صفحه نخست

آموزش و دانشگاه

علم‌وفناوری

ارتباطات و فناوری اطلاعات

سلامت

پژوهش

علم +

سیاست

اقتصاد

فرهنگ‌ و‌ جامعه

ورزش

عکس

فیلم

استانها

بازار

اردبیل

آذربایجان شرقی

آذربایجان غربی

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

کهگیلویه و بویراحمد

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

هومیانا

پخش زنده

دیده بان پیشرفت علم، فناوری و نوآوری
۱۴:۰۹ - ۲۵ دی ۱۳۹۷

رمزگشایی از افسانه‌های عجیب‌ترین شهر جهان

تمدن‌های باستانی همیشه افسانه‌ها و رازهای بسیاری همراه دارند. یکی از این تمدن‌ها که امروز از عجایب هفت گانه جهان به شمار می‌آید «ماچوپیچو» است.
کد خبر : 352498

به گزارش گروه رسانه‌‌های دیگر خبرگزاری آنا، ماچوپیچو که امروز در پرو قرار دارد، مرکز امپراتوری اینکاها شناخته می‌شود که یک قرن پس از حیات خود در دل تاریخ مدفون شد. «هیرام بینگهام سوم»،  سیاستمدار آمریکایی، این سرزمین را در صبح بیست‎وچهارم جولای 1911 میلادی پس از حدود یک قرن پیدا کرد اما با این‌که بیش از یک قرن از کشف دوباره آن می‌گذرد، هنوز رازهای سربه‌مهر بسیاری دارد. یکی از دلایل پر رمز و راز بودن ماچوپیچو این است که اینکاها دانش پیشرفته‌ای داشتند اما خطی برای توضیح درباره شاهکارهای خود نداشتند. به همین دلیل برای سر در آوردن از شگفتی‌های ماچوپیچو چاره‌ای جز کاوش‌های باستان‌شناسانه نیست. در پرونده امروز زندگی سلام، تعدادی از رازها و عجایب ماچوپیچو را با هم بررسی می‌کنیم.


6 راز ماچوپیچو


1-آیا  ماچوپیچو شهر گمشده اینکاهاست؟


عده‌ای معتقدند ماچوپیچو همان شهر گمشده‌ اینکاها نیست. «هیرام بینگهام» قبل از کشف این شهر، تحقیقات بسیاری درباره اینکاها انجام داده‌بود. او می‌دانست اینکاها شهری داشتند که از نظرها پنهان شده‌است. بینگهام دنبال شهر گمشدهِ «ویلکابامبا» می‌گشت که در نبرد اینکاها با اسپانیا گم شده‌بود اما سر از ماچوپیچو درآورد. او این مکان را به کمک مردم محلی آمریکای جنوبی یافت و پس از آن همه تلاشش را کرد تا ثابت کند این شهر همان سرزمین گمشده اینکاهاست، ادعایی که بعد از مرگش مورد تردید قرار گرفت و یک ماجراجوی آمریکایی در سال 1964 میلادی به آن دامن زد. «جین سِووی» حدود 80 کیلومتری غرب ماچوپیچو خرابه‌هایی یافت که معتقد بود همان سرزمین گمشده اینکاهاست که بینگهام دنبال آن می‌گشت. این ماجراجوی آمریکایی گفت حتی بینگهام هم در گشت‌وگذارهای خود در سال 1911 میلادی از این منطقه گذشته اما به تصور این‌که سرزمین اینکاها جای دیگری است، آن را نادیده گرفته است‌. با این وجود ماچوپیچو هنوز به‌عنوان سرزمین گمشده اینکاها شناخته می‌شود.


2-ساختمان‌هایی ضد زلزله و بدون ملاط


تکنیک ساختمان‌سازی ماچوپیچو از دیگر نکته‌های بحث‎برانگیز این شهر پر رمز و راز است. خانه‌های سنگی این شهر به سبک «اشلار» ساخته شده‌است. در این روش، بلوک‌های سنگی به‌گونه‌ای برش می‌خورند که بدون ملاط کنار یکدیگر ثبات داشته‌باشند. سنگ‎‌بناهای ماچوپیچو طوری روی یکدیگر چیده شده‌اند که کوچک‌ترین منفذی بین آن‌ها وجود ندارد. نکته عجیب ماجرا وقتی برملا می‌شود که بفهمیم ماچوپیچو از نظر جغرافیایی بین دو گسل قرار گرفته و زلزله‌های زیادی را پشت سر گذاشته‌ اما هیچ‌گاه تخریب نشده‌است. زمین‌شناسان موسسه تحقیقات و پیشگیری از حوادث دانشگاه «کیوتو» معتقدند این سایت به‌اندازه کافی در برابر زلزله مقاوم نیست. این محققان می‌گویند رانش زمین، هر ماه حدود یک‌سانتی متر از عرض ماچوپیچو را کاهش می‌دهد. با وجود این بناهای ماچوپیچو هنگام وقوع زلزله فقط در جای خود می‌لغزند اما فرو نمی‌ریزند. شاید این معما را تحقیقات شرکت معماری «ایمرجینگ آبجکتس» حل کند. این شرکت آمریکایی با الگوبرداری از ساختار معماری ماچوپیچو و ترکیب آن با فناوری‌های مدرن، طرح «ستون زلزله» را ارائه کرده‌است. موفقیت این طرح نشان می‌دهد ساختمان‌سازی مردم باستانی ماچوپیچو واقعا ضدزلزله بوده‌ و همین موضوع مانع از فروریختن آن تاکنون شده‌است.


3- شهرسازی با ابزارهایی ماورائی


پروژه‌های عمرانی ماچوپیچو فوق‌العاده پیشرفته، مهندسی‌ساز و حساب‌شده هستند. این نشان می‌دهد دانش مهندسی مردم باستانی ماچوپیچو آن  هم حدود 700 سال قبل بسیار از زمان خود جلوتر بوده‌است. مهندس «کنت رایت» تخمین زده حدود ۶۰درصد از ساخت‌و‌سازهای این شهر زیرزمینی بوده که به مرور زمان از بین رفته‌است. شگفتی این ساخت‌وسازها وقتی بیشتر برای‌مان آشکار می‌شود که بدانیم این کار در منطقه‌ای پر باران، با استفاده از ابزارآلات پیش‌پا افتاده و بدون کمک از حیوان یا چرخ انجام شده‌است. به همین دلیل عده‌ای معتقدند مردم باستانی ماچوپیچو لوازمی داشتند که هیچ‌کس از وجود آن‌ها مطلع نبوده‌است. همچنین متخصصان معتقدند ساخت ماچوپیچو به حدود پنج هزار نفر نیروی کار نیاز داشته‌است درحالی‌که فقط 750 نفر در آن جای می‌گیرند و عجیب‌تر آن‌که حدود 200 تا 250 اسکلت در آن یافت شده‌است. چگونگی ساخت این بناها تا اندازه‌ای گیج‌کننده است که تاکنون محققان نتوانسته‌اند پرده از تمام رازهای آن بردارند. با وجود این احتمال می‌رود معدن سنگی که در نزدیکی ماچوپیچو وجود دارد کار ساخت آن را ممکن کرده‌باشد. این فاصله نزدیک به کارگران کمک کرده‌است تا نیازی به طی کردن مسافت طولانی برای حمل سنگ‌ها نداشته‌باشند و انتقال آن‌ها با طناب و اهرم ممکن باشد.


4-دژ مقدس


درباره علت اصلی ساخت ماچوپیچو گمانه‌زنی‌های بسیاری شده که محل اختلاف نظر است. قرار گرفتن ماچوپیچو در بلندی و موقعیت ویژه‌اش، در نگاه اول این تصور را به وجود می‌آورد که ماچوپیچو یک پایگاه نظامی است. عده‌ای معتقدند اینکاها در نبرد با اسپانیا به این مکان عقب‌نشینی کردند و چون ماچوپیچو از موقعیت دفاعی مطلوبی برخوردار است آن را به یک پایگاه نظامی تبدیل کردند. البته رد این نظریه کار دشواری نیست. به عقیده باستان‌شناسان ماچوپیچو در سال 1450 میلادی و در زمان اوج اقتدار امپراتوری اینکاها ساخته شده‌است درحالی‌که جنگ اینکاها با اسپانیا حدود یک قرن بعد اتفاق افتاد. همچنین در ساختار شهر، مکان دفاعی ویژه‌ای تعبیه نشده و قسمت‌های اصلی آن شامل بخش کشاورزی، مسکونی و مذهبی است. معروف‌ترین نظریه درباره کاربری واقعی ماچوپیچو می‌گوید، این شهر یک مکان مذهبی است. «گَری زیگَر» باستان‌شناس آمریکایی که عمر خود را صرف مطالعه اینکاها کرد، معتقد است ماچوپیچو یک پناهگاه مذهبی برای اینکاها بوده‌است. اینکاها افرادی به‌شدت مذهبی بودند که پدیده‌های آسمانی مختلف مانند ماه و خورشید را می‌پرستیدند. در ماچوپیچو سه معبد اصلی وجود دارد که درواقع امپراتوری خدای خورشید است.


5- راز مخفی شدن ماچوپیچو


دلیل اینکاها برای ترک ماچوپیچو راز دیگری است که تا امروز علت مشخص و یکسانی برای آن وجود ندارد. همین موضوع باعث شده‌است تا عده‌ای ماچوپیچو را اصلا شهر گمشده ندانند. این گروه معتقدند وقتی بینگهام به ماچوپیچو رسید، سه خانواده کشاورز در آن زندگی می‌کردند. اگرچه گزاره معتبری درباره صحت این ادعا وجود ندارد اما عکس به‌جا مانده از زمان کشف دوباره ماچوپیچو نشان می‌دهد خانه‌ها از شدت رویش درختان کاملا غیرقابل استفاده شده‌ بودند. درواقع اینکاها در اواخر سکونت خود در ماچوپیچو همیشه نگران حمله و غارت اسپانیایی‌ها بودند. آن‌ها حدود یک قرن پس از عمر امپراتوری خود در ماچوپیچو از ترس حمله اسپانیایی‌ها، شهر را ترک کردند. اینکاها برای این‌که اسپانیایی‌ها نتوانند سرزمین‌شان را پیدا کنند، هنگام ترک ماچوپیچو درختان جنگل را آتش زدند تا رویش مجدد درختان مسیر حرکت به سمت بالای کوه را بپوشاند. شواهد نشان می‌دهد این نقشه موفقیت‌آمیز بوده و این مکان مدت‌ها مخفی مانده‌است تا این‎که بینگهام، بعد از حدود 100 سال دوباره آن را به یادها آورد.


6- هزارتوی بی‎پایان


جنگل‌های اطراف ماچوپیچو به‌سرعت رشد می‌کنند به همین دلیل احتمالاً هنوز عجایبی در این شهر وجود دارد که از آن‌ها بی‌خبریم. برای اولین‌بار در سال 2011 میلادی چند مسیر فرعی برای استفاده عموم باز شد که انتهای آن به جایی نمی‌رسد. بازدیدکنندگان می‌توانند در این مسیرها تردد کنند اما ساختار شهر تا اندازه‌ای گیج‌کننده و پر پیچ‌و‌خم است که پیدا کردن آن‌ها آسان نیست. از دیگر شگفتی‌های مسیرهای این شهر، عبور یک‌باره از جنوب تا شمال آن  است که حدود ۹۰ دقیقه زمان می‌برد اما این مسیرها طوری طراحی شده‌اند که کمترین خستگی را در فرد ایجاد می‌کند. یکی دیگر از جالب‌ترین نکته‌های شهر، خرابه‌هایی است که هیچ اطلاعی از چگونگی و کاربری آن‌ها در دست نیست. همین موضوع این خرابه‌ها را به موزه‌ای عجیب تبدیل کرده‌است که برخی آثارش نام و نشان ندارند. همچنین موزه‌ای در ماچوپیچو وجود دارد که تقریبا کسی از آن بازدید نمی‌کند؛ زیرا در محوطه شهر تابلوی راهنما وجود ندارد و بیشتر بازدیدکنندگان، موزه «مانوئل چاوز» را در پیچ‌وتاب‌های شهر پیدا نمی‌کنند. در کوه «هالی» (holy) که همجوار با ماچوپیچو است یک صلیب و پیکان وجود دارد که نوک آن دقیقا به سمت سنگی پر رمز و راز اشاره می‌کند. این سنگ اطلاعات جالبی درباره دانش ستاره‌شناسی اینکاها در اختیار باستان‌شناسان قرار داده‌است. سنگ «اینتی واتانا» که بر فراز ستونی قرار دارد مانند یک تقویم عمل می‌کند. این سنگ با توجه به مسیر حرکت خورشید و سایه‌ای که ایجاد می‌کند زمان دقیق اعتدال بهاری و پاییزی را نشان می‌دهد.


منبع: روزنامه خراسان


انتهای پیام/4028/


انتهای پیام/

ارسال نظر