گرانیها و وضعیت قدرت خرید مردم
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، قیمتها آرام و قرار ندارند. تحلیلها متفاوت است اما کارشناسان اقتصادی بر این امر اذعان دارند که منظور از قیمت مناسب قیمتی است که تولیدکننده به راحتی تولید و مصرفکننده هم به آسانی مصرف کند اما واقعیت امروز جامعه ما چیز دیگری میگوید. بعد از تلاطمات شدید اقتصادی از ابتدای سال که ارمغان نوسانات ارز، طلا و سکه بود و به بازارهای مسکن و خودرو و رفتهرفته به بازار دیگر اقلام مصرفی تسری یافت، گرانی دست بردار نیست! مصرف کنندگان قدرت خریدشان کاهش یافته و تولیدکنندگان از گرانیهایی که هم قیمت تمام شده را افزایش داده و هم قدرت مصرف کننده را برای خرید کاهش داده، رضایت ندارند. حال پرسش این است که گران شدنها چگونه شکل میگیرد و چه کسی بر آن نظارت دارد؟ یکی از ناظران بر قیمتها؛ اصناف و دیگری تعزیرات است.قاسم نوده فراهانی، رئیس اتاق اصناف تهران در این خصوص به «رسالت» میگوید: «گرانیها ربطی به ما ندارد! اصناف چیزی دستش نیست نه گوشت و مرغ و برنج دستمان است نه بقیه اجناس. اصناف فقط کالا را از تولید کننده و وارد کننده تهیه و بعد برمبنای فاکتور خرید و اضافه کردن ضریب سودش عرضه میکند. گران بخرد گران میفروشد و ارزان بخرد ارزان میفروشد.» وی تأکید كرد: «گرانیها دست اصناف نیست اما گرانفروشیها را در بازار با بازرسانی که در اختیار داریم منهای بازرسان خود تعزیرات کنترل میکنیم.»
بازرسان برخورد میکنند؟!
وی عنوان میکند: «اگر سری به تعزیرات بزنید میبینید آن گران فروشیهایی که برخورد میکنیم به سازمان تعزیرات هم معرفیشان میکنیم. اصناف قانونا موظف است روی کالایش برچسب قیمت بزند و به مشتری فاکتور بدهد و سود متعارفی که براساس قانون برایشان در نظر گرفته شده رعایت کنند در غیر این صورت اگر تخلف کند مطمئن باشید بازرسان با آنها برخورد میکنند.»نوده فراهانی معتقد است: «گرانفروشی به آن صورت در بازار وجود ندارد. کالا گران است و مردم آن را به حساب گرانفروشی آن واحد صنفی عرضه کننده میگذارند در حالیکه گرانی کالا دست واحد صنفی نیست. مرغ کیلویی ۱۰ هزار تومان یهویی میشود ۱۳ هزار تومان و مردم این را به حساب واحد صنفی عرضه کننده میگذارند؛ در حالیکه این گرانیها به بحث نرخ متلاطم ارز و مواد اولیه و ... بر میگردد.»
رئیس اتاق اصناف میگوید: «حتماً سازمان نظارت هم بر اینها نظارت دارد منتها باید با مردم شفاف صحبت کنیم و مثلا بگوییم دلایل گرانی مرغ اینها است و مردم را در جریان بگذاریم؛ مردم هم جز شفافیت و حقانیت چیزی نمیخواهند.»
با این حال در پس نظارتهای انجام شده و نشده و تعلل شده، کالاها گران و گرانتر میشود و اگر هر روز سری به بازار بزنید نرخ جدیدی بر محصولات میبینید و در این میان مردم هر روز قدرت خریدشان کاهش مییابد و شرایط اقتصادی بیشتر رویشان فشار میآورد. کارگری با حقوق و مزایای حداقلی یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان بیش از گذشته در خرید کم توان شده و حالا اقلام مصرفی بیشتری را از سبد خانوارش حذف کرده است.
اما آیا قرار است این گرانیها باقی بمانند و هرروز بیشتر شوند؟ یا شرایط به شکل دیگری رقم خواهد خورد و باز شاهد قیمتهای مناسب خواهیم بود؟
کالاها گران نشده ارزش ریال کاهش پیدا کرده است
مجیدرضا حریری، نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران باوری به بازگشت قیمتها ندارد و در این خصوص به «رسالت» میگوید: «خیر قرار نیست قیمتها برگردد چرا که به هر حال پول ملی ما در دو مرحله یکی سال ۹۱ و یک مرحله امسال و هر بار به یک سوم کاهش پیدا کرده است و قاعدتاً این گرانی نیست بلکه کاهش ارزش ریال است اگر قبلاً یک لیوان را ۳ تومان میخریدید امروز باید سه برابر بخرید.»وی بر این اعتقاد است که چون ارزش ریال پایین آمده مردم تصور میکنند کالاها گران شده در حالیکه با تنزل ارزش ریال است که کالا افزایش مییابد و در حقیقت گران نمیشود.
حریری میگوید: «قدرت خرید مردم پایین آمده و ارزش بینالمللی ریالی که در جیبشان است به یک سوم رسیده در نتیجه به شکل گرانی نمود مییابد و اینکه قیمتها برگردد یا ارزان شود دور از ذهن است.»
با این حال و برخلاف آنچه برخی کارشناسان بر آن اذعان دارند گاهی شاهد برخی کاهش قیمتهای جزئی هستیم. چنانچه تاکنون چندین مرتبه قیمت گوشت و مرغ افزایشهای زیاد و کاهشهای جزئی داشته است! امری که آلبرت بغزیان، اقتصاد دان و استاد دانشگاه هم بدان اشاره داشته میگوید: «ضرب المثلی هست که میگوید "به مرگ میگیرند تا به تب راضی شوی" این حال و روز این روزهای بازار ماست.»
چسبندگی قیمتها و بازارسازان محتکر
وی ادامه میدهد: «اینکه گوشت ۱۲۰ هزار تومان شود و بعد مثلاً با تدابیری ارزان و آن را ۱۰۰ هزار تومان کنیم در حالیکه قیمت واقعی آن ۵۰ هزار تومان بوده است ارزان شدن نیست! در تاریخ اقتصادی این کشور در این چند سال نشان داده که افزایش قیمتها این چسبندگی را رو به پایین دارد و تا زمانی که این نرخ ارز بدین شکل است و قطعات و کالاهای اساسی توزیع مناسب نشود به جز اینکه الان که نزدیک عید هم است شاهد تثبیت شدن یکسری از افزایشها و گران شدنها و باز افزایشهای مجدد باشیم، اتفاق دیگری نمیافتد.»
بغزیان میگوید: «باید روی افزایش قیمتها و گران شدنهای بیاساس، سازمانهای نظارتی کنترل شدیدتری داشته باشند ولی میبینیم قیمت خودرو بلاتکلیف است و تحویلش هم معلوم نیست! قیمت گوشت برای چندمین بار افزایش مییابد و در این میان تقلبها هم زیاد میشود و یکسری چیزهایی شنیده میشود که قاطی گوشتها میشود و شبهه ایجاد میکند! قیمت اقلام مصرفی و سبد خانوار برای چندمین بار افزایش مییابد و ... »
وی عنوان میکند: «واقعاً چقدر کسب و کار حرفهای به هم ریخته حالا چه برسد به تولیدکنندگان صنعتی که الان مشکل قطعه هم دارند؛ به هر حال تا نظارت نباشد و اراده مقابله با گران فروشها و بازارسازان محتکر نباشد این افزایش قیمتها و باز کاهشهای جزئی فقط به عنوان یک راه حل انجام و بازار به حال خود رها میشود.»
کلمهای به اسم گرانی نداریم!
جمشید عدالتیان، اقتصاددان اما نظر دیگری دارد و با بررسی ریشهای گرانی از منظر دیگری قضیه را مورد کنکاش قرار میدهد، میگوید: «ما در مباحث اقتصاد کلان و خرد کلمهای به اسم گرانی نداریم! منتها از منظر مصرف کنندهای که قدرت خریدش کاهش پیدا کرده و قدرت پرداخت ندارد این امر به اسم گرانی مطرح میشود.»
وی تأکید دارد که قدرت خرید مردم به شدت کاهش یافته و به دلیل اینکه درآمدهایشان با مخارج شان هماهنگ نیست توان خریدشان دیگر به برخی اقلام نرسد. وی میافزاید: «در خصوص قیمت کالاهای ایرانی خیلی واضح است که وقتی قیمت تمام شده کالاها و سرمایه در گردش اغلب بنگاههای اقتصادی بین دو تا سه برابر شده قیمت تمام شده کالاها به شدت بالا رفته و از توان مردم خارج میشود.»
عدالتیان بر این باور است که «قیمت کالاها در ایران با بالا رفتن نرخ ارز، هماهنگ بالا نرفته در نتیجه قیمتها با قیمتهای جهانی فاصله دارد بنابراین به دلار همه کالاهای ایرانی قیمتشان کاهش داشته و قابل صادرات شده چرا که قیمتها نسبت به قیمتهای بینالمللی رقابتی شده است لذا قاچاق معکوس رخ میدهد.»
وی عنوان میکند: «قیمتها ارزان نمیشود اما زمانی میتواند تعادل اقتصادی برقرار شود که قدرت خرید مردم تقویت شود و این امر هم وقتی اتفاق میافتد که حقوق و دستمزد واقعی شود.»
عدالتیان میگوید: «تولیدکننده قیمتش را با ارز تغییر نداده و نمیتواند بدهد چرا که مردم دیگر توان خرید ندارند از طرفی نمیتواند پایینتر از قیمت تمام شدهاش هم بدهد چرا که هم ضرر میدهد و هم اینکه دارد دست به عصا حرکت میکند چون واقعاً نمیداند نرخ ارز بالاخره چقدر ثابت میماند؟»
این اقتصاددان معتقد است که از ابتدای سال اقتصاد از تعادل خارج شده است و برگشت به نقطه تعادل هم کار دولت است؛ لذا باید هم قدرت خرید افزایش یابد و هم قیمتهای تمام شده را کاهش دهد تا بتوانیم به نقطه تعادل یا قیمت مناسب برسیم.»
منبع: روزنامه رسالت
انتهای پیام/4028/
انتهای پیام/