حامیان امروزی که در دهه 70 هاشمی را قاتل و قدرتطلب میدانستند
به گزارش خبرنگار حوزه احزاب گروه سیاسی خبرگزاری آنا، از زمانی که هاشمیرفسنجانی در کنفرانس خبری سال 1368 و بعد از فوت رهبر انقلاب اسلامی ایران عنوان کرد که قصد دارد برای انتخابات ریاستجمهوری شرکت کند، بخشی از جناح چپ یا اصلاحطلبان کنونی خط و مواضعی مقابل وی داشتند و همواره سیاستهای اقتصادی هاشمی در دولتش را با شدیدترین الفاظ نقد میکردند.
از نخستین افرادی که در مقابل شدید با هاشمی قرار گرفت، حشمتالله طبرزدی از اعضای برجسته فعالان دانشجویی در دهه 70 شمسی و دبیر تحکیم وحدت در دانشگاههای ایران بود. او ابتدا از افرادی بود که هاشمی را بسیار ستایش میکرد و ریاست او را در مجلس از برکات نظام اسلامی میدانست، ولی رفته رفته از دولت رفسنجانی فاصله میگیرد. طبرزدی در همان دهه 70 و در نشریه دانشجویی خود مدافع سرسخت هاشمی رفسنجانی و دولت او بود، اما کار این دو به جایی رسید که تندترین انتقادات را علیه دولت سازندگی انجام داد.
طبرزدی و دادن لقب قاتل به هاشمی
طبرزدی همان خط سیاست ضد هاشمی را تا دهه 80 جلو رفت و در قامت یک فردی ضد نظام نیز خود را مطرح کرد. در این گزارش به این موضوع اشاره میکنیم که طبرزدی که روزی از هاشمی انتقاد میکرد، در سال 1388 تمام سیاستها و خطمشی رفسنجانی در انتخابات را ستایشگرانه توصیف میکند و در آخرین نماز جمعه مرحوم هاشمی شرکت و در مراسم خاکسپاری وی حضور یافت. طبرزدی دستی به آتش نامه نوشتن به ترامپ را هم در کارنامه خود دارد.
دور از انتظار از جریانهای رادیکال و تندرو اینگونه نیست که روزی در مسند نقد و رادیکالیسم هاشمی را قاتل و دیکتاتور خطاب میکردند و ناطق نوری را امیر طالبان میدانستد، ولی امروز هاشمی را امیرکبیر یا شیخ اعتدال صدا میکنند. طبرزدی در همان ایام به هاشمی لقب قاتل برای موضوع قتلهای زنجیرهای را داد، ولی در دهه 80 و 90 از وی حمایت میکردند! از دیگر افرادی که به این موضوع بسیار تأکید داشت محمد قوچانی بود. او در کتاب «پدرخوانده و چپهای جوان» که از دی ماه سال ۷۸ تا خرداد ماه ۱۳۷۹ برای نقد قدرت نگارش کرده، سختترین انتقادها را به هاشمی وارد کرد، ولی امروزه از طرفداران پروپاقرص وی محسوب میشود.
محمد قوچانی: هاشمی نماد قدرت است
او در بخشی از مقاله خود نوشته است: «خانواده هاشمی رفسنجانی نمادی از روابط قدرت در جامعهای است که هنوز دیپلماسی پنهان روش دیرین سیاستمداران آن است و مشروعیت حکومت به جای رقم خوردن در صندوقهای انتخابات در اتاقهای پشتی خانوادههای مقتدر شکل میگیرد در پناه این اقتدار فرمانفرمایی است که هنوز سلول تشکیلاتی حکومت نه احزاب سیاسی که خانوادههای قدرت است و طبیعتاً در این میان نقش احزابی چون کارگزاران سازندگی و اعتدال و توسعه تا زمانی که مانند فرزندان وفادار خانواده گوش به فرمان پدر هستند جز رنگ و لعابی بر چهره چروکیده مناسبات کهنه قدرت نیست».
جریان اصلاحات و افرادی مانند طبرزدی و قوچانی سختترین انتقادات را به مرحوم هاشمی وارد کردند، ولی هماکنون در چارچوب فیزیکی سیاست هاشمی نقش ایفا میکنند.
انتهای پیام/4082/
انتهای پیام/