صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۳:۵۰ - ۲۰ اسفند ۱۳۹۷
البناء تحلیل کرد:

نتانیاهو مبهوت بین دو شرّ؛ حمله به غزه یا جنگ در سوریه؟

یک نشریه معتبر عربی نوشت که نخست وزیر رژیم صهیونیستی بین حمله به غزه یا جنگ در سوریه متحیر مانده،چراکه انتخاب هر کدام از آنها با پاسخ سنگین مقاومت مواجه می‌شود.
کد خبر : 367240

به گزارش گروه بین‌الملل خبرگزاری آنا از البناء، «حمله آمریکا در منطقه، به ایران و مقاومت همچنان ادامه دارد». این برداشت کسانی است که با «دیوید ساترفیلد»، معاون وزیر خارجه آمریکا، در سفر ناگهانی که به لبنان داشت، دیدار کردند.


ساترفیلد حامل تهدیدهایی بود که طبق مفاد آن، تمام سلاح‌ها در حمله آمریکا به ایران، روی میز است و امر مطلوب، کاستن از تأثیر حزب‌الله در سیاست‌های دولتی در لبنان و تبدیل نشدن این کشور به میدان نفوذی برای ایران، در راستای مقابله با تحریم‌های آمریکاست. درصورتی‌که حکومت لبنان سیاست دوری از قرار گرفتن در هر محوری در کنار ایران را در پیش نگیرد، کاخ سفید به فشارهای خود ادامه می‌دهد، تا آنجا که ممکن است موجبات از بین رفتن استقرار در لبنان را نیز فراهم کند.


هجوم سیاسی و نظامی آمریکا، هم‌زمان با حمله امنیتی رژیم صهیونیستی خواهد بود که می‌تواند تبدیل به یک حمله نظامی در نوار غزه شده یا معرکه‌ای باشد که در ضمن آن، صهیونیست‌ها با آمریکا علیه حضور ایران در سوریه همکاری کنند. در این میان، رسانه‌های صهیونیستی در حال بررسی این موضوع هستند که کدام گزینه برای تل‌آویو و انتخاب مجدد نتانیاهو سود بیشتری دارد: حمله به نوار غزه یا مبارزه با ایران در میدان سوریه؟ در این شرایط، نخست‌وزیر رژیم اشغالگر قدس برای ماجراجویی جنگی خود کدام گزینه را انتخاب می‌کند؟


نتانیاهو برای جنگ با ایران در سوریه، به‌تنهایی تصمیم نمی‌گیرد. با وجود اثرگذاری رژیم صهیونیستی در این رابطه، درنهایت، آمریکا تصمیم‌گیرنده است. ظاهر حال اشاره به این مهم دارد که واشنگتن، از تحرکات میدانی در سوریه و عراق برخوردار است که می‌تواند تردیدها در مورد امکان تبدیل‌شدن سوریه به میدان معرکه‌های احتمالی را بیشتر و بیشتر کند.


ترامپ خروج نیروهایش از شرق فرات و منطقه تنف در نزدیکی مرزهای سوریه با عراق و اردن را به تأخیر انداخت و ارتش او پایگاه‌های نظامی بیشتری را در غرب عراق برپا کرد، که این مسئله نشان‌دهنده شکل‌گیری یک کمربند موشکی برای حمایت از تل‌آویو است؛ کمربندی که از الرطبه عراق تا تنف سوریه امتداد داشته و به منطقه عرعر عربستان می‌رسد. علاوه بر این، ارتش آمریکا سامانه ضد موشکی تاد را برای مقابله با موشک‌های بالستیک دور برد در سرزمین‌های اشغالی مستقر کرده است.


با وجود تمام این شاخص‌های روشن، به نظر می‌رسد نتانیاهو ترجیح می‌دهد ماجراجویی نظامی احتمالی خود را در فلسطین اشغالی انجام دهد؛ در منطقه‌ای که از باب الرحمه در مسجدالاقصی شروع‌شده و تا نوار غزه امتداد می‌یابد. این در حالی است که به گزارش روزنامه عبری «هاآرتص»، موسسه امنیتی رژیم صهیونیستی به فرماندهان سیاسی این رژیم در مورد افزایش تنش‌ها در کرانه باختری به دلیل تصمیماتی که مربوط به انتخابات و اوضاع بد اقتصادی ساکنان این نواحی است، هشدار داده است.


به‌موازات کرانه باختری، اوضاع امنیتی در جنوب فلسطین اشغالی نیز نابسامان بوده و هرلحظه امکان انفجار در آن، درنتیجه اقدامات رژیم اشغالگر علیه حماس و جهاد اسلامی وجود دارد. در همین رابطه، تحلیلگران صهیونیستی معتقدند که ارتش این رژیم به نیروهای بیشتری برای دفاع از شهرک‌ها و حتی در عمق سرزمین‌های اشغالی نیاز دارد.


این اتفاقات در حالی به وقوع می‌پیوندد که زمام امور در تل‌آویو را فردی به عهده دارد که هم‌زمان با نخست‌وزیری، منصب وزارت دفاع را نیز بر عهده داشته و درگیر فراهم کردن شرایطی برای دفاع از خود در برابر دشمنان داخلی‌اش در سه عرصه سیاسی، رسانه‌ای و قضایی است و به خطری که امنیت صهیونیست‌ها را تهدید می‌کند، توجهی ندارد.


اما آیا مانعی وجود دارد که نتانیاهو را از ارتکاب حماقت حمله به غزه یا مقابله با ایران و نیروهای مقاومت در سوریه و لبنان بازدارد؟ بله، این مانع، آگاهی فرماندهان سیاسی و نظامی در ارتش رژیم صهیونیستی، از قدرت بازدارندگی دولت‌های محور مقاومت است و همین مسئله باعث شد سردمداران صهیونیست دست به دامان آمریکا شده و از آن بخواهند سامانه ضد موشکی تاد خود را در سرزمین‌های اشغالی مستقر کند؛ حال‌آنکه بهانه صهیونیست‌ها برای این استقرار، انجام رزمایش‌های مشترک با نیروهای دفاع هوایی آمریکا بود! این سامانه، تنها قسمتی از سلاح‌های نابودکننده آمریکا در انبارهای تل‌آویو است که از بیم درگرفتن جنگی با سوریه و ایران، آن‌ها را ذخیره‌سازی کرده است.


از سوی دیگر، یک سنت قدیمی در دولت‌های مختلف آمریکا وجود دارد، مبنی بر اینکه نام هرکدام از رؤسای جمهور این کشور، با یک جنگ مقارن شده است. نام آیزنهاور با جنگ کره، نیکسون با جنگ ویتنام، کندی با جنگ کوبا و جانسون با مشارکت در جنگ رژیم صهیونیستی علیه مصر و سوریه، ریگان با جنگ افغانستان و بوش پدر و پسر با جنگ عراق. تنها در دوره اوباما جنگی در سطح منطقه یا جهانی اتفاق نیفتاد. شاید به همین دلیل، ترامپ رئیس‌جمهور پیشین آمریکا را ترسو می‌خواند و خود بر طبل جنگ با ایران می‌کوبد!


اما باید در نظر داشته باشیم که دولت پنهان در ایالات متحده-یعنی وزارت دفاع، دستگاه‌های اطلاعاتی مرکزی، مراکز مالی عظیم، نظیر وال‌استریت- به‌خوبی می‌دانند که واقعیت اقتصاد آمریکا و هزینه‌های جنگ‌های پیشین آمریکا و انعکاس آن بر اوضاع بد دولت و ملت در این کشور، ظرفیت ورود به یک جنگ تازه را ندارد و ازاین‌جهت، مخالفت سختی با ارتکاب چنین حماقتی از سوی ترامپ کرده و توان مهار اقدامات متهورانه وی در این چارچوب را دارند.


تصمیم ترامپ یا نتانیاهو هر چه باشد، به‌احتمال‌زیاد، تا پیش برگزاری انتخابات کنست، هیچ جنگ آمریکایی یا صهیونیستی- آمریکایی علیه دولت‌های محور مقاومت به وقوع نخواهد پیوست، به این دلیل که آمادگی‌های سیاسی و نظامی این دولت‌های متجاوز کامل نیست و علاوه بر این، به‌خوبی می‌دانند که هر یک از دولت‌های محور مقاومت را هدف بگیرند، با پاسخ شدید و ظرفیت‌های پیشرفته آن‌ها مواجه خواهند شد.


انتهای پیام/4106/


انتهای پیام/

ارسال نظر