تصمیمگیری درباره FATF و گذر از چرایی به چگونگی
به گزارش گروه رسانههای دیگر خبرگزاری آنا، به تأخير انداختن تصميمگيري درباره پيوستن به کنوانسيون پالرمو در مجمع تشخيص مصلحت نظام، به دليل اهميت FATF به عنوان يک ساختار کلي بود، يعني پالرمو به تنهايي موضوعيت نداشت و بايد در نسبت با FATF بررسي ميشد. وقتي مقدمات و لوازم گرفتن يک تصميم درست و بهتر فراهم نيست، حجت و دليلي براي تعجيل وجود ندارد. تصويب شتابزده کنوانسيون پالرمو يا رد چشم بسته آن، هر دو مظاهري از تصميمگيري ناقص و نادرست هستند. بنابراين در شرايطي که تعداد قابل توجهي از اعضاي مجمع تشخيص مصلحت نظام، حجت شرعي و عقلي براي قبول يا رد نداشتند يا اينکه به هر دليلي احساس ميکردند ابعاد موضوع به خوبي بحث و بررسي نشده است. درخواست فرصت بيشتر، بهترين گزينه بود.
اما چنين تصميمي، يعني تصميم به اين که فعلاً تصميم نگيريم، مزيت ديگری هم از منظر مردم سالاری دينی دارد. ما با اعتقاد عميق به اسلام سياسي و جايگاه بيبديل ولايت فقيه در آن، ساز و کارهايي براي اداره کشور طراحي و پياده کردهايم و لازمه اداره کارآمد کشور اين است که همه جريانهای سياسی به اين سازوکار و نتايج برآمده از آن پايبند باشند، حتي اگر اين نتايج موقتاً به نفع آنها نباشد. گفتگو و چانهزني، بخشي از سازوکار تصميمگيری در يک نظام مردمسالاري ديني است. اما دو قطبي کردن شديد فضاي سياسي درباره يک موضوع، باعث ميشود فقط صداهايي که بلندتر بوده شنيده شوند و مهلت چنداني براي اقناع و تبادل اطلاعات مفيد و شناخت بهتر از پديده وجود نداشته باشد. خروجي نظام تصميمگيري براي ما مهم است، اما در کنار آن بايد توجه داشت که خروجي بهتر، ماحصل ورودي و فرآيند بهتر در تصميمگيري است. اگر ما اطلاعات کافي و شفاف درباره يک موجوديت مثل FATF و اجزاي آن نداشته باشيم، آيا ميتوانيم به يک تصميم بهتر و قابل دفاع برسيم؟
وضعيت ما الان اينگونه است. موافقان در حالي براي تصميمگيري عجله دارند که مخالفان احساس ميکنند هنوز دغدغههاي جدي آنها پاسخ داده نشده است. عمده بحث هايي که تاکنون صورت گرفته، معطوف به چرايي بوده است.
وافقان گفتهاند چرا بايد الزامات FATF را اجرا کرد و مخالفان گفتهاند چرا نبايد اجرا کرد. اما به صورت جدي بحث نشده است که اگر پيوستيم چه مسير و تهديدات و چالشهايي پيش روي ماست يا اگر نپيونديم، چه گزينههاي جايگزيني داريم. چرايي حتماً مهم است، اما متوقف شدن در آن به ضرر تصميمگيري بهتر است. ما يک گام مهم در راه تصميمگيري بهتر برداشتهايم و آن بحث درباره چرايي پذيرش يا عدم پذيرش است. اما يک گام ديگر باقي مانده است و آن تجزيه و تحليل و بررسي چگونگي اجرا يا عدم اجراي الزامات يا توصيههاي FATF است. قطبي کردن فضاي بحث يا نگاه صفر و يک داشتن به ماجرا، هر کدام آفتهاي خاص خود را دارد.
عدم اجراي توصيههاي FATF پايان جهان نيست، ضمن اينکه پذيرش آن هم باعث نخواهد شد بخش اعظم مشکلات اقتصادي و حتي مشکل تعامل بانکي ما با ساير کشورها حل و فصل شود. همگان اذعان دارند تحريم هاي ظالمانه و يک جانبه آمريکا به مراتب مهمتر از اجرا يا عدم اجراي توصيههاي گروه اقدام مالي است. پذيرش اين توصيهها در برخي موارد با اصول اعتقادي و حتي آرمانهاي جمهوري اسلامي اصطکاک دارد و لذا بايد بپذيريم با يک تصميم بسيار مهم و حياتي مواجهيم. نه تنها مسئولان که بخشي از مردم هم نگران هستند وقتي پذيرفتيم با يک تصميم سخت مواجهيم، ناگزير هستيم زمان بيشتري براي شناخت ابعاد مختلف موضوع اختصاص دهيم. به همين دليل در شرايط فعلي، پرداختن به چگونگي اجرا يا عدم اجراي توصيههاي FATF ضرورت بيشتري دارد و چه بسا با باز شدن اين بحث، فضاي دو قطبي فعلي، جاي خود را به يک اجماع قويتر درباره پذيرش يا عدم پذيرش بدهد. ترديد نکنيد که اگر مجمع تشخيص مصلحت نظام امروز (شنبه) درباره پيوستن به کنوانسيون پالرمو تصميم ميگرفت، اين تصميم فارغ از مثبت يا منفي بودن آن، ناقص بود؛ زيرا بخش قابل توجهي از موافقان و مخالفان به اطلاعات لازم درباره آن دست نيافته بودند. ما تصويري روشن و مورد اجماع درباره شرايط پس از ورود يا عدم ورود نداريم و موافقان و مخالفان براي رسيدن به يک تصميم بهتر بايد درباره اين شرايط بحث و تبادل نظر کنند.
*عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام
منبع: روزنامه رسالت
انتهای پیام/4028/
انتهای پیام/