری‌های سلیقه‌ای و شخصی و برداشت‌های غیرواقع‌بینانه، زمینه تحریف شخصیت و قهرمان و فرد نامداری فراهم می‌شود. در این حالت است که هم به یک انسان جفا شده است، هم ارزش‌های متبلور در قاب نام و قامت آن شخص رنگ می‌بازد و هم اعتماد به نام‌آوران و الگوهای یک ملت از مخاطب سلب می‌گردد.
درست اتفاقی که با رواج ساخت و عرضه فیلم‌هایی چون "غلامرضا تختی" صورت می‌گیرد.
این اثر به نام جهان پهلوان تختی است و قرار بوده راوی زندگی این کشتی‌گیر نام‌آشنا باشد! قرار بوده است تصویری دقیق و شفاف از کسی ارائه کند که از متن مردم بوده است، یار و مددکار ضعفا بوده است، هر کجا که نیاز به خدمت و امداد بوده، وی حضوری موثر و تعیین‌کننده داشته است. چه بسیار نوجوانانی که به عشق و شوق تختی و چون تختی شدن بر روی تشک کشتی پا گذاشتند و راه و رسم جوانمردی و پهلوانی را آموختند و چه بسیار کسانی که وارد حیطه ورزش و کشتی و کشتی‌گیری نشدند اما به طریق مرحوم شهید تختی، دستگیر ضعفا بودند و سپر مظلومان!
در چنین احوالی فیلم "تختی" از تختی مشهور و الگوی پیر و جوان و ورزشکار و غیرورزشکار چه تصویری ارائه می‌کند؟!
با دریغ باید گفت؛ فیلم یاد شده، از قهرمان ملت ما، چهره‌ای در خود و افسرده تصویر می‌کند. فردی متزلزل که بر عکس نوع حضورش در روی تشک و میدان کشاکش و پهلوانی، در گردنه زندگی کمر خم کرده است و تنها چاره‌اش را خودکشی می‌بیند و دیگر هیچ!
آیا بواقع تختی چنین بود؟!
براستی آیا فردی ضعیف‌النفس و فاقد قدرت عقل و تدبیر و ایمان می‌تواند در قامت پهلوان و در کسوت قهرمان ظاهر شود؟!
مستندات سازندگان فیلم یاد شده چیست؟!
چه سندی و چه مدرکی دال بر افسردگی و خودکشی تختی دارند؟!
خبر مرگ تختی در برهه‌ای منتشر شد که رژیم حاکم بر جامعه و ساواک جهنمی آن در پی حذف نامدارانی تقلا می‌نمود که با سیاست‌های متفرعانه پهلوی زاویه داشتند.
باید از خود پرسید چرا فردی که در اوج موفقیت و درخشش است و همگان وی را تحسین می‌کنند و وی به حضور پررنگ اجتماعی همت دارد مجبور است جام خودکشی سر بکشد؟!
متاسفانه سازندگان فیلم مذکور با اتکا به شنیده‌های ناموثق و به اصطلاح اسناد مخدوش و نامعتبر جفای بزرگی در حق قهرمانی ملی کردند و ظلمی آشکار به نسلی که نیازمند قهرمان و سرمشق است و به مخاطبانی که سال‌ها به عشق تختی پهلوان زیسته بودند، ستمی بزرگ روا نمودند.
جای تاسف است که برخی صرف اینکه بنا به روایت و نگاه متفاوت به موضوعات و رویدادها و چهره‌ها، قصد شهرت و درخشش دارند، هر فعل زشتی را نظیر تحریف شخصیت و.. مرتکب می‌شوند. باید اظهار تاسفی هم کرد بابت اینکه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز ساخت و نمایش فیلمی را صادر نموده است که جلوه‌ای از دروغ و دروغ‌پراکنی است.
رواج فیلم‌هایی نظیر آنچه اشاره شد خطر بزرگی برای فرهنگ کشورمان است. هر ملتی نیازمند قهرمان و الگوست که سرمشق قرار گیرد و در سایه نام او، داشته‌های چون گوهرش را و ارزش‌هایش را جستجو کند و مال خود سازد و به رخ دنیا کشد.
ملت‌هایی هستند که قهرمان می‌تراشند و در سایه نام قهرمان مصنوعی خود، فرهنگ و راه را جستجو می‌کنند، آن وقت ما، خود با دست خود، موج قهرمان‌کشی به راه می‌اندازیم!
انتهای پیام/4071/
انتهای پیام/