3000 استاد دانشگاه برای ایجاد تحوّل انقلابی اعلام آمادگی کردند
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا، بیش از 3000 استاد از دانشگاهها، مراکز آموزش عالی و پژوهشی کشور، با انتشار نامهای خطاب به سران قوای سهگانه کشور، ضمن اعلام حمایت قاطع از بیانیه راهبردی و حکیمانه رهبر فرزانه انقلاب (گام دوم انقلاب) آمادگی خود را برای ایجاد تحول انقلابی در نظام علمی کشور برای نیل به تمدن نوین اسلامی اعلام کرده و با هشدار به وجود کمکاری و سهلانگاری، اتخاذ مشی جهادی در اداره کشور را از قوای مجریه، مقننه و قضائیه برای تحقق بیانیه معظم له خواستار شدند.
در این نامه آمده است: خدای را سپاس که بهرغم کینهها و دشمنیهای نظام سلطه جهانی، انقلاب اسلامی ایران چهلسالگیاش را پشت سر نهاد و با متانت، اقتدار، پویایی و انگیزه وارد دهه پنجاهسالگی خود شده است؛ طلیعه دههای که در بیانیه راهبردی رهبر حکیم انقلاب اسلامی آغاز گامی نو در دومین چهلسالگی حیات انقلاب بهحساب میآید؛ انقلابِ طیبهای که همانند انقلاب و بعثت انبیای عظام، ریشه ثابتش در زمین فطرت انسانها و سرشت آن در آسمانها است.
اساتید دانشگاهها، مراکز آموزش عالی و پژوهشی کشور در این نامه آوردهاند: انقلاب اسلامی «پیشنهادی نو به جهان» و خود نیز «مامای تولد انسان جدید» بود؛ انسانی که خواستار پیشرفت، معنویت و اخلاقِ توأمان در جهان پراضطراب کنونی است؛ نو بودن این پیشنهادِ اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی؛ پس از چهل سال، اکنون به مرحله تثبیت و گفتار زمان، تحول یافته و به دلیل ذات متجدد و خصلت زایندگیاش، هرگز ارتجاع نخواهد یافت.
در ادامه بیان شد: انقلاب بزرگ ایران، انقلابی است که «سیر تطوری جهان و انسان را تغییر داد» و نسبت معنادار خدا و انسان را در جهان بیروح معلوم کرد، کامیابی چنین انقلابی را هرگز نمیتوان با ملاکهای صرفاً مادی به قضاوت نشست؛ هرچند با همین ملاک نیز در مدت مشابه با دیگر انقلابات جهان، حائز موفقیت بوده است؛ در اهمیت بنیادین انقلاب اسلامی ایرانیان همین بس که پیشنهادهایش درباره انسان، تنها «پیشنهاد جایگزینِ» مکاتب و سنتهای لیبرالی، سوسیالیستی، کنفوسیوسی، مسیحی و ناسیونالیسمهای ژاپنی، چینی، آمریکای لاتینی، عربی و اسلام آمریکایی میباشد؛ زیرا انقلاب اسلامی ایران نهتنها مخالف یا رقیب صرفاً سیاسیِ مکاتب و سنتهای یادشده نیست بلکه واجد طرح، نقشه و معماری جایگزین برای اداره انسان و جهان است.
در این نامه آمده است: در پرتو چنین حقیقت و واقعیتی است که برخی کمبودهای چهلساله انقلاب ایران با ذات انقلاب اسلامی بیارتباط و محصول سیاستهای دولتهای ادوار میباشد؛ ازاینرو به گمان استادان بسیجی و کثیری از نمایندگان جامعه دانشگاهی و ملت بزرگ ایران، کارگزاران نظام مخاطب اصلی بیانیه راهبردی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی میباشند، هرچند دانشگاهیان در کنار ملت همانگونه که در ادامه این نامه آمده است هرگز از مأموریت تاریخی خویش برای تحقق گام دوم انقلاب غفلت نخواهند کرد و خویش را در وضعیت پیشبرندگی گام دوم انقلاب بهحساب خواهند آورد.
اساتید دانشگاهها، مراکز آموزش عالی و پژوهشی کشور در این نامه آوردهاند: به نظر فرزندان دانشگاهی ملت، انقلاب اسلامی ایران اما تاکنون سه دوره مهم را پشت سر گذاشته است:
اول دوره اجمالی و صدر انقلاب اسلامی: دوره زمانی سالهای 42 تا 68، دوره مبارزه، پیروزی تقویمی و امامت اجمالی حضرت امام خمینی رضوانالله علیه است؛ دورهای که ملت بزرگ ایران با تولید رابطه قدرت آفرین امامت-امت از سوی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران توانست بر سلطانیسمِ پهلویستی فائق آمده و با تدبیر فقاهتِ حکیمانه، رویارویی دوگانه انقلاب و ضدانقلاب را در سطوح ملی و فراملی در اَشکال مختلف ازجمله جنگ تحمیلی، تروریسم کور و تحریمها مدیریت نموده و نهایتاً کشور از سوی بنیانگذار و مؤسس، با دلی آرام، قلبی مطمئن، روحی شاد و ضمیری امیدوار در بیان ایشان و با اعتماد آن امام راحل به حضور خدمتگزارانی خالص و انقلابی پس از امامت خویش، با روندی مردمسالارانه، مبتنی بر حقانیت و مقبولیت، دوران گذار خود به مرحله بعد را طی کرد.
دوم دوره تفصیلی و تبیین تمدنی انقلاب اسلامی: دوره زمانی سالهای 68 تا 97 دوره امامت تفصیلی حضرت آیتالله خامنهای -مد ظله- رهبر فرزانه انقلاب اسلامی است؛ دورهای که با همان متدولوژیِ مؤسس و بنیانگذار انقلاب، روندی تکاملی و تفصیلی در مناسبات نظام امامت – امت آغاز شد و راه ناتمام بنیانگذار تداوم یافت؛ به این معنا که «نظریه اجمالی جمهوری اسلامی در مرتبهای تکمیلی» با «نظریه تفصیلی مردمسالاری دینی» بسط و تعمیق یافت؛ نظریه مردمسالاری دینی حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای مد ظله، توانست پیشنهادهای بنیادین اما اجمالی دوران بنیانگذار را در ساحتهای مختلف و در روابط پیشرفته و پیچیده انسان و جهانِ متأخر، در قالب اندیشهای منسجم اما منظومهوار به روزگار ما ارائه نماید که البته این نظام اندیشگانی در بخشهایی از فرآیند خود به دلیل موانع بر سر راه خود هنوز به کمال نرسیده است.
سوم دوره شبکهای شدن، دولتسازی و تمدن سازی انقلاب اسلامی: آغاز دومین دوره چهلساله انقلاب اسلامی، دورهای است که با تکیه بر استعدادها و امکانهای مرتبه نخستِ جمهوری اسلامی؛ «نظریه مردمسالاری دینی» اما خواهد کوشید تا بهصورت انضمامی و عینی مراتب «دولتسازی»، «جامعهسازی» و «تمدنسازی» را در «متن سیاستگذاری»، «نظام حکمرانی» و «مناسبات مدنی» قرار دهد.
این اساتید در خطاب به رؤسای سه قوه خاطرنشان کردند: سومین دوره انقلاب اسلامی را میتوان «دوران طلایی» این انقلاب بزرگ اجتماعی تعبیر کرد؛ دورهای که ایرانیان با توجه به نقشه راه تفصیلی با ایفای نقشی سازنده در محیط ملی و بینالمللی به آرمان خود؛ یعنی تمدن نوین اسلامی دست خواهند یافت؛ اما برای حصول به تمدن اسلامی نیازمند ایفای نقش ملت و دولتهای کنونی و ما بعد در حوزههای: الف) علم و پژوهش، ب) معنویت و اخلاق، ج) اقتصاد، د) عدالت و مبارزه با فساد، ه) استقلال و آزادی، و) عزت ملی، روابط خارجی و مرزبندی با دشمن، ز) سبک زندگی، خواهیم بود.
در ادامه آمده است: نیل به تمدن نوین اسلامی با پیمایش مأموریتها و توصیههای تجویزی هفتگانه پیشبینیشده از سوی رهبر فرزانه انقلاب اسلامی اما با اتکا به قدرت لایزال الهی بر سه رکن اساسی و درعینحال عینی استوار خواهد بود: تداوم رستاخیز علمی در قالب انقلاب علمی-پژوهشی با روحیهای جهادی، تحقق کامل نظریه مردمسالاری دینی-تمدنی کارآمدی و تبدیل نظام دانایی به توانایی و اقتدار ملی-جهانی.
در این نامه خاطرنشان شد: استادان بسیجی بر آن هستند که راه بنیادین رسیدن به ایرانی آباد، پیشرفته و الگو در محیط منطقه و بینالملل اما توجه بهضرورت انقلابی بنیادین در ساختار و سازمان علم و فناوری در کشور است؛ زیرا نیل به ارتقای «اعتماد عمومی»، افزایش سطوح گوناگون و ترکیبیِ «عدالت اجتماعی»، دستیابی به «پیشرفت»، «کارآمدی» و رسیدن به «اقتصاد درونزا و بروننگرِ مقاومتی»، جز از طریق توجه به تغییر در الگوی کنونی آموزش، پژوهش و تولید علم و متعاقب آن رسیدن به قدرت و ثروت نیست؛ گو اینکه وجود ربط مستقیم و استلزام ذاتیِ نسبت علم و قدرت در سنت اسلامی و مکاتب مسلط کنونی در جهان، اثباتگر این ادعا به شمار میآید.
اساتید دانشگاهها، مراکز آموزش عالی و پژوهشی کشور در این نامه آوردهاند: با این وصف اکنون در شرایطی از تاریخ قرار داریم که ساختار علمی کشور باید به وظیفه تاریخی خود عمل کند؛ نوبت تولید مزیتها و ارزشافزودههای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی در سراسر ایران از راه علم و پژوهشهای نافع فرارسیده است؛ ازاینرو ایجاد انقلاب علمی-مدنی در کشور و توانمندسازی ایرانیان، مأموریتی فراقوهای و سیاستی میانقوهای است؛ مأموریتی که باید در صدر سیاستهای هماهنگ سه قوه و مجمع تشخیص مصلحت نظام قرار گیرد.
در ادامه نامه عنوان شده است: انقلاب علمی و تبدیل نظام دانایی به مجموعه تواناییها، اقتدار، قدرت و ثروت اگرچه با روحیهای جهادی و اکتشاف راههای میانبر امری دستیافتنی است اما تحول در نظام اداری، حکمرانی و بهخصوص عمل به اسناد تحول بنیادین در معماری نظام تعلیم و تربیت از پیشنیازها و الزامات کشور در طلیعه گام دوم انقلاب یعنی آغاز دهه پنجم انقلاب اسلامی است.
این اساتید تأکید کردهاند: از سویی دیگر فراهم کردن زمینه ورود ایرانیان به دومین گام در طلیعه دهه پنجم انقلاب اسلامی نیازمند بسط روزافزون «نظریه مردمسالاری دینی» است، زیرا جامعه، بینشاط سیاسی، مدنی و اجتماعی قادر نخواهد شد به خودآگاهی تاریخی حول ظرفیتها، استعدادها و شناسایی امکانهای خود دست یابد؛ تبعیض و فساد مهمترین موانع در تبلور مزیتها و استعدادهای ملی و انقلابی در سطوح عمومی و نخبگانی بهخصوص جمعیت و قوای عظیم جوانی در کشور است؛ تغییر سبک زندگی برخی کارگزاران، دور از طهارت اقتصادی و تجدیدنظرطلبی بعضی از همراهان نخستین انقلاب و ضعفِ نفس درونی آنها نباید موجب بروز تلقیهای نادرست در بخشی از سیاستمداران دولتهای ادوار گردد که انقلاب الهی ایران، از موجودی زنده و شاداب به موجودی کمرمق و بیجان نزد ملت تنزلِ منزلت یافته است؛ بلکه شایسته است با جایگزینی نیروی ملت بهخصوص جوانان انقلابی بهجای خود؛ مانع شتاب تفکر انقلابی و قدرت پیش برندگی آن نشوند؛ زیرا آزادسازی نیروی ملت و به صحنه آوردن جوانان انقلابی و متخصص، همانگونه که «فتحالفتوح موردنظر بنیانگذار نظام» بود از ضمانتهای دستیابی به تمدن نوین اسلامی در نظریه مردمسالاری دینی حضرت آیتاللهالعظمی امام خامنهای مدظلهالعالی بوده و از قضاوتهای عقل کارافزا و ابزاری هم به شمار میآید.
در این نامه تصریح شده است: انقلاب علمی با روحیهای جهادی، بسط و تعمیق مردمسالاری دینی و ایجاد مناسبات مدنی برای نیل به جامعه تفصیلی- تمدنی البته در گرو کارآمدی نظامات حکمرانی، اصلاح و بهبود در روش اداره امور کشور از سوی قوای سهگانه میباشد، بهعنوان نمونه باید گفت چرا بهرغم «قابلیت اعتبارِ» اهداف انقلاب اسلامی، قوای سهگانه در تأمین برخی حقوق اساسی و حقوق شهروندی از کارآمدی لازم برخوردار نبوده و نیستند، رؤسای قوا باید پاسخگو باشند که برخی اجزای اداره اجرایی کشور به چه دلیل در مقابل توانمند شدن شرکتهای دانشبنیان و تولیدات اقتصاد مقاومتی و درونزا مقاومت میکنند؟ یا بعضی از آنها از طهارت اقتصادی برخوردار نیستند؟
اساتید دانشگاهها، مراکز آموزش عالی و پژوهشی کشور عنوان کردند: چرا منابع گوناگون متعلق به این کشور پهناور، کماکان بهصورت خام در اختیار بازارهای منطقهای و جهانی قرار میگیرد؟! چرا بسیاری از امکانات کشور از مبادی رسمی به ثمن بخس در اختیار بیگانگان قرار میگیرد؟ چرا بهرغم برخی پیمانشکنیها، دامنه اعتماد به برخی دشمنان ایران و همدستان آنها کماکان باقی بوده و یا افزایش مییابد؟ آیا زمان تحول در سیاست خارجی متناسب با شأن ملت کهن ایران فرا نرسیده است؟ یا چرا بهرغم تحمیل برخی مضایق بر ملت، بعضی کارگزاران همچنان بر خصلت اشرافیگری، اسراف و تبذیر پای فشرده و به روششناسی مدیریت جهادی و مردمگرایانه تن نمیدهند؟!
این اساتید بیان کردند: این در حالی است که بنا به هدفگذاری تعیینشده، از شروط مقبولیت و مشروعیت کارگزاران در نظریه مردمسالاری دینی بهعنوان الگوی پیشبرنده انقلاب در دهه پنجم انقلاب اسلامی همانا «کارآمدی» و «طهارت اقتصادی» است؛ ازاینرو بر قوای سهگانه است که بهدوراز عصبانیت و با آراستگی خویش به «حلم مدنی»، زمینههای حضور واقعیتر مردم در سطوح عمومی و نخبگانی را در اداره اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی فراهم کنند؛ این کار ضمن اینکه عمل به اعتلای فریضه امربهمعروف و نهی از منکر است؛ رافع ناکارآمدی و سوءمدیریت کنونی قوای سهگانه شده، افزایش سرمایه اجتماعی انقلاب را در پی داشته و ضامن رسیدن به جامعهای توأم بااخلاق، معنویت و آراسته به فرهنگِ گفتوگو و همبستگیهای درونی خواهد بود.
در ادامه نامه خاطرنشان شده است: از سویی دیگر بر این نکته مهم تأکید میکنیم که انقلاب اسلامی ایرانیان در انحصار هیچ گروه، حزب و طیفی قرار نداشته و متعلق به آحاد ایرانیان و ابنای بشر است؛ کما اینکه ثمره تمدن نوین اسلامی را بهرهمندی انسانها از همه ظرفیتهای مادی و معنوی دانسته که خداوند برای تأمین سعادت و تعالی انسانها، در عالم خلقت و در وجود خود آنان چنین ظرفیتی را تعبیه کرده است. ازاینرو دانشگاهیان در کنار ملت با احترام به تکاپوهای چهل سال گذشته به پیشواز دوره سوم و تمدنی انقلاب اسلامی میروند زیرا ازجمله شاخصههای تمدن نوین اسلامی؛ خردورزی، علم، اخلاق، مجاهدت در راه خدا، حکومت مردمسالار، پرهیز از تحجر و تقلید از بیگانگان، ایجاد رفاه عمومی، استقرار عدالت، آزادی فکر و بیان، دوری از اقتصاد مبتنی بر ربا و تکاثر، ابتکار و خلاقیت، توجه به فناوری و رسانههای نو، هنر، استقلال توأم با تعامل شرافتمندانه و صحیح با سایر جوامع است. با این اعتقاد ما برای گسترش تمدن نوین اسلامی در سایه وحدت ملی و آرمانهای انقلابی و رهبری ولایت فقیهِ حکیم، تمام همت و خرد جمعی خود را بهکار برده و از کارگزاران نظام بهخصوص رؤسای محترم قوا میخواهیم برای رسیدن به چنین گامهای واقعی و آرمانی به اتخاذ روحیهای جهادی روی آورند.
در این نامه آمده است: بااینکه ایران اسلامی با مشکلات گوناگون مواجه بوده و از سویی جامعه زنده و انقلابی ایران هدف تحریمهای ظالمانه جنایتکاران تاریخ بهخصوص دولت ظالم آمریکا و اروپای همدست او قرار دارد، اما در پرتو ایمان مذهبی و نیروی درونی ملت و رهبری ایمانی و علمی رهبر فرزانه انقلاب «هیچ مشکل غیرقابلحلی وجود ندارد و کلید مشکلات نیز در دست مسئولان و ملت ایران است نه در دست بیگانگان».
اساتید دانشگاهها، مراکز آموزش عالی و پژوهشی کشور در پایان این نامه خاطرنشان کردند: ازاینرو دانشگاهیان بهعنوان جنبش پیشرو جامعه در کنار ملت شریف ایران و کارگزاران دلسوز و دغدغهمند، با رهبر انقلاب اسلامی در پیشگاه تاریخ و در ذیل شجره طیبه انقلاب اسلامی پیمان میبندد که خود را مهیای ایفای وظایف محوله در تحقق دومین گام انقلاب اسلامی نماید، گامی که در نقطه آرمانی خود ضامن تحقق تمدنی نوین با سبکی از زندگانی توأم با پیشرفت، معنویت و اخلاق در جهان پرآشوب و پراضطراب کنونی است؛ وضعیتی که بیشک زمینهساز ظهور انسان کامل، حضرت بقیةالله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خواهد شد. بهراستی خدا هنگامیکه مؤمنان زیر درخت با تو بیعت میکردند از آنها راضی شد و ازآنچه در دلشان [از صدق نیت] بود آگاه گردید، پس آرامش را بر آنها نازل کرد و فتحی نزدیک (فتح خیبر) را به آنها پاداش داد.
انتهای پیام/4107/پ
انتهای پیام/