دست برتر جریان فقاهت در نزاع 200 سالۀ علم و شبهعلم در ایران
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری آنا از روابط عمومی سازمان بسیج اساتید، مجتبی زارعی در هیئت مذهبی-علمی امام محمدباقر(ع) دانشگاه علم و صنعت گفت: از شبه روشنفکری خام زمانۀ فتحعلی آخوندزاده تا علمگرایی مثبتگرایانهتر زمانۀ سروش و ملکیان و در دعوای ساختگی «علم و دین» و طرح دروغین دوگانگی «تخصص و تعهد» و ادعای ناشیانۀ مغایرت «مدیریت علمی با مدیریت فقهی»، پیروز نهایی و مولد واقعی علوم، روششناسی حکیمانۀ ولایتفقیه بوده است.
عضو هیئتعلمی اندیشۀ سیاسی دانشگاه تربیت مدرس در جمع استادان دانشگاه علم و صنعت و خانوادههای آنها در هیئت مذهبی-علمی امام محمدباقر(ع) افزود: شناخت وضعیت علم و شبهعلم در کشور به این دلیل اهمیت دارد که در هفت مأموریت اعلامی و مهم بخش پایانی بیانیۀ راهبردی رهبر انقلاب اسلامی در گام دوم انقلاب، «علم و پژوهش» در صدر درخواستها قرار دارد و معظم له خواستار انقلاب علمی در کشور است به همین دلیل ما باید در گام نخست، نسبت خود را با نزاع علم و شبهعلم در تاریخ 200 سالۀ ایران معلوم کنیم.
رئیس سازمان بسیج اساتید گفت: جریان شبه روشنفکری از صدر قاجار تاکنون در قالبها و اَشکال گوناگون کوشید تا دوگانههای تصنعی بین علم و دین، بین هویت علمی و هویت اسلامی، بین علم و ارزش، بین تخصص و تعهد و مابین توسعه و دین، ایجاد و آن را بر سپهر فکری ایرانیان تحمیل کند و درعینحال خود را نمایندۀ علم، تخصص، پیشرفت و توسعه معرفی نموده و جریان مذهبی، اسلامی و فقاهتی را مخالف علم و مخالف پیشرفت ایرانیان نشان دهد؛
وی با ارزیابی وضعیت دوگانههای یادشده در دولتهای بعد از انقلاب گفت: بالاخره الآن همهچیز رو شده و رهبر فرزانه انقلاب اسلامی با شناسایی درست و حکیمانۀ محل نزاع این صنعت دوگانه سازیها و دوگانه نماییها را با تکاپوهای تئوریک حداقل 10 ساله و اقدامهای عملی خود در پیشگامی و پیش برندگی علم و فناوری در ایران متأخر، دست برتر جریان فقاهتِ حکیمانه را در معرض انظار و افکار عمومی اثبات نمود،
زارعی افزود؛ با توجه به عنصر افزودهشدۀ «کارآمدی» به نظریات مردمسالارانه، اکنون یکی از مهمترین ارکان نظریۀ مردمسالاری دینی، مفروض «العِلمُ سُلطانٌ» است؛ پیش فرضی که در ده سال اخیر با روششناسی ولایتفقیه در اجزای مختلف حکمرانی کشور از سوی آیتالله خامنهای تعقیب و تبیین و در مراحلی اجرا و یا از دولتهای ادوار مطالبه شد؛ مراحلی که جریان شبه روشنفکر و مدعیان علم، مدعیان تخصص، فن و مهارت در اردوگاه تکنوکراتهای لیبرال از غایبان بزرگ این نهضت به شمار میآیند، زیرا دانشگاهیان متدین و دغدغهمند در پرتو مدل پیش برندگی در متدولوژی منتهی به مرجعیت علمی و اقتدار علمیِ موردنظر فقاهت حکیمانه، دو بال این پیشرفت علمی بودند؛ این در حالی است که با توجه به دوگانه سازیهای وارداتی شبه روشنفکری ایران، جریان فقاهتی باید از موانع انتشار خُلق علمی، تولیدات علمی و جنبش نرمافزاری باشد امّا نزاع کاملاً برعکس شد.
وی ادامه داد: همه میدانند طراح نقشۀ جامع علمی کشور، طراح کرسیهای نظریهپردازی، طراح بنیاد نخبگان و حامی اجرایی پژوهشگاههایی نظیر رویان، مُبلّغ دستیابی به سلولهای بنیادین و کشف دانشمندانی نظیر مرحوم آشتیانی و یا مؤسس معاونت علمی ریاست جمهوری و همچنین صاحب ایدۀ ضرورت عبور از خام فروشی نفت و دیگر منابع و ذخایر ایرانیان، دستگاه روشی ولایتفقیه بوده امّا در عوض، مسدودکنندگان راه دانشهای بنیادین و تن دادن به خود تحریمیهای علمی ـ پژوهشی و پلمپ نمودن برخی پژوهشگاهها و عاملیت بتنریزی کردن در بعضی از مراکز پژوهشی، جریاناتی همانند تکنوکراتهای لیبرال هستند که تبارشان به میرزا فتحعلی آخوندزادهها، سروشها و مدعیان توسعهگرایی در ایران میرسد و این پارادوکسِ قرن در ایران بهحساب آمده و جریان شبه روشنفکری را به کُما برده است؛
انتهای پیام/4107/4115/
انتهای پیام/