کشف اجباری حجاب توسط رضاخان به زور سرنیزه و مقاومت مردم
به گزارش خبرنگار حوزه احزاب گروه سیاسی خبرگزاری آنا، تمام ماجراجوییهای رضاخان از سفر دوازدهم خرداد ۱۳۱۳ آغاز شد. این سفر یکماهه تنها دیدار خارجی پهلوی اول در دوران حکومت ۲۰ سالهاش بود. در آن زمان ترکیه زیر سیطره آتاتورک قرار داشت و جمهوری وی در این کشور بعد از پایان سلطنت و خلافت حکومت عثمانیان رنگ و بوی دیگری به خود گرفته بود. دیگر عثمانی که زمانی مرکز حکومت و مأمن اهل سنت در سراسر جهان بود، تبدیل به حکومتی سکولار و لائیک شده بود. زنان به اجبار باید کشف حجاب میکردند، مردان به سبک غربی لباس میپوشیدند و شراب و ایجاد مراکز فحشا در بزرگترین مرکز اسلامی در آن زمان آزاد شده بود. رضاخان زمانی که با قطار به ترکیه میرود، محو برخی از آثار جدید این کشور شده و تمام توان خود را بعد از سفر به ترکیه به تجدد اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی در ایران معطوف کرد.
رضاخان از اسطبل سفارت هلند تا کشف حجاب در مقام پادشاه
در ۹ مرداد ۱۳۱۴ رضاخان که تا چند سال قبلتر در اسطبل سفارت هلند کار میکرد و با عنایت میرزا رشتی و کودتای سوم اسفند سال ۱۲۹۹ و برنامهریزی انگلیس به حکومت رسید، قانونی را تصویب کرد که طبق این ماده باید مردان لباس متحد بپوشند. وی برخی القاب و نامها که از قدیم در تاریخ تمدنی ایران و اسلام وجود داشت را ملغی اعلام کرد و دانشآموزان مجبور شدند که در مدارس لباس دولتی به تن کنند.
این اولین کار فرهنگی و تغییرات اجتماعی در ایران نوین به سبک رضاشاه بود. وی سعی داشت در این زمان تمام آثار تمدنی که در طول تاریخ اسلام و ایران وجود داشت را از بین برده و تمدنی را بهوجود بیاورد که به افکار خودش نزدیک باشد. خود رضاخان درباره تصمیمش میگوید: «نزدیک دو سال است که این موضوع سخت فکر مرا به خود مشغول داشتهاست، خصوصاً از وقتی که به ترکیه رفتم و زنهای آنها را دیدم که «پیچه» و «حجاب» را دور انداخته و دوش به دوش مردهایشان در کارهای مملکت به آنها کمک میکنند دیگر از هر چه زن چادری است بدم آمدهاست. اصلاً چادر و چاقچور، دشمن ترقی و پیشرفت مردم است. درست حکم یک دمل را پیدا کرده که باید با احتیاط به آن نیشتر زد و از بینش برد».
برای برداشتن حجاب زنان، مجالس جشن و سخنرانی ابتدا در تهران و شهرهای شمال ایران و سپس به تدریج در سایر شهرها برقرار شد. اما بهدلیل اجباری بودن و مخالفتهای فراوان مردمی، کاری از پیش نرفت تا اینکه روز ۱۷ دی ماه ۱۳۱۴ شاه به اتفاق ملکه و دخترهایش در جشن دانشسرای مقدماتی تهران بدون حجاب حاضر شدند و این آغازی شد تا روند کشف حجاب در ایران ایجاد شود. یکی از روزنامههای آن زمان در سر مقاله خود مطلبی را در نقد حجاب اجباری نوشته است که برای بسیاری در آن دوران جالب به نظر آمد. این روزنامه میگوید: بسیاری از فامیلها برای اینکه زنهایشان کشف حجاب نشوند، از ایران مهاجرت کردند، عدهای معتقد بودند دیگر هیچکس نباید زن بگیرد، مردان متدین علیه بیحجابی کفن پوشیدند و عدهای از حاجیها زنشان را طلاق دادند».
مهمترین عملکردی که رضاخان در موضع کشف حجاب به دنبال آن بود، تضعیف جایگاه مذهبی، نهاد روحانیت و اعتقاد مردم در ایران بود؛ که این موارد را در حذف نمادهای مذهبی و دینی جستجو میکرد. اما این سیاستها با واکنش شدید مردم و روحانیون مواجه شد و در تمام کشور نهضتی به راه افتاد که در مقابل کشف حجاب اجباری مقاومت میکردند و مردم شهرهای ارومیه، مشهد، کرمان، ساری، شیراز، همدان و قم در ابتدا دست به اعتصاب زده و حتی کفن پوشیدند. وزارت داخله(کشور کنونی) پهلوی اول درباره ناراحتی رضاخان مبنی بر اینکه به چه دلیل کشف حجاب اجباری در این شهر بهدرستی اجرا نشده است، در تلگرافی به شاه نوشت: ««خبرهای تلگرافی که اخیراً از رضائیه [نام قدیم ارومیه] رسیده حاکی از این است که موضوع نهضت بانوان در ایالت غربی پیشرفتی نداشته است».
علما و روحانیون زیادی در مقابل کشف اجباری حجاب ایستادند. آیتالله شیخ جعفر محلاتی و سیدعبدالله شیرازی از نخستین افرادی در کشور بودند که در مقابل کشف حجاب اجباری موضع قاطع گرفتند. به همین ترتیب آیتالله شیرازی به نمایندگی از علمای شیراز روانه قم شد و با آیتالله حائری مؤسس حوزه علمیه قم دیدار کرد. وی سپس عازم مشهد شده و در این رابطه با آیتالله قمی صحبت کرد. ولی رضاخان تمام تلاش خود را معطوف به این میکند که سیاستهای خود را عملی سازد. وزارت دادگستری در ابلاغی به تمام دستگاههای اجرایی و دولتی و اماکن عمومی دستور میدهد، که مأموران شهربانی از سوار کردن بانوان با چادر نماز در اتوبوسها، اتومبیلها، سینماها، رستورانها و ادارات دولتی جلوگیری کنند.
امام خمینی (ره) نیز بهصراحت در این رابطه صحبتهای زیادی را برای مردم عنوان کردند. ایشان در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۳۵۸ در جمع بانوان مشهد با توجه به خیانتهای اجرای طرح کشف حجاب در حق زنان فرمودند: «قضیه کشف حجاب، قضیهای نبود که اینها بخواهند برای خانمها خدمت بکنند، اینها میخواستند که این طبقه را هم با زور و با فشار نابود کنند. ایشان اجرای کشف حجاب رضاخانی را ظلم به مقام زن دانستند و فرمودند: «به اسم اینکه زن را میخواهند آزاد کنند، ظلم کردند به زن، ظلمها کردند به زن؛ زن را از آن مقام شرافت و عزت که داشت پایین کشیدند. زن را از آن مقام معنویت که داشت شیء کردند».
دوران سیاه کشف حجاب ادامه داشت. یکی از جنایتهای این حادثه را باید در تیرباران مردم در حرم رضوی و در سال ۱۳۱۶ دانست که بسیاری از مردم در مشهد به خاک و خون کشیده شدند. بالاخره در سال ۱۳۲۰ که رضاشاه ایران را ترک کرد اجرای قانون کشف حجاب سریعاً فراموش شد، اما سیاستهای پدر به پسر یعنی محمدرضا پهلوی برای برخورد با مذهب مردم همچنان باقی ماند.
انتهای پیام/4071/4082/ن
انتهای پیام/